رادیو زمانه > خارج از سیاست > ايران ديپلماتيک > «سفر احمدینژاد به برزیل، مانور تبلیغاتی بود» | ||
«سفر احمدینژاد به برزیل، مانور تبلیغاتی بود»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comدیدار محمود احمدینژاد از برزیل به پایان رسید و او و همراهانش راهی کشور بولیوی شدند. طی دیداری رسمی، لولا داسیلوا رئیس جمهور چپگرای برزیل بار دیگر حمایت خود را از برنامهی هستهای صلحآمیز ایران با رعایت مقررات بینالمللی اعلام کرد.
در پایان دیدار سه روزهی محمود احمدینژاد و گروه ۳۰۰ نفره همراهش از برزیل، اعلام شد که چند سند همکاری بین دو کشور در زمینههای بازرگانی، دیپلماتیک و فرهنگی امضاء شده است. بر مبنای این توافقات و به گفتهی معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی حجم مبادلات اقتصادی دو کشور که در سال ۲۰۰۷ به دو میلیارد دلار رسیده بود، قرارست در پنج سال آینده تا میزان ۱۰ میلیارد دلار افزایش پیدا کند. سفر محمود احمدینژاد به برزیل که قرار بود در ماه مه گذشته صورت گیرد، به دلیل بالاگرفتن دامنهی اعتراضات در داخل و خارج از برزیل لغو شده بود. اینبار هم سفر وی با اعتراض و مخالفت مدافعان حقوق بشر، انجمنهای یهودی بویژه بازماندگان هلوکاست و نیز مدافع حقوق همجنسگرایان در برزیل روبهرو شد و این مخالفتها، به انتقاد چند تن از نمایندگان کنگرهی آمریکا به عملکرد لولا داسیلوا رئیس جمهوری برزیل انجامید. در این زمینه با رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی در لندن گفتوگو کردهام.
آقای تقیزاده, با توجه به انزوای شدید ایران در صحنهی جهانی به دلیل پروندهی هستهای، آیا سفر آقای احمدینژاد دستاورد مهمی دربرداشت؟ دستاورد کوتاهمدت آن میتواند تبلیغ تازهای برای شخص آقای احمدینژاد باشد. برای این که روابط دو کشور و یا عقد تفاهمنامه به این صورت به نتیجه نمیرسد. اما آنچه منعکس میشود به هرحال خبرهای روز این دیدار است و آقای احمدینژاد از این فرصت برای تبلیغات فردی و فکری استفاده میکند. تجربه نشان میدهد که این موضوع برای ایشان یک نکتهی مثبت است. رسانههای جهانی هم به این موضوع توجه دارند. به خصوص آن بخشی که رئیس جمهور برزیل را بابت پذیرایی از احمدی نژاد مورد انتقاد قرار میدادند یا مدعی شدهاند که دعوت از آقای احمدینژاد باتوجه به مخالفتهای داخلی در ایران به نوعی توجیه سرپیچی ایشان در مقابل خواستههای مردم داخل کشور و همینطور مقاومت در برابر پذیرش خواستههای نظام جهانی پیرامون برنامههای اتمی ایران است. بنابراین برای دیدن نتیجههای درازمدت این سفر، باید حداقل چندسال به انتظار نشست. دقیقا مسالهای که شما عنوان کردید، از سوی آقای الیوت انگل نمایندهی کنگرهی آمریکا نیز مطرح شده است. او ابراز کرده که دعوت لولا یک خطای فاحش، و یک اشتباه هولناک بوده و سفر احمدینژاد به برزیل، که در میان مردم ایران از مشروعیت برخوردار نیست، مشروعیتی موقت به او بخشیده است. آیا به نظر شما این واقعیت دارد؟ تا حدود زیادی همینطور است. کشورهایی که به دنبال تأمین منافع ملی خودشان هستند، وقایع داخلی ایران برایشان بیاهمیت است و برایشان تفاوتی ندارد اقداماتشان مورد بهرهبرداری یا سوءاستفاده چه کسی قرار میگیرد. همان کاری که روسها هم با ایران انجام دادهاند. به محض این که آقای احمدینژاد خود را پیروز انتخابات اعلام کرد، به سفر رسمی روسیه رفت و مورد استقبال دوستانهی آقای مدودوف هم قرار گرفت. چند هفته پیش، همین داستان توسط آقای اردوغان، نخست وزیر ترکیه هم تکرار شد. ترکها هم مثل روسها به دنبال بازارهای جدید برای صادرات و تأمین منافع ملی خودشان بودند. برزیل هم دقیقاً همین موضوع را تعقیب میکند و به دنبال این است که اگر در سال ۲۰۰۷، دو میلیارد حجم مبادلات تجاری با ایران داشتهاند, آن را به چهار میلیارد یا بیشتر افزایش دهند. بنابراین به تاثیرمنفی این سفرها و نیز تاثیر پذیرایی از احمدینژاد بر روی وضعیت داخلی و حقوق مردم ایران اهمیت کمتری میدهند. آنها با دولت ارتباط برقرار میکنند و هدف نهاییشان تأمین منافع ملی خودشان است.
دادن امتیازهای اقتصادی فراوان به برزیل از سوی آقای احمدینژاد به هرحال مابهازای گرفتن امتیازات مهمی از دولت برزیل بوده است. فکر میکنید این امتیازها چه بودهاند؟ در چند زمینهی مختلف میشود خطوط عمدهتر این انتظارات را دید. یکی این که ایران به هرحال برنامهی توسعهی اتمی دارد و این با محدودیتهای جهانی روبهروست. ایران برای گرفتن تکنولوژی و قطعات فنی در جهت تجهیز ابزارهای مورد استفاده در برنامهی توسعهی اتمیاش به برزیل نیازمند است. ساخت سانتریفوژها از این جمله است. همین طور ایران نیاز به واردات مواد خام دارد که عمدتآ از کشورهای آمریکای لاتین صورت میگیرد و انتظار نمیرود که کمک برزیل در این زمینه چندان جدی باشد. بنابراین ایران به سراغ بولیوی و ونزوئلا میرود. در ضمن برزیل میتواند صنایع نفتی ایران را در شرایطی که ایران به هرحال تحت تحریم وبا فشار کمبود ابزارهای فنی پیشرفته در جهت بهرهبرداری از منابع نفتیاش روبهروست پشتیبانی کند. همینطور تحریمهای بانکی و اقتصادی اعمال شده علیه ایران میتواند با توسعهی رابطه بین ایران و برزیل تا حدود زیادی جبران شود. به علاوه ایران فکر میکند که میتواند از ظرفیتهای بانکی کشورهای آمریکای لاتین برای کاهش فشار تحریمهای بانکی آمریکا استفاده کند. آقای تقیزاده شما به بولیوی اشاره کردید. در حال حاضر جمهوری اسلامی قصد دارد یک سفارت بزرگ در آنجا بنا کند. به نظر شما تجهیز یک سفارت بزرگ در کشور کوچکی مثل بولیوی با چه اهدافی انجام خواهد بود؟ در گذشته زمانی که اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت، معمول بود که برای ایجاد یک پایگاه نفوذی در یک کشور هر چند کوچک هم, درآن یک سفارت بزرگ تاسیس میکردند. این الگوی روسی حالا مورد تأیید جمهوری اسلامی قرار گرفته است. بنابراین باید انتظار داشته باشیم که ایران به فعالیتهای جنبی در کشور بولیوی بیشتر از توسعهی رابطه با این کشور کوچک آمریکای لاتین علاقمند باشد. به نظر میرسد که خرید مواد خام و همینطور توسعهی پایگاههای نفوذی در بقیهی کشورهای آمریکای لاتین و استفاده از ظرفیتهای بانکی بیشتر مورد توجه ایران است. به هرحال ایران می خواهد از بولیوی هم در کنار ونزوئلا به عنوان یک پایگاه بزرگ برای مقابله با نفوذ آمریکا در منطقه و توسعهی رابطه با کشورهای همسایه استفاده کند. این قضیه مورد سوءظن دنیای خارج است و آمریکاییها هم نسبت به آن واکنش تندی نشان دادهاند. با توجه به در پیش بودن تحریمهای شدیدتر در صورت حل نشدن مسالهی اتمی، اگر این دیدار بتواند به حل بحران هستهای کمک کند، به نظر شما برزیل قادر خواهد بود از زیر فشار انتقادها سربلند بیرون آید؟ بویژه این که امروز در ایران اعلام شده دولت با اصل خروج اورانیوم برای مبادلهی سوخت اتمی مخالفتی ندارد؟! به هرحال ایران گاهی یک علامت مثبت نشان میدهد, گاهی چراغ زرد روشن میکند و گاهی هم چراغ قرمز. یعنی برای منتظر نگهداشتن کشورهای خارجی به تناوب با این چراغها بازی میکند. در گذشته ما شاهد بودیم که روسها هم به ایران فشار زیادی وارد کردند و بعد ترکها مدعی میانجیگری شدند. نخست وزیر ترکیه با رئیس جمهور ایران مذاکرات جدی در این زمینه داشت. حالا رئیس جمهور برزیل همان نقش را ایفاء میکند. این ایفای نقش به نوعی در جهت راضی کردن نظام بینالمللی است، در جهتی که آنها برای کمک به آقای احمدینژاد و توسعهی رابطه به ایران میآیند و به هرحال میخواهند میانجیگری هم بکنند. بنابراین اگر موضوع مبادلهی سوخت غنیشدهی ایران با سوخت بیشتر غنیشده و تأمین نیاز راکتور آزمایشگاهی تهران به این بهانه جنبهی عملی پیدا کند، برزیل تنها کشوری نخواهد بود که این امتیاز را به نام خودش ثبت میکند. در آن زمان ایران باید شریکهای دیگری مانند روسیه و ترکیه را هم بپذیرد. |