رادیو زمانه > خارج از سیاست > اقتصاد > «سپاه، کیفیت صنعت مخابرات را ارتقاء نخواهد داد» | ||
«سپاه، کیفیت صنعت مخابرات را ارتقاء نخواهد داد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comگرچه در تمام جهان، اقتصاد با سیاست پیوند ناگزیر دارد، اما در ایران پس از انقلاب، این ارتباط تحت تاثیر دشواریهای ویژهای قرار گرفته است. چنان که، بلافاصله پس از انقلاب بهمن، با توجه به شعارهای انقلاب که عدالت اقتصادی و مخالفت با قدرتهای بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان را عنوان میکرد، مسالهی ساختار اقتصاد ایران در دستور کار قرار گرفت. برآمد مجموعهی آرا و نظریات، در اصل ۴۴ قانون اساسی ایران بروز پیدا کرد که اقتصاد ایران را بر سه پایهی دولتی، تعاونی و خصوصی، تعریف میکرد. همین ردهبندی و تقدم و تأخر، یعنی برتری اقتصاد دولتی به خصوصی، همواره در ایران برقرار بوده و سالهاست که مسالهی کاستن از نقش دولت در اقتصاد و سپردن بخشهای بزرگتری به سرمایهداران بخش خصوصی، موضوع بحث سیاستمداران و اقتصاددانان است. دولتهایی که تاکنون بر سر کار آمدهاند، همه مدعی تلاشهایی در این زمینه بودهاند؛ در حالی که اقتصاددانان همچنان این تلاش را ناکافی میدانند. محمود احمدینژاد، رییس دولت نهم و دهم نیز مدعی تلاش در این زمینه و انجام اقداماتی است که بزرگترین نمونهی آن، معاملهای است که پس از ماهها انتظار، امروز در بازار بورس تهران اتفاق افتاد و آن انتقال ۵۱٪ از سهام شرکت مخابرات ایران به یکی از مؤسسات بخش خصوصی بود. اما مؤسسهای که گویا به نوعی دیگر در حریم ساختار دولتی قرار دارد. در بارهی این معامله که بزرگترین معاملهی تاریخ بورس ایران خوانده شده است با دو تن از کارشناسان اقتصادی: آقای محمد رضا بهزادیان، رییس سابق اتاق بازرگانی تهران و آقای جمشید اسدی، استاد اقتصاد دانشگاه امریکایی پاریس، گفت و گو کردهام. آقای اسدی و آقای بهزادیان، هر دو از تحلیلگران اقتصادی معتقد به گسترش بازار آزاد و اقتصاد بازاربنیاد هستند.
آقای اسدی، چرا با واگذاری ۵۱٪ از سهام بزرگترین شرکت دولتی به بخش خصوصی، مخالفت میشود؟ اولا، اقتصاد بازار بیشتر از این که اقتصاد بخش خصوصی یا بخش دولتی باشد، اقتصاد رقابت آزاد است. خُب، این رقابت آزاد نیست. یعنی، شرکت چه خصوصی باشد چه دولتی نمیتواند در رقابت برای گرفتن این سهام حضور داشته باشد و یا وقتی شرکتی سهاماش را خرید و در مخابرات فعالیت داشت، رقیب دیگری امکان آمدن به مخابرات را ندارد. این بزرگترین مشکل است. مشکل دوم این که به لحاظ حقوق تجارتی که خود جمهوری اسلامی وضع کرده است، شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران عضو بخش خصوصی هستند. به این عنوان که گفتهاند: «هر شرکتی به طور مستقیم از بودجهی کشور سهمی نگیرد، آن شرکت را جزو بخش خصوصی میدانیم». اما این تعریف درست بخش خصوصی نیست. با این تعریف، سپاه پاسداران، صندوق بازنشستگی و حتی بسیاری از شرکتهای سازمان صنایع جزو بخش خصوصی به حساب آمدهاند. اما این بخش خصوصی به عنوان کارآفرینی که در رقابت آزاد شرکت دارد، معنا پیدا نمیکند.
اگر همین تعریف مورد انتقاد را بپذیرم، چه پیامدی خواهد داشت؟ به هرحال، ۵۱٪ از شرکت مخابرات معامله شده است؟ اولین پیامد این خواهد بود که چون رقابت وجود ندارد، هیچ دلیلی هم وجود ندارد که شرکت وابسته به سپاه پاسداران بخواهد کیفیت را بالا ببرد و قیمت را پایین بیاورد. همچنین باز طبق معمول مهمترین صنایع و مناصب کشور دست تمامیتطلبان میافتد که دورهی کارآموزی خود را با صنایع حیاتی ایران طی کنند. آقای بهزادیان، آیا همانطور که آقای اسدی فکر میکنند، رقابت در این مناقصهی بزرگ وجود نداشته است؟ قطعا همینطور است. اقتصاد بازاربنیاد، متکی بر وجود رقابت است و اینجا هیچ رقابتی وجود ندارد. اینجا بیشتر تراستهای مالیای که قدرت دارند، تشکیل میشود و اقتصادی که مبتنی بر تراستهای قدرتمند سیاسی و مالی باشد، قطعا اقتصادی ناسالمتر از اقتصاد دولتی است. آقای بهزادیان، وقتی این اقدام در جهت گسترش بازار آزاد نیز نیست، چه معنایی برای دولت دارد؟ چنین اقداماتی که از اواخر سال ۸۷ شروع شد بیشتر در جهت باز کردن بورس تهران، بزرگ کردن بورس و بالا بردن ارزش مبادله در بازار بورس تهران، از سوی دولت است و واقعیتی به آن معنا ندارد. بلکه بیشتر، انتقال مالکیتهای بزرگ دولتی به شرکتهای وابسته به دولت است. اینها شرکتهای خصوصی نیستند، بلکه شرکتهایی هستند که حاصل سرمایهگذاری بخشهای دولتیاند. شرکتهایی هستند که سرمایههای بازنشستگی کارمندان دولت و بخشهای نظامی را در دست دارند و دارند معامله میکنند. بنابراین از این معامله، خیلی نمیتوان به عنوان یک معاملهی سالم در بورس نام برد. آقای اسدی نیز در توضیح بیشتر این اتفاق میگوید: نه تنها این صنعت حیاتی به لحاظ کیفیت و فعالیت اقتصادی در عصر ارتباطات سقوط میکند، بلکه مخابرات در دست سازمانهای اطلاعاتی سپاه پاسداران قرار میگیرد و سرکوب و کنترل جامعهی مدنی، بیش از گذشته، امکانپذیر میشود. چرا که مخابرات مردم هم دست سازمانهای اطلاعاتی سپاه پاسداران قرار خواهد گرفت.
آقای بهزادیان، چرا شرکتهای بزرگ بخش خصوصی در این مناقصه غایب هستند؟ بخش خصوصی حتما میتوانست حتی در خرید جزیی از این سهام وارد شود. شما وقتی ۵۱٪ یک شرکت را میفروشید، اگر بخشی بتواند دو درصد این سهام را بخرد عملا آن دو درصد است که میتواند امتیاز ویژهای داشته باشد. چون به هر طرف کفه برود، آن طرف حاکم میشود. ولی متاسفانه این نوع خرید و فروشها در بورس ایران بلوکی خرید و فروش میشود. بلوک به این معنا است که قبلا توافق میکنند که کل سهم را در یک لحظه به کنسرسیومی مثل همین کنسرسیوم «اعتماد مبین» واگذار کنند. در اینجا، بخش خصوصی اصلا دیگر نقشی ندارد. وگرنه اگر بخش خصوصی برای خرید حتی یک سهم وارد میشد نمیتوانست آن را بهدست بیاورد. یعنی فروش همهی ۵۱٪ به یک واحد، از قبل تصمیم گرفته شده است؟ بله، اصلا توافقهایی که روزهای قبل از معامله انجام میشود بر این مبنا است. دقایقی پیش از مناقصه اعلام شده است که شرکت «پیشگامان کبیر یزد»، از شرکت در مناقصه انصراف داده است. این در حالی است که بنا بر گزارش «ایلنا»، آقای سجادی، سخنگوی این شرکت گفته است: «شرکت به هیچوجه قصد انصراف نداشته است، ولی روز قبل از مناقصه سازمان خصوصیسازی طی نامهای اعلام کرده است که شرکت مذکور به علت عدم اهلیت امنیتی از مناقصه کنار گذاشته میشود». آقای بهزادیان، در این باره، میگوید: خُب، گویا است دیگر! فکر میکنم آنقدر گویاست که نیازی به تفسیر آن وجود ندارد. کاملا موضوع گفته میشود. اگر قرار باشد در بورس شرایط ویژه برای خریداران بگذارید باز آن رقابتپذیری را از بین میبرد و اینجا (طبق همان نقل قولی ذکر کردید) شرایط ویژه وجود دارد. آقای اسدی در تفسیر سیاسی روندهایی نظیر رویداد امروز در ایران میگوید: آنچه که به گمان بسیاری از تحلیلگران شرایط ایران، اسمش «کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد» است در زمینهی اقتصادی از سوی جناح سرسخت سپاه پاسداران پیش از این آغاز شده بود. دو مثال بارز این کودتای اقتصادی، یکی اشغال فرودگاه امام خمینی برای به چنگ آوردن امتیازی بود که در یک مناقصهی بینالمللی، به شرکت «تاو» (TAV) واگذار شده بود. دیگری نیز بازپس گرفتن امتیاز اپراتور دوم تلفن همراه در ایران است که به شرکت «تروکسل» واگذار شده بود. این امتیاز زیر فشار آشکار سپاه پاسداران و مجلس هفتم، از تروکسل گرفته شد و به شرکت «ایرانسل» واگذار شد که مستقیما وابسته به بنیاد مستضعفان است. رابطهی بنیاد مستضعفان و سپاه پاسداران نیز بر کسی پوشیده نیست. اما مسالهی فرودگاه امام خمینی در دولت اصلاحات و در زمان آقای خاتمی، اتفاق افتاد. بله، اما جناح سرسخت سپاه پاسداران در زمان آقای خاتمی به زور متوسل میشد. مانند اشغال نظامی فرودگاه امام خمینی که معمولا در زمان کودتا یا زمانی که نیروهای خارجی کشوری را اشغال میکند صورت میگیرد. اما این اقدام دست آهنین سپاه پاسداران بود که علیه بخش دیگری از حاکمیت که در پی اصلاحات بود، صورت گرفت. اما در زمان آقای احمدینژاد، جناح سرسخت سپاه، دیگر احتیاج به مشت آهنین نداشت. چرا که آقای احمدینژاد این امتیازها را به راحتی و با زبان خوش، به سپاه پاسداران میدهد. مانند چگونه قراردادهایی؟ قبلا هم قراردادهایی بوده است؟ بله، مانند قرارداد یک میلیارد و ۳۰۰ هزار دلاریای که آقای احمدینژاد تحت عنوان «طرح گاز عسلویه»، بدون هیچ مناقصه و بدون هیچ رقابتی به سپاه پاسداران واگذار کرد. واگذاری سهام شرکت مخابرات نیز از همان دسته است؛ باز در زمان آقای احمدینژاد هستیم و باز این امتیازها به زبان خوش و بدون چک و چانه زدن نصیب سپاه پاسداران میشود. |
نظرهای خوانندگان
ماجرای اصلی واگداری سهام شرکت مخابرات و غیر قانونی بودن آن ودیعه های مشترکین است .از ابتدای تاسیس شرکت مخابرات در سال 1350 و واگداری تاسیسات تلفن و موسسات وابسته به آن به این شرکت جدید کلیه سپرده های مردم بابت ودیعه که اصولا سرمایه در گردش و سرمایه توسعه شرکت مخابرات میباشد بصورت ودیعه به این شرکت انتقال یافت و تاکنون نیز از مردم دریافت شده است . این سرمایه و ودیعه ها با ارزش بروز مال مشترکین میباشد و باید به آنها پس داده شود واگذاری و فروش ودیعه مردم منع شرعی و قانونی داشته چون اعویا شرکت مخابرات متعلق بدولت نبوده که بتوانند آنرا بفروشند . این معامله کاملا غیر قانونی است و وکلا و قضات شریف دادگستری و سازمان بازرسی و حسابرسی کل کشور باید انرا لغو کنند یا همه مردم بصورت متشکل تا باز پس گرفتن ودیعه هایشان با ارزش روز از پرداخت قبوض مخابراتی و سایر قبوض دولتی خوداری کنند با این شرکت متعلق به مردم به آنها باز پس داده شود
-- جهانگیر ، Sep 29, 2009 در ساعت 12:00 PM