رادیو زمانه > خارج از سیاست > انتخابات ایران > «نظرسنجیها در شرایط دمکراتیک، قابل قبول است» | ||
«نظرسنجیها در شرایط دمکراتیک، قابل قبول است»نیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.comدر مدت زمان مبارزات انتخاباتی و برگزاری انتخابات، روزنامهها و سایتهای خبری، از نظرسنجیهایی خبر میدهند که کاندیداهای مختلف با بختهای متفاوتی در آنها مطرح میشوند. بعضی از سایتهای حامی کاندیداها، با گذاشتن بخشهایی برای نظرسنجی، نظر کاربران خود را نیز میپرسند. با این حال، تفاوتهای عمده میان نظرسنجیها که گاه به نظرسازی شباهت دارد، کار را برای تحلیلگران سخت میکند. در همین رابطه، با دکتر حسین قاضیان، جامعهشناس و کارشناس نظرسنجی همگانی، گفت و گو کردهام. در سال ۱۳۷۶، قاضیان مجری یک نظرسنجی بود که نتیجهی آن با نتیجهی انتخابات دوم خرداد، کمتر از یکدرصد فاصله داشت.
آقای دکتر قاضیان، در محدودهی زمانی مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا، موسسات مختلف نظرسنجیهایی را منتشر میکردند که بررسی روند آنها نشان میدهد این نظرسنجیها در نهایت، تفاوت عمدهای با آنچه از صندوقهای رأی بیرون آمد، نداشتند. آیا در ایران نیز چنین است، با توجه به تعدد نظرسنجیهایی که عملاً، روش تحقیق و نظرسنجیشان هم کاملاً مشخص نیست؟ در این رابطه دلایل بسیار زیادی وجود دارد. هم میتوان به دلایل دور اشاره کرد و هم دلایل نزدیک. ولی مهمترین دلایلی که به درد توصیف، تحلیل و توضیح وضعیت جاری میخورد، این است که نظرسنجی در جامعهای امکانپذیر است که رشد نهادهای علمی در حد قابل قبولی باشد. رشد نهادهای علمی هم محتاج حداقلی از شرایط دمکراتیک، از جمله آزادی بیان، آزادی دسترسی به اطلاعات و آزادی پژوهش است. وقتی این سه عامل نباشند، طبیعتاً، نهادهای علمی، از جمله نهادهای تحقیقی در حوزهی علوم اجتماعی، چندان امکان شکلگیری ندارند. به ویژه، نهادها و موسساتی که کارهای تجربی در حوزهی علوم اجتماعی انجام میدهند که نظرسنجی یکی از عنوان آن پژوهشهای تجربی است. بنابراین، این عامل اساسی است که باعث میشود نهادهای نظرسنجی در اینجا ضعیف باشند. از جهت شیوهی کار، تدارکات لازم برای انجام کار و همینطور دقت در جزئیات فنی ماجرا، ضعیف و لاغر بمانند. به همین دلیل هم ما الان هیچ نهاد نظرسنجی معتبری نداریم که اگر آن نهاد، نتیجهی یک نظرسنجی را اعلام کند، به اعتبار آن موسسه، بتوان اعتبار نظرسنجی را هم قبول کرد. بنابراین، هر نظرسنجی که نتایجش اعلام میشود، مادامی که نهاد تهیه کننده و شیوههایش مورد بررسی و بازبینی قرار نگیرد، قابل اعتماد نیست. با توجه به نکاتی که اشاره کردید، آیا امکان بازخوانی رأی مردم، پیش از رفتن پای صندوقها، وجود دارد یا خیر؟ دو عامل باعث میشود که نتوان آرای مردم را قبل از رفتن به پای صندوقهای رأی، به طور دقیق بازخوانی کرد. اما این دو عامل همیشگی نیستند و با تکنیکها و روشهای مناسب، میتوان بر آنها فائق آمد. کما اینکه در تجربهی شخصی من، ما توانستیم بر آنها فایق آییم و در سال۷۶، بر خلاف سایر موسسات نظرسنجی دولتی، با شش دهم اختلاف، پیشبینی کردیم که آقای خاتمی چقدر رأی خواهد آورد. همینطور در سال ۸۰، باز توانستیم با اختلاف کمتر از یک درصد پیشبینی کنیم. اما دو عاملی که میخواهم روی آنها دست بگذارم، یکی این است که افکار عمومی حول و حوش انتخابات ایران، خیلی دیر شکل میگیرد. بخشی از این دیر شکل گرفتن، ناشی از فقدان زندگی سیاسی، به ویژه زندگی حزبی، در میان مردم عادی است. این امر باعث میشود که مردم تا روزهای آخر نزدیک شدن به انتخابات، دقیقهی نود انتخابات، هنوز به نظر مشخص و مطمئنی نرسیدهاند، هنوز در فضای انتخابات قرار نگرفتهاند و نمیتوانند خود را در روز رأیگیری و موقع انداختن رأی به صندوق تصور کنند. بنابراین، بخشی از آرای شناور باعث میشود ارقام نظرسنجیها، با آنچه در نهایت اعلام میشود، متفاوت باشد. عامل دیگری که در این زمینه نقش دارد، این است که ما نمیدانیم نتایجی هم که اعلام میشود، چقدر دقیق است. چقدر دستکاریهای سیاسی در آن انجام گرفته و چقدر ملاحظات سیاسی در نتایج اعلام شده وجود دارد. تا بتوانیم آن را مبدأ مقایسه با نظرسنجیها بدانیم.
آیا در فضای سیاسی ایران، امکان نظرسنجی آزاد اصلاً، وجود دارد؟ وقتی فضای سیاسی به سمت یک فضای امنیتی میرود و افراد جامعه احساس آزادی برای اظهار نظر نمیکنند، شیوههای نظرسنجی هم کاملاً امکان تفوق بر این موانع را از لحاظ روانی، ندارد. وقتی به در منزل کسی مراجعه میکنید و به عنوان یک ناشناس از او میخواهید رأی خود را در یک موضع سیاسی اعلام کند که با قدرت حکومت مرتبط است و قدرت سرکوبگری این حکومت آنقدر است که بتواند این فرد را به خاطر عقاید سیاسیاش مجازات کند، شخص ممکن است از ابراز نظر واقعی خود، ابا کند. بنابراین، همیشه این احتمال وجود دارد که افراد نظرشان را تا حدی پنهان کنند. گرچه، این را هم باید در نظر داشت که میشود با شیوههای مناسب، حتا بر این موانع غلبه کرد. چنانکه در آن دو مورد تجربهی موفقی که خودم شخصاً مسئول آن بودم، میتوانم ادعا کنم که ما موفق شدیم بر این موانع غلبه کنیم و نتایج درست گواه این ادعاست. این عامل نگرانی از امنیتی بودن فضای داخلی، چه تأثیری بر نظرسنجیهایی که اخیراً، در هفتههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری انجام شده است، دارد؟ این عامل باعث شده، در حال حاضر رأی آقای احمدینژاد در مجموع نظرسنجیهایی که میشود، بیش از مقداری که ایشان واقعاً رأی دارد، جلوه کند. در دو نظرسنجی که یک موسسهی خاص در منازل یا میدانهای شهر انجام داده، این تفاوت را کاملاً میتوان احساس کرد. وقتی پرسشگر به در منزل میرود، رأی آقای احمدینژاد ممکن است «n» مقدار باشد، در حالی که اگر در میدان، چهارراهها و پارکهای شهر که آدمها به صورت ناشناس و بدون هویت مشخص و واقعی ظاهر میشوند، از آنها پرسیده شود،«n- m» خواهد بود. این تفاوت، نشاندهندهی این است که آن عامل سیاسی و ترس از مجازات حکومت، باعث میشود رأی افرادی که به حکومت نزدیک هستند، مشخص نشود. خود این هم عاملی در انحراف نتایج نظرسنجی است. به ویژه، باید در نظر داشت که به علت مسایل لجیستیکی، به خصوص مسایل مالی و پرسنلی، امکان انجام نظرسنجیهای متعدد وجود ندارد که از طریق تحلیل روندهای نظرسنجی، بتوان به نتایج مشخصی رسید. اگر فرض کنیم که امکانات در حداقل معقول خود وجود داشته باشد، آیا میتوان به نتایج اولیهی نظرسنجیها اعتماد کنیم و آن را نماد کلی نگاه جامعه به مسایل مختلف بدانیم؟ معمولاً، از این نتایج تفسیرات خامی به دست داده میشود و این تفسیرهای خام، گویای واقعیتهای پیچیدهی اجتماعی جامعهی ما که در پس آن اعداد پنهان شدهاند، نیستند. یک تحلیلگر درست، یک جامعهشناس دقیق باید سعی کند از داخل آن اعداد، تفسیری به دست بدهد که با چهارچوب اجتماعیای که آن اعداد در آن تولید شدهاند، هماهنگ باشد. به نظرم، امکانپذیر نیست که بدون این هماهنگی، ما به نتایج دقیق دست پیدا کنیم. بخشی از ناساز بودن نتایج نظرسنجیها با ارقام واقعی، ناشی از تفسیرهای نادرستی است که نسبت به آن نظرسنجیها میشود. اینها تقریباً، عمده عوامل نزدیکی است که نسبت به این موضوع میتوان از آن یاد کرد. نظرسنجیهای آنلاین بعضی از سایتها که ممکن است به کاندیداها هم نزدیک باشند، چقدر اعتبار دارد؟ هدف از نظرسنجی این است که از طریق تعداد معینی آدم، مثلاً، هزار، دو هزار یا سه هزار نفر، به این نتیجه برسیم که کل جامعه چه نظری دارد. در مورد این انتخابات هم میخواهیم از طریق نظر فرضاً، دو هزار نفر به این نتیجه برسیم که جامعهی ایرانی چه رأیای دارد. این امر، زمانی امکانپذیر است که آن نمونهی دوهزار نفری، مشت نمونهی خروار باشد. یعنی نمونهی جامعهی کلی باشد. طبیعی است، آنهایی که به اینترنت دسترسی دارند، بخشی از کسانی هستند که کامپیوتر دارند و بخشی از کسانی هستند که اصلاً علاقه دارند وارد اینترنت بشوند و بخشی از کسانی هستند که ممکن از سطح سواد خاص، جنسیت، قومیت، محل سکونت خاص و گرایشهای سیاسی مشخصی برخوردار باشند که گواه کل مردم ایران نیست. بنابراین، هر نوع نظرسنجی اینترنتی، بیتردید، گواه رأی عمومی مردم ایران نیست و نتایج آن بههیچوجه قابل تعمیم نیست. اگر یک میلیون نفر هم در یک نظرسنجی اینترنتی شرکت کنند، فقط میتوانیم بگوییم یک میلیون آدم چنین نظری دارند. اما اگر قرار باشد این یک میلیون، یک، چهل و ششم کسانی باشند که میتوانند نظر بدهند، شما نمیتوانید حتا یک رقم یک میلیونی را به آن چهل و شش میلیون تعمیم بدهید. با اینکه رقم بسیار بالایی است. مثلاً، در نظرسنجیهایی که در کل کشور میخواهیم انجام بدهیم، ممکن است بتوانیم با یک نمونهی ده دوازده هزار تایی، نتایج را تعمیم بدهیم. در حالی که با یک نمونهی یک میلیونی در نظرسنجی اینترنتی هم قادر نیستیم نتایجش را به کل جمعیت تعمیم بدهیم. بنابراین، این نظرسنجیها، فینفسه، قابل اعتنا و اعتبار نیست، مگر در چهارچوب خاص خودش. یعنی اینکه بگوییم کسانی که با این نوع گرایشها به این سایت معین مراجعه میکنند، چنین نظری دارند که این نظر در همان حد تعداد کسانی که در نظرسنجی شرکت میکنند، اعتبار دارد و قابل تعمیم نیست و به همین دلیل، به کار نظرسنجی نمیآید. چون نظرسنجی همیشه با این هدف انجام میشود که ما از تعداد کوچک به نتایج بزرگی برسیم. وقتی نمیتوان حتا از تعداد بزرگی به یک نتیجهی بزرگ رسید، بنابراین کاری است که از لحاظ علمی، فاقد اعتبار است. |