رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۸
گفت‌وگو با شهروندان، پیرامون انتخابات ایران

«به کسی رای می‌دهیم که گرانی را کنترل کند»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری، با برخی شهروندان تهرانی گفت وگو کرده‌ام. در این زمینه، با یک خانم کارشناس فرش، یک معلم، یک دانشجو و دو کارگر گفت‏وگو کرده‏ام.

باز هم اولین سوال‏ام از بیشتر مصاحبه‏ شونده‏ها در مورد دریافت آن‏ها از فضای انتخاباتی و پیش‏بینی‏شان نسبت به میزان استقبال مردم از این انتخابات است.

Download it Here!

خانم ژیلا طاهری، معلم دوره‏ی راهنمایی، پاسخ می‏دهد که:

خوشبختانه یا متاسفانه، مردم آن‏قدر درگیر مشکلات مختلف زندگی‏شان هستند که اخبار انتخابات را فقط به عنوان اخباری خیلی معمولی می‏شوند که: چند روز به انتخابات مانده، چه کسانی کاندیدا شده‏اند، چه کسانی مورد نظر هستند و گزینش می‏شوند. وگرنه، هیچ کس هیچ انگیزه‏ای برای این که به چه کسی رأی بدهد یا با هم دیگر مشورتی بشود که ما به کی رأی می‏دهیم، شما به چه کسی می‏خواهید رأی بدهید و… نیست. اصلا هیچ‏کس انگیزه‏ای برای شرکت در انتخابات ندارد.

این نارضایتی‏ها را به سیاست‏های دولتی ارتباط نمی‏دهند؟ چون خیلی‏ها می‏گویند بر اساس نارضایتی‏ای که مردم از دولت نهم دارند، حتما در انتخابات شرکت می‏کنند برای این که دولت تغییر کند؟

درصد کمی این اعتقاد را دارند که با تغییر دولت می‏توان تغییر به‏وجود آورد. چون وضع خیلی بدتر از این حرف‏ها است که تغییر دولت بتواند حرکتی به نفع مردم انجام دهد.

خود شما، به عنوان یک معلم در تهران، تصمیمتان چیست؟

اگر کسانی که مورد نظر ما هستند و امیدی به آن‏ها برای حرکت‏های خوب بعدی داریم، رد صلاحیت نشوند، احتمال دارد که من در انتخابات شرکت کنم.

می‏توانم بپرسم، کاندیدای مورد توجه شما چه کسی است که فکر می‏کنید ممکن است رد صلاحیت شود؟

شعله سعدی. اگر او کاندیدا شود و رد صلاحیت نشود، حتما به او رأی خواهم داد.

اگر ایشان رد صلاحیت شود؟

هنوز در مورد بقیه خیلی بررسی نکرده‏ام. خیلی روی این مساله وقت نگذاشته‏ام.

حمید سعیدی، دانشجوی دانشگاه علامه، فضای پیش‏انتخاباتی را چگونه می‏بیند؟

به‏نظر می‏رسد که پروژه‏ی غیرسیاسی کردن و سیاست‏زدایی دولت نهم، هنوز ادامه دارد و شرایط انتخاباتی را هم دربر گرفته و آن‏طور که باید شاهد فضای انتخاباتی یا سیاسی پیشا انتخابات نیستیم.

گفتید که پروژه‏ی سیاست‏زدایی دولت نهم در ادامه‏ی خود به این منجر شده که شاهد فضای انتخاباتی نیستیم. ولی من این تحلیل را هم شنید‏ه‏ام که گفته‏ می‏شود، به علت نارضایتی‏ای که مردم از دولت نهم دارند، دولت می‏خواهد فضا را انتخاباتی نکند چرا که شرکت وسیع مردم، به معنای شکست اقتدارگرایان یا به نوعی پیروزی اصلاح‏طلبان است. نظر شما چیست؟

به نظر می‏رسد که پروژه‏ی سیاست‏زدایی حتا قبل از دوره‏ی نهم هم وجود داشته، ولی منجر به شرکت گسترده‏ی مردم هم شده است. اما در این دوره، پروژه‏ی سیاست‏زدایی، یعنی به سمت تخصصی رفتن مثلا رشته‏های دانشگاهی یا فعالیت‏های دانشجویی، با مشکلات اقتصادی فراوانی هم همراه بوده و انگیزه‏ی فعالیت روزانه‏ی سیاسی را کاملا از مردم گرفته است. الان خیلی‏ها هستند که شاید حتا توان خرید یک روزنامه را نداشته باشند. آن هم در فضایی که حتا روزنامه‏های زیادی در دست‏رس نیست.

شما در انتخابات شرکت می‏کنید؟

خیر، من معتقد هستم نفی لجوجانه‏ی وضع موجود، شاید به این منجر شود که این پافشاری و تحریمی که الان بی‏معنا است در سال‏های آینده و در انتخابات‏های آینده، بامعناتر جلوه کند و امکان حضور کاندیداهایی باشد که نظام هم ناچاراً، به حضور آن‏ها تن بدهد تا قریحه‏ی برخی دیگر از رأی دهندگان را تامین کند.

به نظر شما، به عنوان یک دانشجو، دوران عدم شرکت مردم که منجر به روی‏ کار آمدن دولت نهم که از آن انتقاد می‏کنید شد، تجربه‏ی مثبتی بود که می‏خواهید تکرارش کنید؟

تلخ‏ترین موضوع این است که در میان کاندیداهای موجود نیز همان اتفاقی دارد می‏افتد که در دوره‏‏ی قبل (دوره‏ی روی کار آمدن آقای احمدی‏نژاد) افتاد.

وقتی آقای میرحسین موسوی، برای مثال، آقای عماد افروغ را به عنوان معاون اول یا در یکی از سمت‏های جدی انتخاب می‏کند، همان چپ و راست صوری را هم که در داخل نظام بود و ممکن بود حاکمیت دوگانه‏ای به‏وجود بیاورد، بی‏معنا می‏کند. در واقع، امر سیاسی دارد به کلی بی‏معنا می‏شود.

آقای کروبی چطور؟

در ارتباط با آقای کروبی، هرچند عمل‏کرد چهار سال گذشته‏ی ایشان در حوزه‏ی جامعه‏ی مدنی بیشتر ازپیش بوده و واکنش ایشان به سیاست ناب، بیشتر بوده است، ولی هنوز هم طیفی که من به آن‏ها وابستگی فکری دارم، به نظر می‏رسد با انتخاب فردی مثل قوچانی، برای همیشه به محاق خواهد رفت تا انتخاب آقای کروبی.

با خانم مژگان کریمی، پنجاه ساله و کارشناس فرش در تهران، صحبت می‏کنم:

خیر، اصلا فضای انتخاباتی نیست و جنب و جوشی هم وجود ندارد. حالا امیدواریم که این فضا ایجاد شود.

این که امیدوار هستید، فضا انتخاباتی شود، به این معنا است که خودتان در انتخابات شرکت می‏‏کنید؟

بله، من حتما در این انتخابات شرکت می‏کنم. فکر می‏کنم باید شرکت کرد. دیگر وقت قهر کردن نیست. در حد توان خودم و تا آن‏جایی که وقت‏ام اجازه بدهد، استدلال‏ام را می‏کنم که اطرافیان‏ام را به شرکت در انتخابات تشویق کنم.

با توجه به این که می‏گویید، فضای اطراف‏تان انتخاباتی نیست، فکر می‏کنید این ایده و فکر شما که«دیگر وقت قهر کردن نیست» در جامعه جایی دارد؟

به نظر من، خیلی از مردم به این مساله توجه دارند. حداقل روشنفکران.

می‏توانم بپرسم، انتخاب شما در صورت شرکت چیست؟

حتما به کاندیداهای اصلاح‏طلب رأی می‏دهم. ولی در مورد این که به کدام‏شان، باید برنامه‏های‏شان را ببینم.
آقای موسوی که تا کنون هیچ حرف مشخصی نزده، موضع‏گیری‏ای نداشته است و حرف خاصی از ایشان ندیده‏ایم. به صرف سابقه نمی‏توان به کسی رأی داد. آقای کروبی، حداقل حرف‏هایش را می‏‏زند، یعنی روی حداقل‏ها. انتخاب من، انتخاب حداقلی است، نه انتخاب حداکثری.

برای این که شرایط کشورم و فضای اجتماعی، اقتصادی حداقل کمی بهبود پیدا کند و در عرصه‏ی سیاست خارجی کشورم بتواند کمی سرش را بالا بگیرد. فقط همین. وگرنه، هیچ یک از این کاندیداها، کاندیدای واقعی من نیستند. کاندیداهای حداقلی هستند.

با آقای احمد کولایی، کارگر ساختمانی در تهران، گفت‏گویی دارم. آقای کولایی در مورد استقبال مردم از این انتخابات معتقد است که:

تا آن‏جایی که من دیده‏ام، بد نیست.

یعنی فکر می‏کنید، مردم در تهران، از این انتخابات استقبال می‏کنند؟

امکان آن زیاد است.

شما خودتان شرکت می‏کنید؟

بله، مسلم است.

چرا مسلم است؟

خُب، شرکت در انتخابات، پشتیبانی از مملکت است.

چرا شرکت در انتخابات، به معنای پشتیبانی از مملکت است؟ چون خیلی از این صحبت می‏شود که گرانی شده، وضعیت اقتصادی مردم از گذشته، بدتر شده و به این علت بعضی‏ها می‏گویند که در انتخابات شرکت نمی‏کنند.

از لحاظ اقتصادی، تورم مشکلاتی برای مردم پیش آورده است. ولی این باعث نمی‏شود که سرنوشت مملکت عوض شود یا این مردم در انتخابات شرکت نکنند.

می‏توانم بپرسم، شما به چه کسی رأی می‏دهید؟

فعلا، باید فکر کنم، ببینم کدام صالح‏تر هستند، کدام‏شان را بیشتر می‏شناسم و کدام‏شان بیشتر به درد مملکت می‏خورند.

یک ماه که بیشتر به انتخابات نمانده است. کاندیداها هم که برنامه‏های‏شان را اعلام کرده‏اند.

ما داریم بررسی می‏کنیم، ببینیم چطوری هستند.

می‏توانم بپرسم که به کاندیدای اصلاح‏طلب‏ها می‏خواهید رأی بدهید یا اصول‏گراها؟

برای ما اصلاح‏گر یا اصول‏گرا فرقی نمی‏کند. برای ما کسی که به‏درد مملکت بخورد، فرق می‏کند. مهم این است که به فکر از بین بردن گرانی و تورم‏ باشد. تورم را هم که خودتان بهتر می‏دانید در دنیا همه‏جا گیر شده است.

فکر می‏کنید آقای احمدی‏نژاد برای بار دوم انتخاب می‏شوند یا خیر؟

این را نمی‏شود گفت. احمدی‏نژاد، یک سری کارهایی کرده که مردم راضی هستند. البته ناراضی هم دارد. هیچ‏کس تنها موافق ندارد، مخالف هم دارد دیگر.

کارهای مثبتی که آقای احمدی‏نژاد انجام داده است، به نظر شما، چیست؟

الان گرانی و تورم زبان‏زد همه شده است، اما یک کار مثبت آقای احمدی‏نژاد، همین پایین آوردن تورم از طریق بانک‏ها است.

چگونه از طریق بانک‏ها تورم را پایین آورده‏اند؟

تا آن‏جایی که می‏دانم هفده، هیجده درصد پایین آمده، قیمت مسکن پایین آمده است …

توقع شما به عنوان یک کارگر، از دولت بعدی چیست؟

برای ما کارگران، بهتر از هر چیز خانه‏ی کارگر است و از دولت‏ بعدی می‏خواهیم که خانه‏ی کارگر از دولت مستقل شود و حق ما را اعاده کند.

الان، شما با خانه‏ی کارگر ارتباط دارید؟

خیر، متاسفانه.

پس چطور انتظار دارید، خانه‏ی کارگر برای شما کاری انجام دهد؟

ما می‏خواهیم که خانه‏ی کارگر مستقل شود. خانه‏ی کارگر مستقل از دولت تشکیل شود که کارگران بتوانند حرف‏هایشان را بزنند، از کارگران حمایت شود.

منظورتان این است که این خانه‏ی کارگر مستقل نیست؟

خانه‏ی کارگر در هر کشوری هست، اما در بعضی کشورها مستقل است و در برخی دیگر نه.

نظرات آقای جمشید نصرتی، کارگر سی ساله و فعال سندیکایی:

در شرایط فعلی که ثبت‏نام کاندیداها هم به پایان رسیده و مشخص شده است چه کسانی در عرصه‏ی انتخابات حضور دارند، در مقایسه با دوره‏های گذشته، هنوز هیچ صحبتی در مورد حق و حقوق کارگران در میان نیست.

در انتخابات قبلی، آقای دکتر معین یک منشور کارگری هم ارائه کرد، ولی این دوره چنین چیزی نیست و تمام صحبت‏ها بیشتر به مسایل سیاست خارجی، مسایل اقتصادی، آن هم از زاویه‏ی خصوصی‏سازی و آزادسازی بنگاه‏ها از دست دولت و اصل چهل و چهار، محدود می‏شود.

این است که مشخصا، مسایل کارگری در انتخابات جاری به محاق رفته است و اگر بخواهیم نگاه واقع‏بینانه‏ای داشته باشیم، هیچ‏کدام از گزینه‏های حال حاضر، با توجه به طرح‏هایی که ارائه می‏دهند، به حال کارگران مفید نخواهند بود.

از همان دید واقع‏بینانه که می‏گویید، آیا این استنباط در بین کارگران نیز وجود دارد؟ و فکر می‏کنید که جامعه‏ی کارگری ایران از این انتخابات استقبال نمی‏کند؟

جامعه‏ی کارگری ایران، جامعه‏ی یک‏دستی نیست که بتوانیم یک نظر واحد را به آن نسبت بدهیم. در مورد بخش اعظم کارگران ایران، باید جمله‏ی مارکس را برعکس کنیم که کارگران جز زنجیرهای‏شان، چیزی برای از دست دادن دارند.

خُب، معنای این جمله این نخواهد بود که کارگران به جز زنجیرهای‏شان، چیزی دارند؟ یعنی در وضعیت بسیار بدی قرار ندارند؟

منظور من دقیقاً، این است که کارگران به شدت در وضعیت بدی قرار دارند و اخراج‏های گسترده، دغدغه‏ی معیشت آنان را افزوده کرده است. به همین خاطر، انتخابات پیش رو برای کارگران، به مثابه‏ی خروج از این وضعیت اسف‏بار است. یعنی جامعه‏ی کارگری در این انتخابات، حداقل به این فکر می‏کند که چگونه آخرشب یک لقمه نان به منزل بیاورد و به بچه‏اش برساند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

با سلام و احترام، موضوعی که خیلی عجیب به نظر می رسد این است که تا کنون هیچیک از نامزدهای ریاست جمهوری در مورد یکی از بزرگترین مشکل جامعه ایران که همانا وجود میلیونها افغانی – حتی غیر قانونی – است هیچ موضعی نگرفتند. راستی ! در پارلمان های کشورهای دیگر برای چند ده و یا حداکثر چند صد مهاجر غوغا به پا می شود. بنازم حاتم بخشی مجریان و متولیان ایران ما را ! روزانه چقدر هزینه سوبسیدی همین ملیون ها نفر می شود ؟ انگار ، نه انگار ! از جیب اینها که نیست. از جیب ملت بد بخت و بی نوای ایران است. رئیس جمهور آینده هم می خواهد همچون آقای احمدی نژاد در این مورد سکوت کند؟

-- هلیا ، May 14, 2009 در ساعت 01:45 PM

حالا اين كسي كه «گرانی را کنترل مي‌کند» چه‌گونه پيدا كنيم؟
مساله اين است!
:)

-- ح.ش ، May 14, 2009 در ساعت 01:45 PM