رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات مربوط به انتخابات > علیرضا حقیقی: کروبی قبلا هم همین حرف را زده بود | ||
علیرضا حقیقی: کروبی قبلا هم همین حرف را زده بودمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comروز دوشنبه پنجم بهمن، یک جمله از مهدی کروبی، یکی از رهبران جنبش سبز و از کاندیداهای انتخابات دورهی دهم ریاست جمهوری، تقریباً در تمامی رسانههای خبری داخل و خارج از کشور انعکاس یافت.
مهدی کروبی در پاسخ به پرسش خبرنگار «خبرگزاری فارس»، خبرگزاری حامی دولت که پرسیده بود: «آیا شما رییس جمهور قانونی و منتخب ملت ایران را به رسمیت میشناسید؟»، پاسخ مثبت داده بود. اما این پاسخ مثبت در رسانههای گوناگون، با توضیحات مختلفی منعکس شد. اصل خبر را از حسین کروبی، فرزند آقای کروبی، میشنویم و سپس در گفتوگو با دکتر علیرضا حقیقی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی در کانادا، به این مساله میپردازیم که چنین موضعگیریای در مورد دولت دهم، چه تاثیراتی در فضای مبارزاتی پس از انتخابات ایران که هنوز ادامه دارد، باقی خواهد گذاشت.
آقای حسین کروبی توضیح میدهند که: آقای کروبی در مقدمهی این پاسخ توضیح داد و گفت: «من هنوز روی حرف خودم هستم که این دولت بر اساس تقلب و با حرف و حدیثهای فراوان، چه پیش از انتخابات و چه بعد از انتخابات، سر کار آمده است. هنوز هم معتقدم که تقلبهای فراوانی در این انتخابات صورت گرفته، اما چون رهبری تنفیذ کردند، من ایشان را به عنوان رییس دولت، قبول دارم.» این موضعگیری آقای کروبی چه تاثیری در ادامهی مبارزاتی که ایشان گفتهاند تا پایان پیگیری میکنند؟ آقای کروبی یک سری مسائلی را مطرح کرده و ظلمهایی را که به مردم شده است، بیان کرده است. روی همهی اینها محکم ایستاده است. سند هم دارد و روی حرفاش محکم ایستاده است. اما امروز ما با یک سری واقعیتها مواجه هستیم و آن این که کشور دارد به سمت ویرانی کامل میرود و در کشور عدم ثبات حاکم است. یکی از مسائل هم این است که مجلس هم کار نظارتی خود را انجام نمیدهد و حرفاش هم این است که با کاری که شما دارید میکنید، ما نمیتوانیم روی دولت هیچگونه نظارتی داشته باشیم. انشالله امیدواریم از این به بعد، مجلس هدف اصلی خود را که نظارت بر کار دولت است، دنبال کند. همین چند روز پیش آقای «بذرپاش»، مسئول گروه مشاوران جوان دولت اعلام کرد که دولت ۱۰ میلیارد تومان به جوانان امریکایی که از دولت اوباما سرخورده شدهاند، اختصاص داده است. هیچکس هم به اینها نمیگوید که چرا پولهای ملت را دارید اینگونه حیف و میل میکنید؟ شاید این کار باعث شود که مجلس نقش نظارتی خود را جدیتر انجام دهد و به بیلیاقتی دولت بیشتر پی ببرند و حاکمیت هم به بیلیاقتی دولت پی ببرد. آیا این همان تعبیری است که آقای موسوی در بیانیهی پنج مادهای خود داشتهاند؟ در ارتباط با مادهی اول بیانیهی آقای موسوی نیز که خواهان نظارت نهادهای قانونی بر دولت شده بود، بحث رسمیت بخشیدن به دولت پیش آمده بود. نظر شما کاملا درست است. در بند اول بیانیهی هفدهم آقای موسوی هم به این مساله، به شکل دیگری اشاره شده است. حتی آقای خاتمی هم در نامهای که سه ماه پیش به رهبری نوشتند، دولت را به رسمیت شناختند. آقای کروبی هم هنوز روی حرفهای خود مصر است که این انتخابات با تقلب بوده است و با اصرار روی این نکته، میگوید فقط به خاطر تنفیذ رهبری، آقای احمدینژاد را به عنوان رییس دولت میپذیرد. در ارتباط با نقش نظارتی مجلس، آقای کروبی گزارش کمیسیون ویژهی مجلس در بارهی مسائل پس از انتخابات و به ویژه کهریزک را چگونه دیدند؟ آیا این گزارش را در سمت فعالیتهای خودشان برای افشای این مسائل ارزیابی میکنند؟ و چقدر امیدوار هستند که این مساله پی گرفته شود؟ انشاالله امیدواریم که مسببان اصلی، چه دولت و چه افراد دیگری در قوهی قضاییه که این مدت موجب این همه ظلم شدهاند، شناخته شوند و به این امر رسیدگی شود. آقای علیرضا حقیقی، زمینههای تاریخی و ذهنی چنین موضعگیریای را توضیح میدهند: این حرف سابقه دارد؛ زمانی هم که شورای نگهبان مشغول بررسی آرای انتخابات ریاست جمهوری بود، آقای کروبی همین پیام را داد و گفت: «شما میتوانید انتخابات را تایید کنید، ولی بگویید ما با تنفیذ رهبری این انتخابات را تایید کردهایم.» نمونه هم آورد، از انتخابات سوم مجلس شورای اسلامی که در آن زمان با این که چپها (اصلاحطلبها) در انتخابات پیروز شده بودند، شورای نگهبان انتخابات تهران را تایید نمیکرد. ولی در نهایت تایید کردند و اعلام کردند که با تنفیذ آیتالله خمینی این کار را انجام دادهاند. هدف آقای کروبی این است که نشان بدهد آقای احمدینژاد منتخب راستین ملت نیست، ولی در چهارچوب قانون اساسی، از امکانات مربوط به اختیارات ولی فقیه استفاده شده و در حال حاضر به عنوان دولت واقعیت دارد. آقای حقیقی، تعبیری در بیانیهی آقای موسوی بود و در صحبتی که با آقای حسین کروبی داشتم، ایشان نیز به آن اشاره کردند که شاید به این ترتیب، نهادهای قانونی موظف شوند وظایف نظارتی خود را نسبت به دولت انجام بدهند. آیا این اتفاق محتمل است و اساسا چه اقدامات قانونیای ممکن است بعد از به رسمیت شناختن این دولت، در جهت مطالبات جنبش سبز صورت بگیرد؟ آقای موسوی و کروبی معتقد هستند که باید نظام جمهوری اسلامی حفظ بشود و بعد در چهارچوب قانون اساسی راهحلهایی برای برون رفت از این وضعیت پیدا کرد. یکی از راهحلهایی که از این منظر برای خروج از این وضعیت وجود دارند، این است که خود دولت استعفا بدهد. این امر میتواند از طریق همان اختیاراتی که انتخابات را تنفیذ کرده، اتفاق بیفتد و توصیه شود که بهتر است دولت در این شرایط تغییر کند. یا این که دولت، دولت ائتلافی شود. علاوه بر این، این امکان وجود دارد که بخشی از اختیارات نظارتیای که الان هم در دست مجمع تشخیص مصلحت است، از طریق نهاد رهبری گسترده شود و به مجمع اختیار داده شود که با دولت در مواردی که تخلف میکند، برخورد کند. یک راه حل دیگر در چهارچوب قانون اساسی این است که چه مجلس و چه قوهی قضاییه، متناسب با تخلفاتی که دولت انجام میدهد، تقاضای استیضاح یا عدم کفایت دولت را بکنند. اینها راهحلهایی است که میتواند به خروج از بحران کمک کند.
یعنی به نظر شما، آقای کروبی با درنظرداشت چنین احتمالاتی این موضع را گرفتهاند؟ به نظر من، آقای کروبی در صحبت خود چند پارامتر را مد نظر دارد؛ اول این که حرف آقای کروبی این است که ما هیچ قصد براندازی نظام را نداریم و حرکت و جنبشی که آقای کروبی طرفدار آن است، با کسانی که معتقد به سرنگونی نظام هستند، مرزبندی دارد. نکتهی دوم، این مسأله است که اگر ما نظام و دولت را قبول داریم به این معنا نیست که نباید در مقابل تخلفات سکوت کنیم. بنابراین در مورد حقوق زندانیان یا هر اتفاق دیگری که میافتد، ما باید مواضعمان را مطرح کنیم. نکتهی سومی هم که آقای کروبی مد نظر دارد، این است که اگر فضا بر این اساس که گروهی میخواهند کلیت نظام را بردارند و گروه دیگری میخواهند آنها را سرکوب کنند، قطبی و پولاریزه شود، به نفع نیروهای خشونت طلب تمام میشود. بنابراین نمیخواهد این فضای قطبی ایجاد شود. نکتهی چهارم هم این است که آقای کروبی میخواهد شرایطی فراهم باشد که نهادهای قدرت و نیروهای اصولگرایی که مخالفتهای جدی با آقای احمدینژاد دارند، از ترس نیروهای برانداز از آقای احمدینژاد حمایت نکنند. در حقیقت، آقای کروبی میخواهد این اتفاق نیفتد که کلیت نظام پشت سر احمدینژاد بایستد. از لحاظ واقعیت سیاسی موجود هم ارزیابیشان این است که الان دو طرف نمیتوانند همدیگر را حذف کنند. نه این طرف میتواند جنبش اجتماعی مردم را حذف کند و طرف دیگر توانایی آن را دارد که ظرف تقاضاهایاش را گسترش بدهد و دولت را وادار به استعفا کند. بنابراین حضور نهادهای قدرت در این بازی، به عنوان یک عنصر سوم نقش دارد. آنها میخواهند از این عنصر سوم استفاده کنند. نکتهی پنجم هم این است که در فضای خشونت، تعداد زیاد زندانیان سیاسی و افرادی که دستگیر شدهاند، از لحاظ روحی، روانی و اخلاقی روی آقای کروبی فشار میآورد. خانوادههای زندانیان پیش آقای کروبی میروند و آقای کروبی هم همانطور که اشاره کرده، عملا ارتباطاش برای کمک به این زندانیان قطع شده است. در نتیجه بخشی از این موضعگیری هم میتواند دستکم موجب گشایشی در وضعیت زندانیان سیاسی باشد که آقای کروبی نسبت به آنها از جنبهی انسانی، احساس مسئولیت میکند و به این مسأله هم توجه دارد. نکتهی بعدی هم این است که این موضعگیری امکان این که آقای کروبی بتواند دوباره نقش شیخوخیت و رایزنیای را که داشته با بخشهای مختلف قدرت ادامه بدهد و راه حل مسالمتآمیز و در حقیقت، راه حل مصالحه را پیگیری کند. چون راهحل این وضعیت، هیچ چیزی جز مصالحه نیست؛ مصالحه هم به این معنا است که طرفین امتیازاتی به یکدیگر بدهند. اما آیا نشانهای وجود دارد که طرف مقابل بخواهد امتیازاتی را بدهد؟ قطعاً منتظر خواهند بود و اگر نهادهای قدرت امتیازات لازم را برای مصالحه ندهند، آن وقت افرادی مانند آقای کروبی و موسوی حذف خواهند شد و وضعیتی قطبی ایجاد خواهد شد. در آن وضعیت قطبی هم دیگر خشونت تعیین میکند که چه کسی برنده خواهد شد. |