رادیو زمانه > خارج از سیاست > اقتصاد > «سقوط اقتصادی، ربطی به بحران سیاسی ندارد» | ||
«سقوط اقتصادی، ربطی به بحران سیاسی ندارد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comیکی از بحثهایی که این روزها در رسانههای ایرانی، در داخل و خارج از کشور طرح میشود، نگرانی در مورد زیانهای اقتصادی ناشی از اعتراضات عمومی و حضور مردم در کوچه و خیابانها است.
با در نظر گرفتن بودجههای عظیمی که قبلا صرف شده و هیچکدام به کارآمدی و حتا اضافه شدن تولید در ایران نیانجامیده بود، پیش از این بحران سیاسی، ورشکستگی کارخانهها خودبهخود آغاز شده بود و دویست الی سیصد هزار اخراج هم تحقق یافته بود، هم در آستانهی تحقق بود. این است که شرایط پیش از انتخابات، خود، خبر از سقوط اقتصادی میداد و دولت هیچ بهانهای ندارد که بخواهد سقوط اقتصادی را به گردن بحران سیاسی بیاندازد. این تحلیل وضعیت کلی اقتصادی کشور است. اما در این مورد خاص که گفته میشود، مردم کارها را تعطیل میکنند، در کوچه و خیابانها حاضر میشوند، هزینهی حضور تامین نظامی در خیابانها را فراهم میکنند و به اقتصاد ملی لطمه میزنند، نظرتان چیست؟ اگر فاصلهی درآمد نفت دولت نهم را با دولت هشتم مقایسه کنیم، میبینیم، نزدیک به صد میلیارد دلار فاصله درآمدی بین دو دولت وجود داشته است. صد میلیارد دلاری که میتوان گفت دود شده و به هوا رفته است و به هیچ وجه، هزینهی نیروهای نظامی و به خیابان آمدنشان، به اندازهی این درآمد برباد رفتهی نفت نیست. این نیروهای نظامی که بسیاری از آنها نیروهای بسیج و … هستند، قبلا از مزایای زیادی برخودار شده و میشوند و در واقع، ایران قبلا هزینهی این نیروها و به خیابان آمدنشان را پرداخته و با او حساب شده است. جنبش مردم هم جنبشی بسیار مدنی و بافرهنگی است. صبحها به سر کارشان میروند و وقت فراغتشان را به یک اعتراض مدنی صرف میکنند. وقت فراغتی را که قبلا به امور دیگری میپرداختند، صرف همین اعتراض مدنیشان میکنند. این است که کار را تعطیل نکردهاند. هنوز کار به اعتصاب نرسیده است که دولت یا هر مقام دیگری بخواهد ادعا کند که این اعتراضات موجب سقوط اقتصاد ایران یا ضربه زدن به آن شده است. ولی اگر پیش برود و شکل اعتصابات وسیع و سراسری بگیرد، قطعا نتایج اقتصادی معینی خواهد داشت. فکر میکنید، آن موقع، مابهازای سیاسی و اقتصادی خوبی برای آن وجود خواهد داشت؟ این هزینهای است که دولت به استقبال آن رفته و گویا قبلا خودش را آماده کرده است. چون به هیچکدام از هشدارهایی که حتا رییس مجلس و دیگرانی که اصولگرا هم هستند، برای برگرداندن آرامش میدهند (امروز شهردار تهران هم که خود یک مقام ارتشی بوده است، همین تذکر را به دولت داد) توجه نمیکند. به استقبال آن رفته است. به نظر شما، علت عدم استقبال از شرکت کنفرانس گروه هشت، به خاطر این نگرانی نیست که ایران فکر میکند در چنین شرایطی آنجا هم به خاطر مسایل حقوق بشری، به ویژه برخوردهای این روزها با اعتراضات خیابانی، مورد اعتراض قرار میگیرد؟ موضوع این است که شرکت در این کنفرانس، میتوانست سرآغاز تنشزدایی خارجی باشد و اگر هوشمندی باشد، هراسی نباشد، موضوع اصلی را میتوانستند حول موضوعات اقتصادی بگذارند. دعوت آنها هم یک دعوت اقتصادی بوده است. ولی، الان در اتحادیهی اروپا، در همهی سطوح، این بحث هست که در برخورد با دولت ایران، همهجا در بارهی مسایل جاری و رعایت حقوق بشر تذکر داده شود. شاید چنین نگرانیای در ارتباط با حضور در کنفرانس گروه هشت، وجود دارد؟ سنت دیپلماتیک این نیست که آدم قهر کند. سنت دیپلماتیک امروز، در عصر جهانی شدن، نوعی پاسخگویی است. وقتی برای این پاسخگویی مردم داخل آدم نباشند، سهل است که خارج هم برای پاسخگویی به مقولهای، داخل آدم نیست. شاید هم این امر، با روحیهای که الان دولت دارد، طبیعی باشد که امیدوارم عوض شود. الان، مثلا شرکت ایرانیای که در ونزوئلا مسکن ساخته است، توانایی این را ندارد که پولی را که از ونزوئلا گرفته، به ایران برگرداند… چرا این اتفاق افتاده است؟ برای این که تحریم بانکها اجازه نمیدهد. تا به حال، تحریم بانکها هزینههای معاملاتی رابطه با خارج را ده الی سی درصد در زمینههای مختلف، بالا برده است. وقتی حجم واردات را بین پنجاه تا هفتاد میلیارد دلار در نظر بگیرید، سالانه، ایران حدود پنج تا پانزده میلیارد دلار (تخمینهای مختلف هست)، اما دست کم پنج میلیارد دلار فقط برای واردات هزینه میکند. به همین نسبت صادرات هم. بالا رفته است. این هزینه باعث آبادانی شیخنشینها شده است. چون تمام این بانکهای عربی و چینی، کارمزدهای کلانی از ایران دریافت میکنند. به خاطر این گردشها، به خصوص در چهار سال گذشته (اگر سالانه بین حداقل پنج میلیارد حساب کنید)، بیست میلیارد دلار هزینهی معاملاتی واردات و تولید در ایران بالا رفت. اینها هم خود را در تورم منعکس کرده است. علیرغم واردات مستقیم کالاهای ارزان یا قاچاقی که صورت میگیرد. به نظر شما، چشمانداز آتی کشور در صورتی که آقای احمدینژاد مسئول تشکیل دولت دهم هم بشود، چه خواهد بود؟ با توجه به این که بهویژه در زمینهی مسکن، شما همیشه انتقادات معینی به سیاستهای اقتصادی دولت نهم داشتید… به نظر من، دولت آقای احمدینژاد پیرو سیاستهایی که در دولت نهم داشت، اگر رسمیت دولت دهم به تایید هم برسد، از لحاظ اقتصادی خود به خود، سراشیبی سقوط اقتصادی را میپیمود. بخش مسکن هم همانطوری که هم پیش از انتخابات و هم بعد از انتخابات تحلیل کرده بودم، بخشی است که به هیچ وجه خود به خود وارد رونق نخواهد شد و بخش مسکن موتور اقتصاد ایران است. در شرایطی که بازارهای جهانی هم اصولا امیدی نمیآموزد. چه از لحاظ صدور کالاهای اولیه مثل فولاد، پتروشیمی و… چه از لحاظ بهای نفت. |
نظرهای خوانندگان
jesaratan doktoraaye athaari ro shoma dadin, yaa kahiran yeho doktor shodan?
-- bhy ، Jun 26, 2009 در ساعت 03:52 PM