موضع اوباما در قبال ایران د رگفتگو با دکتر علیداد مافی نظام
"برچسب آمریکایی به این حرکت خودجوش نمی چسبد"
نیکاهنگ کوثر
روز گذشته جان مک کین رقیب باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از سکوت رییس جمهوری این کشور نسبت به آنچه در ایران میگذرد انتقاد کرد. وی از دختری به نام ندا نام برد که تبدیل به چهره ی جنبش دموکراسی خواهی ایران شده است. مک کین به نوشته های بسیاری که بعد از مرگ ندا بر روی توییتر منتشر شده بود اشاره کرد، ازجمله یک پست که میگفت: «ندا با چشمان باز جان خود را از دست داد. ننگ بر ما که با چشمان بسته زندگی میکنیم». درباره ی نگاه دولت آمریکا به بحران ایران و آنچه ممکن است در روزهای آینده شاهدش باشیم با دکتر علیداد مافی نظام تحلیلگر سیاسی در تورنتو گفتگو کردم.
آقای دکتر مافی نظام بنظر شما علتی که باراک اوباما در طول چند روز اخیر موضعگیری قاطعی در مورد ایران نکرده است چه هست؟
دلیلش این است که اوباما و اطرافیانش نمیخواهند به این حرکت خودجوشی که در ایران رخ داده است برچسب «آمریکایی» یا «نوکر آمریکایی» و یا «جاسوس آمریکایی» بزنند. به همین دلیل هم هست که اینها حمایت خودشان را از هیچ کاندیدایی یا از هیچ جناح و حزبی در ایران اعلام نکردند، بلکه گفتند امیدوارم که این مسایل به نحوی مسالمت آمیز حل بشود. چون نمیخواهند به اصطلاح بهانه ای به دست کسانی بدهند که به این نهضت خودجوش برچسب «عامل آمریکا» یا «عامل امپریالیسم غرب» بزنند. دلیلش به نظر میآید این باید باشد.
براساس گزارشهایی که در چند روز گذشته از وزارت خارجه آمریکا آمده است، مقامات این وزارت دارند به دقت وضعیت ایران را بررسی میکنند. اما هیچ بیانیه ای که مخالف با نگاه رییس جمهوری آمریکا باشد صادر نکرده اند. در حالی که گفته میشود نگاه خانم کلینتون اندکی متفاوت است از نگاه آقای اوباما. این تضاد نتیجه اش چه خواهد شد و به کجا خواهد انجامید؟
مقداری کشمکش میان کاخ سفید و وزارت خارجه الان هست. برای این که خانم کلینتون هم خب خیلی چهره ی موثر و مهمی است در ساختار سیاسی آمریکا و نمیخواهد این تضاد سیاست خارجی را کاملا در اختیار کاخ سفید و آقای اوباما بگذارد که قبلا هم رقیب انتخاباتی اش بوده است. به همین دلیل این مسئله وجود دارد، اما نهایتا یک قصد را دارند دنبال میکنند. با وجود این رقابتی که میان اوباما و کلینتون در این عرصه وجود دارد، در کل از یکسو میخواهند درها را باز بگذارند که بتوانند اگر مایل باشند، با دولتی که سرکار آمد رابطه برقرار کنند. در عین حال نمیخواهند پشت کسانی را که در ایران دارند تظاهرات میکنند خالی بکنند. چون بالاخره یک نهضت بشری و حقوق بشری است آنچه دارد اتفاق میافتد و همه این را میگویند.
ولی آیا موضعگیری رهبر انقلاب ایران و یا موضعگیری روز گذشته ی سخنگوی وزیر امورخارجه ایران که رسانه های آمریکایی و انگلیسی ازجمله «سی.ان.ان» را در خدمت اهداف دولتهایشان معرفی کردند، خودشان سدی را ایجاد نکرده اند برای رابطه ی متقابل؟
شما این حرف را اگر مثلا در این شرایط راجع به فرانسه میزدید که علنا وارد این بحث شده، تا حدی، تا حد کمی البته، میتواند فرق داشته باشد. اما آمریکا که اصلا در این بازی حضور نداشته است. یعنی نه جهتگیری کرده، نه طرف یکی از این کاندیداهای انتخابات اخیر ایران را گرفته است. به همین دلیل این برچسب در این مورد بخصوص با آمریکا به نظر من درست نیست، برای این که آمریکا به دلایلی که الان بحث اش را کردیم کنار ایستاده است.
در روزهای اخیر بعضی از رهبران جمهوریخواه کنگره و سنا از آقای اوباما انتقاد میکنند که نسبت به مسئله ی ایران دارد خیلی اروپایی برخورد میکند. ولی اروپاییها از او سفت و سختتر مقابل ایران ایستادهاند. به نظر شما این انتقادها هدف داخلی دارد برای کسب قدرت و وجه و یا قصد دارند فضا را به سمتی بکشانند که جنبشی که صورت گرفته است بتواند موفقتر از گذشته پیش برود؟
فکر میکنم آمیخته ای از هر دوی اینهاست. از یکسو میخواهند از آن پوئن بگیرند و بگویند شما در عرصه ی سیاست خارجی به حدی که باید و شاید از حقوق بشر دفاع نمیکنید. و از سوی دیگر هم اصولا جمهوریخواهها در این موارد بیشتر میخواهند کشورهای آنسوی دنیا را در تنگنا بگذارند. یعنی در خیلی موارد جمهوریخواهها از مسایل حقوق بشر در داخل خاک آمریکا که خب مسایل ویژه ی خودش را دارد دفاع نمیکنند، ولی فقط فکر حقوق بشر در کشورهای دیگر هستند.
به همین دلیل این رویه که اوباما پیش گرفته است در کل به نظر من رویه ی درستی بوده است. به نظر میآید بتدریج بیشتر و بیشتر این رفتار خشونت آمیز و مرگباری که نیروهایی انتظامی با مردم داشته اند را اوباما محکوم خواهد کرد، منتها منتظر بوده که ببیند چه میشود. الان بیش از ده روز از انتخابات ریاست جمهوری ایران گذشته و معلوم شده است که به کدام سمت دارد میرود.
به همین دلیل من فکر میکنم در دو سه روز آینده، یا حتا در یکی دو روز آینده، اوباما با قاطعیت بیشتری صحبت خواهد کرد، بدون این که در را کاملا ببندد روی مذاکراتی که ممکن است میان ایران و آمریکا اتفاق بیفتد. هرچند با این کشتاری که از مردم شده است خیلی بعید میدانم که مثلا در ماه سپتامبر اگر آقای احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ایران بماند، بتواند با موفقیت با اوباما رابطه برقرار کند. برای این که اگر این کار را بکند، نیروهای داخل آمریکا ازاو خیلی ایراد میگیرند. به همین دلیل چند هفته ی خیلی مهمی را در پیش داریم. مسلما هم در آمریکا و هم در ایران و همه جا.
شما فکر میکنید اگر آقای اوباما بخواهد در طول روزها یا هفته های آینده موضعگیری بکند، روی چه محورهایی بیشتر تاکید خواهد کرد؟
دو محور هست. یکی محور دفاع ایشان از حقوق بشر در ایران است و محکوم کردن استفاده از خشونت به عنوان یک ابزار سیاسی. این یک بعدش است. بعد دیگر این است که در کل ایران و آمریکا یک منافع مشترک استراتژیک دارند و اوباما به نظر من میآید که هدفش این است که در میانمدت ایران و آمریکا را از لحاظ استراتژیک بهم نزدیکتر بکند. چون در عراق و افغانستان و در پاکستان به نظر میآید که اینها منافع مشترکی دارند.
به همین دلیل یک دیالوگی است میان این دو قطب که از یکسو حقوق بشر را به هیچ عنوان نمیشود نادیده گرفت. از سوی دیگر مصالح سوق الجیشی هم خیلی مطرح هستند و در سیستم آمریکا از لحاظ راهبردی و استراتژیک و فراجناحی تصمیم گرفته اند که با ایران رابطه ای معقول داشته باشند. هرچند این رابطه در شرایط فعلی نمیتواند دوستانه و نزدیک باشد، برای این که به نظر میآید این دولت مشروعیت مردمی اش کاملا رفته است زیر سوال و آمریکا هیچوقت به نظر من در این شرایط با رییس جمهور ترقی خواهی مثل اوباما نمیخواهد خودش را در مقابل اراده ی مردم ایران قرار بدهد. با این پیچیدگی ها یکجوری اینها باید بتوانند کنار بیایند و این دیالکتیک میان این دو قطب را مدیریت کنند.
|
نظرهای خوانندگان
ندا دختر ایران زمین!
-- بدون نام ، Jun 24, 2009 در ساعت 02:05 PMWhat about obama's letter to khamenei before election, don't you think that letter was a green light to khamenei that do what ever you want to your people, we don't care about human rights in your country any more, just stop developing Nuc energy ?
-- بدون نام ، Jun 25, 2009 در ساعت 02:05 PMبا سلام؛
-- ک، م ، Jun 25, 2009 در ساعت 02:05 PMبرچسب انگلیسی بیشتر به این آشوبها می چسبد.