رادیو زمانه > خارج از سیاست > اقتصاد > «تحریم، مانع فرصت طلایی فروش گاز ایران به اروپا» | ||
«تحریم، مانع فرصت طلایی فروش گاز ایران به اروپا»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر روزهای گذشته تهران میزبان برگزاری کنفرانسی تحت عنوان صادرات گاز ایران بود. نکته قابل توجه در این کنفرانس حضور شرکتهای معتبر اروپایی نظیر توتال فرانسه، OMV اتریش و برخی دیگر از شرکتهای نفت و گاز اروپایی و منطقهای بود. با توجه به خبرهای دایمی در مورد تشدید و ادامه تحریمهای اقتصادی علیه ایران و منعی که این شرکتها برای حضور در پروژههای ایرانی دارند، سؤالهای متعددی بهوجود میآید که در مورد آنها با دکتر بهمن آرمان، عضو هبأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در تهران و دکتر مهرداد عمادی، استاد دانشگاه و مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا در زمینه انرژی در لندن گفت و گو کردم. ابتدا نظر آقای آرمان را در این مورد میپرسم:
میدانید که از قبل از انقلاب قرار بود که ذخایر گاز طبیعی خودمان در آستارا را تحویل شوروی سابق بدهیم و آنها در اروپا تحویل اروپاییها بدهند. اما در حال حاضر بعد از جریانهایی که در گرجستان اتفاق افتاد و دو سال پیش هم که روسیه صدور گاز به اروپا را مقداری محدود کرد، اروپاییها به دنبال این هستند که منبع مطمئنتری را برای این کار پیدا کنند و در حال حاضر تنها کشوری که میتواند این کار را انجام بدهد، ایران است. به خاطر اینکه گاز قطر عمدتاً تبدیل به گاز مایع میشود، قراردادهای طولانیمدت با آمریکاییها دارند و فقط ایران میماند و طبق اخباری که در رسانههای ایرانی به چاپ رسیده، کمبود گاز در امارات متحده عربی که از ایران گاز وارد میکند، باعث شده است که پروژههای تولید آلومینیوم خودشان را کم کنند.
الان کویت و عمان تقاضای خرید گاز از ایران را دادهاند و پیشبینیهای محافل بینالمللی هم نشاندهندهی این است که عربستان سعودی از سال ۲۰۱۵ میلادی با کمبود گاز روبهرو میشود. بنابراین تنها گزینهای که برای اروپاییان باقی میماند، خرید گاز از ایران است. آیا از این کنفرانس برمیآید که شرکتهای اروپایی میخواهند از سد تحریمهای بینالمللی در مورد ایران بگذرند؟ این تنها یک کنفرانس بوده و پتانسیلهای ایران را در این کنفرانس به مرحله گفت و گو گذاشتهاند و هنوز صحبتی از قرارداد و یا کارهای اجرایی نیست، چون این نیازمند سرمایهگذاری سنگینی است و گاز باید از عسلویه بیایید، از شمال خوزستان و غرب کشور رد شود و در نهایت به مرز بازرگان برسد و از آن طرف هم اروپاییان باید در تمام طول ترکیه، خط لوله ۵۶ اینچ بکشند تا این گاز قابل انتقال به شبکه کشورهای اروپایی باشد. یعنی تحریمهای اقتصادی هنوز در اینکه این شرکتها بتوانند با ایران قرار داد ببندند، نقش دارند؟ بله، تا زمانیکه تحریمها برداشته نشود، این شرکتهای اروپایی تنها شنونده خواهند بود. این تحریمها روی سایر صنایع ایران تاثیر گذاشته است، مثل پتروشیمیها و فازهای مختلف پارس جنوبی که خارجیها از ایران رفتهاند و مسایل دیگری که وجود دارد. بنابراین طبیعی است که در چنین شرایطی ایران به خاطر اینکه تحریمها را دور بزند، شرایط خیلی جذابی را ارایه کند. این مغایر منافع ملی ایران نیست؟ خب، طبیعتاً به ضرر منافع ملی ایران است. ما در اصل داریم منافع ملی خودمان را فدای مسایل دیگری میکنیم، ولی با این وجود من فکر میکنم که این مذاکرات تنها در حد حرف است و فکر نمیکنم صحبت جدی درمورد اینگونه قراردادها به این زودیها و تا زمانیکه تحریمها وجود دارند، انجام بگیرد. آیا به این ترتیب این همایش فقط یک تبلیغات در وهله اول سیاسی نیست؟ به هر حال دولت ایران تلاش دارد که به طریقی این مساله تحریمها را دور بزند و از طریق اینگونه کنفرانسها تلاش دارد که نشان بدهد این تحریمها بیاثر بودهاند و یا اثر چندانی نداشتهاند، ولی در عمل ما مشاهده میکنیم که این تحریمها تاثیر داشتهاند و ما در حوزه گازی پارس جنوبی از قطریها خیلی عقب هستیم و آنها عملاً دارند سهم ما را برداشت میکنند. به خاطر تحریمهایی که وجود دارد، واحدهای جدید پتروشیمی هم احداث نشده است. بنابراین مجموعه اینها باعث میشود که ما حرکاتی را از سوی دولت مشاهده بکنیم. ضمن اینکه ما در گذشته هم شاهد کنفرانس یا نمایشگاه نفت، گاز و پتروشیمی در ایران بودهایم، ولی قراردادی که بخواهد به مرحله اجرا در بیاید را شاهد نبودیم.
مهرداد عمادی، مهمترین انگیزه تشکیل این کنفرانس را در سیاستهای دولت ایران میبیند: عامل اساسی برگزاری این کنفرانس از طرف دولت ایران این بود که در ۱۸ سال اخیر علیرغم یارانهها و دعوتهایی که دولت ایران از شرکتها و دولتهای خارجی مشابه ترکیه، روسیه و حتی چین برای سرمایهگذاریهای درازمدت و توسعه حوزههای گاز در خلیج فارس و مناطق دیگر کرد، علیرغم بهای بسیار مناسبی که دولت ارایه کرده بود، برای سرمایهگذاری های مشترک در باز خرید گاز تولیدی؛ هیچ موفقیت قابل لمسی را بهدست نیاورده است. حتی وقتی به مرحله امضای قرارداد نهایی با ترکیه رسیدند، ترکیه از امضای قرارداد در آخرین گام خودداری کرد و خود را از این مشارکت بیرون کشید. حالا چه اتفاقی افتاده که این کنفرانس با مشارکت شرکتهای اروپایی مثل توتال که قبلاً از ایران خارج شده بودند، برگزار میشود؟ عمدتاً به خاطر این است که وزارت نفت ایران در چند ماه اخیر با تماسهایی که با این شرکتها داشته، اعلام کرده که حاضر است شرایط بسیار بسیار مناسبتری برای سرمایهگذاریهای مشترک به اینها ارایه کند و یکسری محدودیتهایی را که قبلاً وجود داشت و در حقیقت منافع ملی ایران را پوشش میداد، یا لغو کرده یا کم کرده تا از این طریق بتواند سرمایهگذارهای خارجی را جذب کند. ولی این تخفیفهای ویژه که مسلماً با زیان و ضرر توام است، میتواند در درازمدت یا میانمدت به سود منافع ملی ایران باشد؟ هم در میانمدت و هم دراز مدت به زیاد ایران خواهد بود. چون گاز و نفت کالای سرمایهای در ایران هستند و قابل جبران و تولید مجدد نیستند و هر چیزی که ما الان به زیر قیمت جهانی بفرستیم، ضررش همیشگی و قابل جبران نخواهد بود. ولی با توجه به اینکه در حال حاضر دولت ایران نتوانسته به هیچ طریقی به اهداف توسعهای که در صنعت گاز داشته دست پیدا کند، اینها چارهای جز این ندیدهاند که گاز را به زیر قیمت بازار بفروشند تا بتوانند بلکه مشارکت خارجی را از این طریق تشویق کنند. آیا اطلاعاتی هم از ارقام پیشنهادی ایران وجود دارد؟ در سه ماه و نیم گذشته دو سه ارزیابی خصوصی که از طرف شرکتهای انرژی ارایه شده که به نظر میرسد که یک چیزی در حدود بین ۷ تا ۱۸ درصد تخفیف در قراردادهای مشارکت مشترک در بخش گاز ارایه شده که اگر این ارقام درست باشند، بهطور متوسط چیزی در حدود ۱۵ درصد زیرقیمت روز خواهد بود که بسیار رقم قابل توجهی است و میتواند به رقم چند صد میلیون دلار برسد. اما آیا این شرکتهای اروپایی که الان در تهران حضور دارند، به لحاظ قوانین اتحادیه اروپا میتوانند از سد این تحریم عبور کنند؟ بعید میدانم. چون ما هم در مورد «ریسپول» و هم در مورد «توتال» و هم در مورد «رویال داچ شل» دیدیم که در ۲۰ ماه اخیر آنها خود را از قراردادهای انرژی با دولت ایران بیرون کشیدهاند، اینها عمدتاً به خاطر فشارهایی بود که دولتهای ملی عضو اتحادیه اروپا به این شرکتها وارد آوردند. من بسیار بعید میدانم در صورت ادامه تحریمهایی که آمریکا علیه ایران اعمال کرده، شرکتهای اروپایی بتوانند در مقابل فشارهایی که دولتهای ملی در اتحادیه اروپا به اینها میآورند، مقاومت کنند. چون از نظر تجاری عواقبی برای این کشورها دارد که قابل توجه خواهد بود. من بعید میدانم که دولتهای آلمان، اسپانیا، ایتالیا یا فرانسه، به صدمهای که امضای چنین قراردادهایی به دولتهای آنها به بار میآورد، بیاعتنایی نشان بدهند. آیا این اقدام شرکتهای اروپایی نمیتواند یک برداشتی از افق تغییر روابط ایران و آمریکا باشد؟ یکجور امیدواری برای از میان برداشتن تحریمها؟ بله، این نکته بسیار جالبی است و در گذشته هم گهگاه علایمی بوده که دولتها رفتارشان را نسبت به هم منطقیتر کردهاند. اما عواملی در هر دو کشور وجود داشته، به خصوص در دو سه سال اخیر در تهران، که همیشه سعی کردهاند بهبود روابط را ضعیف بکنند. این درست است که اگر شرکتهایی در تهران حضور پیدا کردهاند. اما ممکن است قسمتی از حضور اینها به تهران، برای ارزیابی این باشد که مواضع ایران در مقابل آمریکا چه مقدار تغییر کرده است و تا چه اندازه ایران، حاضر به مذاکره برای حل مشکلات گذشتهی خودش با آمریکا است. ولیکن تا زمانیکه آن مشکلات حل نشوند، تحریمهای آمریکا برداشته نشوند؛ من بسیار دور از انتظار میبینم که هیچ شرکت اروپایی حاضر شود تا در یک قرارداد درازمدت با دولت ایران وارد پروژههای گاز طولانیمدت بشود. |