رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۵ دی ۱۳۸۸
گفت‌وگو با مجتبی واحدی

استعفای سردبیر روزنامه‏ی «آفتاب یزد» پس از ده سال

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

سردبیر روزنامه‏ی «آفتاب یزد» در ایران، امروز طی انتشار سرمقاله‏ای، از سردبیری این روزنامه، پس از ۹ سال استعفا کرد. مجتبی واحدی علت استعفای خود را اتهاماتی دانست که به گفته‏ی او محمد علی رامین، معاون وزارت ارشاد، در سیمای جمهوری اسلامی به وی نسبت داده است.

Download it Here!

او می‏گوید: «آقای معاون مدعی شده است که سردبیر روزنامه در لندن اقامت دارد و لحظه به لحظه آن‏چه رسانه‏های غرب، بی‏بی‏سی، صدای امریکا و دیگر رسانه‏های صهیونیستی منعکس می‏کنند، همان را در رزونامه‏ی خود بازتاب می‏دهد. ما تحلیل‏های بی‏بی‏سی را هر روز در این روزنامه می‏بینیم.»

مجتبی واحدی بعضی از نهادهای کشور را که به گفته‏ی او برخلاف برخی مقامات کم‏تحمل دولتی، روزنامه‏ی آفتاب یزد را تحمل کرده‏اند، دعوت می‏کند تا به بررسی سوابق آقازاده‏ی بیست و چند ساله‏ای بپردازند که با استفاده از رانت پدر هم‏اکنون مدیریت یکی از شرکت‏های بزرگ ایرانی در آلمان را بر عهده دارد.

هم‏چنین از آنان خواسته است عمل‏کرد آفتاب یزد را با پیشنهاد مشکوک یکی از پرمدعاترین افراد که ظاهرا از مقامات دولتی است، مقایسه کنند. آقای واحدی در گفت‏وگویی با زمانه در باره‏ی این مسائل روشن‏تر صحبت می‏کند و از هویت آن آقازاده و مقامی که خواهان تغییر نام خلیج فارس شده است، می‏گوید.

ابتدا از آقای واحدی می‏پرسم چرا بدون این که رسماً از ایشان خواسته شده باشد، مسئولیت خود را رها کرده‏اند؟ آیا این عقب‏نشینی محسوب نمی‏شود؟

در زمان انتخابات ریاست جمهوری و تقریبا دو سه هفته پیش از برگزاری انتخابات، سرمقاله‏ای با عنوان «با چه زبانی بگویند» نوشتم. در آن‏جا به آقای موسوی و کروبی گفتم که آقایان به چه زبانی بگویند که نمی‏گذارند شما رییس جمهور شوید.

رییس کل ستاد نیروهای مسلح می‏گوید: ما اجازه نخواهیم داد عوض شود، آن یکی فرمانده‏ی ارتشی می‏گوید: اصلاح‏طلب‏ها فاسدند و… این بندگان خدا با چه زبانی به شما پیام بدهند که نباید بیایید.

حالا عین همین قصه برای خود من اتفاق افتاده است؛ دیگر نمی‏دانم با چه زبانی باید به ما می‏گفتند. قبلا فشارهای مختلفی آوردند و پیغام پسغام فرستادند که سردبیر روزنامه در لندن نشسته است. البته من نمی‏دانم اشکال در لندن نشستن چیست؟ آقایان نگفته‏اند طرف در لندن نشسته، چه‏کار می‏کند.

تا به حال همین پیغام‏ها را می‏فرستادند. اما وقتی معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در یک برنامه‏ی زنده‏ی تلویزیونی، می‏گوید: «سردبیر روزنامه تمام چیزهایی را که صهیونیست‏ها می‏گویند، مو به مو در روزنامه‏اش می‏نویسد»، به این معنا است که اگر من در روزنامه باشم، روزنامه را قربانی خودم کرده‏ام و من حاضر به این کار نبودم.

به این ترتیب، سرنوشت «آفتاب یزد» را چگونه می‏بینید؟ فکر می‏کنید با استعفا دادن، از توقیف احتمالی روزنامه جلوگیری کرده‏اید و آن را از بسته شدن نجات داده‏اید؟

امیدوارم؛ من اصلا با همین نیت این کار را کردم. من ۱۰ سال در این‏جا کار کرده بودم. خیلی ساده نیست آدم جایی را که ۱۰ سال برایش زحمت کشیده، ترک کند.

من فقط با این امید این کار را کردم و امیدوارم که مسئولان قضایی و امنیتی خودشان را مدیون معیشت ۴۰-۵۰ جوانی که آن‏جا کار می‏کنند، نکنند. من کنار کشیدم برای این که بهانه‏ی آقایانی که گفتند سردبیر روزنامه در لندن نشسته، برطرف شود.


مجتبی واحدی

آقای واحدی، دو اشاره در سرمقاله‏ی امروزتان جلب توجه می‏کرد؛ اشاره‏ای در مورد جوان بیست و چند ساله‏ای که سرپرستی شرکت بزرگ دولتی را در آلمان بر عهده‏ دارد و هم‏چنین اشاره به مقامی که گویا خواهان تغییر نام خلیج فارس شده بوده. ممکن است در این باره توضیح بیشتری بدهید؟

چون معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد گفته بود که سردبیر روزنامه حرف‏های صهیونیست‏ها، رادیو اسرائیل، رادیو امریکا و بی‏بی‏سی را تکرار می‏کند، من دو نکته گفتم؛ یکی این که نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی کشور باید از حیثیت خودشان دفاع کنند که روزنامه‏ای این همه مدت تحت نفوذ صهیونیست‏ها چاپ می‏شده، اما این نهادها نفهمیده‏اند و فقط این آقای جدید‏الورود متوجه شده است.

نکته‏ی دوم هم این بود که گفتم، وقتی این مساله را بررسی می‏کنند، این قضیه را هم بررسی کنند که آقازاده‏ی بیست و چند ساله‏ای در آلمان نشسته و مدیر یکی از شرکت‏های بزرگ دولتی ایران در ‏‏‏‏‏‏‏آن‏جا است. این شرکت، یک شرکت بزرگ دارویی است که آقای مسنی مدیرعامل آن بوده است. او را برکنار و این آقا را به جایش نشانده‏اند.

فردی را هم که نوشته بودم، پیشنهاد تغییر نام خلیج فارس را داده است، خود آقای رامین است.

همین آقای محمد علی رامین، معاون وزارت ارشاد، پیشنهاد تغییر نام خلیج فارس را داده بودند؟

بله؛ ایشان در سال ۸۳ پیشنهاد داده بود نام خلیج فارس برای رفع اختلافات تبدیل شود به «خلیج مسلمانان».

آقای واحدی در پایان، توضیحی در باره‏ی علت گفت‏وگوی خود با رادیو زمانه می‏دهند:

نکته‏ای را هم اضافه کنم؛ من تا به حال هیچ‏وقت با رادیوهای خارجی مصاحبه نکرده‏ام. تنها رادیویی که با آن مصاحبه می‏کردم، رادیوی شما بود. برای این که می‏دیدم خیلی از آقایان مانند آقای محبیان و آقای تاج‏الدینی هم با این رادیو مصاحبه می‏کنند.

آخرین باری هم که با شما مصاحبه کردم، پیش از اعلام وزارت اطلاعات بود که اسم شما را هم جزو نهادهای جاسوسی گذاشته بود. بعد از آن بنا بر مصاحبه نداشتم. چون دلم می‏خواست روزنامه سرپا بماند، نمی‏خواستم بهانه ایجاد کنم. اما از این پس دیگر محدودیتی ندارم، یعنی آقایان به من این اجازه را داده‏اند.

برای این که کسی که ۳۰ سال کار سیاسی می‏کند، نمی‏تواند یک روزه سیاست را کنار بگذارد. این مجوز را خودشان به من داده‏اند که دیگر با هر تریبونی دست‏ام برسد، مصاحبه کنم و حرف‏های‏ام را بزنم.

کار مطبوعاتی شما بعد از این به چه شکل خواهد بود؛ اگر مایلید توضیح بدهید؟

من یک وبلاگ دارم و فعلا وبلاگم را فعال‏تر می‏کنم.

آیا روش و شیوه‏ی کار شما هم تغییر خواهد کرد؟

سعی می‏کنم همان استانداردها را حفظ کنم. برای این که فکر می‏کنم بسیاری از حرف‏ها را هنوز در همان استانداردها می‏توان زد. آقای رامین و امثال آقای رامین تحملشان کم است و فهم کافی از مسائل کشور ندارند. اما هنوز هم عده‏ای از افراد در کشور هستند که می‏فهمند و انتقادات را تحمل می‏کنند.

من تلاش می‏کنم از آن استانداردها خارج نشوم. اما اگر آقایان مایل باشند مرا به جهت دیگری هول بدهند، مسئولیت شرعی، اخلاقی و قانونی آن بر عهده‏ی خودشان است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

درود بر شرف سید مجتبی واحدی که قلمش و وجدانش را فدای زر و زور و تزویر نکرد و نشان داد که می توان وابسته به خاندانی روحانی بود و همه امکانات و قابلیتها برای بالا رفتن از نردبان قدرت در ایران کنونی را داشت، ولی حرمت رای مردم و آزادی قلم و شرافت انسانی را حفظ کرد.

-- سید مجید جعفری ، Jan 15, 2010 در ساعت 09:19 PM

آقای واحدی، شجاعت و صراحت لهجه‏ی شما ستودنی است.

-- بدون نام ، Jan 15, 2010 در ساعت 09:19 PM