رادیو زمانه > خارج از سیاست > آمریکا > باراک اوباما، شخصیت برتر سال ۲۰۰۸ | ||
باراک اوباما، شخصیت برتر سال ۲۰۰۸نیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.com
باراک اوباما از سوی مجله تایم آمریکا به عنوان شخصیت برتر سال ۲۰۰۸ معرفی شد. این مجله بر اساس سنتی دیرینه، در آخر هر سال خبرسازترین فرد را برمیگزیند. البته در سالهای اخیر با توجه به امکان رأیگیری اینترنتی، نظر خوانندگان نیز تأثیرگذار بوده است. در طول یک سال گذشته، باراک اوباما سناتور سابق ایالت ایلینوی، از یک نامزد ساده دور مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری به چهره برتر ایالات متحده در سطح جهان تبدیل شده است. شاید به همین دلیل، کار مجله تایم امسال برای گزینش فرد برتر سال سادهتر از همیشه بوده است.
اما باراک حسین اوباما این مسیر را به سادگی طی نکرد. در شب چهارم نوامبر، باراک اوباما پس از پیروزی بزرگش خطاب به دهها هزار نفر در شیکاگو و میلیونها نفر در سراسر آمریکا درباره رؤیای آمریکایی سخن گفت. وقتی یک سناتور جوان با نامی نامأنوس و پوستی تیره در کشوری با سابقه تبعیض نژادی به بالاترین درجه برسد، نشانه تغییری است که اوباما از روز اول وعدهاش را داده بود. شعار «ما میتوانیم» اوباما نه تنها در آمریکا که در بسیاری از نقاط جهان امیدبخش بسیاری از گروههای ضعیف در برابر قدرت شده است. یک سال پیش، بیش از نیمی از مردم آمریکا او را نمیشناختند و تحلیلگران پیشاپیش هیلاری کلینتون را به عنوان رییسجمهوری آینده کشور معرفی میکردند. چهار سال پیش وقتی در کنگره سراسری دموکراتها، یک سناتور ایالتی ایلینوی سخنران اصلی شد و حرفهایش امید روزهای خوش را به دموکراتها داد، کسی باورش نمیشد که این چهره ناشناخته، بر خلاف تمامی قواعد و انتظارها دموکراتها را در برابر جمهوریخواهان به پیروزی برساند. باراک حسین اوباما تمامی امتیازهای منفی از نظر بخش غالب آمریکاییها برای نامزدی ریاست جمهوری را داشت. نه تجربهای در سطح ملی داشت و نه رقیبی برای کارکشتههای حزب محسوب میشد. نام میانیاش برای خیلیها یادآور صدام حسین بود. تندروهای مذهبی او را مسلمان خطاب میکردند و هنوز که هنوز است، بسیاری از اوانجلیستهای آمریکا او را یک مسلمان میدانند که دینش را پنهان کرده است.
در هفتههای نهایی مانده به انتخابات چهارم نوامبر، وقتی یک زن مسن جلوی جان مککین عنوان کرد که به اوباما اعتماد ندارد چون او عرب است، میشد نگرانی گروه بزرگی از آمریکاییها را از به قدرت رسیدن این فرد ناشناخته دید. اما آنهایی هم که باور کرده بودند اوباما مسلمان نیست، سعی کردند رابطه مذهبی او با کشیشاش در شیکاگو را بزرگ کنند. این کشیش، جرمایا رایت، کشیش تندرویی بود که بارها علیه نژادپرستی سفیدپوستان سخنان آتشینی بر زبان رانده بود. بعد از پیروزی قاطع اوباما، گروهی سعی کردند مدارک پزشکی بیمارستانی در هاوایی را که اوباما در آنجا به دنیا آمده بود، زیر سؤال ببرند و این نظریه را به کرسی بنشانند که اوباما در خاک آمریکا متولد نشده است تا بلکه او را از رسیدن به کاخ سفید بازدارند. مطابق قوانین ایالات متحده، رییسجمهور آمریکا علاوه بر شهروندی این کشور، باید متولد آمریکا باشد. این مسأله البته با اعتراض آرنولد شوارتزنگر، فرماندار ایالت کالیفورنیا و قهرمان اسبق زیبایی اندام جهان روبهرو شده است که خواستار تغییر قانون به نفع شهروندانی است که خارج از خاک آمریکا متولد شدهاند. شاید مهمترین عامل پیروزی اوباما، موفقیتش در کار گروهیاش بود. او توانست گروهی از جوانان و کارشناسان میانسال اما صاحب فکر را کنار هم جمع کند و با استفاده بهینه از فنآوری اینترنتی و موبایلی، نزدیک به ۷۵۰ میلیون دلار برای پیشبرد کار ستاد و تبلیغات تلویزیونیاش جمعآوری کند. میلیونها آمریکایی با ثبت ایمیل و شماره تلفن همراه خود در وبسایت باراک اوباما، میتوانستند روزانه از آخرین برنامههای ستاد او باخبر شوند. استفاده انتخاباتی از اینترنت اختراع اوباما نبود، اما روش رجوع او به مردم با دیگران فرق میکرد. جمعآوری کمکهای کوچک مردمی و تماس مستقیم کاندیدا با هزاران نفر از طریق تلفن و اینترنت و حتی رفتن به در خانههای مردم، به بخش عمدهای از آمریکاییها نشان داد که این بازیگر جدید عرصه سیاست آمریکا با دیگران اندکت متفاوت است. یکی از مسائلی مهم برای آمریکاییهای درگیر با بحران اقتصادی اخیر، رابطه نامزدها با مشکلات مردم بود. وقتی معلوم شد جان مککین حتی نمیداند چند خانه دارد و تعداد ماشینهایش آن قدر زیاد است که بعضیهایشان خاک میخوردند، در حالی که اوباما تازه از درآمد کتابهای پرفروشش خانه خریده و فقط صاحب یک خودرو است، حرفهای اوباما برای بسیاری از آمریکاییهای کمدرآمد، باورپذیرتر نمود. اما موقیتهای اوباما فقط ناشی از کارهای خود و یا ستادش نبود. خطاهای رقبایش آن قدر به او کمک کرد که شاید سخنان مثبتش نمیتوانست جامعه آمریکا را به سمت او بکشاند.
در روزی که بازار بورس والستریت سقوط کرد، جان مککین اعلام کرد که اقتصاد آمریکا بسیار پایدار است. درست چند ساعت بعدش اوباما سخنان مککین را زیر سؤال برد. از آن لحظه به بعد بود که مککین در نظرسنجیها از اوباما عقب افتاد. انتخاب سارا پیلین برای معاون اولی یکی از بزرگترین خطاهای جان مککین به حساب میآید. با آنکه پیلین بخش عمدهای از محافظهکاران را با حضور خود هیجانزده کرد، اما حرفهای کممایه و بعضاً تکراریاش که فقط آنها را از حفظ کرده بود، این سؤال را در اذهان عمومی ایجاد کرد که آیا چنین کسی با این فقدان خلاقیت قادر است در صورت وقوع اتفاقی برای رییسجمهور، سکان هدایت کشور را در دست بگیرد؟ این سؤال به این دلیل جدی شد که جان مککین در گذشته مبتلا به نوعی سرطان خطرناک پوست بوده و مسنترین نامزد ریاست جمهوری آمریکا به حساب میآمد. سارا پیلین در گفت و گوهای تلوزیونیاش نشان داد که اصلاً در حد یک سیاستمدار درجه اول نیست و توان پاسخگویی صریح به سؤالات ساده را ندارد. اگر جان مککین یک مدیر موفق اقتصادی مثل میت رامنی را که درک بهتری از شرایط داشت، معاون خود کرده بود، اوباما به این راحتی نمیتوانست از او امتیاز بگیرد. حضور میت رامنی در بلیت جان مککین، میتوانست بعضی از ایالتهای مهم کارگری را برای جمهوریخواهان تضمین کند؛ ایالتهایی مثل میشیگان و اوهایو که اهمیت زیادی برای هر دو حزب داشتند. حتی مککین میتوانست پنسیلوینیا را از دست دموکراتها خارج کند؛ چون بخش قابل ملاحظهای از دموکراتهای این ایالت نظر مثبتی به اوباما نداشتند و بیشتر طرفدار هیلاری کلینتون بودند. اما بعد از پیروزی بزرگ اوباما در انتخابات ریاست جمهوری، کار خلاقانه تیم او در تشکیل کابینه نه تنها دوستان، که رقبای او را نیز شگفتزده کرد. کنار هم چیدن رقبا و کسانی از جمهوریخواهان در کابینه، جرأت زیادی میطلبید. شاید پر سر و صداترین انتخاب، هیلاری کلینتون بود. هیلاری مهمترین رقیب اوباما در مرحله مقدماتی انتخابات، بارها و بارها اوباما را مورد شدیدترین حملات قرار داده بود که حتی جان مککین نیز از این حملات به نفع خودش استفاده کرد. اما اوباما که فلسفه آبراهام لینکن را در کنار هم قرار دادن رقبا برای اداره کشور میپسندید، هیلاری را به عنوان مهمترین دیپلمات کشور برگزید. انتخاب رابرت گیتس، وزیر دفاع فعلی نیز کم سر و صدا نبود؛ اما اوباما ترجیح میدهد روند حل مشکلات در عراق و افغانستان با تدبیر کسی چون گیتس که سابقهای طولانی در نهادهای امنیتی دارد، به پیش برود. اوباما از یک ماه دیگر ساکن خانه بزرگ خیابان پنسیلوینیا میشود؛ کاخ سفیدی که با زحمت بردههای سیاهپوست ساخته شده است. باید دید این تغییر بزرگ نتایج بزرگتری را هم به دنبال خواهد داشت؟ |
نظرهای خوانندگان
khub neveshti...
-- بدون نام ، Dec 23, 2008 در ساعت 03:45 PMkhub neveshti... Obama yek farde Idealist va ham zaman realist hast keh ba etteka be meyarhare jame'eye armaniye moteshakel az yek tabagheye mianeye morafah, ba etteka beh tamame potentialhaye mowjud dar keshvari mesle America, talash kardeh ta tasmimgiriha dar markaze ghodrate az hozeye lobbygarha faseleh gerefteh va matuf beh manafeye axariate ghalebe jame'eh shavad... man omidvaram keh in ettefagh rokh dahad har chand keh ta beh inja balaye 75% az mardome America kabineye ou ra tahsin kardad va ou ham sedaghate khod a ta inja neshan dadeh... fardi keh beh kherade jam eteghade amali darad va motaref hast keh tarjih midahad afade serfan hamandish dar atrafash nemikhahad keh tanha tasmimate ou ra tayid konand balkeh tarjih midahad degarandishane nokhbeyi ham bashand keh az soye digar, tasmimatash ra beh chalesh begirand...dorost bar axe extebdade hakem ba keshvare ma
-- بدون نام ، Dec 23, 2008 در ساعت 03:45 PM