رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۸ دی ۱۳۸۸
بیانیه‌ی ۵ تن از روشن‌فکران

خواسته‌های حداقلی جنبش سبز

شش‌ماه پیش میلیون‌ها نفراز مردم ایران به خیابان‌ها آمدند تا حق پایمال‌شده‌ی خود در انتخابات خیانت‌آلود را مطالبه کنند و به تحقیر و توهین مستمر ملت توسط حکومت اعتراض نمایند. دستگاه‌های امنیتی و نظامی به این مطالبات آرام و مسالمت‌آمیز، با خشونت و قساوت پاسخ دادند و کوشیدند از حضورمردم در فضای عمومی جلوگیری کنند و جنبش سبز را مرتبط با کشورهای بیگانه و سیاست دولت‌های غربی معرفی کنند.

تمامیت‌طلبان تصور می‌کردند با سرکوب خونین این قیام قانونی، می‌توان حرکت اعتراضی مردم را هم‌چون گذشته متوقف کرد، اما به‌رغم همه‌ی محاسبات، آتش آگاهی افروخته‌تر و آهنگ اصلاحات رساتر شد و جنبش را روزبه‌روز بالنده‌تر و بارورتر ساخت.

درگذشت فقیه عالی‌قدر آیت‌الله منتظری که در پنج‌دهه‌ی گذشته، به‌خصوص شش‌ماهه‌ی اخیر، از حقوق اساسی ملت دفاعی جانانه کرده بود و اینک در حساس‌ترین شرایط آنان را ترک می‌کرد، چون «رهبر معنوی جنبش» درخشید و جان تازه‌ای به جنبش بخشید و ظلم‌هایی که بر او رفته بود زبانه‌های خشم ملت را در آستانه‌ی ماه محرم، ماه حق‌طلبی و قیام علیه استبداد و ستم، بلندتر کرد. اعتراضات مردم، طبق سنت طولانی تاریخ در فرهنگ تشیع، در روز عاشورا به اوج خود رسید و ملت آگاه با درس‌گرفتن از پیام حسینی ظلم زمانه را نشانه گرفت.

استبداد دینی که مشروعیت خود را با خشونت و کشتار مردم در روز عاشورا پاک از دست داده بود، از ترفندی نخ‌نماشده برای تحریک احساسات دینی مردم استفاده کرد و به کمک صدا و سیمای دولتی و بسیج همه‌ی نیروهای تحت فرمان کوشید صحنه‌ی قیام را وارونه کرده جنبش سبز را متهم به توهین به مقدسات و انکار اعتقادات دینی نماید و با آماج حمله قراردادن رهبران و چهره‌های شاخص جنبش سبز و دستگیری احتمالی آنان، این حرکت را به گمان خود به‌کلی خاموش سازد.

پوشیده نیست که بخش‌های افراطی حاکمیت ایران به این دلیل به خون‌ریزی و خشونت متوسل می‌شوند که خود را فاقد پای‌گاه وسیع اجتماعی و آینده‌ی امن می‌دانند. آن‌ها می‌خواهند رویارویی نهایی و «روز واقعه» را تسریع کنند تا هم نیروهای مردد درون حاکمیت را در مقابل عمل انجام‌شده قرار دهند، هم نیروی عظیم مردمی و خواستاران دموکراسی و حقوق مدنی و سیاسی را به شورشیانی خشونت‌ورز تقلیل دهند.

عمل‌کرد این رژیم، اقشار بسیار متنوعی از جوانان، زنان، گروه‌های قومی و مذهبی، روشن‌فکران، روحانیون، دانشگاهیان، کارگران و فعالان سیاسی را به‌شدت آزرده کرده است. گفتمان «توطئه‌ی دشمن» که ولیّ جائر در طول ۲۰ سال گذشته ترویج و از طریق آن دشمن‌سازی و ایجاد تفرقه میان ملت می‌کند (مثل؛ مطبوعات پایگاه دشمن‌اند، روشن‌فکران مزدوران دشمن‌اند، جنبش سبز توطئه‌ی رنگی دشمنان برای براندازی است)، بخش عظیمی از ملت را به جبهه‌ی دشمن تبدیل کرده که سازمان‌های سرکوب باید تکلیف آنان را یک‌سره کنند.

کینه و نفرتی که در سی‌سال گذشته در سطوح مختلف جامعه انباشته شده، بسیار عمیق و ریشه‌دار است. این نارضایتی ژرف توان تخریبی عظیمی دارد که در صورت فوران، موج گسترده‌ای از خشونت را در سطوح مختلف جامعه‌ی ایران دامن خواهد زد.

افراطیون حاکم بر دستگاه‌های سرکوب، تعلق خاطری به ایران ندارند و نگران ریخته‌شدن خون هزاران ایرانی هم نیستند. آن‌ها به اقلیت بسیار محدودی از جامعه‌ی ایران اتکا دارند و تنها ضامن بقای‌شان اسلحه، شکنجه و ارعاب مردم است. تخصص آن‌ها خشونت است و خشونت را به مهم‌ترین ابزار نزاع‌های سیاسی تبدیل کرده‌اند.

خشم وخشونتی که امروز شاهد آنیم، اگر به زبان اصلی سیاست در ایران تبدیل شود، عقلانیت و دموکراسی و تحقق آزادی‌های مدنی و سیاسی را به حاشیه خواهد راند. زمام‌داران خودکامه البته کوشش می‌کنند خشونت را به تظاهرات مسالمت‌آمیز و پرشکوه میلیون‌ها ایرانی آزادی‌خواه تزریق کنند تا چهره‌ی دموکراتیک جنبش مخدوش شود، ولی ملت نباید فریب خورده و وارد بازی سازمان‌های نظامی امنیتی شود.

جنبش سبز ایران در لحظه‌ی حساس کنونی به طرح مطالبات مشخص و مقدور، طولانی‌کردن فرآیند اعتراض و جلب مشارکت گسترده‌ی اقشار متنوع جامعه در تعیین سرنوشت خود نیاز دارد.

این جنبش به‌عنوان جریانی که نگران آینده‌ی کشور و سرنوشت آن است ، باید برتری اخلاقی خود را بر زورگویان و شکنجه‌گران، همان‌طور که تاکنون نشان داده، ادامه دهد. در این شرایط وظیفه‌ی مردم آگاه، جوانان فداکار و نیروهای سیاسی، ترسیم مسیر آینده‌ی جنبش و تدوین خواست‌های مشخص سیاسی است تا مدارا و مسالمت را جای‌گزین خشونت تحمیل‌شده از سوی سرکوب‌گران کند.

هم‌وطنان گرامی،


جنبش سبز ایران مدافع تمامیت ارضی ایران، مخالف حمله‌ی نظامی به کشور، مخالف دخالت بیگانگان در تعیین سرنوشت مردم ایران و نگران تحریم‌های اقتصادی زیان‌مند به حال ملت ایران است. این جنبش، مسالمت‌آمیز و ضدخشونت است. نزاع جنبش با اقتدارگرایان، نزاع بر سر رعایت حقوق بشر و گردن‌نهادن به خواست‌های دموکراتیک مردم، تحقق جامعه‌ی مدنی، مدارای دینی، به‌رسمیت‌شناختن تکثر و تنوع در فضای سیاسی کشور و بالاخره نفی ولایت جائر است.

ما به‌عنوان بخش کوچکی از جنبش سبز سراسری مردم ایران بر این باوریم که در مرحله‌ی کنونی مهم‌ترین مطالبات جنبش را می‌توان به قرار زیر اعلام و بر مبنای آن تحرک آینده‌ی جنبش و مناسبات آن با حاکمیت را تنظیم کرد. بخشی از این خواسته‌ها را آقای میر حسین موسوی در بیانیه‌ی هفدهم خود آورده است که با توجه به تنگناهای سیاسی داخل کشور جنبه‌ی حداقلی دارد. ما ضمن حمایت کامل از مواضع رهبران جنبش در داخل کشور (موسوی، کروبی و خاتمی) روایت خود را از خواسته‌های بهینه‌ی جنبش سبز مردم ایران در این مرحله به شرح ذیل اعلام می‌کنیم:

۱ - استعفای آقای محمود احمدی‌نژاد و برگزاری مجدد انتخابات ریاست جمهوری تحت نظارت نهادهای بی‌طرف، لغو نظارت استصوابی، تشکیل کمیسیون مستقل انتخابات با شرکت نمایندگان مخالفان و معترضان به‌منظور تدوین ضوابط برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه.

۲ - آزادی کلیه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی و بررسی شکایات موارد مربوط به آزار، شکنجه و کشتار معترضان در ماه‌های اخیر در دادگاه‌های علنی با حضور هیأت منصفه و برخورداری از وکیل غیرتحمیلی؛ و جبران خسارات وارده به قربانیان سرکوب‌های اخیر و خانواده‌ی آنان.

۳ - آزادی کلیه‌ی رسانه‌ها اعم از مطبوعات و رسانه‌های صوتی تصویری و مجازی، رفع سانسور و توقیف از کلیه‌ی نشریات توقیف‌شده، گسترش کانال‌های تلویزیونی غیردولتی و ماهواره‌ای، رفع فیلترینگ از اینترنت، امکان دسترسی آسان به رسانه‌های فوق‌الذکر، تصفیه‌ی رادیو وتلویزیون از دروغ‌پردازان و تشنج‌آفرینان.

۴ – به‌رسمیت‌شناختن حق فعالیت قانونی احزاب سیاسی، جنبش دانشجویی و زنان،NGO ها و نهادهای مدنی، اتحادیه‌های مستقل کارگران و کارمندان، و حق تجمعات اعتراضی مسالمت‌آمیز مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی.

۵ - استقلال دانشگاه‌ها، سپردن امور دانشگاه‌ها به شیوه‌ی دموکراتیک به دست دانشگاهیان، خروج نیروهای نظامی و شبه‌نظامی از دانشگاه‌ها و انحلال شورای غیرقانونی عالی انقلاب فرهنگی.

۶ – محاکمه‌ی عاجل شکنجه‌گران، قاتلان، آمران و عاملان جنایات گذشته به‌ویژه چندماه‌ اخیر.

۷ - استقلال قوه‌ی قضائیه از طریق انتخابی‌کردن ریاست آن، انحلال دادگاه‌های ویژه‌ی غیرقانونی، تصفیه‌ی قوه‌ی قضائیه از قضات ناعادل و گوش‌به‌فرمان، برحذرداشتن مقامات قضائی از ایراد خطابه‌های سیاسی و اجرای منویات مقامات مافوق (دادگاه‌های فرمایشی) به‌جای اجرای بی‌طرفانه و عادلانه‌ی قانون.

۸ - خروج نیروهای نظامی انتظامی امنیتی از قلمروی سیاست و اقتصاد و فرهنگ، و اکتفا به وظایف حرفه‌ای.

۹ - رعایت استقلال اقتصادی و سیاسی حوزه‌های علمیه و دولتی‌نشدن روحانیت. استخدام‌نکردن تریبون نمازهای جمعه برای صدور احکام خلاف شرع و قانون (از قبیل محارب، مفسد فی‌الارض، مرتد و باغی).

۱۰ – انتخابی‌کردن، نقدپذیر و پاسخ‌گوکردن همه‌ی متصدیان رده‌ی اول کشور و محدودکردن دوره‌ی تصدی آنان.

نپذیرفتن این خواست‌های بهینه‌ی جنبش سبز، و افزودن سرکوب و ارعاب نه‌تنها ما را از بحران عبور نخواهد داد، بل‌که ایران را در بحران عمیق‌تری فرو خواهد برد، و تبعات سهمگینی از پی خواهد آورد، که مسوولیت‌اش با «صاحب ولایت مطلقه» است.

سیزدهم دی‌ماه ۱۳۸۸، سوم ژانویه‌ی ۲۰۱۰

عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش، اکبر گنجی، محسن کدیور، سید عطاء‌الله مهاجرانی

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

be hamin khial bashin ke oon sepaahi ke mesle okhtapoos roo pool e naft o mavad mokhader khaabidan bian o began "chashm"

-- ali ، Jan 3, 2010 در ساعت 11:14 PM

لیست اسامی روشنفکران این مملکت برایم بسیار جالب است!! ضمنا حضرات دارند انقلاب فرهنگی‌ را که خود به همراه موسوی به خورد ما بدبختا دادند پس میگیرند! بله! ما موشها آزمایش خودمان را پس دادیم دیگه. ضمنا مردیم از حد اقلی و رزمررگی و جای زدن بی‌ اندیشگی و تهی بودن به جای روشنفکری. با چند زنگی (پولی‌ گامی‌) هم مخالفیم. پس کی‌ از زیر یوغ این مذهبیون دات میایم؟؟ وللاهو عالم!

-- Ali ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

خوب بجای اينهمه تفسير و بند و تبصره و توضيح، همه اين ده تا مورد و خواسته رو در يک جمله " جمهوری اسلامی بايد برود" خلاصه ميکرديد... والا جمهوری اسلامی حق داره دنبال شماها باشه که بگيره و اعدامتون کنه... شما دارين به جمهوری اسلامی و معنای ولايت فقيه توهين ميکنيد... معنا و مفهوم و ايدئولوژی جمهوری اسلامی و ولايت فقيه يعنی دروغ، زندان، سانسور، قوه قضائيه وابسته، مطبوعات فقط خودی، دانشگاه نظامی و خفقان، روحانيت در راس، انتصابی بودن مسئولين رده بالا، و.... حالا شما ميگيد اينها رو بزارن کنار؟؟؟ خوب چی اش باقی ميمونه؟ يک کلام ميگفتيد جمهوری اسلامی بايد بره، تمام اين موارد رو شامل ميشد... تعارف می کنيد؟.... نيکو

-- نيکو ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

سلام
بسیار خوب و جامع، اما رسیدن به چنین شرایطی انقلاب می طلبد و بهیچ عنوان!!! حاکمیت آنرا نخواهد پذیرفت.

-- رضا ایروانی ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

یک بند دیگر باید به این حداقل اضافه شود و آن هم برکناری رهبر و سران دو قوه دیگر برادران لاریجانی می باشد.

-- فرهاد ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

وسطشو بگیرین هر دو طرف خیر شو ببینن.

این بیانیه منو یاد بنگاهدارها میندازه که فقط چشمشون به دنیال پورسانتی که از جوش خوردن معامله گیرشون میاد و اصلا براشون مهم نیست که این وسط کی سود میکنه کی ضرر. پس بیا وسطشو بگیرین هر دو طرف خیر شو ببینین صلوات پورسانت ما فراموش نشه!!!!

-- آزاده ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

بيانيه خوبي بود. و در پيشبرد جنبش آزادي‌خواهي ايرانيان بسيار مؤثر است.

-- بدون نام ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

نقدی بر بیان مطالبات از سوی موسوی و 5 روشنفکر جنبش سبز -روش های چانه زنی و گفتگو:
بیانیه ی صادر شده از سوی موسوی و خواسته های حداقلی جنبش سبز در بیانیه ی ۵ تن از روشنفکران این نکته روشن است که آنها علاقه مندند که باب چانه زنی با رژیم را باز کنند.
اما …
1- در اصول روشهای چانه زنی، نشان دادن حسن نیت بسیار خوب است. اما در هر حال اگر این راه به عنوان اتمام حجت با رژیم است حرفی نیست.در غیر این صورت ملت بیش از اینها حسن نیت خود را به رژیم نشان داده اند.این بیانیه هارا ملت فقط به عنوان اتمام حجت یا رژیم میتواند بپذیرد.
2- در روشهای چانه زنی خصوصا با چنین شرایط و رژیمی هیچگاه کف مطالبات مطرح نمیگردد.کف مطالبات جزء رازهای مگوست.
بلکه طرف های مذاکره خواسته های خود را درجه بندی و آلترناتیو هایی کاملا پیش بینی شده از خواسته ها طراحی میگردد. تا بنا به شرایط مطرح گردد.
اگر واقعا کف مطالبات شما این بیانیه هاست و آنرا به همین راحتی مطرح و آشکار میکنید، باید گفت باید فاتحه ما را خواند. چون رژیم با هزار جور گربه رسانی ما را مجبور خواهد کرد که از این خواسته ها هم عقب نشینی کنیم. و آنموقع ما به توافقی میرسیم که به آن راضی نیستیم و چون راضی نیستیم و باید مثل همیشه بسوزیم و بسازیم، تا 30 سال بعد و اعتراضی دیگر و کشت و کشتاری دیگر….

ولی اگر به نظر شما این بیانیه ها کف مطالبات نیست و واقعا شما آماده عقب نشینی از برخی از این خواسته ها هستید باز فاتحه.
میدانید چرا؟ چون موارد مطرح شده در بیانیه شما جزئی از حقوق بدیهی یک ملت است که واقعا باید بی چون و چرا به او تعلق داده شود.

iranianoz.wordpress.com

-- iranianoz ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

زهی خیال باطل

-- یک دانشجو ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

banazar e shoma movafegh hastam

-- layla ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

زهی خیال باطل.مثل اینکه خارج نشینی خیلی از مرحله پرتتون کرده.راستی خیلی خندیدم به بیانیه ی کاربردیتون. پخشش کنید تا زیر پاتون علف سبز شه

-- بدون نام ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

آقايان خوب ميدانند و جنبش سبز نيز ميداند كه
طرف مقابل كوتاه نمي آيد و اصلا اين ظرفيت را ندارد چرا كه مي بايست از همه منافع خويش دست بردارد . رعايت حقوق بشر ، گردن نهادن به خواسته هاي دموكراتيك مردم و... همه بيانگر اين است كه جنبش سبز ايران جنبشي مترقي و آگاه است . جنبشي است كه پس از صد مي كوشد دوراني را پايه ريزي كند كه يكبار براي هميشه ديكتاتوري و نظام هاي توتاليتر را از اين آب و خاك بر چيند . جنبش سبز به فردائي مي انديشد كه به جز قانوني مترقي كه همه در برابر آن يكسانند چيزي وجود نداشته باشد . تدوين يك قانون اساسي مترقي و همه پرسي و ارائه قطعنامه اي پيرامون آن
و اين كه در اين كشور بلازده و مصيبت كشيده بايد چه نوع تمهيداتي پي ريخت كه ديگر بازگشتي نداشته باشد . از اين به بعد يادمان باشد كه همه يكي هستيم . يك ايراني .

-- م.برگزيده ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

با تشکر از دوستان متفکر و مبارز. کاش جامعه سکولار را هم اضافه می کردید

-- امیرحسین ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

عزیزان من خواسته های شما دقیقا همان خواسته های مردمی است که سلاحی جز چند شعار و نوشته های اینترنتی ندارند. اگرچه شما خواستار خروج نظامیان، و نیروی انتظامی از فعلیت های اقتصاید و سیاسی شده اید ولی اگر انگشت اشاره را دقیقا روی "لحاف ملا" همان "پول نفت" قرار دهید قطعا برای مردم ملموس تر خواهد بود.
به باورم پول نفت مشکل اساسی یک صد سال اخیر کشور است لطفا این مسئله را جدی بگیرید.

-- کیوان ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

قبل از اين خواستهاي حداقلي كه بحق مي باشد كاش مردم آگاهي بيشتري از حقوق پايمال شده شان داشتند

-- salambaba20@yahoo.com ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

درود بر پنج بزرگوار ،شجاع ،عالم و مسلمان واقعی
جنبش مقدس سبز ایران نیاز مبرمی به هدایت و جهت دهی نخبگان خصوصا بعد از رحلت مرجع بزرگوارمان دارد .انشا ا... خدای حق طلبان شما رادر این مهم یاری کند

-- روح ا.. ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

این بیانیه نسبت به بیانیه 17 مهندس موسوی -که حداقلی و پیش شرط گفتگو بود- به خواست ملت نزدیکتر است، بخصوص موارد 1 و 6 تا حدودی آلام مردم را کاهش میدهد.

گرچه شک دارم همان بیانیه میرحسین هم در گوش آقایان چماقدار و رانت خورها فرو رود.

-- کیارش ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

من از هر دو این بیانیه ها، بیانیه آقای موسوی و این بیانیه مشترک ، حمایت میکنم و همه را به مشاهده چند باره این سند تاریخی از تظاهرات مسالمت آمیز جنبش سبز ایران در روز عاشورا که به خون کشیده شد جلب میکنم . http://www.youtube.com/watch?v=Fs3-25UF120

-- ستاره ت ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

بسیار جامع و مفید ، با سپاس از پنج آزادیخواه نویسنده،به امید ایرانی سبز و آزاد.

-- بیژن منصوری ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

درود بر شما ...
حرف دل ما زديد ، اما به اجراي آن اصلاً اميدوار نيستم

-- محمد/اصفهان سبز ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

Ba arz salam va khaste nabashid .Ma be vojod shoma azizan dar kharej az keshvar baraye resandan sedaye melat iran be donya eftekhar mikonim va bayaniye 10 madeyi besyar rasa bood .2 mored ra tazakor midaham.1- say shavad ba mavazea agayan moosavi karobi khatami motahed harakat konid.2- kash az asami agayan sazgara va makhmal baf niz avorde mishod.be omid piroozi SABAZ

-- alireza ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

اینها یعنی تغییر قانون اساسی.حال چرا مستقیم نمیگویند ؟

-- اهل رده ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

ما خواستار یک حکومت دموکرات هستیم. رژیم فعلی دیگه کار گزار نیست. ملتی رو شکنجه دادن و بازداشت کردن جزو قانون لسلام نیست.
به حقیقت به طوره مصلحت آمیز رفتار کردن قابله قبول خواهد بود.

-- sylvia ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

با سلام
با توجه به آنكه جرياناتي در حاكميت بدنبال به خشونت كشاندن جنبش اعتراضي و مطالبه گر مردم هستند كه در اين بيانيه نيز بخوبي مشخص شده طرح مسائل مزبور به نظر "سقف"خواستهاي جنبش است حال آنكه درست است كه جنبش داراي پايگاه وسيعتري گرديده ولي در مقابل جريانات سركوبگرهنوز بخش زيادي از پايگاه اجتماعي خود را حفظ نموده اند و طرح شعاري نظير بركناري رئيس جمهور و استقلال قوه قضائيه از طريق انتخاب رئيس آن ، خروج سپاه ونيروهاي نظامي از كارهاي اقتصادي و نيز انتخابي كردن مسئولان رده ي بالاي مملكت آيا به نظر شعار تغيير رژيم نيست حالا از محاكمه عاملان و آمران حوادث اخير نيز بگذريم ، به نظر بيانيه آقاي مهندس موسوي بسيار واقع بينانه تر و عميق تر با نگاهي ژرف به مسائل ايران و صف بندي نيرو ها و جلوگيري از صف آرائي مردم در مقابل مردم و براه افتادن جويهاي خون و تبديل ايران به كشورهائي مانند عراق و افغانستان ميباشد، از جناب آقاي بازرگان با عنايت به مقالات اخير ايشان انتظار بيشتري ميرفت ، بيان خواسته هاي حداكثري در اين زمان كه رژيم علنا و عملا آمادگي خود را براي سركوب اعلام نموده و پروائي از براه انداختن جرياني مانند "ميدان تيان من چين" ندارد(در صحبت هاي اخير سردار نقدي بطور ضمني به اين مطلب اشاره شده است) عملا ميداني براي مذاكره باقي نخواهد گذاشت و سرنوشتي جز ادامه درگيري ها در پيش نخواهد داشت به هرحال ميتوان مسائل عمومي و اساسي نظير آزادي زندانيان سياسي و مطبوعات وانتخابات....را مطرح نمود كه بهتر ميدانيد با ايجاد فضاي باز رشد نيروهاي تحول و ترقي خواه بسيار سريع خواهد بود و....زياده جسارت است.

-- roozbeh ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

دمتون گرم
ولی کو گوش شنوا؟

-- محمد ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

تکلیف سطان ولایت فقیه چیست؟

-- بدون نام ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

مکملی خوب بر بیانیه آقای موسوی. هنوز هم می توان به جنبش سبز امیدوار بود.

-- ali ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

منصفانه، کاربردی و روشن است و بازی با الفاظ نکرده.

-- بدون نام ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

بسیار عالی. اما در هر دو بیانیه یک کاستی زیر بنایی وجود دارد و آن عدم اشاره به مسئله رهبری و اصل ولایت فقیه می باشد . این در حالیست که حداقل نیمی از شعارهای مردم در خیابانها در ارتباط با ومسئله ولایت است. آیا اصولا در یک نظام دموکراسی ، میتوان جایی برای ولی فقیه یافت ؟

-- مهسا ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

مقامات جمهوری اسلامی مگر تا بحال تمایلی به مذاکره با رهبران جنبش سبز داشته اند که کمنتگزارانی از پیش شرط مذاکره از این طرف داد سخن میرانند.اگر کسی از هدف جنبش سبز به شفافی سخن میراند. انوقت میشد به راحتی از برنامه ها و تاکتیکهائی که ان هدف را نشانه کرده است نقد تحلیل کرد.حالا از این پنج روشنفکر دینی باید سوال کرد اگر هدف شما انحلال جمهوری اسلامیست این بیانیه برنامه رسیدن به هدفتان است؟وگرنه با این بیانیه تا کجا باید ملت به دنبالتان بیاید.صداقت موسوی انجاست که میگوید هدفش انحلال نیست و قولی هم به کسی نداده نه میخواهد نه میتواند.پشت موسوی سنگر نگیرید.علی

-- ali ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

در صورت تحقق يافتن بر فرض محال تمامي نكات بالا که عالی هم هستند، اینها تنها چیزهایی نیست که مردم دارن براش خون میدن. همه اینها برای شما روزنامه نگاران و سیاستمداران آزادی نسبی به ارمغان میاره که در محیط امن تر به فعالیتتون ادامه بدید با حفظ اصل حکومت و حضور ولی فقیه که اصلا با شرایط شما تناقض داره . ولی این کینه و تنفر ۳۰ ساله مردم عادی که میگویید به دلیل وارد شدن و دخالت بیش از حد این حکومت به حریم شخصی، زندگی خصوصی و گرفتن آزادی فردی زیر نام دینه. یادتون باشه که این مردم عادی هستن که این جنبش رو دارن پیش میبرن و وقتی این جنبش به جایی برسه اصل آزادی فردی شامل نوع پوشش، معاشرت و زندگی اجتماعی و غیره باید رسما قید بشه. مطرح نکردنش اونو به عنوان یک اصل نظام حفظ میکنه و بفرض خارج شدن نیروی انتظامی از این مسوولیت، نهاد دیگه ای عهده دارش میشه. این باید به عنوان یک اصل جدا شفاف مطرح بشه که جای تفسیر و تعبیر برای هیچ فرقه ای نمونه. عنوان نکردن و پاک کردن صورت مسئله به اندازه کافی به کشور ما ضربه زده.

-- Shirin Azadi ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

hemayt mikonem.besar bejast

-- OMIED ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

یعنی شما حضرات با آن افکار عقب مانده قرون وسطایتان فکر میکنید تنها رجال سیاسی این مملکت هستید و با آن گذشته سیاه سیاسیتان هنوز از رو نمی روید .
اگر فرهنگ هارگیری ژاپنی در ایران مرسوم می بود شماها بایستی بخاطر کارنامه سیاهتان که مستقیم یا غیر مستقیم متجر به نابودی زندگی خیلیها شد خودکشی کی کردید نه تنها ابراز پشیمانی و عذرهواهی نمی کنید بلکه دوباره می خواهید نقش پررنگ داشته باشید. اما نمیشه دوبار از ملت کولی بگیرید . لطفا ساکت شید و بگذارید مردم خود به سمت دمکراسی و آزادی واقعی بروند.

-- فریبا ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

من به شخصه فردی مسلمان و مذهبی هستم، اما معتقدم رژیم فاسد حاکم بر ایران بدترین ضربه ها را به اسلام وارد ساخته و بنام دین و با عملکرد خودخواهانه، بی خردانه، ضد اسلامی و ضد مردمی خود، اساسی ترین ضربه ها را به ریشه ی دین مبین اسلام زده است. به اعتقاد من لا اکراه فی الدین اصل است و در ابتدا باید نوع حکومت به رفراندم گذاشته شود. به ضرس قاطع معتقدم که اکثریت مردم مسلمان ما از چنین نظامی به ستوه آمده اند و از آن نفرت دارند. با انتخاب حکومتی مطابق خواست مردم که حتما باید انتخابات آن کاملا دمکراتیک و تحت نظر سازمان ملل انجام شود، تکلیف سایر موارد روشن می شود. این باید اساسی ترین خواست ما باشد، تا در سایه ی حکومت خود ساخته و خود خواسته بتوانیم نهادهای مدنی را یکی پس از دیگری به درستی بنیان نهیم. مشکل ما بسیار فراتر از استعفای رییس جمهوری است که به زور تحمیل شده، مشکل اصل نظامی است که بر گرده ی مردم چسبیده و آن را رها نمی کند، اگر احمدی نژاد هم نباشد و موسوی رییس جمهور شود، به لحاظ رانت خواری ریشه دار در اعماق این نظام فاسد، کاری از پیش نمی تواند ببرد، بنابراین تبدیل نظامی که بیش از سه دهه است امتحانش را پس داده به نظامی مبتنی بر آراء مردم، که شایستگان و برگزیدگان ملت مدیران اجرایی آن باشند، اولویت اول را به اعتقاد من دارد.

-- سید مرتضی ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

بسیار علی‌ بود. در جواب دوستان که گفتند چرا به ولیت فقیه اشاره نشده لطفا بند ۱۰ رو با دقت بخوانید.

این یعنی‌ رهبر باید اولا توسط مردم انتخاب شود ثانی پاسخگو و نقد پذیر باشد ثالثاً مدت حکومتش محدود باشد نه مادام العمر.

-- Maryam ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

درود بر شما و ملت بيدار و آگاه ايران. ملتي كه سي سال پيش با تقديم كردن بهترين فرزندانش به انقلابي براي آزادي استقلال و پيشرفت ايراني بنا شد امروز در دسا اهريمناني بي دين قدرت طلب و خونخوار قرار گرفته است. ما بيداريم و تا آخرين لحظه براي نجات ايران مقاومت خهاهيم كرد

-- مسعود ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

خوب شما هم نظر بدید،کافی نیست نظر بخونید
منم می خوام بگم نظر دادن که عیبی نداره، اولین اصل هر پیشرفتی دریافت تمام نظرات و در اخر انتخاب بهترین هاست.خوبه که بخواییم ار ایده هامون همه رو مطلع کنیم.و حالا نظر من : ما باید به همه دنیا نگیم ما کی بودیم و چی کار کردیم باید بگیم ما کی هستیم و می خوایم چه کار بکنیم.برای نشان دادن خودمان باید اولین راه رو که پایداری به اصول انسانی و ضابطه ایی هست رو محسوس در جامعه نمایان کنیم. بعد هم باید همه انسان ها از هر قوم و مذهبی و شخصیتی در کنار هم بدون هیچ گونه قضاوت زندگی کنن تا هر کس توی جامعه با خود واقعیش مشکل نداشته باشه . ساده و شفاف هم هر عقل سلیمی می دونه هیچ کس خدا نیست و هر کس هم چین ادعایی رو داره برای خودش داشته باشه ایراد نداره ولی در جامعه اتسانی هر کس پذیراش باشه ایراد از جامعه می باشد و تمامی قوا و سران باید بعد از مدتی با همه پرسی کارشون بررسی بشه .در ضمن لزومی ندارد در لیست افراد دیدگاها محدود باشه از هر حزبی اگه دانش و تواتایی اداره سمت رو داشت می تونه انتخاب بشه.
حق یار انسانها از جمله ایران و ایرانی

-- بدون نام ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

بنده یکی از اعضای جنبش سبز هستم. آقای کدیور در امریکا در یک سخنرانی اعلام کردند که مردم خواهان جمهوری اسلامی هستن و بعد از رفتن آقایان جمهوری اسلامی واقعی شروع میشود.. اما بنده کلاً مخالف اسلامی شدن حکومت هستم و اگر روزی نخواهیم با یک صندوق رای و عدم دخالت دین در حکومت، حکومتی در ایران برقرار کنیم برای همیشه از ایران میروم و هویت ایرانی خود را فراموش میکنم. (البته اگه تا اون موقع بتونم از زیر گلوله و باتوم بسیجیان این رژیم جان سالم به در ببریم و شاهد سرنگونی این رژیم خونخوار و غیر انسانی باشیم.)
زنده باد موسوی و کروبی. زنده باد جنبش سبز. زنده باد آزادی و دموکراسی.

-- پارسا ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

hokoomat velayate faghih be hich kodam az khastehha tan nemidahad va ba changalhaye tiz kardeh amadehe koshtare gostardeh mardom ast

-- Arash ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

دوستانی که این بیانیه رو رد می کنند باید دیگه بزرگ شد. تغییر رفتار مهم است نه تغییر آدم ها و مناصب. این بیانیه تغییر رفتار رو عنوان کرده. اگرچه پذیرفته نخواهد شد.

-- داریوش ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

منتقدان عزیز بهتر میباشد که شما عزیزان بیانیه چندبار مرور کنید . این بیانیه در جهت تعالی کشور میباشد. هدف قانونگرایی و پاسخگویی دولتمردان به مردم است. مطمئن باشید با انقلاب و حذف این و آن گروه بازهم بازنده اصلی اکثریت توده مردم خواهند بود.
امیدوارم ایران عزیز هر چه سریعتر با عقل و تدبر از این بحران خارج شود.

-- Ali ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM

ايران در بي نظير ترين دوران تاريخي خود به سر ميبرد دوراني كه در ان مردان ماندكار تاريخ متولد ميشوند و فرومايكان دران ميميرند-امتحان دشواريست براي ماندن يا نماندن

-- بدون نام ، Jan 4, 2010 در ساعت 11:14 PM


مهمترین مساله،۱) حذف اصل ولایت فقیه (دیکتاتور) هست. رضا شاه، محمد رضا شاه، علی‌ خامنه ای، هر ۳ دیکتاتور بودند. حالا یکی‌ به اسم ولی‌ عهد (شاه) دیگری به اسم ولی‌ فقیه (رهبر). دیگر بس است آخر تا کی‌ این ملت مظلوم باید سایه آقا بالا سر بر سرشان باشد. ولایت فقیه باید از بین برود.

۲) جدایی دین از سیاست...۳)آزادی دینی. عیسی به دین خود. موسی‌ به دین خود.

با سپاس. فاطمه.

-- Fatemeh ، Jan 12, 2010 در ساعت 11:14 PM

چی میگی واسه خودت موسوی اگه مرد عمل بود میرفت و هر جا شکایتی داشت انجام میداد و حضوز داشت ایشون فقط حرف میزنن و هیچ وقت رو در رو اونا قرار نمیگیره

-- بدون نام ، Jan 16, 2010 در ساعت 11:14 PM

سلام
كو گوش شنوا
صد افسوس

-- دوست ، Jan 18, 2010 در ساعت 11:14 PM