«‌ائتلاف اصول‌گرایان، نتیجه‌ رقابت بین اصلاح‌طلبان‌»

مریم محمدی

هنوز و با نزدیک‏ شدن هرچه‏ بیشتر زمان انتخابات، به نظر می‏رسد که اصلاح‌‏طلبان تنها بازیگران صحنه‌‏ی انتخابات هستند. دو کاندیدای قطعی دارند، احتمال سومین کاندیدا را مطرح می‌‏کنند و ستادهای انتخاباتی بحث‌‏انگیز تشکیل می‌‏دهند.

به این ترتیب، برای دریافت اخبار پیرامون ستاد آقای مهدی کروبی و کلاً برنامه‏‌های انتخاباتی ایشان، با آقای اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی «حزب اعتماد ملی»، گفت‏ و گو می‏‌کنم.

نخست از ایشان در‌باره‌‏‏ی آخرین تحرکات و فعالیت‏‌های انتخاباتی آقای مهدی کروبی سوال می‏‌کنم:

آقای مهدی کروبی از روز جمعه هشتم اسفند، سومین سفر خود به استان خوزستان را انجام خواهد داد. چهاردهم و پانزدهم هم در همدان خواهد بود و به همین ترتیب، به استان‏‌های دیگر، مثل استان آذربایجان غربی سفر خواهد کرد.

هم‌‏زمان با این، آقای غلامحسین کرباسچی، طی حکمی از سوی جناب آقای کروبی، به عنوان مشاور عالی و رییس ستاد انتخابات آقای مهدی کروبی در انتخابات دوره‏‌ی دهم ریاست جمهوری، منصوب شد. بنابراین، آقای غلامسحین کرباسچی، شهردار اسبق تهران و از فعالان سیاسی…

اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی

و دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی…

و دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، از چند روز آینده مسئولیت تشکیل ستاد انتخابات آقای مهدی کروبی را، رسماً آغاز خواهند کرد.

در برگزیدن آقای کرباسچی، سوالات زیادی پیش آمده؛ ایشان دبیرکل حزبی است که آن حزب حمایت خود را از آقای خاتمی اعلام کرده است. آیا این مسأله به تشنج میان اصلاح‏‌طلبان، بیشتر، دامن نمی‏‌زند؟

اولاً، من حق ندارم وارد مباحث یک حزب بشوم، مربوط به خودشان است. ولی آن‏چه مسلم است، این است که کارگزاران مصوبه‌‏ای در خصوص حمایت از یک نامزد، به صورت انفرادی، نداشتند و قبل از این که آقای کرباسچی هم بخواهد مسئولیت ستاد انتخاباتی آقای کروبی را بپذیرد، آقای عطریانفر، مسئولیت‌‏هایی را در ستاد انتخاباتی آقای خاتمی پذیرفته بود.

به هرحال، افراد خیلی زیادی از احزاب مختلف از آقای کروبی حمایت کرده‌‏اند. آقای کرباسچی هم که از ماه‏‌ها قبل در سخنرانی‌‏ها و بیان مواضع خود اعلام کرده بود که در این انتخابات، از نامزدی مهدی کروبی حمایت خواهد کرد.

از آن‌‏جا که از مجموعه‏‌ی اخبار و اطلاعات برمی‌‏‏آید که حزب اعتماد ملی امیدوار است آقای خاتمی به نفع آقای کروبی کنار برود، آیا اساساً فکر می‌‏کنید وعده‏‌هایی که آقای خاتمی به مردم می‏‌دهد با وعده‏‌های آقای کروبی، از یک جنس هستند؟ یعنی هر دو مطالبات اجتماعی واحدی را نمایندگی می‏‌کنند؟

شاخص و میزان وعده‌‏هایی که آقای خاتمی در انتخابات به مردم داده است، پیرامون شعارهایی مثل آزادی‏‌های اجتماعی، آزادی اندیشه، آزادی مطبوعات و بیشتر حول و حوش توسعه‏‌ی سیاسی در کشور و متکی بر این شعارها بوده است. این‌که به چه میزانی به این شعارهای دست پیدا کرده‌‏اند، نیاز دارد یک بار دیگر کارنامه‏‌ی دوره‏ی هشت ساله‏‌ی ایشان ورق زده شود که قطعاً همین اتفاق خواهد افتاد.

از طرف دیگر، آقای کروبی در دولت حضور نداشته، اما دو دوره در مجلس به عنوان رییس مجلس حضور داشته است. دوره‌‏ی اول که اصلاً به عنوان پایه‏‌گذار اصلاحات و جدا شدن از جامعه‌‏ی روحانیت و کلید خوردن جریان چپ، با تدبیر و مدیریت آقای کروبی آغاز و از درون آن جریان اصلاح‌‏طلب متولد شد.

از طرف دیگر، الان هم شاخص‌‏‏های برنامه‌‏های آقای کروبی حول و حوش مسایل اقتصادی دور می‌‏زند و این اختلاف بارز است. اما در مسایل سیاست خارجی و دیگر مسایل، به عنوان اندیشه‌ی اصلاح‏‌طلبی، هم‌‏فکر و به یک حد و یک اندازه به آن مبانی معتقد هستند.

اما، آقای کروبی مشهور به عمل‌‏گرایی است، یعنی در سابقه‌‏ی آقای کروبی، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، همواره این‌طور بوده که اگر حرکتی کرده‏، تا آخر آن حرکت را ادامه داده است. می‌‏بینیم که ایشان مواضعی‌، شجاعانه، جسورانه، مدبرانه می‌‏گیرد، هم قدرت چانه‌‏زنی را به‏کار می‏‌گیرد و هم مقاومت در برابر فشارها را تحمل می‌‏کند.

منتقدین آقای خاتمی و آقای کروبی، انتقاداتی به ایشان دارند، از جمله انتقاداتی که نسبت به آقای کروبی مطرح است، پذیرش حکم حکومتی در مجلس ششم است.

اولاً، اصل اساس حکم حکومتی در چهارچوب قانون ما است و خارج از قانون عمل نشده است. قانون اساسی این اجازه را به رأس نظام که رهبری است، داده است. می‏‌بینیم در هر کشوری بر اساس تفاوت نظام‏‌های سیاسی، مثلاً در یک نظام کاملاً جمهوری، رییس جمهور هم حکم حکومتی صادر می‏‌کند.

تفاوتی ندارد، یعنی اختیارات او به اندازه‌ای است که در هر موضوعی دخالت می‏‌کند و به حل و فصل مسایل می‌‏پردازد. بنابراین، آقای کروبی از چهارچوب قانون اساسی هرگز عدول نکرده و بر این اصرار دارد.

آقای خاتمی هم دوره‌‏ی قبل، وقتی آقای معین با حکم حکومتی تائید شد، گفتند که نه، این حکم حکومتی نیست. اما به هر حال، نامزد سازمان مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی با دخالت رهبری مورد تائید قرار گرفت. یا در مورد عزل وزرای آقای خاتمی که مجلس هفتم فشارها را زیاد کرده بود، توسط حکم حکومتی تائید شد.

در مورد آقای خاتمی که این انتقاد هست، اما برگردیم به سوال قبلی، در این مورد که اگر آقای خاتمی و کروبی دو بدنه‏‌ی اجتماعی متفاوت دارند، یکی معطوف به دمکراسی، دیگری معطوف به توسعه‌‏ی اقتصادی؛ چگونه انتظار دارید آقای خاتمی به نفع آقای کروبی کنار برود؟

به لحاظ اصلاح‌‏طلبی متفاوت نیستند. بارزترین ویژ‏گی برنامه‌‏های آن‌‏ها را شمردم که هر کدام به این دو صفت مشهور هستند. اما این‌که هر دو از جایگاه اصلاح‌‏‏طلبی و از دو تربیون اصلاح‏‌طلب سخن خواهند گفت، کاملاً مشخص است. اما این هم باز به این معنا نیست که هیچ تفاوتی ندارند.

اگر نمونه‏ی ملموسی را در مورد تفاوت رفتار آقای خاتمی با آقای کروبی در دوره‌‏ی آینده، بخواهید ذکر کنید، به چه زمینه‏‌ی معینی اشاره خواهید کرد؟

یک نمونه‌‏ی قطعاً ملموس این است که اگر آقای کروبی در انتخابات پیروز شود، در انتخابات نهمین دوره‏‌ی مجلس شورای اسلامی، از جایگاه ریاست جمهوری، با توجه به سوابق و پیشینه‌‏ای که دارد، قطعاً پرنفوذتر خواهد توانست در مقابل رد صلاحیت‏های غیرقانونی ایستادگی کند و بسیاری از موانعی را که بر سر راه ورود اصلاح‏‌طلبان به مجلس شورای اسلامی وجود دارد، بردارد.

اگر بخواهیم این مورد را با هر شخصیت دیگری در درون اصلاح‏‏‌طلبان اندازه‌‏گیری و قیاس کنیم، حتماً با نرخ و میزان نفوذ و فعالیت آقای کروبی، قابل مقایسه نیست.

در مورد حضور زنان در دولت چگونه است؟ آقای کروبی چه وعده‌‏هایی می‏توانند بدهند؟

هم‌‏‏اکنون، سرکار خانم جملیه‏ کدیور که در بین بانوان اندیشمند کشورمان، فردی فرهیخته است، به عنوان معاونت بانوان ستاد انتخاباتی آقای کروبی مشغول فعالیت است.

حتماً برنامه‌‏های آقای کروبی در خصوص بانوان کشور که بیش از نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می‏‌دهند، توسط ایشان در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت.

آرایش سیاسی جبهه‌‏ی اصول‌‏گرایان را در فضای فعلی و در نهایت، چگونه می‌‏بینید؟

با توجه به این‌که دولت نهم از طیف اصول‌‏گرایان است، طبق قانون، آقای احمدی‌‏نژاد می‏‌تواند یک دوره‏‌ی دیگر نامزد شود. آرایش و شکل نیروها تا امروز نشان دهنده‏ی این است که اصول‌‏گرایان به طور طبیعی، یک‏پارچه از ایشان حمایت می‌‏کنند.

به ویژه، زمانی که برخی از حساسیت‏‏‌ها روی برخی از نامزدهای ما باشد که بدانند رقابت سنگین خواهد بود، حتماً ائتلافشان فشرده‌‏تر خواهد شد. ولی در صورتی که ببینند در جبهه‏‌ی اصلاحات آن حساسیت‌‏ها وجود ندارد، آن وقت ممکن است افراد دیگری از این‌‏ها نامزد شوند و تعداد زیادی از آن‏‌ها وارد عرصه‏‌ی انتخابات شوند.

این یکی از فرض‏‌های ما بود، اما با توجه به این‌که از جبهه‏‌ی اصلاحات سه نامزد آمده‏‌اند، احتمالاً آن‏‌ها روی یک نامزد، آقای احمدی‌‏نژاد، ائتلاف خواهند کرد.

منظورتان از سه نامزد چه کسانی است؟

آقای مهندس موسوی هم که ستاد‏هایشان را راه انداخته‏اند و دارند وارد انتخابات می‌‏شوند.

به سود جبهه‌‏ی اصلاحات است که اصول‏‌گرایان با چه چهره‌‏ای وارد انتخابات بشوند؟

طبیعی است که اگر بخواهیم به لحاظ غیرآرمانی بحث کنیم، علاقه‌‏مند هستیم که اصول‌‏گرایان با چند نامزد وارد عرصه‏‌ی انتخابات بشوند. اما با توجه به این‌‌که آقای احمدی‏نژاد، رییس جمهور دولت اصول‌‏گرایان است، حتماً آن‏‌ها روی یک نامزد ائتلاف خواهند کرد.