رادیو زمانه > خارج از سیاست > انتخابات ایران > ائتلافی برای درد مشترک زنان | ||
ائتلافی برای درد مشترک زنانمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comفضای انتخابات در ایران، نه تنها فرصتی برای تلاش جهت پیروزی فرد، حزب یا جریان مشخصی برای تعیین رییس جمهور است که در بسیاری موارد، فرصتی است برای ارائهی روشها، پیشنهادها و مطالبات گروههای مختلف اجتماعی و به ویژه آنانی که تحت شرایط موجود، از موقعیت خود راضی نیستند و سعی در جهت کسب حقوق و امتیازات بیشتری دارند. نمونهی بارز و مطرح این گروهها، تلاشگران و کنشگران عرصهی حقوق زنان هستند که یکی از پایدارترین گروههای مبارز جامعهی ایرانی را تشکیل دادهاند. روز شنبه، پنجم اردیبهشتماه، در تهران در یک کنفرانس مطبوعاتی، با شرکت چند چهرهی شاخص فعالان زن؛ مانند سیمین بهبهانی، فرزانه طاهری، شهلا لاهیجی، اعظم طالقانی، الهه کولایی و شهلا اعزازی، تشکلی با نام «همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات» اعلام موجودیت کرد. در این ارتباط با خانمها: سیمین بهبهانی، شاعر نامدار، شهلا لاهیجی، اولین زن ناشر در ایران و فاطمه گوارایی، عضو شورای مرکزی فعالان ملی مذهبی گفت و گو کردهام.
خانم بهبهانی به مسألهی گوناگونی طیف فکری زنانی که در این اعلام موجودیت شرکت داشتهاند، اشاره میکنند: اتحاد مایهی پیروزی است. همانطور که از اول بچهگی در دبستان به ما یاد دادند: «پادشاهی بود که سه پسر داشت، چوبهایی به دستشان داد و پسرها چوبها را یکی یکی شکستند ولی وقتی چوبها با هم جمع شد نتوانستند آن را بشکنند»، این دیگر در گوش ما رفته است. شکی نیست که ما زنهای ایران برای رسیدن به حقوق برابر، باید با هم اتحاد داشته باشیم و به عقاید یکدیگر احترام بگذاریم. اصلاً، یکی از مواد حقوق بشر این است که مذهب، دین، عقیده و هر نظری که هرکس دارد، آزاد است که داشته باشد و میتواند داشته باشد و هیچکس حق ندارد که به او اعتراض کند.
خانم بهبهانی، چطور شرایط انتخابات را برای این همگرایی، برگزیدهاید؟ برای رسیدن به این خواستهها، لازم است که هر دولتی که سرکار میآید به کنوانسیون رفع تبعیض از حقوق زنان توجه داشته باشد و آن را قبول داشته باشد. این است که ما زنها، در نهایت حرمتی که به همدیگر داریم، جمع شدیم و این اعلامیه را منتشر کردیم. در بیانیهی شما، اصلاح اصول نوزده، بیست، بیست و یک و صد و پانزده قانون اساسی خواسته شده است. آیا اینها، تمام شروطی هستند که تعیین میکنند شما به کدام نامزد رأی بدهید؟ هنوز نمیدانم که آیا خود من در انتخابات شرکت میکنم یا نه. هنوز هیچ تصمیمی برای این کار نگرفتهام. چون به این شیوهی انتخابات اعتراض دارم. الان دو، سه کاندیدا بیشتر نداریم که بخواهند انتخاب شوند و تعداد این کاندیداها خیلی کم است. فکر میکنم این انتخابات باید طوری باشد که با کاندیداهای بیشتری برگزار شود و این کاندیداها از فیلترهای متعدد نگذرند. این درست نیست که بعد از اینکه روی آنها حساب میشود و از هر جور جماعتی که هستند، راجع به عقایدشان فکر میشود، کنار گذاشته میشوند. یکی از موارد قانون اساسی که باید به آن توجه بشود، همین مواد مربوط به انتخابات است. البته موارد دیگری هم در این قانون هستند که باید به آنها توجه کرد. همچنین قانون اساسی ما باید کسانی را که دینی غیر از اسلام دارند، در پناه بگیرد. چرا که مثلاً، یهودیان سالیان سال در این مملکت زندگی کردهاند، هموطن ما بودهاند، اینجا پول درآوردهاند، معلوماتشان را عرضه کردهاند، در علم پزشکی مداخله و کار کردهاند. یا سنیها، یک رشته از اسلام هستند. باید به آنها هم توجه شود و همهی حقوقی را که شیعهها دارند، آنها هم داشته باشند. چرا بهاییها باید از کشور ما رانده شوند یا فرار کنند یا نتوانند به کشور وارد شوند. اینها سالیان دراز در این مملکت زندگی کردهاند. یا درویشها که با عرفان سر و کار دارند و ادبیات این کشور مقدار زیادی مرهون همین شاعران و نویسندگان عارف است. نمیدانم چرا ما با اینها بدرفتاری میکنیم. باید به حقوق آنها توجه شود، در اینجا امنیت داشته باشند، زندگی خود را بکنند و ما به چشم بیگانه به آنها نگاه نکنیم. همینطور اقلیتهای این کشور، ما کشوری هستیم که از اقلیتها تشکیل شدهایم و این تشکل چندین قرن طول کشیده تا یک ایران واحد را تشکیل شده است. اینها همه ایرانی هستند و همه باید حقوق برابر داشته باشند. اینها مواردی است که اگر قانون اساسی به آنها توجه نکرده است، باید توجه کند. شما به اصلاح این بندهایی که در بیانیه قید کردهاید، چقدر امید دارید؟ الان نمیتوانم، در آن حدی نیستم که بگویم کجای قانون اساسی ضعف دارد. ولی قانون همیشه باید تازه شود. ماهیت قانون اساساً این است که باید مطابق زمان تغییر کند. قانون اساسی آیهی قران نیست که نتوان در آن دست برد. اگر ضعفی در قانون اساسی هست، باید برطرف شود و اگر نکتهای هست که درست نیست، باید درست شود و دائماً باید قوانین، اعم از قانون اساسی یا قوانین مملکتی، مطابق زمان اصلاح شوند.
خانم شهلا لاهیجی در مورد گوناگونی طیف زنانی که این اجماع را تشکیل دادهاند، میگویند: به هر حال، در این مقطع، با توجه به رویدادهای دو سه سال گذشته، زنان به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند بر سر کف خواستهها، علیرغم اینکه هرکدامشان چه نگرشهای دیگری داشته باشند که آزاد هستند، هرجور دلشان میخواهد صحبتهای دیگری خارج از این چهارچوب هم داشته باشند، ولی دربارهی این دو موضوع، به توافق رسیدند. حتا من، شخصاً، خیلی دلم میخواست از محافظهکاران هم در این تجمع حاضر میبودند. چون فکر میکنم، این مشترک است… آیا تلاشی کردید، برای اینکه با آنها هم هماهنگ کنید؟ سه روز پیش، آنها خودشان ائتلافی تشکیل داده بودند. ولی مسلماً ما با آنها هم تماس خواهیم گرفت. چون زنان که با هم قهر نیستند. درد مشترک زنان، درد مشترک زنان است. حال ممکن است آنها به این بیانیه بپیوندند، ممکن هم هست نپیوندند. ممکن است با این توافق داشته باشند. ممکن هم هست، به دلایل سیاسی، جناحی یا هر دلیل دیگری این توافق را نداشته باشند. مخصوصاً اگر بخواهند از کاندیدای خاصی حمایت کنند، ممکن است این را مغایر خواستههای آن کاندیدا بدانند. اینها را الان نمیدانیم. این بیانیه را شنبه انتشار دادهایم و این تازه آغاز فعالیت است. بعداً، قرار است کمیتههای دیگری تشکیل شوند و کار کنند. آیا مواردی را که در بیانیه آوردهاید، در حد اختیارات رییس جمهوری است؟ اگر رییس جمهوری این نگرش را داشته باشد که کنوانسیون رفع تبعیض باید تایید و تصویب شود، با حضورش در مجمع تشخیص مصلحت نظام و با نگاه مثبت، میتواند دیگران را هم یاری کند. در دورهی اصلاحات و در مجلس ششم، برای برخی از این موارد تلاش شد، ولی ممکن نشد… اگر مجلس ششم زودتر، در اوایل شروع کارش، این کنوانسیون را تصویب کرده بود، مسلماً آرای مردمی را همراه خود داشت. متاسفانه، در پایان به این فکر افتاد و آن هم زمانی بود که مردم اصولاً، از اصلاحطلبها سلب امید کرده بودند. در نتیجه، حمایت مردمی هم نسبت به این مصوبه انجام نشد. چون دیر بود. خانم لاهیجی، در بین سازمانها و نهادهای امضا کنندهی بیانیه، نام «کمپین یک میلیون امضا در قم»، دیده میشود و اسم کمپین به طور کلی در اینجا نیست. آیا این به این معنا است که «کمپین یک میلیون امضا» در کلیت خود، مدافع این بیانیه نیست؟ نه، اعضای کمپین تهران هم همه بودند. ممکن است اسم آنها از قلم افتاده باشد. ولی همهی اعضای آن حاضر بودند. احتمالاً بعداً اسم آنها هم خواهد بود.
به اصلاح برخی موارد قانون اشاره کردید که یکی از آنها اصل نوزده قانون اساسی در ارتباط با تبعیض علیه زنان است. ممکن است توضیحات بیشتری در مورد اصلاح اصول نوزده، بیست، بیست و یک و یکصد و پانزده قانون اساسی بدهید؟ در این اصول، نوعی نگرش تبعیضآمیز نسبت به زنان هست. مثل مسألهی قصاص و… متأسفانه، الان قانون اساسی جلوی روی من نیست که بتوانم ماده به ماده توضیح بدهم. در اصل نوزدهم آمده است که «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها، سبب امتیاز نخواهد بود». در این اصل، مشخص است که جنسیت باید ذکر میشده و نشده است. اصل بیستم میگوید: «همهی افراد ملت، اعم از زن و مرد، یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همهی حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام، برخوردارند». ایراد شما به کدام قسمت از این اصل است؟ خُب، مشکل همینجا پیش میآید. بحث بر سر آن پسوند دینی (رعایت موازین اسلام) است. مثلاً، در سیستم قضایی ایران شهادت زنان نصف مردان به حساب میآید، دیهی آنها متفاوت است، ارث متفاوت است. در حالی که اگر این پسوند نبود، میشد فکر کرد که آحاد ملت مساوی هستند. بحثهای دیگری هم در هست، مثلاً در قانون اساسی گفته شده: «آموزش برای آحاد ملت ایران، از ابتدایی تا پایان دورهی متوسطه، باید رایگان و در دسترس باشد.» ولی میبینیم، چه تعداد دختران از تحصیل محروم هستند و یکصد و پنجاه هزار از دویست هزار کلاسی که به گفتهی آموزش و پرورش کم داریم، متعلق به دختران است. از خانم گوارایی، تنها سوالی که توانستم داشته باشم، این بود که چه میزان به اصلاح مواردی که متذکر شدهاند، امید دارند؟ بدون تردید، طرح مطالبات مشترک زنان که بتواند از طیفهای مختلف مورد حمایت قرار بگیرد و حتا بتواند جناحهایی از طیف زنان محافظهکار را یا طیفی که جامعهی سنتی ایران را دربر گرفته، در گسترهی خود قرار بدهد، میتواند روی دیدگاههای مطرح شده از سوی کاندیداهای حداقل اصلاحطلب، در رابطه با زنان، تأثیر بگذارد و به آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم در عملکردشان کمک کند. در همین رابطه: • ائتلاف زنان برای طرح مطالبات خود در انتخابات |