رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > سایت پرچم: اعترافات عبدالله مومنی را منتشر میکنیم | ||
سایت پرچم: اعترافات عبدالله مومنی را منتشر میکنیممریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comسه شنبه، دهم آذرماه، سایت «پرچم» که از مهرماه سال جاری با انتصاب خود به اصولگراییِ ناب کار خود را آغاز کرده است، به نقل از خبرگزاری خود نوشت که با توجه به اقدامات هماهنگ داخلی و خارجی برای منحرفکردن تجمعات و برنامههای ۱۶ آذر، روز دانشجو، از روال هرسالهی خود، برای روشنترشدن فضا و تنویر افکار عمومی تصمیم به انتشار اعترافات تکاندهندهی عبدالله مؤمنی سخنگوی ادوار تحکیم میکنند تا - به گفتهی این خبرگزاری - پرده از روی برنامهریزی گستردهی دشمنان برای سوءاستفاده از جنبش دانشجویی برداشته شود. این شاید روال تازهای از رویارویی حکومت و دانشجویان در برگزاری روز ۱۶ آذرماه، روز دانشجو باشد. در همین زمینه با دو تن از فعالان جنبش دانشجویی حسین نقاشی، اشکان مسیبیان و نیز فاطمه آدینهوند، همسر عبدالله مؤمنی گفتوگو کردهام.
حسین نقاشی که از انجمن اسلامی دانشگاههای تهران و علوم پزشکی است، دربارهی این تشکل میگوید: تشکل انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی از مجموعههای دفتر تحکیم وحدت بوده و الان هم در حال حاضر اعلامیه یا بیانیهی رسمی مبنی بر خروج از این مجموعه نداده است. ولی به خاطر اختلافاتی که در طول این ۸ـ ۷ سال اخیر با مجموعهی طیف علامه داشته، در نشستها شرکت نداشته و حضور فعال در طیف علامهی داخل تحکیم نداشته، عضو طیف شیراز هم نبوده و بهطور مستقل عمل کرده است. آقای نقاشی! در متن خبر مربوط به پخش اعترافات آقای مؤمنی نگرانی حکومت از اینکه ۱۶ آذر امسال به روال دیگری برگزار شود وجود دارد. چه تفاوتی ممکن است میان برگزاری ۱۶ آذر امسال و سالهای پیش باشد؟ مسالهی ۱۶ آذر روزی است که بههرحال مال دانشگاه و مال دانشجوهاست و طبیعتا برای بزرگداشت آن تدارک دیده میشود. ولی امسال یک مقدار قضیه صورت دیگری هم پیدا کرده است. با توجه به مسایل مربوط به انتخابات و شرایطی که بعد از انتخابات بر فضای کشور حاکم شد، خیلی از تشکلها و دانشجویان حامی جنبش سبز خواهان این بودند که در این روز بتوانند برنامههای رسمی و آزادی را خودشان برگزار کنند. ولی متاسفانه در بسیاری از دانشگاهها پیشاپیش جلوی چنین برنامههای آزادی را گرفتند یا خواهند گرفت و حتی تشکلهای مجوزدار که در حال حاضر تعدادشان هم محدود است، تشکلهای اصلاحطلبی که مجوز قانونی هم دارند، آن هم بهنوعی تحت فشارند و خیلی راحت و آزادانه امکان برگزاری برنامهی رسمی ندارند.
با وجود این تمهیدات، فکر میکنید طیف فکری شما در دانشگاه چگونه این روز را برگزار میکند؟ چیزی که من اطلاع دارم و میدانم این است که فشارهای بسیار زیادی در طول یک ماه گذشته و خصوصا بعد از ۱۳ آبان بر فعالین دانشجویی حامی جنبش سبز از گرایشهای مختلف، از دوستان تحکیم وحدت طیف علامه گرفته تا انجمنهای اسلامی در دانشکدههای دانشگاه تهران و مجموعههای دیگر در شهرستانها، وارد شده است تا از هرگونه فعالیت و حرکتی در این روز جلوگیری کنند. ولیکن مطمئنا برنامههایی خواهد بود. نوع و چگونگیاش هم مطمئنا برمیگردد به نحوهی برخورد دانشگاه و مسایلی که در دانشگاه بهوجود میآید. پیشبینی من این است که احتمالا در صورتی که مجوز برگزاری یک برنامهی رسمی را ندهند، مشابه یک تجمع یا چنین چیزی بهوجود خواهد آمد و این هم به نظر من برمیگردد در وهلهی اول به بیتدبیری و عدم مدارای مسوولین دانشگاه. در این مورد که پخش اعترافات آقای مؤمنی باعث شود دانشجویان برخورد دیگری با این روز داشته باشند چه فکر میکنید؟ خانم محمدی! من دو مطلب را باید به شما بگویم. یک اینکه برای همهی دانشجویان و مردم، لااقل آن بخشی از مردم که حامی جنبش سبز در ایران هستند، این نوع اعترافات نه مستند و مبنای شرعی دارد و نه قانونی. یعنی چه آنهایی که مذهبی هستند و با فتواهایی هم که برخی مراجع پیشروی مثل آقای صانعی یا منتظری دادهاند، این نوع اعترافگیری و پخش آن مطمئنا هیچ مبنا و پایهی دینی و شرعی ندارد. از لحاظ قانونی هم تا زمانی که این افراد در یک فضای باز و آزاد نسبت به آن چیزهایی که گفتند، قرار نگیرند، به نظر من هیچ تاثیری نخواهد داشت، بلکه اتفاقا بیشتر باعث دوری و انزجار دانشجویان و مردم از حرکتهای این چنینی خواهد شد. و آقای مؤمنی یا تمام کسانی که در طول اینمدت مجبور شدند اعترافاتی انجام دهند، پیش مردم همچنان سرفراز خواهند بود و مردم و دانشجویان آنها را درک خواهند کرد که در چه فضایی و در چه شرایطی این مسایل گفته و مطرح شده است. همین سوال را از اشکان مسیبیان، فعال دانشجویی در دانشگاه رازی کرمانشاه، میپرسم: خب! اعترافگیریها که در دیدگاه دانشجویان کاملا مشخص است که به چه صورتی است و کاملا مشخص است که ساختگی است. آقای عبدالله مؤمنی یک چهرهی مبارز است و سابقهی بسیار درخشانی دارند و همواره در طول مبارزات دانشجویی ایشان زمانی که در دفتر تحکیم وحدت بودند، الگوی بسیاری از دانشجویان بوده و هستند. به هیچ وجه اعترافات ساختگی که نمونههایاش را در گذشته هم دیدهایم، تاثیر منفی بر کارهای دانشجویان نخواهد گذاشت. زیرا دانشجویان بر این باورند که اینها قضایایی است که پیش میگیرند و راهی هم برای مقابله با جنبش دانشجویی ندارند. اشکان مسیبیان هم معتقد است که این مساله میتواند نتیجهی عکس بر روی رفتار دانشجویان داشته باشد و از اتفاقی که دیروز در دانشگاه آنها افتاد مثال میآورد: نمونهی این سرکوبها همین است. دیروز در مراسم تقدیر از دانشجویان برگزیده، یکی از دانشجویان ممتاز به نام خانم اکرم شیخپور که از فعالان سیاسی هستند، ایشان حکم یک ترم ممانعت از اعطای مدرک تحصیلی را خورده بودند که همین باعث شد از رفتن به کارشناسی ارشد باز بمانند. آقای مسیبیان، ایشان که دانشجو ممتاز بودند، یک ترم هم از تحصیل محروم شده بودند؟ پس این جایزهی دانشجوی ممتاز را چه نهادی میدهد؟ جایزه از طرف دانشگاه به دانشجویان ممتاز داده میشود. ولی از طرف حفاظت ایشان یک ترم از تحصیل محروم شدند! البته قبلاش قرار بود که اصلا جایزهای به ایشان تعلق نگیرد. روز قبلاش تلفنی خانم اکرم شیخپور تهدید میشود که شما نباید به مراسم بیایید و جایزه نمیدهیم. خانم اکرم شیخپور پاسخ میدهد که اگر جایزه نگیرم، افشاگری میکنم، آنها مجبور میشوند که به ایشان جایزه را بدهند. روز بعد که ایشان به مراسم میرود، یعنی سه شنبه ۱۰ آذر، جایزه را با اعتراض شدید میگیرند و اعلام میکنند که جایزه متعلق به کسانی است که در راه آزادی و مبارزات دانشجویان قدم برداشتند و ... که گویا در آنجا درگیریای هم اتفاق میافتد! بله، همزمان با این قضیه من و آقای بابک غیاثی که ممنوعالورود بودیم، میخواستیم وارد این مراسم شویم که آن دوستمان، خانم شیخپور، را همراهی کنیم. در همین حین آقای بابک غیاثی از طرف نیروی انتظامی بازداشت شدند. چهطور؟ یعنی نیروی انتظامی وارد دانشگاه شد؟ بله. حراست دانشگاه با نیروی انتظامی تماس میگیرد و میگوید که ایشان در محیط دانشگاه ایجاد اغتشاش و آشوب کرده است و نیروی انتظامی ایشان را با برخورد بدی داخل دانشگاه بازداشت میکنند و به کلانتری طاقبستان میبرند. به دلیل این که هم شما و هم ایشان ممنوعالورود بودید به دانشگاه؟ بله. این در حالی است که حکم ممنوعالورودی ما از تاریخ ۵ مهر آغاز شده و طبق آییننامه میتواند مدت حداکثر دوماه ادامه داشته باشد. لذا حکم ما در تاریخ ۷ آذرماه تمام شده بود. در صورتی که روزی که ایشان بازداشت میشوند ۱۰ آذر بود. یعنی دیروز! همان موقع دانشجویان در ارتباط با بازداشت بابک غیاثی تجمع اعتراضی کردند. میخواهم این را بگویم که نمونهی این سرکوبها همین است که آقای بابک غیاثی را همانطور که گفتم بازداشت کردند و دانشجویان به جای اینکه عقبنشینی کنند، همانجا متحصن شدند و پاسخ محکمی به آنها دادند و در پی آن آقای غیاثی سریع آزاد شد. در سلف سرویس هم گویا اعتراضاتی شده بود! همزمان با این قضیه یک تجمع اعتراضی دیگر در سلف سرویس دانشگاه رازی اتفاق افتاد که بالغ بر چندصد دانشجو آنجا متحصن بودند در اعتراض به مشکلات صنفی و سینیهای غذا را دم در دانشکدهی فنی دانه به دانه چیدند و به این صورت اعتراض خودشان را بیان کردند. با خانم فاطمه آدینهوند همسر آقای عبدالله مؤمنی صحبت میکنم که ظاهرا از برنامهی اعترافات آقای مؤمنی بیاطلاعند. نگو! پس برای همین است که که امروز زنگ نزده. شما کی آخرینبار آقای مؤمنی را دیدید؟ من دوشنبه آقای مؤمنی را دیدم. در این مورد چیزی به شما نگفتند؟ نه، نه. چیزی نگفتند. خیلی هم خوب بودند آن موقع. سرحال هم بودند و هیچچیزی به من نگفتند، اشاره نکردند. اما امروز قرار بود زنگ بزند که هنوز زنگ نزده. قرار بود زنگ بزند، ولی الان که ساعت ۴ است هنوز زنگ نزده. نکند بردندش آنجا دوباره! به هرحال ظاهرا این اعترافات تهیه شده و قرار است که منتشر شود! راستش من فکر میکنم آقای مؤمنی هرچه آنجا بگوید، تاثیر شدیدترین شکنجه و اذیت و آزار روحی و جسمی است. آقای مؤمنی چیزی ندارد که به آنها بگوید. در نتیجه دانشجوها آنقدر آگاه هستند و خیلی خوب میفهمند. اینها اصلا قبول ندارند. حرف مؤمنی در زندان اصلا برای دانشجوها غیرقابل قبول است. به نظر من آنطور تاثیر خوبی نمیگذارد روی جنبش دانشجویی. اگر آقای مؤمنی را دوباره بیاورند در تلویزیون، تاثیر خوبی ندارد روی دانشجوها. دانشجوها، جنبش دانشجویی بیشتر حرفهای عبدالله قبل از زندان را قبول دارند، نه در زندان. دانشجوها حرف عبدالله را در زندان قبول ندارند و شاید هم خشمگینتر بشوند از این کارهایی که آنها میکنند، که از عبدالله فیلم بگیرند و از تلویزیون پخش کنند. به هرحال گفته شده که این اعترافات برای این پخش میشود که روی دانشجویان تاثیر بگذارد. به نظر شما چه تاثیری خواهد گذاشت؟ میدانند، مردم میدانند که زیر چه فشارهایی از اینها اعتراف میگیرند. امیدوارم دانشجویان این حرفها را قبول نکنند و روی روحیهی دانشجویان تاثیر نگذارد. عبدالله در زندان است و شرایط زندان شرایط خیلی سختی است و امیدوارم دانشجویان راه خودشان را ادامه بدهند. عبدالله زندانی و اسیر دست آنها است. میبرند، بازجویی میکنند و چیزهایی از او میخواهند. آنجا دیگر عبدالله دست خودش نیست. من مطمئنم که اگر اینکار را بکنند، دانشجوها بیشتر خشمگین میشوند. اگر اینکار را بکنند مشخص است که عبدالله مومنی زیر شدیدترین فشارها و شکنجههاست. |
نظرهای خوانندگان
چه گفت رند دور اندیشمان حافظ بزرگ :
عرض خود میبری و زحمت ما میداری !
-- جهانگیر آرشید ، Dec 4, 2009 در ساعت 09:40 PM====================
ای که مهجوری عشاق روا میداری
عاشقان را ز بر خویش جدا میداری
تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب
به امیدی که در این ره به خدا میداری
دل ببردی و بحل کردمت ای جان لیکن
به از این دار نگاهش که مرا میداری
ساغر ما که حریفان دگر مینوشند
ما تحمل نکنیم ار تو روا میداری
ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم
از که مینالی و فریاد چرا میداری
حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند
سعی نابرده چه امید عطا میداری
یک پسشنهاد برای شعارسازی سبز به سبک بالاترین:
با توجه به اهمیتی که پدیده شعار نویسی و شعار دادن در جهت هدفمندتر شدن جنبش سبز داشته است، پیشنهاد می کنم که وبلاگی به سبک سایت بالاترین راه اندازی شود که در آن شعارهای داغ و تازه به تایید کاربران رسیده و مورد توجه عموم مردم قرار گیرد. به عقیده من، وجود چنین وبلاگی باعث ایجاد یک منبع مفید برای شعارهای خوب و مورد پسند مردم گردیده که می تواند در تجمع ها و شعار نویسی ها مورد استفاده قرار گیرد. فراموش نکنیم که وجود شعارهای خوب و تازه همواره روحیه مردم را در ادامه مبارزه سبز خود بالا برده، روحیه دشمنان جنبش را ضعیف می کند و در نهایت یک وسیله اطلاع رسانی برای تبادل ارزشها و تبیین اهداف هر جنبشی می باشد. لطفا به پیاده سازی و اطلاع رسانی این پیشنهاد به هر شکلی که می توانید و صلاح می دانید یاری رسانید. به امید آینده ای سبز و آزاد برای ایران و ایرانی.
-- پیام ، Dec 4, 2009 در ساعت 09:40 PM