رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۵ تیر ۱۳۸۸
اوضاع اقتصادی ایران در گفت و گو با دکتر کمال اطهاری

«سقوط اقتصادی، ربطی به بحران سیاسی ندارد»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

یکی از بحث‏هایی که این روزها در رسانه‏های ایرانی، در داخل و خارج از کشور طرح می‏شود، نگرانی در مورد زیان‏های اقتصادی ناشی از اعتراضات عمومی و حضور مردم در کوچه و خیابان‏ها است.
این خسارات و تبعات آن، واقعا در چه حدی بزرگ هستند؟ و چگونه باید با آن مواجه شد؟

این بحث را در گفت‏گو با دکتر کمال اطهاری در تهران طرح کرده‏ام. دکتر اطهاری اقتصاددان، استاد دانشگاه و کارشناس حوزه‏ی مسکن هستند.

او در پاسخ به این که خسارات وارده، اگر واقعیت دارند، چگونه باید ارزیابی شوند گفت:

Download it Here!

با در نظر گرفتن بودجه‏های عظیمی که قبلا صرف شده و هیچ‏کدام به کارآمدی و حتا اضافه شدن تولید در ایران نیانجامیده بود، پیش از این بحران سیاسی، ورشکستگی کارخانه‏ها خودبه‏خود آغاز شده بود و دویست الی سیصد هزار اخراج هم تحقق یافته بود، هم در آستانه‏ی تحقق بود. این است که شرایط پیش از انتخابات، خود، خبر از سقوط اقتصادی می‏داد و دولت هیچ بهانه‏ای ندارد که بخواهد سقوط اقتصادی را به گردن بحران سیاسی بیاندازد.

این تحلیل وضعیت کلی اقتصادی کشور است. اما در این مورد خاص که گفته‏ می‏شود، مردم کارها را تعطیل می‏کنند، در کوچه‏ و خیابان‏ها حاضر می‏شوند، هزینه‏ی حضور تامین نظامی در خیابان‏ها را فراهم می‏کنند و به اقتصاد ملی لطمه می‏زنند، نظرتان چیست؟

اگر فاصله‏ی درآمد نفت دولت نهم را با دولت هشتم مقایسه کنیم، می‏بینیم، نزدیک به صد میلیارد دلار فاصله درآمدی بین دو دولت وجود داشته است. صد میلیارد دلاری که می‏توان گفت دود شده و به هوا رفته است و به هیچ وجه، هزینه‏ی نیروهای نظامی و به خیابان آمدن‏شان، به اندازه‏ی این درآمد برباد رفته‏ی نفت نیست.

این نیروهای نظامی که بسیاری از آن‏ها نیروهای بسیج و … هستند، قبلا از مزایای زیادی برخودار شده و می‏شوند و در واقع، ایران قبلا هزینه‏ی این نیروها و به خیابان آمدن‏شان را پرداخته و با او حساب شده است.

جنبش مردم هم جنبشی بسیار مدنی و بافرهنگی است. صبح‏ها به سر کارشان می‏روند و وقت فراغت‏شان را به یک اعتراض مدنی صرف می‏کنند. وقت فراغتی را که قبلا به امور دیگری می‏پرداختند، صرف همین اعتراض مدنی‏شان می‏کنند. این است که کار را تعطیل نکرده‏اند. هنوز کار به اعتصاب نرسیده است که دولت یا هر مقام دیگری بخواهد ادعا کند که این اعتراضات موجب سقوط اقتصاد ایران یا ضربه زدن به آن شده است.

ولی اگر پیش برود و شکل اعتصابات وسیع و سراسری بگیرد، قطعا نتایج اقتصادی معینی خواهد داشت. فکر می‏کنید، آن موقع، مابه‏ازای سیاسی و اقتصادی خوبی برای آن وجود خواهد داشت؟

این هزینه‏ای است که دولت به استقبال آن رفته و گویا قبلا خودش را آماده کرده است. چون به هیچ‏کدام از هشدارهایی که حتا رییس مجلس و دیگرانی که اصول‏گرا هم هستند، برای برگرداندن آرامش می‏دهند (امروز شهردار تهران هم که خود یک مقام ارتشی بوده است، همین تذکر را به دولت داد) توجه نمی‏کند. به استقبال آن رفته است.
این جنبش یک جنبش کاملا مدنی و سنجیده است و حق نبود با آن، با توهین و تقابل داخلی برخورد شود. در عرصه‏ی خارجی هم دیدیم که علی‏رغم این که ایران به کنفرانس «گروه هشت» که کنفرانس مهمی است، دعوت شده، از مذاکره در این زمینه استقبالی نمی‏کند. گویا برنامه‏ای وجود داشته که یک نوع انزوا را دنبال کند. انزوایی که قبلا هم به ایران تحمیل شده است.

به نظر شما، علت عدم استقبال از شرکت کنفرانس گروه هشت، به خاطر این نگرانی نیست که ایران فکر می‏کند در چنین شرایطی آن‏جا هم به خاطر مسایل حقوق بشری، به ویژه برخوردهای این روزها با اعتراضات خیابانی، مورد اعتراض قرار می‏گیرد؟

موضوع این است که شرکت در این کنفرانس، می‏توانست سرآغاز تنش‏زدایی خارجی باشد و اگر هوشمندی باشد، هراسی نباشد، موضوع اصلی را می‏توانستند حول موضوعات اقتصادی بگذارند. دعوت آن‏ها هم یک دعوت اقتصادی بوده است.

ولی، الان در اتحادیه‏ی اروپا، در همه‏ی سطوح، این بحث هست که در برخورد با دولت ایران، همه‏جا در باره‏ی مسایل جاری و رعایت حقوق بشر تذکر داده شود. شاید چنین نگرانی‏ای در ارتباط با حضور در کنفرانس گروه هشت، وجود دارد؟

سنت دیپلماتیک این نیست که آدم قهر کند. سنت دیپلماتیک امروز، در عصر جهانی شدن، نوعی پاسخ‏گویی است. وقتی برای این پاسخ‏گویی مردم داخل آدم نباشند، سهل است که خارج هم برای پاسخ‏گویی به مقوله‏ای، داخل آدم نیست. شاید هم این امر، با روحیه‏ای که الان دولت دارد، طبیعی باشد که امیدوارم عوض شود.

الان، مثلا شرکت ایرانی‏ای که در ونزوئلا مسکن ساخته است، توانایی این را ندارد که پولی را که از ونزوئلا گرفته، به ایران برگرداند…

چرا این اتفاق افتاده است؟

برای این که تحریم بانک‏ها اجازه نمی‏دهد. تا به حال، تحریم بانک‏ها هزینه‏های معاملاتی رابطه با خارج را ده الی سی درصد در زمینه‏های مختلف، بالا برده است. وقتی حجم واردات را بین پنجاه تا هفتاد میلیارد دلار در نظر بگیرید، سالانه، ایران حدود پنج تا پانزده میلیارد دلار (تخمین‏های مختلف هست)، اما دست کم پنج میلیارد دلار فقط برای واردات هزینه‏ می‏کند. به همین نسبت صادرات هم. بالا رفته است.

این هزینه باعث آبادانی شیخ‏نشین‏ها شده است. چون تمام این بانک‏های عربی و چینی، کارمزدهای کلانی از ایران دریافت می‏کنند. به خاطر این گردش‏ها، به خصوص در چهار سال گذشته (اگر سالانه بین حداقل پنج میلیارد حساب کنید)، بیست میلیارد دلار هزینه‏ی معاملاتی واردات و تولید در ایران بالا رفت. این‏ها هم خود را در تورم منعکس کرده است. علی‏رغم واردات مستقیم کالاهای ارزان یا قاچاقی که صورت می‏گیرد.

به نظر شما، چشم‏انداز آتی کشور در صورتی که آقای احمدی‏نژاد مسئول تشکیل دولت دهم هم بشود، چه خواهد بود؟ با توجه به این که به‏ویژه در زمینه‏ی مسکن، شما همیشه انتقادات معینی به سیاست‏های اقتصادی دولت نهم داشتید…

به نظر من، دولت آقای احمدی‏نژاد پیرو سیاست‏هایی که در دولت نهم داشت، اگر رسمیت دولت دهم به تایید هم برسد، از لحاظ اقتصادی خود به‏ خود، سراشیبی سقوط اقتصادی را می‏پیمود.

بخش مسکن هم همان‏طوری که هم پیش از انتخابات و هم بعد از انتخابات تحلیل کرده بودم، بخشی است که به هیچ وجه خود به خود وارد رونق نخواهد شد و بخش مسکن موتور اقتصاد ایران است. در شرایطی که بازارهای جهانی هم اصولا امیدی نمی‏آموزد. چه از لحاظ صدور کالاهای اولیه مثل فولاد، پتروشیمی و… چه از لحاظ بهای نفت.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

jesaratan doktoraaye athaari ro shoma dadin, yaa kahiran yeho doktor shodan?

-- bhy ، Jun 26, 2009 در ساعت 03:52 PM