رادیو زمانه > خارج از سیاست > انتخابات ایران > «نامه هاشمی، تاثیری در نتیجه آراء ندارد» | ||
«نامه هاشمی، تاثیری در نتیجه آراء ندارد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comامروز، چهارشنبه، بیستم خرداد ماه ۱۳۸۸ خورشیدی است و ایران در تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری، صحنههای بیسابقهای از حضور پیشا انتخاباتی مردم را در صحنه نشان میدهد که شاید در کارنامهی روزهای قبل از انتخابات دوم خرداد سال 76 نیز وجود نداشته باشد. هرچه به انتخابات نزدیکتر شدهایم، حضور مردم انبوهتر و حوادث و رویدادها متفاوتتر شدهاند. روز سهشنبه، یک هفته پس از حملات علنی و بیسابقهی آقای احمدینژاد در مناظرههای تلویزیونیاش، علیه آقای هاشمی رفسنجانی و خانوادهی او، آقای هاشمی در یک حرکت بیسابقه، نامهای سرگشاده خطاب به آیتالله خامنهای نوشت و خواهان رسیدگی به اتهامات آقای احمدینژاد علیه خود و خانوادهاش که به گفتهی آقای هاشمی، متوجه ارکان نظام نیز هست، شد. این نامه که هشدارها و عباراتی، برای اولین بار در آن طرح شده بودند، مورد تفسیرهای فراوان قرار دارد و در حالی که تا کنون هیچ برخورد رسمیای با آن صورت نگرفته است، امروز اعلام شد که آقای احمدینژاد در یک برنامهی تلویزیونی پیشبینی نشده، حاضر شده و به دفاع از خود در مقابل آنچه که وی اتهامات نامزدهای دیگر علیه خود، نامیده است، خواهد پرداخت. در ارتباط با مجموعهی این مسائل گفتگوهایی داشتهام با:خانمها: شهربانو امانیپور، نمایندهی ادوار مجلس، زهرا اشراقی، از مسئولین «حزب مشارکت ایران اسلامی» و همسر محمد رضا خاتمی، و آقایان: قربان بهزادیان نژاد، رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی و از مسئولین ستاد مهدی کروبی، همچنین ماشاالله شمسالواعظین، روزنامهنگا و تحلیلگر سیاسی.
اهمیت اصلی نامهی آقای هاشمی رفسنجانی در کجاست؟ خانم شهربانو امانی میگویند: فضای انتخابات دیگر دارد خیلی شرایط پلیسی و شرایط رعب و التهاب میشود. به خصوص که امروز هم سیمای جمهوری اسلامی به طور غیرقانونی، چهل و پنج دقیقه، به احمدی نژاد وقت داده است. در چنین فضایی، آقای هاشمی رفسنجانی، هم به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت و هم رییس مجلس خبرگان رهبری که ناظر بر عملکرد رهبری است، این هشدارها را میدهد. یک مورد هم قانون گریزی تیم حاکمه تا دقیقهی نود است و همینطور صدا و سیما که حتی به برنامههایی که خودش طراحی کرده، بیتوجهی میکند. قاعدتا برای کاندیداهای دیگر هم باید چهل دقیقه وقت اضافی میگذاشت… که عملا فرصتی نیست. چون فردا، تبلیغات تعطیل است. ماشاالله شمسالواعظین در همین باره میگوید: نامه، محتوای بسیار تندی داشت. برای نخستین بار آقای هاشمی رفسنجانی دست به چنین اقدامی میزند، یعنی دیپلماسی آشکار. در حالی که ایشان همواره، توصیه کرده بود که با دیپلماسی پنهان با آقای خامنهای سخن بگویید. ولی امروز ترجیح داده است، به گفتهی خودش، «با توجه به این که همهی تیرهایش به سنگ خورده»، نامهی سرگشادهای برای ایشان بنویسد.
ضمن این که در این نامه، ایشان غیرمستقیم، رهبری را مسئول اظهارات آقای احمدینژاد میداند، با توجه به سکوتی که در قبال چنین اتهامهایی کرده است. از سوی دیگر، آقای هاشمی معتقد است که اگر آقای احمدینژاد، پشتوانهای مثل رهبری نداشته باشد، جرأت و جسارت طرح چنین مسائلی را علیه رهبران طراز اول کشور، ندارد. در نتیجه، این نخستین بار است که آقای هاشمی رفسنجانی خواسته است به آقای خامنهای تذکر بدهد و یادآور شود این که آقای احمدینژاد همه را مطرح کند، به استثنای شما، مساله را خاتمه نمیدهد. زیرا خود من، هماکنون با این نامه موضوع شما را مطرح میکنم و از شما میخواهم به این وضعیت پایان دهید. چرا که برای منافع کشور زیانبار است. آقای عباس عبدی در بارهی اهمیت این نامه، میگویند: مقداری جو را ملتهب کرده و حساس. ناظران فکر میکنند، نوعی صفبندی جدیتری صورت گرفته است. به خصوص وقتی که نامه به صورت علنی مطرح شده و در مطبوعات هم چاپ شده است، خُب، خیلی حساسیتاش بالا است. این اولین بار است که طی سی سال گذشته، شاهد چنین رویدادی هستیم. به همین دلیل هم، به نظرم، خیلی اهمیت دارد. فارغ از این که روی انتخابات تاثیر داشته باشد یا نه. خانم زهرا اشراقی میگویند: از نامهی جناب آقای هاشمی، میتوان دو گونه برداشت کرد؛ یکی جنبهی شخصی نامه است که کاملا به ایشان حق میدهیم. چرا که در قامت یک رییس جمهور نیست که از تلویزیون (به عنوان تلویزیون ملی که قبولاش ندارم) دولتی، فقط به خاطر رسیدن به کرسی ریاست جمهوری، اینگونه صحبتها را مطرح کند. اما نامهی آقای هاشمی، به نظر من، دفاع شخصی نبوده، کاملا یک دفاع ملی و امنیت ملی بوده است. خطراتی که بعدا قطعا، ممکن است پیش رو داشته باشیم. این نوع صحبتها آنهم از تلویزیون، میتواند اغتشاش بهوجود بیاورد. هرکسی در آینده اگر تلویزیون دستش باشد، میتواند برای دفاع از خودش، دیگران را محکوم کند. من به این کاری ندارم که حرفهای آقای احمدینژاد را تایید کنم یا تکذیب. ولی شیوهی کار این نیست که ما بخواهیم یک نفر را ، آن هم شخصیتی مثل آقای هاشمی را، برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری محکوم کنیم.
کار آقای هاشمی رفسنجانی کاملا بجا بود. البته مقداری دیر بود. باید زودتر از این، واکنش نشان میداد. به نظر من، نوشتن نامه به رهبری، بهترین کاری بود که آقای هاشمی انجام داد. اما تاثیرات احتمالی این نامه بر روند انتخابات، چه خواهد بود؟ آقای بهزادیاننژاد، رییس ستاد میرحسین موسوی میگویند: تاثیری بر نتیجهی آرا ندارد. به دلیل این که آنچه که آقای احمدینژاد، مدعیاش است، توهم ایشان است، نه واقعیت و ملت ما قطعاً با توهم ایشان عمل نخواهد کرد. آقای هاشمی خواهان رسیدگی به اتهاماتی شده که آقای احمدینژاد در فضای انتخاباتی مطرح کرده است. با توجه به این که آقای احمدینژاد یکی از نامزدهای اصلی انتخابات است، چگونه این نامه تاثیری در نتیجهی آرا ندارد؟ قبل از ایشان، آقای دادستان کل کشور هم اعلام کرد که آقای احمدینژاد، عمل مجرمانه انجام داده است. بنابراین، انتخابات بین سه نامزد محترم و عزیز و یک مجرم هست. آقای شمسالواعظین معتقدند که: تاثیر آنی نخواهد نگذاشت. به یک دلیل بسیار ساده و آن این که نامهی آقای هاشمی رفسنجانی از رسانههای ملی که آقای احمدینژاد با استفاده از آنها، اتهامهای سنگینی علیه آقای هاشمی، آقای ناطق و آقای کرباسچی و دیگران مطرح کرد، منتشر نشد. به نظر میرسد، رسانههای دولتی، تعمداً، نامهی ایشان را منتشر نکردند و حتی بعضی از رسانههای الکترونیکی، بخشهایی از این نامه را منتشر کردند. اما این اقدام، با توجه به اهمیتی که بر جای خواهد گذاشت، به نظر میرسد در میان نخبگان اثراتی برجای خواهد گذاشت و در نتیجه، نخبگان بیشتری را به عرصه انتخابات سوق خواهد داد. اما اگر سوال این باشد که در میان افکار عمومی عامهی مردم، چه تاثیر خواهد گذاشت، به نظر نمیرسد که به این فوریت بتواند پاسخی بدهد. آقای عبدی میگویند: این نامه تاثیرات محدودی در این مرحلهی خاص دارد. اما این که تاثیرات آن چگونه باشد، برمیگردد به امشب. اگر امشب به آقای احمدینژاد وقت صحبت بدهند (چون معتقدند آقای کروبی و آقای موسوی در مناظرهشان علیه او صحبت کردهاند)، اگر به همان میزان به او وقت بدهند صحبت کند، نشان میدهد نامه تاثیر خود را نداشته است. اما اگر این صحبت را لغو کنند، نشان دهندهی این است که تاثیر خود را قطعاً، گذاشته است. البته، این نکته مهم است که اگر به آقای احمدینژاد وقت هم بدهند، چگونه صحبت کند. این هم خیلی اهمیت دارد.
اما تاثیر اصلی نامه، برمیگردد به این که چقدر بتوانند در ارتباط با صیانت از آرا، جدی و محکم بایستند. من حدس نمیزنم که آقای هاشمی و تیماش قادر باشند در این زمینه، خط جدیای را بگیرند و جلو ببرند. به خصوص این که قادر به کنترل اتفاقات هم نخواهند بود. به همین دلیل، فکر میکنم در حد این نامه تمام میشود. اما پسلرزههای آن، بعد از انتخابات خواهد بود. خیلی احتمال دارد که پروندهها را رو کنند. در پاسخ به درخواست آقای هاشمی هم به او وقت صحبت و پاسخگویی بدهند. آن موقع ممکن است برخی پروندهها را از کشوی میز بیرون بیاورند و بررسی کنند. طبیعی است که یک جریان یکطرفه به وجود خواهد آمد و نتیجهی آن منفیتر از این میشود که الان هست. آقای عبدی، ظاهرا معلوم نیست که آقای احمدینژاد این وقت را داشته باشد، البته خود ایشان در دانشگاه صنعتی گفته است که این وقت را دارد، آقای بهزادیاننژاد میگوید که هنوز معلوم نیست و آقای شمسالواعظین هم معتقد بود که بعید بهنظر میرسد. نظر شما چیست؟ تردید نداشته باشید که چنین وقتی داده میشود. به لحاظ عرف و قانون هم دادن چنین وقتی٬ مشکلی ندارد. مشکل جای دیگری است. چطور مشکلی ندارد؟ چون ایشان هم… این که آقای احمدینژاد فحش داده، حرفی زده و آنها از پس او برنیامدهاند جواباش را بدهند، جرأت نمیکنند به مسائل دیگری بپردازند، مسالهی دیگری است. ولی نکتهی کلیدی این است که او میگوید شما در نظراتتان علیه من حرف زدهاید. آنها نباید اسم او را میآوردند. خُب ایشان هم اسم کسانی را برد که در صحنه نبودند. آن بحث دیگری است. آنها چون نامزد انتخاباتی نیستند، نابرابریای است که در سیستم وجود دارد. آنها که نمیتوانند بروند شکایت کنند. گیر و پیچ و مشکلاتی را که هست، با مناظره نمیتوانیم حل کنیم. مشکل جای دیگری است. در نامهی آقای هاشمی، این قضیه، به شکلی انعکاس پیدا کرده که چگونه است. اما من، مطمئن نیستم که بتوانند پیگیری کنند. این مشکل ناشی از تبعیض ساختاریای است که در ایران وجود دارد. باید با این تبعیض مخالفت کنند. تا وقتی که به این تبعیض رسمیت میدهند، نمیتوانند مسائلشان را از طریق مناظره حل کنند. خانم زهرا اشراقی در مورد تاثیر نامهی آقای هاشمی بر انتخابات میگویند: به نظر من، تاثیر آن در فضای انتخاباتی خوب است. به خاطر این که از صبح تا حالا، با جوانانی برخورد داشتهام که در دورههای قبل رأی نمیدادند، الان میخواهند بیایند و رأی بدهند، چون همه احساس خطر کردهاند. من با گروههای مختلف از گروههای راست راست تا چپ چپ، حتی سکولار و حتی کسانی که اعتقادی به نظام جمهوری اسلامی ندارند، ارتباط دارم. در این مدت، از افراد و افکار مختلف تلفنهای مختلفی داشتم که میگفتند چرا آقای هاشمی موضعگیری نمیکند. باید موضعگیری کند. شاید هم این نامه مقداری دیر نوشته شد و همان شب باید نوشته میشد. یعنی، شما از دید یک اصلاحطلب، معتقدید که تاثیر مثبت داشته است؟ حتما! تاثیر مثبت داشت. اگر این نامه نوشته نمیشد، به معنای تایید حرفهای احمدینژاد بود. این نامه تاثیری هم در باز شدن برخی فضاها داشته است؟ مثلا از این نظر که میبینیم، برخی چهرهها که از حضور در رادیو تلویزیونهای خارج ابا داشتند (مثل خود شما)، حاضر باشند و صحبت کنند؟ کار دیگر از این چیزها گذشته است. حتی خود من، خیلی ملاحظه میکردم. هرچند که به من میگویند: «بیپروا هستی، صریح و رک هستی»، ولی واقعا در صحبت کردن با شما، چه ملاحظاتی که نمیکردم. ولی حالا فکر میکنم برای چه ملاحظه کنم، وقتی من تلویزیون ندارم، رادیو ندارم، روزنامه ندارم، وقتی سایت ندارم، وقتی نزدیک انتخابات تلفنام بسته است، اینترنت قرار است به روی من قطع شود، چارهای ندارم، جز این که با شما مصاحبه کنم. ببخشید، من باید رک و راست بگویم. به من میگویند با این یا آن رسانه مصاحبه نکن، ولی تلویزیون خودشان هم با من مصاحبه نمیکند. من در تهران سانسور هستم. وقتی من در ایران سانسور هستم، مجبورم برای این که افکارم را به دیگران ابراز کنم، با دیگران مصاحبه داشته باشم. اصلا دیگر برایم مهم نیست. چارهای جز این نیست. |