رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > دولت، با بحران عدم همکاری کارشناسان روبروست | ||
دولت، با بحران عدم همکاری کارشناسان روبروستحسین علویalavi@radiozamaneh.comمجلس شورای اسلامی به سه نامزد معرفی شده از سوی محمود احمدینژاد برای تکمیل کابینهی دولت دهم، رأی اعتماد داد. بنا به اظهار برخی از اعضای هیات رئیسه مجلس، رأی اعتماد به کابینهی آقای احمدینژاد از ابتدا و با وجود مخالفتهای جدی نمایندگان، تحت تأثیر خواست و توصیهی مستقیم رهبر جمهوری اسلامی به دست آمده است. چالشهای پیش روی این کابینه که اکنون نزدیک به چهار ماه از آغاز به کار آن میگذرد، و رابطهی آن از یکسو با نهادهای قدرت و از سوی دیگر با جنبش اعتراضی موجود در جامعه، موضوعی است که با دکتر علیرضا نامور حقیقی تحلیلگر سیاسی در میان نهادم.
این کابینه چند چالش دارد. چالش اول در مورد تأمین امنیت است. به این مفهوم که وزیر کشور جدید برای نخستین بار یک نظامی است. با این که به طور سنتی وزرای کشور ایران معمولاً روحانی بودهاند، بجز دورهای که آقای بشارتی وزیر کشور بود، ولی آقای احمدینژاد با وجود این که در دور نخست یک روحانی را به عنوان وزیر کشور برگزید، ولی بعداً رفت به سمت برگزیدن افراد غیرروحانی. برای این که معمولاً افراد روحانی آن تبعیتی را که آقای احمدینژاد انتظار دارد، ندارند. بنابراین نکتهی اول این است که سپردن وزارت کشور به دست یک فرد نظامی برای اولین بار در سی سال گذشته اتفاق میافتد. پس بنابراین چالش امنیتی مهمترین چالشی است که دولت با آن روبهرو است. به این مفهوم که این دولت نه توانایی این را دارد که امتیازی به مخالفین دهد و به مصالحهی پایدار با مخالفین دست پیدا کند و نه توان این را دارد که آنها را از صحنه حذف کند. منظور شما از مخالفان، جنبش اعتراضی موجود در جامعه است یا مخالفان دولت در دستگاه حکومت؟ مخالفین از نظر من چند گروه هستند. بخشی مخالفین درون نهادهای قدرت است، مثل نمایندگان مجلس و عناصر قبلی جداشده از دولت و گروهها و احزاب اصولگرایی که با سیاستهای آقای احمدینژاد مخالفاند. این یک گروه. دوم، گروههای مخالف مربوط به انتخابات هستند که عمدتاً تحت رهبری آقایان موسوی، کروبی و خاتمیاند و گروه سومی هم هست که در حقیقت آقای احمدینژاد آنها را بهعنوان دشمن خودش تلقی میکند که آن هم متعلق به گروه آقای هاشمی رفسنجانی است. در ارتباط با چالش امنیتی، به نظر میآید آن بخشی که مربوط به جنبش اعتراضی و مسألهی فقدان مشروعیت انتخاباتی آقای احمدینژاد هست، یعنی جنبش سبز در ایران، دارد میرود به سمت یکنوع جنبش آزادیخواهی و تأمین حقوق شهروندی و کنترل این جنبش به میزان زیادی خارج از وزارت کشور و در دست سپاه و بسیج و تحت رهبری مستقیم آقای خامنهای قرار گرفته است. فکر نمیکنید که مهمترین چالش شاید مسألهی ناکارآمدی دولت در عرصهی اقتصادی باشد؟ ببینید، الان فرماندهی نیروی انتظامی به وزیر کشور سپرده شده است. آقای نجار در حقیقت مسئولیت امنیتی در بسیاری از حوزهها را دارد و به خاطر روابط نزدیکی هم که با سپاه دارد، معمولاً هماهنگ عمل میکنند. یعنی فرقش با گذشته این است. و یکی از علتهای گماردن نجار هم به این سمت، دقیقاً به نظر من همین بوده است. به هرحال مسئولیت امنیت کشور جدا از این که در حوزهی دولت است، نظارت بر این که این امنیت خوب اداره میشود، آن هم از لحاظ قانونی، به عهدهی رهبری است. پس دولت هم در این چالش امنیتی سهم دارد. آقای احمدینژاد سعی میکند این مسأله را از خودش رفع مسئولیت کند. در حالی که تفاوتش برمیگردد به مقایسهی سال ۷۸ و سال ۸۸. آقای خاتمی در آن دوره اصرار داشت به کسی شلیک نشود و فرمانده سپاه هم در آن موقع سعی کرد روشهایی را انتخاب کند که این اتفاق نیفتد. ولی آقای احمدینژاد هنوز توضیح نداده است که در هفتهی بعد از اعلام نتایج انتخابات که برای اولین بار شلیک شد به روی مخالفین، دولت چه واکنشی نشان داده است؟ یعنی آقای احمدینژاد با سپاه تماس گرفته، با بسیج تماس گرفته و گفته این کار را نکنید یا این کار را بکنید؟ اینها مشخص نیست. آقای احمدینژاد هم سعی کرده است این مسائل را به قوه قضاییه نسبت دهد.
در عرصهی اقتصادی به نظر میآید به نوعی مجلس هماهنگی بیشتری با این کابینه نشان داده است، بویژه در زمینهی تصویب طرح یارانهها. فکر میکنید که در این ارتباط روابط دولت جدید آقای احمدینژاد با مجلس و بقیه نهادها چگونه خواهد بود؟ دولت به نظر من در انجام این طرح با مشکل مواجه خواهد شد. به این مفهوم که برای انجام بزرگترین جراحی اقتصاد ایران شما نیازمند این هستید که دولت از حمایت اجتماعی گستردهای برخوردار باشد. در درون مجلس کمیسیون اقتصادی اما و اگرهای زیادی را روی این پروژه گذاشته است. بخصوص در مورد نحوهی واریز منابع مالی که دست خزانهی کشور باشد یا دست کمیسیونی که دولت پیشنهاد کرده، که مجلس زیربار نرفته است. و خب دولت آقای احمدینژاد روی این مسأله حرف اساسی و انتقاد جدی دارد. نکتهی سوم هم نیروهای نخبه و کارشناسانی است که حاضر باشند با دولت همکاری کنند که از نظر من در این رابطه دولت دچار مشکل است. به این مفهوم که با توجه به شرایط کنونی جامعهی دانشگاهی ایران، بسیاری از نیروهای زبده و کارشناس حاضر نیستند که علناً و رسماً با این دولت کار کنند یا سمتی بگیرند. در حقیقت آقای احمدینژاد به دنبال افرادی است که ذوب در ولایت آقای احمدینژاد باشند و این ویژگی در همهی کسانی که عمری در مدیریت سپری کردهاند یا درجات دانشگاهی دارند پیدا نمیشود و خب از این بابت دچار مشکل است. بنابراین هم به این دلایل و هم مهمترین دلیل دیگر این است که جامعهای که ناراضی است و بخشی از طبقهی متوسط در انتخابات که ناراضی است، دنبال بهانهای میگردد که علت تمام مشکلات را بر سر همین دولت خراب کند. بنابراین انجام این امر، با توجه به تجربهی کشورهای دیگر و حتی تجربهی ایران، نشان داده است که با مخالفتهای جدی در طبقهی فرودست روبهرو میشود. پس به راحتی نمیتواند دولت با آن روبهرو شود، جز آن که قدمهای این تغییرات یارانهها را کندتر کند یا گام به گام کند. بدین ترتیب اگر بخواهیم مقایسه کنیم بحران دولت نهم یا کابینهی قبلی آقای احمدینژاد را با کابینهی فعلی، در کابینهی قبلی ایشان تا نیمی از وزرای خودش را از دست داد و کابینه در آستانهی بحران عدم اعتماد کامل بود. یعنی به نوعی کابینه از عدم همکاری درونی رنج میبرد. اما اکنون میشود گفت که این کابینه با بحران عدم همکاری از بیرون روبهرو خواهد بود؟ کابینهی قبلی اشکالش این بود که آقای احمدینژاد به خاطر این که احساس دین میکرد به گروه اصولگرا، سعی کرد به جریان اصولگرا امتیاز دهد. بنابراین بسیاری از افرادی که وارد کابینه شده بودند، ناساز بودند با آقای احمدینژاد و خب همین مشکل را هم آقای احمدینژاد با آن داشت. نکتهی دوم هم این که وزرای جدید یا حلقهی اول دوستان آقای احمدینژاد هستند، یا به هرحال تابع ولایت آقای احمدینژاد. بعد هم شرطی که آقای احمدینژاد گذاشته است، این است که معاونین این وزرا را خودش انتخاب میکند. در نتیجه مشکلی با این وزرا نخواهد داشت، جز این که این وزرا از جنبهی سیاسی ـ اجتماعی مشکلاتی را بهبار بیاورند که دولت به خاطر حفظ خودش آنها را قربانی کند که در این مورد هم آقای احمدینژاد نشان داده است که به راحتی افرادی را که با آنها کار میکند، بجز حلقهی اول دوستان خودش، کنار میگذارد. |