گری سیک: ماجرا سیاه و سفید نیستنیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.comگفت و گوهای اعضای دائمی شورای امنیت به علاوه آلمان با ایران، موسوم به مذاکرات ۱+۵، یکم اکتبر در سوئیس برگزار میشود. ایران پس از اولتیماتوم چند ماه پیش آمریکا و دیگر اعضا، بسته پیشنهادیاش برای ادامه مذاکرات را ارائه و با رویکردی مثبت آمادگیاش برای ادامه گفت و گوها را اعلام کرد. با این حال، با رو شدن پنهانکاریهای هستهای ایران در قم، و نیز آزمایش موشکهای دوربرد و میانبرد، ایران نتوانست نظر مثبت کشورهای ۱+۵ را جلب کند. اما باید دید که میزان تمایل طرفین به رسیدن به موافقتهایی هر چند جزئی و موقت چهقدر است؟ در همین باره، با «گری سیک»، یکی از اعضای سابق شورای امنیت ملی آمریکا و استاد دانشگاه کلمبیا که مدیر پروژه خلیج ۲۰۰۰ نیز هست و با دقت مسائل ایران را زیر نظر دارد، گفت و گو کردم.
درست چند روز بعد از فاش شدن پنهانکاری هستهای ایران در قم و نیز آزمایش موشکی سپاه، کشورهای ۱+۵ با نماینده ایران در سوییس گفت و گو میکنند. ایران در انتظار چه مواجههای میتواند باشد؟ شاید جالبتر باشد بپرسیم که کشورهای دیگر از ایران چه انتظاری دارند؟ به خاطر اینکه ایران پیشنهادهای خودش را روی میز گذاشته و گفته در چه زمینههایی مایل به همکاری است. من فکر میکنم که کشورهای ۱+۵ به دنبال گرفتن تضمینها و پاسخهایی در موارد مختلف خواهند بود و اصلاً نمیتوان این گزینه را رد کرد که ممکن است تمایل به همکاری با ایران هم داشته باشند یا تسهیلاتی برای ایران قائل شوند. آیا فکر میکنید ایران هدف خاصی از انجام آزمایش موشکهای دوربرد و یا با برد متوسط پیش از مذاکرات اول اکتبر داشت که مثلاً دست بالا را داشته باشد؛ یا نه، بدون در نظر گرفتن مداکرات و بر اساس برنامهای از پیش تعیینشده چنین اقدامی کرد؟ میتواند هر دو باشد. میتوانیم چنین فرض کنیم که این آزمایشها را از ماهها قبل برنامهریزی میکنند و گاه از پیش (زمان انجام آزمایش) اعلام میشود و ورود به مناطق خاصی هم ممنوع میشود. اما در این مورد خاص، با توجه به اینکه مذاکرات در راه بود، میتوانستند فقط موشکهای برد کوتاه خود را آزمایش کنند و به اقدامی تحریکآمیز هم دست نزنند. اما تصمیم گرفتند طرفین مذاکره را تحریک کنند. به عبارت دیگر، اختیار دست ایران بود؛ حتی اگر از قبل برای چنین روزی برنامهریزی شده بود، میتوانستند تغییراتی در برنامهشان ایجاد کنند. من فکر میکنم که دارند پیام مشخصی میفرستند که زیر بار نمیروند و گردنشان هم کلفت است و با این وسیله میخواهند در موقعیت چانهزنی بهتری باشند. به این دلیل که بعد از آشکار شدن تأسیسات هستهای قم، عملاً مکانی برای چانهزنی نداشتند. با این حساب، میتوان اهداف مختلفی را پشت آزمایش موشکی دید.
شما در وبلاگتان به گفتههای اخیر وزرای خارجه و دفاع آمریکا اشاره کردهاید که با بیان اینکه استفاده از انرژی هستهای صلحآمیز، حق مسلم ایران است که میتواند برای مذاکرهکننده ایرانی امتیاز هم محسوب شود. فکر میکنید ایران بر همین اساس در مذاکرات نرمخوتر خواهد بود؟ من انتظار ندارم هیچیک از طرفین در مذاکرات ملایمت از خودش نشان دهد. اما بعد از آنکه طرفین مواضع محکم خود را بیان کردهاند، هر کسی به دنبال راه و فضایی برای مانور کردن خواهد گشت. دیپلماتها کنار هم جمع میشوند برای انجام مذاکره. هر کسی با موضعی محکم وارد میشود؛ اما تدریجاً مثل خانم کلینتون و سخنان اخیرش، پیامهایی میفرستند که اگر مایل باشید، میتوانیم درباره موضوعاتی و مسائلی همکاری کنیم. متأسفانه در این دیدار، هفت نفر مذاکرهکننده دور میز همراه زیردستانشان، جلوی جمعیتی بزرگتر نشستهاند و وقت زیادی صرف حرف زدن هر کدام از هفت مذاکرهکننده خواهد شد که میتواند نصف روز هم طول بکشد. اما آن چیز که بعد از این مرحله اتفاق میافتد، جالب است. آیا سراغ موضوعاتی میروند که طرف دیگر تمایلی به بحث درباره آن دارد؟ و بعد به دنبال بررسی بعضی مسائل و حوزههایی خواهند بود که در آنها مشارکت کنند. میتوانند درباره مسائل زیادی با هم مخالفت کنند و اگر طرفین به دنبال یافتن نقاط افتراق بگردند، خیلی راحت میتوانند پیدایشان کنند؛ چون وجود دارند. اما در حوزههایی مثل افغانستان و عراق، منافع ایران و غرب بسیار نزدیک است و عملاً اگر تمایلی برای دست یافتن به توافقهایی احتمالی باشد، بعد از رد و بدل شدن صحبتهای تند اولیه، ممکن است به نتایجی برسند. اما اگر کل ماجرا فقط همان موضعگیریهای تند اولیه باشد، این مداکرات کاملاً بینتیجه خواهد بود. یکی از مسائلی که همیشه در این مذاکرات بحث میشود، امکان تحمیل تحریمهایی بر ایران است. بخش عمدهای از مردم ایران، مخالف این حکومت هستند و این تحریمها میتوانند تأثیرات بدی روی زندگی مردم داشته باشند. با این حساب، آیا تحمیل تحریمهای گسترده، قربانی کردن کسانی نیست که خود قربانی نظام هستند؟ من هیچگاه طرفدار ایده تحریم نبودهام. من فکر میکنم که آمریکا و کشورهای عضو ۱+۵ با مواضعی محکم به مذاکرات وارد خواهند شد. بخشی از آن این است که میتوانند پیشنهاد کنند که تحریمهایی جدیتر از سوی شورای امنیت سازمان ملل تصویب شود که میتواند با همراهی روسها و حتی چینیها باشد و البته این میتواند به عنوان تهدید، ابزار مؤثری باشد، که ایران حواسش به کار خودش باشد. به نظر من ایران خواستار تحریمهای بیشتری نیست. به نظر من تحریمهای بیشتر مشکلی را حل نخواهند کرد. اما برای ایران دردناک خواهند بود و البته مشکلاتی را برای مردم عادی و نیز سران نظام به وجود خواهد آورد که مسؤولیت اعمال این تحریمها بر عهده آنهاست (گاهی وقتها و البته بر اساس نحوه اعمال تحریمها.) اعمال تحریمها بر تبادلات بینالمللی و بانکها شاید تأثیر خیلی واضحی بر مردم عادی نگذارد؛ اما شاید طرح احتمال اعمال تحریمها میتواند اهرم فشاری بر ایران باشد که بحثهای مطرحشده را جدی بگیرد و به فکر دور دوم مذاکرات بعد از موضعگیریهای سرسختانه ابتدایی باشد؛ و اگر نتیجهبخش باشد، طرح مسأله میتواند ارزشاش را داشته باشد. اما اگر کل ماجرا منتهی به این شود که طرف مقابلت را تحریم کنی، نشاندهنده این است که شکست خوردهای و من فکر نمیکنم که تحریمهای اضافی، تأثیر زیادی در تغییر موضع ایران داشته باشند. تحریمهای پیشین که باید تأثیری روی ایران میگذاشتند، عملاً بیاثر بودند؛ اما استفاده از بحث تحریم میتواند به ایران نشان دهد که کشورهای ۱+۵ مایل هستند ایران پیشرفتهایی در اجرای خواستههای پیشین از خودش نشان دهد، و به عنوان مثال به ایران هم بگویند که اگر در روند برپایی مذاکرات، دست از غنیسازی بردارد، بخشی از تحریمهای اعمال شده در گذشته نیز حذف خواهند شد. ماجرا سیاه و سفید نیست، ولی موقعیتی است که طرفین دعوا در شرایط واقعی مذاکره به دنبال استفاده از آن هستند. |