رادیو زمانه > خارج از سیاست > انتخابات ایران > «به کسی رای میدهیم که گرانی را کنترل کند» | ||
«به کسی رای میدهیم که گرانی را کنترل کند»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری، با برخی شهروندان تهرانی گفت وگو کردهام. در این زمینه، با یک خانم کارشناس فرش، یک معلم، یک دانشجو و دو کارگر گفتوگو کردهام. باز هم اولین سوالام از بیشتر مصاحبه شوندهها در مورد دریافت آنها از فضای انتخاباتی و پیشبینیشان نسبت به میزان استقبال مردم از این انتخابات است.
خانم ژیلا طاهری، معلم دورهی راهنمایی، پاسخ میدهد که: خوشبختانه یا متاسفانه، مردم آنقدر درگیر مشکلات مختلف زندگیشان هستند که اخبار انتخابات را فقط به عنوان اخباری خیلی معمولی میشوند که: چند روز به انتخابات مانده، چه کسانی کاندیدا شدهاند، چه کسانی مورد نظر هستند و گزینش میشوند. وگرنه، هیچ کس هیچ انگیزهای برای این که به چه کسی رأی بدهد یا با هم دیگر مشورتی بشود که ما به کی رأی میدهیم، شما به چه کسی میخواهید رأی بدهید و… نیست. اصلا هیچکس انگیزهای برای شرکت در انتخابات ندارد. این نارضایتیها را به سیاستهای دولتی ارتباط نمیدهند؟ چون خیلیها میگویند بر اساس نارضایتیای که مردم از دولت نهم دارند، حتما در انتخابات شرکت میکنند برای این که دولت تغییر کند؟ درصد کمی این اعتقاد را دارند که با تغییر دولت میتوان تغییر بهوجود آورد. چون وضع خیلی بدتر از این حرفها است که تغییر دولت بتواند حرکتی به نفع مردم انجام دهد. خود شما، به عنوان یک معلم در تهران، تصمیمتان چیست؟ اگر کسانی که مورد نظر ما هستند و امیدی به آنها برای حرکتهای خوب بعدی داریم، رد صلاحیت نشوند، احتمال دارد که من در انتخابات شرکت کنم. میتوانم بپرسم، کاندیدای مورد توجه شما چه کسی است که فکر میکنید ممکن است رد صلاحیت شود؟ شعله سعدی. اگر او کاندیدا شود و رد صلاحیت نشود، حتما به او رأی خواهم داد. اگر ایشان رد صلاحیت شود؟ هنوز در مورد بقیه خیلی بررسی نکردهام. خیلی روی این مساله وقت نگذاشتهام. حمید سعیدی، دانشجوی دانشگاه علامه، فضای پیشانتخاباتی را چگونه میبیند؟ بهنظر میرسد که پروژهی غیرسیاسی کردن و سیاستزدایی دولت نهم، هنوز ادامه دارد و شرایط انتخاباتی را هم دربر گرفته و آنطور که باید شاهد فضای انتخاباتی یا سیاسی پیشا انتخابات نیستیم. گفتید که پروژهی سیاستزدایی دولت نهم در ادامهی خود به این منجر شده که شاهد فضای انتخاباتی نیستیم. ولی من این تحلیل را هم شنیدهام که گفته میشود، به علت نارضایتیای که مردم از دولت نهم دارند، دولت میخواهد فضا را انتخاباتی نکند چرا که شرکت وسیع مردم، به معنای شکست اقتدارگرایان یا به نوعی پیروزی اصلاحطلبان است. نظر شما چیست؟ به نظر میرسد که پروژهی سیاستزدایی حتا قبل از دورهی نهم هم وجود داشته، ولی منجر به شرکت گستردهی مردم هم شده است. اما در این دوره، پروژهی سیاستزدایی، یعنی به سمت تخصصی رفتن مثلا رشتههای دانشگاهی یا فعالیتهای دانشجویی، با مشکلات اقتصادی فراوانی هم همراه بوده و انگیزهی فعالیت روزانهی سیاسی را کاملا از مردم گرفته است. الان خیلیها هستند که شاید حتا توان خرید یک روزنامه را نداشته باشند. آن هم در فضایی که حتا روزنامههای زیادی در دسترس نیست. شما در انتخابات شرکت میکنید؟ خیر، من معتقد هستم نفی لجوجانهی وضع موجود، شاید به این منجر شود که این پافشاری و تحریمی که الان بیمعنا است در سالهای آینده و در انتخاباتهای آینده، بامعناتر جلوه کند و امکان حضور کاندیداهایی باشد که نظام هم ناچاراً، به حضور آنها تن بدهد تا قریحهی برخی دیگر از رأی دهندگان را تامین کند. به نظر شما، به عنوان یک دانشجو، دوران عدم شرکت مردم که منجر به روی کار آمدن دولت نهم که از آن انتقاد میکنید شد، تجربهی مثبتی بود که میخواهید تکرارش کنید؟ تلخترین موضوع این است که در میان کاندیداهای موجود نیز همان اتفاقی دارد میافتد که در دورهی قبل (دورهی روی کار آمدن آقای احمدینژاد) افتاد. وقتی آقای میرحسین موسوی، برای مثال، آقای عماد افروغ را به عنوان معاون اول یا در یکی از سمتهای جدی انتخاب میکند، همان چپ و راست صوری را هم که در داخل نظام بود و ممکن بود حاکمیت دوگانهای بهوجود بیاورد، بیمعنا میکند. در واقع، امر سیاسی دارد به کلی بیمعنا میشود. آقای کروبی چطور؟ در ارتباط با آقای کروبی، هرچند عملکرد چهار سال گذشتهی ایشان در حوزهی جامعهی مدنی بیشتر ازپیش بوده و واکنش ایشان به سیاست ناب، بیشتر بوده است، ولی هنوز هم طیفی که من به آنها وابستگی فکری دارم، به نظر میرسد با انتخاب فردی مثل قوچانی، برای همیشه به محاق خواهد رفت تا انتخاب آقای کروبی. با خانم مژگان کریمی، پنجاه ساله و کارشناس فرش در تهران، صحبت میکنم: خیر، اصلا فضای انتخاباتی نیست و جنب و جوشی هم وجود ندارد. حالا امیدواریم که این فضا ایجاد شود. این که امیدوار هستید، فضا انتخاباتی شود، به این معنا است که خودتان در انتخابات شرکت میکنید؟ بله، من حتما در این انتخابات شرکت میکنم. فکر میکنم باید شرکت کرد. دیگر وقت قهر کردن نیست. در حد توان خودم و تا آنجایی که وقتام اجازه بدهد، استدلالام را میکنم که اطرافیانام را به شرکت در انتخابات تشویق کنم. با توجه به این که میگویید، فضای اطرافتان انتخاباتی نیست، فکر میکنید این ایده و فکر شما که«دیگر وقت قهر کردن نیست» در جامعه جایی دارد؟ به نظر من، خیلی از مردم به این مساله توجه دارند. حداقل روشنفکران. میتوانم بپرسم، انتخاب شما در صورت شرکت چیست؟ حتما به کاندیداهای اصلاحطلب رأی میدهم. ولی در مورد این که به کدامشان، باید برنامههایشان را ببینم. برای این که شرایط کشورم و فضای اجتماعی، اقتصادی حداقل کمی بهبود پیدا کند و در عرصهی سیاست خارجی کشورم بتواند کمی سرش را بالا بگیرد. فقط همین. وگرنه، هیچ یک از این کاندیداها، کاندیدای واقعی من نیستند. کاندیداهای حداقلی هستند. با آقای احمد کولایی، کارگر ساختمانی در تهران، گفتگویی دارم. آقای کولایی در مورد استقبال مردم از این انتخابات معتقد است که: تا آنجایی که من دیدهام، بد نیست. یعنی فکر میکنید، مردم در تهران، از این انتخابات استقبال میکنند؟ امکان آن زیاد است. شما خودتان شرکت میکنید؟ بله، مسلم است. چرا مسلم است؟ خُب، شرکت در انتخابات، پشتیبانی از مملکت است. چرا شرکت در انتخابات، به معنای پشتیبانی از مملکت است؟ چون خیلی از این صحبت میشود که گرانی شده، وضعیت اقتصادی مردم از گذشته، بدتر شده و به این علت بعضیها میگویند که در انتخابات شرکت نمیکنند. از لحاظ اقتصادی، تورم مشکلاتی برای مردم پیش آورده است. ولی این باعث نمیشود که سرنوشت مملکت عوض شود یا این مردم در انتخابات شرکت نکنند. میتوانم بپرسم، شما به چه کسی رأی میدهید؟ فعلا، باید فکر کنم، ببینم کدام صالحتر هستند، کدامشان را بیشتر میشناسم و کدامشان بیشتر به درد مملکت میخورند. یک ماه که بیشتر به انتخابات نمانده است. کاندیداها هم که برنامههایشان را اعلام کردهاند. ما داریم بررسی میکنیم، ببینیم چطوری هستند. میتوانم بپرسم که به کاندیدای اصلاحطلبها میخواهید رأی بدهید یا اصولگراها؟ برای ما اصلاحگر یا اصولگرا فرقی نمیکند. برای ما کسی که بهدرد مملکت بخورد، فرق میکند. مهم این است که به فکر از بین بردن گرانی و تورم باشد. تورم را هم که خودتان بهتر میدانید در دنیا همهجا گیر شده است. فکر میکنید آقای احمدینژاد برای بار دوم انتخاب میشوند یا خیر؟ این را نمیشود گفت. احمدینژاد، یک سری کارهایی کرده که مردم راضی هستند. البته ناراضی هم دارد. هیچکس تنها موافق ندارد، مخالف هم دارد دیگر. کارهای مثبتی که آقای احمدینژاد انجام داده است، به نظر شما، چیست؟ الان گرانی و تورم زبانزد همه شده است، اما یک کار مثبت آقای احمدینژاد، همین پایین آوردن تورم از طریق بانکها است. چگونه از طریق بانکها تورم را پایین آوردهاند؟ تا آنجایی که میدانم هفده، هیجده درصد پایین آمده، قیمت مسکن پایین آمده است … توقع شما به عنوان یک کارگر، از دولت بعدی چیست؟ برای ما کارگران، بهتر از هر چیز خانهی کارگر است و از دولت بعدی میخواهیم که خانهی کارگر از دولت مستقل شود و حق ما را اعاده کند. الان، شما با خانهی کارگر ارتباط دارید؟ خیر، متاسفانه. پس چطور انتظار دارید، خانهی کارگر برای شما کاری انجام دهد؟ ما میخواهیم که خانهی کارگر مستقل شود. خانهی کارگر مستقل از دولت تشکیل شود که کارگران بتوانند حرفهایشان را بزنند، از کارگران حمایت شود. منظورتان این است که این خانهی کارگر مستقل نیست؟ خانهی کارگر در هر کشوری هست، اما در بعضی کشورها مستقل است و در برخی دیگر نه. نظرات آقای جمشید نصرتی، کارگر سی ساله و فعال سندیکایی: در شرایط فعلی که ثبتنام کاندیداها هم به پایان رسیده و مشخص شده است چه کسانی در عرصهی انتخابات حضور دارند، در مقایسه با دورههای گذشته، هنوز هیچ صحبتی در مورد حق و حقوق کارگران در میان نیست. در انتخابات قبلی، آقای دکتر معین یک منشور کارگری هم ارائه کرد، ولی این دوره چنین چیزی نیست و تمام صحبتها بیشتر به مسایل سیاست خارجی، مسایل اقتصادی، آن هم از زاویهی خصوصیسازی و آزادسازی بنگاهها از دست دولت و اصل چهل و چهار، محدود میشود. این است که مشخصا، مسایل کارگری در انتخابات جاری به محاق رفته است و اگر بخواهیم نگاه واقعبینانهای داشته باشیم، هیچکدام از گزینههای حال حاضر، با توجه به طرحهایی که ارائه میدهند، به حال کارگران مفید نخواهند بود. از همان دید واقعبینانه که میگویید، آیا این استنباط در بین کارگران نیز وجود دارد؟ و فکر میکنید که جامعهی کارگری ایران از این انتخابات استقبال نمیکند؟ جامعهی کارگری ایران، جامعهی یکدستی نیست که بتوانیم یک نظر واحد را به آن نسبت بدهیم. در مورد بخش اعظم کارگران ایران، باید جملهی مارکس را برعکس کنیم که کارگران جز زنجیرهایشان، چیزی برای از دست دادن دارند. خُب، معنای این جمله این نخواهد بود که کارگران به جز زنجیرهایشان، چیزی دارند؟ یعنی در وضعیت بسیار بدی قرار ندارند؟ منظور من دقیقاً، این است که کارگران به شدت در وضعیت بدی قرار دارند و اخراجهای گسترده، دغدغهی معیشت آنان را افزوده کرده است. به همین خاطر، انتخابات پیش رو برای کارگران، به مثابهی خروج از این وضعیت اسفبار است. یعنی جامعهی کارگری در این انتخابات، حداقل به این فکر میکند که چگونه آخرشب یک لقمه نان به منزل بیاورد و به بچهاش برساند. |
نظرهای خوانندگان
با سلام و احترام، موضوعی که خیلی عجیب به نظر می رسد این است که تا کنون هیچیک از نامزدهای ریاست جمهوری در مورد یکی از بزرگترین مشکل جامعه ایران که همانا وجود میلیونها افغانی – حتی غیر قانونی – است هیچ موضعی نگرفتند. راستی ! در پارلمان های کشورهای دیگر برای چند ده و یا حداکثر چند صد مهاجر غوغا به پا می شود. بنازم حاتم بخشی مجریان و متولیان ایران ما را ! روزانه چقدر هزینه سوبسیدی همین ملیون ها نفر می شود ؟ انگار ، نه انگار ! از جیب اینها که نیست. از جیب ملت بد بخت و بی نوای ایران است. رئیس جمهور آینده هم می خواهد همچون آقای احمدی نژاد در این مورد سکوت کند؟
-- هلیا ، May 14, 2009 در ساعت 01:45 PMحالا اين كسي كه «گرانی را کنترل ميکند» چهگونه پيدا كنيم؟
-- ح.ش ، May 14, 2009 در ساعت 01:45 PMمساله اين است!
:)