رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات مربوط به انتخابات > پارلمان در تبعید؟ | ||
پارلمان در تبعید؟ایرج ادیب زادهadibzadeh@radiozamaneh.comدر پی رویدادهای خونین عاشورا، حضور گسترده مردم در جنبش اعتراضی و سرکوب شدید آنها توسط نیروهای نظامی و امنیتی، میرحسین موسوی بیانه هفدهم خود را با ارائه پنج پیشنهاد یا راهکار، برای خروج از بحران مطرح کرد، این بیانیه بازتاب گستردهای در داخل و خارج از کشور داشت.
بسیاری از استادان دانشگاه در داخل و خارج، نویسندگان، روشنفکران، فعالان سیاسی و اجتماعی، در بیانیههای گوناگون خود، ضمن پشتیبانی از جنبش اعتراضی مردم که به جنبش سبز معروف شده است، نگرانی خود را نیز از وضعیت کنونی کشور ابراز داشتند. بیانیه گروهی از استادها در داخل کشور با حمایت از بیانیه میرحسین موسوی، بیانیه پنج نفر از روشنفکران و دگراندیشان مذهبی، بیانه مهدی کروبی، بیانه ٥٤ روشنفکر خارج از کشور، بیانه پنج مادهای زنان برای برونرفت از بحران، بیانه متعلق به سبزهای سکولار با عنوان ما ایرانی بیتبعیض میخواهیم و تازهترین آن، بیانیه گروهی از روشنفکران خارج از کشور که همه در همین مضمون منتشر شده است. با دکتر حسین لاجوردی، جامعه شناس، رئیس انجمن پژوهشگران ایران در پاریس، و یکی از امضا کنندگان بیانیه پشتیبانان سکولار جنبش سبز ایران در تحلیلی بر این مسأله گفتوگو کردهام. آقای لاجوردی چرا در چنین زمانی گروهی از طیفهای مختلف فکری و سیاسی ایرانی در داخل و خارج کشور به فکر افتادند که این بیانیهها را منتشر کنند؟ من وجود تمامی این بیانیهها را بسیار مثبت میدانم، فارغ از این که با چه کسی موافق یا مخالف باشد. زمانی که چنین جنبشی به وجود میآید، خواستهای درونی افراد ظهور و بروز پیدا میکند. جنبش سبز به وجود میآید که الزاماً رنگ سبز دینی نیست بلکه جنبش مردم ایران است. در تحولات بعد از انتخابات دهم، ابتدا رأی من کجاست و سپس جمهوری ایرانی و در نهایت به مرگ براصل ولایت فقیه میانجامد. بیانیه ١٧ آقای موسوی با ارائه پنج پیشنهاد یا راهکار، زمانی ارائه شد که آمادگی کامل برای آن بهوجود آمده بود و بعد از آن شاهد بیانیههای دیگر هستیم. بیانیهها را میتوان به سه قسمت تقسیم کرد؛ قسمت اول کسانی هستند که به جمهوری اسلامی وابسته هستند و نمیخواهند که اصل جمهوری اسلامی از بین برود و اختلاف جناحی با گروه اصولگرا دارند که گروهی از اصلاحطلبان هستند. گروه دوم گروهی هستند که تحت عنوان روشنفکر دینی مطرح میشوند، گروه سوم در بینابین و منتظر هستند و تعیین تکلیف برای خود و مردم نکردهاند.
بیانیه پشتیبانان سکولار جنبش سبز ایران، که شما نیز از امضاکنندگان آن بودهاید چه تفاوتی با بیانیههای دیگر دارد؟ تنها تفاوت این بیانیه، روشن بودن مسائل در آن است. تبعیض، بحث چهارچوبی و ریشهای جامعه ایران از ١٥٠ سال پیش که دولت مدرن در ایران آغاز میشود بودهاست. تبعیض در ٣٠ سال اخیر، شکلی قانونی میگیرد و قانون اساسی جمهوری اسلامی تبعیض را روا میدارد. در کشور ما مجموعهای از ادیان و مذاهب مختلف بوده و در ٣٠ سال گذشته اکثر آنها مجبور به ترک ایران شدهاند. در این جامعه به انواع تبعیض مانند تبعیض قومی، مذهبی، زبانی، جنسیتی بر میخوریم. ما از جنبش سبز حمایت میکنیم، ولی اصل جمهوری اسلامی را نمیپذیریم. به دلیل آن که اصل جمهوری اسلامی مجموعهی کل تبعیضهاست. آقای دکتر لاجوردی شما با این پیشنهاد که یک هسته فکری یا پارلمان در تبعید، برای زنده نگاه داشتن این موج و پل ارتباطی بین مردم ایران و دنیای خارج ایجاد شود، موافقید؟ فارغ از این که من موافق یا مخالف باشم، این حرکتی است که جامعه ایران ٣٠ سال در انتظار آن بوده است. ما با عقاید و افکار متفاوت، مجموعه آدمهایی بودیم که مخالف حزب رستاخیز بودیم و مخالف حزب الله هستیم؛ در عین حال میخواهیم که همگرایی داشته باشیم. مجموعهای که بتواند داخل و خارج رابه هم وصل کند و گفتمان به وجود بیاورد را میتوان برآن اسم پارلمان فکری گذاشت. در این پارلمان ما نیازمند آن هستیم که علیرغم مخالفت با یکدیگر، کنار هم بنشینیم و به مسائل امروز و فردای کشور فکر کنیم. |