رادیو زمانه > خارج از سیاست > دین و مذهب > محارب، حکومتی است که بر مردماش اسلحه میکشد | ||
محارب، حکومتی است که بر مردماش اسلحه میکشداردوان روزبهa.roozbeh@radiokoocheh.comدر پی حوادث عاشورای تهران، این بار تهدیدها از مرز باید و نبایدها فراتر رفت. فرمانده نیروی انتظامی، احمدی مقدم و جانشیناش رادان که برخی حضور او را در جریانات کهریزک پررنگتر از گزارش تحقیق و تفحص مجلس میدانند، پیش از این قول برخورد شدید تر را داده بودند. اما بعد از جریان عاشورا اتهام دیگری به معترضها وارد شد که جنبههای بررسی را فراتر از حدود قوانین مدنی میکرد: محاربه این عنوان که جرمی فراتر از قوانین به حساب میآید بر کسانی وارد میشود که از نظر فقهی به حرب یا مبارزه با رسول خدا و نبی بپردازند؛ که مجازات آن بر اساس قوانین جزای اسلامی مرگ است. برخی این عنوان را پیشدرآمدی بر ایجاد فشارهای بیشتر و اجرای احکام سنگین دانستهاند.
در این خصوص با حجتالاسلام علی ملکی محقق علوم دینی و از شاگردان آیتالله منتظری گفتوگو کردم و از او خواستم شرایط و وجوه محاربه را از نظر فقه اسلامی روشن کند. اخیرا قوهی قضاییهی ایران اعلام کرده است افرادی که بر علیه نظام میجنگند، محارب هستند. معنای محارب به لحاظ فقهی چیست؟ محارب از کلمه حرب (جنگ) میآید؛ یعنی کسی که دارد جنگ انجام میدهد. وقتی میگوییم فردی محارب است، یعنی چه؟ محارب با چیست؟ از نظر فقهی با چه چیزی سر جنگ دارد؟ آقایان جنگ با خدا، بندهی خدا، رسول خدا و… را قاطی کردهاند. اما معنای لغوی فقهی محارب از «حرب» به معنای جنگیدن میآید. اگر کسی دارد میجنگد، طبیعی است که باید در مقابلاش جنگید. اما اسلام برنامهای نسبت به جنگ ندارد که بخواهد روی جنگ تأکید کند. بلکه جنگورزی را چیز خوبی نمیداند. اسلام روی صلح تأکید میگذارد و بر صلحجویی بیشتر تأکید کرده است. در سورهی انفال آیهی ۶۰ (یا ۶۱) خداوند به پیغمبرش میگوید: «اگر دشمن شما را به صلح دعوت کرد، این صلح را بپذیر. ولو اینکه احتمال میدهی در آن فریبکاری است. چون پیشنهاد صلح شده، باید آن صلح را حتماً بپذیری». بنابراین اسلام بیشترین اهمیت را به صلح داده است و اینکه آقایان افرادی را بهعنوان محارب قلمداد کردهاند، هرچند خیلی مسائل را اعلام کردهاند اما مبنای فقهی و عقلی ندارد. این که کسی را محارب اعلام میکنند، تشخیص آن چگونه و با چه کسی است؟ محارب یعنی کسی که در جنگ است. قانون هم مشخص کرده که کسانی که سلاح برداشتهاند و همین الان سلاح در دست داشته و دارند میجنگند، محارب هستند. اگر همین محارب سلاح را بر زمین گذاشت و تسلیم شد، حق کشتناش را ندارند. اسلام اجازهی کشتناش را نمیدهد. بر مبنای آنچه اسلام روی آن تاکید کرده، محارب کسی است که در حال حرب است.
مصوبهای در دستور کار مجلس است که مهلت تجدیدنظرخواهی در حکم محاربه، از ۲۰ روز به ۵ روز کاهش یابد و دادستان نیز در کیفرخواست خود اعلام کرده، پنج نفر از دستگیرشدگان روز عاشورا محارب هستند. آیا از نظر فقهی به این سرعت میتوان تشخیص داد و محرز کرد که فردی محارب است؟ همه میدانند که این جریان، جریانی سیاسی است.عدهای در مجلس نشستهاند که هیچ نمایندگیای از ملت ندارند و با نظر استصوابی شورای نگهبان روی کار آمدهاند، طبیعی است که آنها نظریهای بهتر از این نمیتوانند داشته باشند. آنان میخواهند به هر شکلی که شده، با اتهام محارب و یا مفسد، جامعه را به آرامشی که خودشان میخواهند بکشند. اما به این شکل، قطعا موفق نخواهند شد. در قانون قضایی ایران، وقتی اتهام محارب به شخصی وارد میشود، به معنای محاربه با خدا است. یعنی آن فرد با خدا جنگیده است که امروز به این افراد وارد کردهاند… کسی هم که با بندهی خدا بجنگد محارب است و فقط به گروهها و افراد اطلاق نمیشود. من در جایی نوشتهام که محارب تنها شامل فرد، گروه و حزب و دستهجات نمیشود، بلکه شامل حکومتها هم خواهدبود. حکومتهایی که بر علیه ملت قیام کنند، ملت را به کشتن بدهند و برخلاف عدل و انصاف با مردم رفتار کنند، حکم محاربه شاملشان میشود. آنها نیز مستثنی نیستند. اما در جوامع امروز، این احکام را فقط به افراد، حزب و دسته و گروه مصداق میدهند. در صورتی که این احکام شامل حال حکومتهای مستبد هم میشود و اگر قرار باشد حکمی اجرا شود، باید نسبت به همه یکسان باشد. آیهی قرآن میگوید: کسانیکه در زمین فساد میکنند؛ کار حکومتی که با برنامهی انتخاباتی، تقلب و مسایل دیگری که در جامعه بهوجود میآورد بحران ایجاد میکند، سعی در ایجاد فساد نیست؟ علت اینکه جامعهی ما امروز به بحران کشیده شده چیست؟ آیا جامعه خودبهخود به حرکت درآمده است؟ در حالیکه ۳۰ سال صبر کرده و ایستاده است. علت شرایطی که امروز در جامعه به وجود آمده چیست؟ آیا دولت نقشی در این جریان نداشته؟ طبیعی است که آنها نیز در این جریان نقش داشتهاند و اگر حکمی باشد، نسبت به آنها نیز هست. اگر فردی اصل «ولایت مطلقهی فقیه» را که از اصول قانون اساسی ایران است، قبول نداشته باشد؛ یا به آن معترض باشند و بخواهد این اعتراض را رودرو طرح کند، میتواند از مصادیق محاربه با خدا محسوب شود؟ ابداً! حتی قبول نداشتن پیغمبر هم مصداق محاربه نیست. ما ادیان الهی را قبول داریم و به رسمیت میشناسیم. مگر آنها امام زمان ما و یا پیغمبر ما را قبول دارند؟ یا مگر ولی فقیه ما را قبول دارند؟ در این صورت، همهی اینها محارب محسوب میشوند. نه اینطور نیست که کسی چون ولی فقیه را قبول ندارد، محارب باشد. حتی اگر امام زمانش را هم قبول نداشته باشد، محارب نیست. محارب از واژهی جنگ میآید و به معنای کسی است که با خدا و بندگان خدا جنگ میکند. محاربه میتواند شامل حکومتها هم باشد. یعنی با این تعبیر اگر امروز حکومتی بر روی مردم اسلحه بکشد، این حکومت میتواند جزو محاربین محسوب شود؟ هر حکومتی که با ملتاش بجنگد، محارب محسوب میشود. ما بر این مبنا در مقابل نظام شاهنشاهی ایستادیم. اگر یادتان باشد، امام ۳۰ سال پیش حکومتی را که بر روی مردم اسلحه کشید، به عنوان محارب اعلام کرد. |
نظرهای خوانندگان
it was the bestgod blest him i wish will to bethe iranian people successful
-- fariitajik@yahoo.com ، Jan 12, 2010 در ساعت 07:35 PM