رادیو زمانه > خارج از سیاست > انتخابات ایران > «برای تفسیر درست رجل سیاسی سپاسگزاریم» | ||
«برای تفسیر درست رجل سیاسی سپاسگزاریم»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comیکی دیگر از برنامههای «روی خط زمانه» را به دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری و نحوهی حضور و نگاههای متفاوت زنان در این انتخابات، اختصاص دادهام. در این زمینه، با خانم مریم بهروزی، رییس «جامعهی اسلامی زنان زینب» و همچنین با خانم منصوره شجاعی، فعال زنان و از اعضای «کمپین یک میلیون امضا» که همراه با گروههای دیگری از زنان، بیانیهای تحت عنوان «همگرایی مطالبات زنان در انتخابات» انتشار دادهاند، گفت و گو کردهام.
خانم بهروزی، نگاه شما به ترکیب تا کنونی کاندیداها، چگونه است؟ با آمدن آقای محسن رضایی، حالا دیگر دو تا از کاندیداها مربوط به اصولگرایان و دو کاندیدا هم مربوط به اصلاحطلبان هستند یا به گونهای هم اصلاحطلب اصولگرا. با توجه به این که آقای میرحسین موسوی گفتند «من اصلاحطلبی هستم که به اصول هم اهمیت میدهم»، آقای کروبی هم که خیلی خود را اصلاحطلب صرف نمیداند، اصولگرا هم میداند. آقای احمدینژاد که اصولگرا است، آقای رضایی هم جزو اصولگرایان محسوب میشود. یعنی، به اندازهی کافی از گرایشهای مختلف سیاسی در عرصهی انتخابات کاندیدا داریم که مردم بتوانند از میان آنها به کسی که مایل هستند، رأی بدهند. جامعهای که شما مدیر آن هستید، در وضعیت فعلی، میان کاندیداهای اصولگرا، به کدام جهت تمایل دارد؟ آیا تصمیم گرفتهاید یا خیر؟ آن شرایط دوران موسوم به اصلاحات، مردم را به سوی اصولگرایان سوق داد. انتخابات ۸۴ و انتخابات مجلس هشتم، با رویکرد اصولگرایی و احیای شعارهای اول انقلاب، ظلمستیزی و براندازی تفکر صهیونیستی را بهنمایش گذاشت. لذا ما به عنوان یکی از احزاب زنان اصولگرا و عضو جبههی پیروان خط امام و رهبری، امیدواریم که گفتمان اصولگرایی تداوم داشته باشد. این خواستهی جامعهی زینب است چون در آغاز دههی چهارم انقلاب و شروع برنامهی پنجم توسعه هستیم.
یعنی مشخص نیست جامعهی زینب از آقای رضایی حمایت میکند یا آقای احمدینژاد؟ آقای احمدینژاد و آقای رضایی، هردو اصولگرا هستند و هر دو مورد عنایت و توجه اصولگرایان هستند. منتها آقای احمدینژاد یک دوره هم تجربه شده، یعنی ایران آقای احمدینژاد را تجربه کرده است و نظرسنجیها هم نشان میدهد که آرای آقای احمدینژاد خیلی بالا است. آیا شما، به عنوان زنان اصولگرا، مطالبات معینی را ارائه کردهاید یا خواهید کرد که از مطالبات عمومی جدا باشد؟ لازمهی یک دولت و رییس جمهور قوی این است که از همهی ظرفیتهای نیروهای اصولگرا و همچنین ظرفیتهای قابلیتدار کشور، استفاده شود. بهویژه، برای زنان که تا بهحال در حیطهی دولت و کابینه، وزیر زن یا معاونهای کلیدی نداشتهایم و یکی از مطالبات بهحق زنان، حضور چند وزیر زن در کابینه و همچنین معاونتهای رییس جمهور، روسای سازمانها و نهادهای اجرایی دولتی است. بههرحال بهکارگیری جدی و نه برای خالی نبودن عریضه، که یک وزیر زن هم بیاورند و بگویند وزیر زن هم در کابینهمان داریم. بلکه، بهواقع باور داشته باشند که در ادارهی امور کشور، زنان هم باید دخیل باشند، زنان توانمند هستند و این توانایی را دارند. خُب، نیمی از کشور زنان هستند. در دانشگاهها که بیش از مردان حضور دارند. در همهی وزارتخانهها، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان شاید بتوان گفت بیشرشان زنان هستند. در چنین شرایطی، میطلبد که زنان هم در همهی عرصهها حضور داشته باشند که بشود کشور را با وضعیت عادلانهای ادره کرد. همانطور که اطلاع دارید، شورای نگهبان رسماً اعلام کرد که از واژهی رجل سیاسی، تفسیر جنسیتی ندارد. پیرو این مساله، خانم رفعت بیات نامزد انتخابات شدند و خود را هم اصولگرا میدانند، برخورد شما با کاندیداتوری ایشان چگونه است؟ ما از مجلس شورای اسلامی به خاطر قانون انتخابات ریاست جمهوری که بهگونهای این قانون را تصویب کردند که زنان هم در آن حضور دارند و اصلا جنسیت در آن مطرح نیست، زن و مرد رجل سیاسی هستند و میتوانند در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدا شرکت کنند و از شورای محترم نگهبان سپاسگذاریم و مخصوصا از حضرت آیتالله جنتی که این را اعلام کردند و این مورد که در دورههای قبل تا اندازهای زیر سوال بود، الحمدالله برطرف شد. این که زنی کاندیدای ریاست جمهوری بشود، هیچ منعی ندارد. خانم بیات هم اگر کاندیدا بشوند، در صورتی که شورای نگهبان صلاحیت ایشان را محرز بدانند، بسیار هم خوب است که به عرصه بیایند. هر زنی که برای خود این جایگاه را میبیند، بیاید. اخیراً، تعدادی از نهادها و کانونهای زنان، بیانیهای حول مطالبات زنانه منتشر کردهاند و هدف را همگرایی مطالبات زنان گذاشتهاند. آیا شما از این بیانیه اطلاع دارید؟ و ممکن است با آن مطالبات همراهی کنید؟ آن جمعی را که میگویید، نه میشناسم و نه آنها در کشور، رسمیت دارند. چون من احزاب و گروههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را کاملا میشناسم. احزابی را که داریم، هفت حزب زنان اصولگرا هستند که به آنان «احزاب زنان اصولگرا» گفته میشود. حدود هفت حزب زنان اصلاحطلب هم هستند. اینها احزاب نیستند. کانونها و فعالین زن هستند… آنها رسمیت ندارند. ولی احزاب زنان اصولگرا و اصلاحطلب، حتا گروههای سیاسی، گرایشهای مختلفی که حزب هم ندارند، اما از نظر جامعهی ایران پذیرفته شده هستند. یعنی همین «ائتلاف اسلامی زنان» که چند ماهی است تشکیل شده، از همهی گرایشها در آن قرار دارند. این که بخواهیم چند نفری از آن طرف آب برای ما تصمیم بگیرند یا… خانم بهروزی، اینها نهادهای درون ایران هستند؛ مثل «کمپین یک میلیون امضا» و… نه، اساساً چنین کمپینی وجود ندارد. کمپین یک میلیون امضایی وجود ندارد. اسماش آمده، تا به حال، به صدهزار امضا هم نرسیده است و تازه اگر هم باشد، رسمیت ندارد. آن که رسمیت دارد، «ائتلاف اسلامی زنان» است که احزاب زنان اصولگرا، شخصیتهای اصولگرا، از نمایندگان مجلس فعلی و سابق و ادوار در آن قرار دارند و این مجموعه بیانیهای تحت عنوان «انتظارات و مطالبات زنان از رییس جمهور دهم» تدوین و منتشر کردند. ما پشتیبان آن انتظارات و مطالبات هستیم. با خانم منصوره شجاعی گفتگو میکنم. این انسجام برای اولین بار نیست. پیش از این هم شاهد یک سری ائتلافها و انسجامها بودیم. منظورم در رابطه با انتخابات بود… در ارتباط با انتخابات، یک بار دیگر این اتفاق افتاده بود. البته نه به این شکل، بلکه در خرداد ۱۳۸۴ در فرصت انتخاباتیای که برای همهی جامعه میسر بود، تجمع بزرگی جلوی دانشگاه تهران تشکیل شد که تمام طیفها و نحلههای فکری موجود در جنبش زنان در آن شرکت کردند و خواستار تغییر قانون اساسی شدند.
دستآورد آن جمع چه بود؟ حاصل آن هم انسجام بود و هم دیده شدن زنان در عرصهی عمومی و در لوای مطالباتشان. به دنبال آن، اتفاقهایی افتاد و شاید آن تجربه منجر به تولد «کمپین یک میلیون امضا» و ایجاد کمپینهای دیگر شد. بنابراین جنبش زنان دفعتاً به این نتیجه نرسیده است. من مخالفتام را با این حرف شما: «زدن مهر جنبش بر انتخابات»، اینجا نشان میدهم. این به معنای حضور فعال جنبش در عرصه و فضای انتخاباتی است. به دلیل این که از این فضا استفاده شود و مردم اگر میخواهند به کاندیدایی رأی بدهند، به برنامههای مشخص رأی بدهند و نه به فرد و از هیجانزدگی برحذر باشند. خانم شجاعی، تا کنون دو بیانیه دادهاید. ممکن است بیانیههای دیگری هم تا زمان انتخابات منتشر کنید. آیا ممکن است در یکی از این بیانیهها، از نامزد معینی حمایت کنید؟ خیر. این یک ائتلاف است و در یک ائتلاف، هیچ کس نمیتواند برای گروه دیگر باید و نباید تعیین کند. ولی ما به مشترکاتی رسیدهایم. در رسیدن به این اشتراک، آیا اتفاق افتاد که گروههایی به کف مطالبات خود قناعت کنند و از مطالبات حداکثری خود بگذرند؟ دقیقاً این اتفاق در این همگرایی افتاده است و اساساً، مفهوم ائتلاف همین است. گاهی اوقات این ائتلاف برای یک موضوع خاص شکل میگیرد که همه بر سر آن موضوع خاص اتفاق نظر دارند؛ مثل ائتلافی که برای لایحهی خانواده، سا ل گذشته، تشکیل شد. آن یک موضوع خاص بود و هر کسی که به این موضوع اعتراضی داشت، به این ائتلاف میپیوست. گاهی اوقات، ائتلافها، جریانهایی را در نظر میگیرند و نه یک موضوع خاص را. برای حضور در یک جریان و برای اعلام موضع کردن، طبیعتا اختلافنظرهایی وجود دارد که ما بر سر تمام آنها بارها و بارها بحث و تبادل نظر کردهایم و جلسات مکرر داشتهایم. دقیقا، گروههایی بودهاند که به کف مطالبات خودشان رسیدهاند و حتا خیلی خیلی پایین. گروههایی هم بودند که برای همصدایی مجبور شدند، با جسارت مقداری از چهارچوب خواستها و مطالبات خودشان بیرون بیایند. این اتفاق هم خوشبختانه افتاده است. این نظر هم در جنبش زنان وجود دارد که زنان بدون دست یافتن به قدرت سیاسی، نمیتوانند مطالبات واقعی خود را پیگیری کنند. جنبش زنان به این مساله، چگونه نگاه میکند؟ آیا یک حزب سیاسی برای زنان، در دیدگاههای هیچکدام از گروههایی که در این ائتلاف هستند، وجود دارد؟ چرا، در برخی از گروهها، به طور مشخص وجود دارد. چون زنانی از حزب مشارکت و زنانی از اصلاحطلبها هم در این ائتلاف وجود دارند. یک طیف است دیگر. منظور من کمی فراترتر رفتن از این ائتلاف فعلی بود و طرح نگاههایی که هست… بله، گروههایی هستند که این چشمانداز را دارند. قبل از گفتگو با شما، با خانم مریم بهروزی، از زنان اصولگرا و رییس «جامعهی اسلامی زنان زینب»، صحبتی داشتم. وقتی نگاه خانم بهروزی را به شما و گروههایی از زنان که این طیف همگرایی را بهوجود آوردهاید، دیدیم، این سوال برایام پیش آمد که شما به عنوان جنبش زنان، با این نگاه و با این فاصلهی ایدئولوژیک چگونه برخورد میکنید؟ چون ایشان معتقد بودند، ائتلاف شما، کمپین و جریاناتی نظیر آن، اصلا رسمیت ندارند. بسیار متاسفم. در مملکتی که سی سال حضور زنان، نگاه جهان را به خود معطوف کرده، هنوز یک بانوی ایرانی معتقد به این است که جمع بزرگی از زنان، برای اعلام نظر، رسمیت ندارند. آیا رسمیت داشتن و نداشتن، لقب، پست، منصب و یا تاجی است که باید قدرتی آن را بر سر زنان بگذارد؟ آنچه که بر سر زنان است و افتخارآمیز است، پیشینهی تلاشها و فعالیتهایشان است که امروز، روزی خانم مریم بهروزی، حتا بایستند و چنین حرفی بزنند. رسمیت و غیر رسمیت را طبیعتا، خانم بهروزی دارند از بدنهی دولتی صحبت میکنند و این تفاوت جامعهی مدنی و نیروهای درون حاکمیت است. کسی که صدای مردم و صدای جامعهی مدنی را غیر رسمی خطاب میکند، به نظر من، نمیتواند به هیچوجه در حاکمیت به خواستهای مردم جامهی عمل بپوشاند و حتا گوش شنوای خواستهای مردم را داشته باشد. |
نظرهای خوانندگان
Thank you for this facinating interview. the subject is intresting and the guests are wel chosen.
-- pantea modiri ، May 1, 2009 در ساعت 03:12 PMThank you for this facinating interview. the subject is intresting and the guests are wel chosen.
-- pantea modiri ، May 1, 2009 در ساعت 03:12 PMاتفاقاتي كه در چند سال گذشته افتاده و فعاليت ها و روشنگري هايي كه در حيطه حقوق زنان شده توانسته ذهن خيلي از كساني را كه حتي دغدغه اين موضوع را نداشتند به خود مشغول كند. جاي تأسف است كه امثال خانم بهروزي كه روزي از بد روزگار و به يمن خفقان موجود منصبي يافتند هنوز در همان عهد سير مي كنند و اندكي زحمت تفكر به خود نمي دهند. خانم بهروزي! در جوامع متمدن خواست مردم، به هر حركتي مشروعيت مي دهد نه ثبت حكومتي آن. از حصار خود بيرون بياييد تا دنياي اطرافتان را خوب ببينيد.
-- م.و ، May 3, 2009 در ساعت 03:12 PMمی خواستم به خانم بهروزی بگویم آنچه که رسمیت دارد صدای حق طلبانه ی مردم است نه آنچه که دولتی است ومشروعیت دولتی دارد.من به شخصه به عنوان یک زن احزاب دولتی زنان را به رسمیت نمی شناسم.چون درخواست های زنان جوان را پاسخگو نیست.
-- بدون نام ، May 3, 2009 در ساعت 03:12 PMجالب توجه این است که سرکار خانم بهروزی و امثال او نان همین حرکت های زنان و جنبش زنان در خارج و داخل را می خورند. اگر این تحرکات در داخل و خارج برای حقوق زنان نبود مردان حکومتی جرا باید برای نگه داشتن این زنان به خودشان زحمت بدهند؟ جالب است که این ها جنبش هایی را به رسمیت می شناسند که علت حضور خودشان در مراکز قدرت است.
-- ناجی ، May 6, 2009 در ساعت 03:12 PM