رادیو زمانه > خارج از سیاست > ايران ديپلماتيک > اعلام آمادگی تهران برای برگزاری نشست عراق | ||
اعلام آمادگی تهران برای برگزاری نشست عراقمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comپایگاه اینترنتی «عصر ایران»، که از منتقدین دولت محسوب میشود، پنجشنبه ۲۶ آذر اعلام کرد که تهران رسماً برای برگزاری نشست همسایگان عراق و کشورهای دخیل در امور عراق، اعلام آمادگی کرده است. ایران از برگزاری آخرین و ششمین دورهی این نشست در شرمالشیخ مصر، همانند دومین دورهی آن، ابراز نارضایتی کرده بود که در فضای رابطهی سرد میان ایران و مصر طبیعی به نظر میآمد؛ رابطهای که پس از انتخابات دورهی دهم ریاست جمهوری نیز موجب شد احمدینژاد علیرغم قرار قبلی، در نشست غیرمتعدها در شرمالشیخ شرکت نکند.
اما محل برگزاری این نشست، این بار از آن جهت اهمیت دارد که اگر این نشست برگزار شود، نخستین هیأت رسمی آمریکایی، برای اولین بار پس از انقلاب، وارد ایران خواهد شد. این نشست همواره با حضور همسایگان عراق و کشورهای دخیل در امور عراق، مانند آمریکا و انگلیس برگزار شده است. در این ارتباط با هوشنگ امیراحمدی، استاد دانشگاه راتگرز در نیوجرسی امریکا و مسئول «شورای ایرانیان و امریکاییان» گفتوگویی داشتم. آقای امیراحمدی، ایران هدف این کنفرانس را استفاده از همه ظرفیتها برای کمک به مردم عراق و بازگشت صلح و ثبات به این کشور اعلام کرده است. آیا این تنها هدف از برگزاری این نشست است؟ یا ارتباط معینی نیز با مسائل و مشکلات میان ایران و آمریکا هم دارد؟ حتماً با مسائل ایران و آمریکا ارتباط دارد. هر نشستی میان ایران و آمریکا، به رابطهی این دو کشور مربوط میشود. روی برگزاری این نشست در ایران هم مانورهای زیادی داده شده و تصادفی نیست. فکر میکنید ممکن است باز هم عواملی دخالت کنند و چنین نشستی در تهران برگزار نشود؟ رابطهی ایران و آمریکا و اینگونه حرکتها دشمنان قدرتمند و زیادی دارد. من فکر میکنم اتفاق بیفتد. اما همیشه این شانس هست که عدهای هم در داخل کشور، هم در منطقه و هم در آمریکا خرابکاری کنند. البته فرض من این است که اعلام آمادگی ایران، نشاندهندهی آن است که این تصمیم در سطح بسیار بالایی، یعنی در سطح رهبری و شورای امنیت ملی گرفته شده است. بنابراین میشود امیدوار بود. فکر میکنید که آمریکاییها هیچ بهانهای برای عدم شرکت، یا شرایط و ممانعتهایی برای ورود به تهران نداشته باشند؟ خیر، فکر نمیکنم آمریکاییها شرطی بگذارند. آمریکاییها همیشه سعی کردهاند از این فرصتها استفاده کنند. من به هیچوجه نگران آمریکا نیستم. اما مشکل روابط ایران و آمریکا این است که معمولاً این رابطه بیشتر تحت تأثیر حوادث است تا سیاست. در چهارچوب سیاستگذاری، دولت اوباما خواهد پذیرفت که شرکت کند و به ایران برود. اما در عین حال هم من همیشه نگرانم که وقتی چنین سیاستهایی اتخاذ میشود، یک سری حوادث در کنار آن شکل میگیرد که آن را بر هم میزند. مثلاً جایی بمبی منفجر میشود، یا شخصی دستگیر میشود یا یک کشتی حامل اسلحه پیدا میشود و… ؛ بالأخره یک اتفاق در جایی میافتد و جریان را بههم میریزد. بنابراین من الان نگران آن نیستم که دولت اوباما در چهارچوب سیاستاش، این حرکت را نپذیرد یا در آن شرکت نکند؛ نگران آن هستم که حادثهای اتفاق بیفتد. معمولاً دشمنان این رابطه در منطقه این کار را میکنند.
اشارهی شما دقیقاً به کدام کشورها در منطقه است؟ اسراییل و کشورهای عربی؛ فقط هم این کشورها نیستند، بلکه نیروهای غیردولتی مانند طالبان و القاعده نیز نقش دارند. حتی نیروهای رادیکال طرفدار خود جمهوری اسلامی که نمیخواهند ایران با آمریکا ارتباطی داشته باشد هم خرابکاری میکنند. مثلاً نیروهایی مانند جهاد اسلامی و برخی نیروهای رادیکال عراق که طرفدار ایران هستند، در عین حال مخالف این رابطهاند و میترسند که اگر ایران و آمریکا بههم نزدیک شوند، آنها رها شوند. درک این که چرا باید کشورهای عربی مانع این رابطه باشند، کمی مشکل است. میشود فهمید که چرا اسراییل نخواهد این رابطه برقرار شود. ولی کشورهای عربی دقیقاً چه چیزی را از دست میدهند؟ معمولاً کشورهای عربی، مخصوصا و بیش از همه امارات، دشمن این رابطهاند. امارات از نبود این رابطه هم از طریق دُبی سود میبرد و هم این که اصولاً با ایران مشکل دارد و نمیخواهد تا وقتی مشکلات خودش با ایران حل نشده، آمریکا با ایران رابطه برقرار کند. امارات همیشه پول زیادی خرج کرده، هم در منطقه و هم در واشنگتن، که جلوی حرکتهای مثبت در این رابطه را بگیرد. البته کشوری مانند قطر معمولاً خیلی مثبت عمل میکند یا عربستان خنثی عمل میکند. اما امارات حتی ممکن است به طالبان و القاعده هم برای این کار پول بدهد. اگر این نشست برگزار شود، دو مسألهی مورد توجه در فضای سیاسی ایران، یعنی تثبیت وضعیت سیاسی در عراق که هدف این نشست اعلام شده است و دیگری، حل قسمتی از مناقشهی ایران و آمریکا انجام میشود؟ مهمترین قسمت این نشست، در رابطه با عراق و در ارتباط با رابطهی ایران و آمریکا، این است که در تهران برگزار میشود. اهمیت این اجلاس در «محل» آن است و به این معناست که آمریکا و کشورهای درگیر در عراق، به نقش مهم ایران در عراق اعتراف خواهند کرد. برگزاری این نشست در تهران یعنی این که این کشورها برای اولین بار به این نتیجهی مشخص رسیدهاند که بدون ایران نمیشود عراق را تثبیت کرد یا کار مهمی را در آنجا صورت داد. معنای دیگر آن هم این است که در حرکتهای سیاسی منطقه، ایران را نه تنها باید دخالت داد، نه تنها شریک کرد، بلکه باید خیلی به او نزدیکتر شد. یعنی نه فقط ایران به «منطقه» بیاید، بلکه «منطقه» به ایران برود و این حرف خیلی مهمی است. حرکت مهمی که دارد اتفاق میافتد، خود این محل است. این اتفاق قرار است در تهران بیفتد. این تازگی دارد و به تهران اعتمادبهنفس میدهد و او را کمی آرام میکند. اعتماد ایران را در رابطه با این که آمریکا یا کشورهای غربی چگونه میخواهند با او رفتار کنند، بیشتر میکند. به نظر میرسد، در اعتمادسازی میان ایران و آمریکا، همچنان مسألهی اسراییل مهمترین پارامتر است. سیاستهای آقای اوباما در رابطه با اسراییل کمی متفاوت است. به طوری که در دیدار آقای اوباما با انجمنها و گروههای یهودی آمریکایی در تابستان امسال، برای اولین بار گروه «جیاستریت»، که منتقد سیاستهای رسمی دولت اسراییل است، شرکت داشت. آیا نگاه این گروههای اسراییلی نیز در رابطهی میان ایران و آمریکا توانسته است مؤثر باشد؟ همیشه، همهی اسراییلیها مخالف ایران نبودهاند. همینطور مخالف رابطهی ایران و آمریکا و یا حتی حرکت معقولتری میان ایران و اسراییل نبودهاند. جنبشهای زیادی در اسراییل وجود دارند که از سیاستهای رسمی دست راستیهای اسراییل طرفداری نمیکنند. نگاههای معقولتر در اسراییل به این نتیجه رسیدهاند که با ایران نمیشود با زور، تهدید، تحریم و اینگونه سیاستها به نتیجه رسید. باید مسیر مقداری عوض شود. اما در عین حال همین نیروها نظیر «جیاستریت»، از آخرین لایحهی تحریم کنگرهی امریکا علیه ایران حمایت کرد. چون در تحلیل نهایی، همهی این گروهها روی یک مسأله با هم توافق دارند و آن این است که ایران به هیچ وجه نباید صاحب بمب اتمی شود. این چنددستگی و دستکم دودستگی در درون اسراییل در رابطه با ایران، همیشه وجود داشته و همهی اسراییلیها مخالف یا دشمن ایران نبودهاند و نیستند. ولی در عین حال اکثریت آنها اعتقاد دارند که ایران نباید صاحب بمب هستهای بشود. البته منظورشان بمب و نه انرژی یا تکنولوژی هستهای است. خیلی از اسراییلیهای مخالف سیاست رسمی دولت اسراییل اعتقاد دارند که نمیتوان جلوی ایران را برای توسعهی تکنولوژی هستهای گرفت. آنها معتقدند در آینده بهترین مسیر برای اسراییل برای حل مشکلاتاش با ایران، یک مسیر صلحآمیز است و اصولا مخالف جنگ هستند. |