رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۶ خرداد ۱۳۸۸
گفت و گو با بهروز خلیق، عضو رهبری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

«مخالف تحریم در این انتخابات هستیم»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

در ادامه‏ی گفت و ‏گوهایم با سازمان‏ها و احزاب اپوزیسیون ایرانی که رهبری آن‏ها در خارج از کشور قرار دارد و در مجموعه‏ برنامه‏های مرتبط با دهمین دوره‏ی انتخابات ریاست جمهوری، با آقای بهروز خلیق، عضو رهبری «سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)» گفت‏ و گو کرده‏ام.

این سازمان در بیانیه‏ای که در سی‏ام اردیبهشت‌ماه پیرامون انتخابات ریاست جمهوری انتشار داد، این انتخابات را فرصتی برای طرد جریان راست افراطی و نماینده‏ی آن و هم‏چنین ضربه زدن به ولایت فقیه اعلام کرده است.

آقای خلیق طی تحلیل‏هایی پیرامون شرایط موجود، با مثبت شمردن طرح برنامه و شعارهای مهدی کروبی، معتقد است که آقای کروبی فاقد ابزارهای لازم برای پیش‏برد شعارها و برنامه‏های خود است.

Download it Here!

آقای خلیق ویژگی‏هایی برای این دوره از انتخابات قایل است:

دوره پیشین، حوزه‏ی شرکت کنندگان وسیع‏تر از این بار بود. چرا که دوره‏ی قبل دکتر معین به عنوان کاندیدای اصلاح‏طلبان که عمدتاً گرایش رادیکال یا میانه را داشتند، در انتخابات حضور پیدا کرده بود. گرچه ابتدا، صلاحیتش مورد تایید قرار نگرفت، اما بالاخره با «حکم حکومتی» مسأله حل شد و توانست در انتخابات شرکت کند.

اما این بار حتا خاتمی که دو دور در مقام ریاست جمهوری بود، بر اثر فشارهای وارده، مجبور به کناره‏گیری شد. در نتیجه‏، این بار دایره‏ی انتخابات از نظر طیف کاندیداهای حاضر در صحنه، نسبت به دوره‏های قبل بازهم تنگ‏تر و محدودتر شده است.

ویژگی دوم این دوره از انتخابات، به مسأله‏ی احمدی‏نژاد برمی‏گردد. برای اولین بار است که در جمهوری اسلامی، رییس جمهور در دور دوم این‏چنین به چالش کشیده می‏شود که ناشی از عمل‏‏کرد جریان راست افراطی طی چهارسال اخیر است. به همین دلیل هم هست که شاهد هستیم، بین نیروهای سیاسی و اجتماعی گرایشی قوی در جهت طرد جناح حاکم شکل گرفته است.

ویژگی دیگر این‌که، برای اولین بار دو کاندیدای اصلاح‏طلب وارد میدان شده‏اند که بیش از این‌که به رقابت با هم برخیزند، در جهت تکمیل هم‏دیگر حرکت می‏کنند. موسوی در حوزه‏هایی حرکت می‏کند و کروبی در حوزه‏های دیگری. نکته‏ی دیگر این‌که برای اولین بار است که در جریان اصول‏گرا شکاف جدی به‏وجود آمده است و بخشی از جریان اصول‏گرا از کسی (موسوی) حمایت می‏کند که عمدتاً، کاندیدای اصلاح‏طلبان است.

از اولین ویژگی‏ای که برای این انتخابات شمردید، می‏توان این‏گونه استنباط کرد که شما انتخابات دوره‏ی دهم را بسته‏تر از دوره‏های پیشین یا حداقل دوره‏ی قبل می‏بینید؟ در این ارتباط هم به حضور دکتر معین در دوره‏ی نهم اشاره کردید. منظورتان این است که در این دور کسی با رادیکالیزم ایشان در صحنه حضور ندارد؟

خیر، کروبی در این دور برخی شعارها و برنامه‏هایی را مطرح می‏کند که معین هم در دوره‏ی قبلی طرح کرده بود. ولی کروبی همواره نمایندگی جریان محافظه‏کار اصلاح‏طلبان را داشته است.

گرچه الان با برنامه‏ی متفاوت وارد عمل شده ، ولی به لحاظ ریشه‏ و گرایش تاریخی‏اش، نماینده‏ی جریان محافظه‏کار این جناح بوده است. کروبی در گذشته، همواره با شعارهایی که اصلاح‏طلبان طرح می‏کردند، به مخالفت برمی‏خاست.

آیا معتقد هستید که شعارهایی که آقای کروبی مطرح می‏کند، شعارهای اصلاح‏طلبان محافظه‏کار نیست؟ این تفسیر وجود دارد که این شعارها نسبت به همه‏ی شعارهایی که تا کنون اصلاح‏طلب‏ها مطرح کرده‏اند، رادیکال‏تر است. نظر شما چیست؟

درست است؛ شعارها و برنامه‏ی کروبی این بار نه گرایش محافظه‏کار که گرایش رادیکال‏ اصلاح‏طلبان را نمایندگی می‏کند. ولی طرح شعار و برنامه، به منزله‏ی این نیست که آن‏چنان دگرگونی در نگاه کروبی به‏وجود آمده که فردا با تکیه به نیروی اجتماعی، در مقابل خامنه‏ای و بخش غیرانتخابی ساختار سیاسی حکومتی خواهد ایستاد. مسأله‏ی مهم‏تر، نه صرفاً طرح شعارها، بلکه راه‏های تأمین این شعارها است.


نشان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

در ارتباط با مقایسه‏ای که می‏کنید، این سوال پیش می‏آید که آیا سازمان شما در دوره‏ی گذشته، از نیرویی مثل معین حمایت کرد؟

خیر، در دوره‏ی گذشته، از سوی سازمان ما به جهت تجربه‏‏ای که از هشت سال دولت اصلاحات وجود داشت، این حمایت صورت نگرفت. ما در دوره‏ی دوم ریاست جمهوری خاتمی از ایشان حمایت کردیم. به این امید که خاتمی با تکیه بر جنبش اجتماعی‏ای که شکل گرفته بود، شاید بتواند برخی از برنامه‏های‏اش را پیش ببرد.

ولی خاتمی و جریان اصلاح‏طلبان حکومتی، به جای آن‌که در جهت سازماندهی این نیروهای اجتماعی و بسیج آنان حرکت کنند، بیشتر به استراتژی «آرامش فعال»، حرکت در بالا و چانه‏زنی روی آوردند و این موجب شد این نیروی اجتماعی دلسرد شود و دست از پشتیبانی از اصلاح‏طلبان بکشد.

در مورد نامزد دیگر اصلاح‏طلبان، آقای موسوی، نگاه شما چگونه است؟

موسوی به لحاظ برنامه‏ی اقتصادی و گرایش اقتصادی‏ای که حامل آن است، به برنامه‏ی اقتصادی سازمان ما نزدیک است. ولی به جهت سیاسی، آن قاطعیت و روشنی‏ای را که لازم است در برنامه‏اش ارائه بدهد ندارد و تلاش می‏کند در میان اصلاح‏طلبان و اصول‏گرایان قرار بگیرد، در بین اصول‏گرایان شکاف بیاندازد و بخشی از آنان را به سوی خود جلب کند.

در نتیجه، آن‏چه امروز اهمیت جدی دارد و آن هم تغییرات سیاسی، طرح دمکراسی و آزادی‏های سیاسی است، در برنامه‏ها و بیانات موسوی‏، حتا نسبت به کروبی، کم‏رنگ‏تر است. به این ترتیب، ما به لحاظ اقتصادی به موسوی نزدیک‏های بیشتری داریم، ولی به لحاظ سیاسی کم‏تر. در مورد کروبی، فاصله‏ی ما به لحاظ اقتصادی بیشتر و از نظر سیاسی نسبت به موسوی فاصله‏ی کم‏تری با او داریم.

آیا این دو عامل به اضافه‏ی آن‏چه غیردمکراتیک بودن انتخابات ذکر کردید، باعث می‏شود سازمان شما موضع منفعل در این انتخابات داشته باشد؟

آن‏چه در ابتدا توضیح دادم ـ طرد جریان راست افراطی ـ مهم‏ترین مسأله‏ی انتخابات آینده است و تلاش ما هم تاکنون در این جهت بوده و خواهد بود.

چقدر برای این موضوع شانس می‏بینید؟ با توجه به این‌که گفته ‏می‏شود آقای احمدی‏نژاد مخارج زیادی می‏کند و تبلیغات انتخاباتی اقتصادی انجام می‏دهد؟

نکته‏ای که می‏گویید، کاملاً درست است. از شش سال پیش، از زمان تشکیل مجلس هفتم و هم از زمانی که احمدی‏‏نژاد بر سر کار آمد، نظر ما این بوده که جریان راست افراطی به طور معمول از نردبان انتخابات بالا می‏آید ولی تلاش می‏کند که آن نردبان را بکشد و اجازه ندهد نه تنها نیروهای اپوزیسیون بلکه جناح‏های دیگر حکومتی، از این نردبان بالا بیایند.

الان هم با چنین وضعی روبه‌رو هستیم. جریان راست افراطی با توجه به این‌که موقعیت قوی‏ای در ساختار سیاسی دارد، از تمام امکانات، از بودجه‏ی کشور، نهادهایی که در درست دارد، شورای نگهبان، تقلب و… بهره خواهد گرفت تا بتواند موقعیت خود را حفظ کند.

فکر می‏کنید، عدم دخالت فعال شما در انتخابات، به این منجر نخواهد شد که آقای احمدی‏نژاد و همان جریان راست افراطی‏ای که خواهان طردش هستید، باز هم در قدرت بماند؟

ما از شش سال پیش، بیشترین تبلیغ را علیه جریان راست افراطی کرده‏ایم و همواره هم گفته‏ایم صف‏بندی‏ای که در این شش سال شکل گرفته، بین جریان راست افراطی و بقیه‏ی نیروهای سیاسی اجتماعی است. همواره هم نوک حمله‏ی ما متوجه این جریان بوده است. الان هم ما هم‏چنان روی این موضع هستیم و تبلیغات‏مان متوجه احمدی‏نژاد و جریان راست افراطی است.

ولی در عین حال، در این دور کسی که کاندیدای مورد نظر ما باشد، بتواند مطالبات نیروهای اجتماعی را به درجاتی برآورده کند و به این نیروها و نماینده‏های آنان (به خصوص در رابطه با سازمان‏های سیاسی اپوزیسیون) مراجعه کند، در صحنه حضور ندارد. شاهد بوده‏ایم که این دو کاندیدای اصلاح‏طلب این‏گونه عمل نکرده‏اند.

در نتیجه‏، کسی که مد نظر ما باشد که در این دور کاندیدا شده باشد و تایید صلاحیت شده باشد، وجود ندارد. دو کاندیدای موجود نماینده‏ی نیروهای تحول‏طلب جامعه نیستند. به همین خاطر هم تا کنون، با وجودی که کروبی شعارهای رادیکالی مطرح می‏کند، نتوانسته است نظر مساعد این نیرو را جلب کند.

به این ترتیب، آیا موضع سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) را در انتخابات آتی، موضع تحریم نام بگذاریم؟

خیر، ما در این انتخابات (نه به طور کلی) مخالف تحریم هستیم. چون کسی که موضع تحریم را دارد، به طور کلی از انتخابات کنار می‏کشد. در حالی که ما از ماه‏ها قبل، فعالانه در روند انتخابات شرکت داشته‏ایم، مسأله‏ی برنامه و مطالبات را مطرح کرده‏ایم و از مطالبه‏محوری دفاع کرده‏ایم.

رأی ندادن شما را چه باید نام گذاشت؟

کاندیدایی که مد نظر ما باشد، در صحنه‏ی انتخابات وجود ندارد. به همین خاطر هم نمی‏توانیم در انتخابات شرکت کنیم و به کاندیدایی که مورد نظرمان نیست، رأی بدهیم. البته در روزهای آینده، اعلامیه‏ای در این زمینه که مجموع سیاست‏های ما را روشن خواهد کرد، منتشر خواهیم کرد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

The gentleman says ousting Ahmadinejad as representative of the extreme right is his organization's foremost goal. Then he goes on to add that his organization will keep away from the ballot box. Isn't this a contradiction in terms? These foreign-based political groups seem to have lost all sense of consistency. Mazyar

-- Mazyar ، May 26, 2009 در ساعت 03:23 PM

يک سازمان هوشيار سياسی بعيد است نتواند موقعيت کنونی و خطير کشور را که با انتخاب مجدد احمدی نژاد حادتر و بحرانی تر می شود، تخمين بزند. بعيد است نفهمد که تنها راه حذف احمدی نژاد به عنوان نماينده جناح راست افراطی، مشارکت بيشتر و بيشتر در انتخابات است. حال چطور می توان پيشرو مبارزه با جناح راست افراطی بود و در انتخابات شرکت نکرد؟ اين چه هوشياری سياسی است که هنوز درک نکرده ايد که در شرايط کنونی ايران، رای ندادن معادل دو رای به احمدی نژاد است: يکی برای بالا بردن درصد آرای او در مجموع آرا و دوم برای بالا بردن احتمال تقلب به خاطر امتناع از مشارکت وسيع مردمی که تنها راه خنثی سازی و کمتر کردن تقلب است. لطفا صادق باشيد و بگوييد که در انتخابات شرکت می کنيد و نه يک رای، بلکه دو رای به احمدی نژاد و جناح راست افراطی اش می دهيد! اين چه هوشياری سياسی و نمايندگی از مردم است؟

-- ناظر بيطرف ، May 26, 2009 در ساعت 03:23 PM

Dear Mazyar jan, you're of course so right in here. Except for a few, when did any of these guys in the opposition, the leftists in particular, talk or act rationally and with an objective posture?

c

-- conman ، May 27, 2009 در ساعت 03:23 PM

دوست عزیز شرکت فعال شما بدون رای دادن یغنی چه؟ متاسفانه رای ندادن شما یعنی رای به احمدی نژاد.چون رای طرفداران مخالف احمدی کم ودر ضمن قهر روشنفکرها عمدتا در خارج باز هم فاجعه4سال پیش را تکرار می کند.شما یا صددرصد ویا0 برخورد می کنید خواهش میکنیم نگاهتان را قدری عینی تر واز دید مردم داخل که باتمام هستی ونیستی شان لحظه به لحظه جام زندگی را می نو شانند وهمواره تصمیم درست را در شرایط مشخص می گیرند مسائل را نگاه کنید .امدن احمدی نژاد برای 4سال دیگر فضارا بسیارنظامی-اتمی تر از خیال خام ما میکند مگر نه اینکه دست پرورده حجتیه است ؟ دوست خوبم قرار نیست موسوی انقلاب کنه .ولی احمدی نژاد انقلابی امام زمانی می کند.دوست عزیز با رای ندادن خودتان احمدی نژاد رایاری کنید تا شرایط جامعه رابه ظهور امام زمان برساند وما 30 سال دیگر بدویم وبدویم و.......شما هم تحریم ومبارزه دوستان من .فکر میکنم همچنان خط مشی جریکی مانع تصمیم گیری های درست شماست ومتاسفانه باز هم فرصتی دیگر را داریم از دست می دهیم وشما اندر خم یک کوچه اید.

-- بدون نام ، May 27, 2009 در ساعت 03:23 PM