رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۸ مهر ۱۳۸۷
روز قدس در گفت و گو با احمد سلامتیان و احمد زیدآبادی:

زیدآبادی: ایران به دنبال صلح در فلسطین نیست

سیدسراج‌الدین میردامادی

آخرین جمعه ماه رمضان به روز قدس نام‌گذاری شده است. هر ساله در این روز، جمهوری اسلامی ایران نیروهایش را برای راه‌پیمایی بسیج می‌کند.

درباره‌ی پیشینه نام‌گذاری این روز و هم‌چنین بررسی نگاه ایران به مساله فلسطین با احمد سلامتیان، تحلیل‌گر مسایل سیاسی در پاریس و احمد زیدآبادی، دبیرکل سازمان ادوار تحکیم وحدت و کارشناس مسائل خاورمیانه گفت و گو کردم.

Download it Here!

آقای ‌سلامتیان، این نام‌گذاری در چه شرایطی انجام شد و پیشنهاد‌دهنده چه کسی بود و منظور جمهوری اسلامی از بزرگداشت روز قدس در ابتدا چه بود؟

‌در ماه‌های ابتدایی انقلاب یک نوع وهمی در میان مبارزین فلسطینی و هم‌چنین در بین بسیاری از مبارزینی که در داخل ایران بعد از انقلاب قدرت را به‌دست گرفته بودند، وجود داشت.

آن‌ها تصور می‌کردند همان‌طوری که آقای یاسر عرفات در سفری به مشهد گفت‌: «عمق جبهه‌ای علیه اسراییل امروز از رودخانه اردن تا رودخانه آمودریا و خراسان بزرگ است». این توهم وجود داشت که می‌شود یک نوع وحدتی بین بخشی از ناسیونالیسم عرب و ناسیونالیسم فلسطینی که در آن زمان مشغول جنگ با دولت اسرائیل بود، با انقلاب اسلامی ایران به‌وجود آورد و جبهه جدیدی را برای مقابله نظامی با اسرائیل ایجاد کرد.

این احتیاج به یک بسیج عمومی و پشتیبانی عمومی داشت که آیت‌الله منتظری به همین مناسبت در نماز جمعه‌ پیشنهاد ‌داد که روز جمعه آخر هر ماه رمضان، روز ابراز همبستگی با مردم فلسطین و روز قدس قلمداد بشود.


احمد سلامتیان، تحلیلگر مسایل سیاسی مقیم پاریس

البته در همان زمان کشورهای عربی هم کمیته‌ای تحت نظر پادشاه مراکش تحت عنوان کمیته قدس در چارچوب کنفرانس اسلامی داشتند که هدفش ایجاد همبستگی میان دولت‌های اسلامی بر سر مساله بیت‌المقدس بود‌.

اما متأسفانه در طول زمان همان‌طوری که مساله فلسطین و همبستگی با مردم فلسطین، عملاً به‌صورت دستاویزی برای کشورهای عربی در آمده بود که مسایل دیگر را تحت لوای دفاع از فلسطین عملاً حل و فصل بکنند؛ برای جمهوری اسلامی هم چنین وضعیتی پیش آمد.

اولین مرحله‌اش عبارت از این بود که با ایجاد جنگ ایران و عراق عملاً بخش عمده‌ای از آن ناسیونالیسم عرب وارد جنگی با ایران و انقلاب ایران شد که در طول هشت سالش کشتار بسیار زیادی از مردم ایران و عراق را موجب شد.

این خودش همبستگی دو کشور را شکست، اما مساله‌ای که برای خود حاکمین توجیه جنگ یا ادامه جنگ ایجاد شد، در مقابله با فلسطین وحدتی را که خواستارش بودند، مخدوش کرد.

به همین علت صدام حسین مدعی بود به هدف آزادسازی بیت‌المقدس، به ایران حمله کرده است و ایران را به عنوان متحد اسراییل قلمداد می‌کرد و معلوم نبود چگونه می‌تواند مرزهای اسراییل را دور بزند بیاید به خراسان و برگردد به بیت‌المقدس.

به همان ترتیب در ایران هم بسیاری از علمیات‌های نظامی عملیات طریق‌القدس نام گرفت و مدعی بودند که اگر علیه صدام تا آخرین لحظه می‌خواهند بجنگند، هدف‌شان عبارت‌ست از این‌که از طریق بغداد راهی بیت‌المقدس بشوند، مسوولین زیادی بودند که احادیثی را هم نقل می کردند که اصلاً پیش بینی شده است که راه فتح قدس که مقدمه ظهور امام غائب است، از طریق یک سیدی که در قم قیام خواهد کرد اتفاق خواهد افتاد.

نتیجه این کار این شد که عملاً در پایان جنگ ایران و عراق به علت ضعیف شدن دو قدرت عمده منطقه در آن بعدی که آقای عرفات ادعای عمق استراتژیک از خراسان تا رودخانه اردن را کرده بود، در داخل این عمق چنان مسایل و مشکلاتی پیش آمد که عملاً تضعیف نظامی دو قدرت ایران و عراق به علت هشت سال جنگ، باعث مشخص شدن دولت اسراییل به عنوان یک قدرت نظامی منطقه‌ای و حتی به عنوان یک دستیار نظامی منطقه‌ای آمریکا در منطقه شد.

جایگاه قدس و فلسطین در جغرافیای دیپلماتیک جمهوری اسلامی چیست؟ با توجه به این‌که کشورهای عربی که باید بیشتر در این راه هزینه بدهند، کمتر هزینه می‌دهند و جمهوری اسلامی ایران است که روز قدس می‌گذارد و راهپیمایی به‌راه می‌اندازد و ورزشکارانش از حضور در برابر ورزشکاران اسراییلی سر باز می‌زنند.

واقعیت امر این است که برای کشورهای عربی و دولت‌های عربی از سال۱۹۴۷و اولین جنگ اعراب و اسرائیل، می شود گفت برای قریب به اتفاق آن‌ها، مساله فلسطین بیش از آن‌که جنبه دفاع از مردم و سرزمین فلسطین داشته باشد، دستاویزی برای پیش برد سیاست‌های دیگر خودشان و به‌خصوص برای مستقر کردن حکومت‌های خودکامه خودشان در داخل این کشورها بوده است.

این یکی از دلایل اصلی بوده ‌که حرکت فلسطین نتوانست در مدت زیادی استقلالی از کشورهای عربی پیدا بکند‌، جمهوری اسلامی که به این مساله دیر وارد شد، متأسفانه در روند تاریخی خودش همین مسیر را دنبال کرده است.

مساله فلسطین در طول تاریخ جمهوری اسلامی، متناسب با واقع‌بینی توانایی‌های نظامی‌، سیاسی و اقتصادی که دولت ایران برای مقابله کردن با اسرائیل دارد و برای تقویت اتحادش حتی با جبهه کشورهای عرب دارد، نبوده و بیشتر در گرو سیاست‌های روزی بوده است که کشورها داشته‌‌اند.

به همین علت هم تا به امروز جمهوری اسلامی بیش از آن‌که با درک واقعیت تناسب قوای نظامی در منطقه و رسیدن به نتیجه‌ای برای این‌که بتواند نیروهای کافی بسیج بکند تا جلوی تجاوزات دولت اسرائیل به مردم فلسطین را بگیرد، بیندیشد؛ بیشتر درگیر مسایل دیگر بوده است.

در دوره آقای خاتمی گفته شد که ما از خود آقای عرفات نمی‌توانیم فلسطینی‌تر باشیم و ما حد‌اقل موضعی را که سازمان‌های فلسطینی در مورد سرنوشت فلسطین بپذیرند، خواهیم پذیرفت‌.

در مورد کشورهای عرب هم همیشه همین‌طور بوده است که در رابطه با مساله فلسطین دست‌شان برای دادن شعارهای تمامیت‌خواه و حد‌اکثر‌طلب بازتر بوده است‌. آن‌ها هرچه از مرزهای اسرائیل و عرب‌ دورتر بودند، این شعار ها را بیشتر سر می‌دادند.

به همین علت لیبی به عنوان کشور قهرمان شعارپردازی علیه اسراییل بود اما کشورهایی که مرز مستقیم داشتند و به‌طور مستقیم‌ درگیر تناسب قوای نظامی بودند، مثل مصر و یا اردن نه این‌که وابسته به اسراییل باشند، واقعیات تناسب قوای نظامی و دیپلماتیک جهانی به آن‌ها تحمیل کرده است که دنبال راه‌حل‌های دیگری باشند.

امروز هم جمهوری اسلامی مرز مشترکی با اسراییل ندارد، به همین علت دستش برای دادن شعارهای کلی و بزرگ بازتر است.

▪ ▪ ▪

در ادامه به سراغ دکتر احمد زید آبادی، دبیرکل سازمان ادوار تحکیم وحدت و کارشناس مسائل خاورمیانه در تهران رفتم و از ایشان پرسیدم چرا روز قدس از سوی کشورهای عربی و اسلامی به رسمیت شناخته نشده است؟

‌‌‌در واقع کشورهای عربی ‌هم نگاه‌شان به مساله فلسطین با ایران متفاوت است و هم این‌که نمی‌خواهند ایران دخالت خودش را در مساله فلسطین بین از یک حد معینی افزایش بدهد.

از آن‌جا که ایران این را مطرح کرده، اگر کشورهای عربی می‌خواستند دنبال این قضیه بیایند و تأیید کنند و آن را به رسمیت بشناسند، یک نوع دنباله‌روی از ابتکار ایران و پذیرش پیشرو بودن ایران در این مساله بود که قاعدتا کشورهای عربی علاقه‌مند به مساله نیستند.

در عین حال ایران در روز قدس شعارهایی را مطرح می‌کند که این شعارها به یک معنا هم نفی موجودیت اسراییل است و هم نفی گروه‌های ملی فلسطین، به‌خصوص سازمان آزادیبخش فلسطین و گروه‌های دخیل در آن است که این هم قاعدتاً مورد علاقه کشورهای عربی نیست، بنابر این آن‌ها عموماً این روز را نادیده می گیرند.


احمد زیدآبادی، عضو هیأت مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران

‌‌چرا در فرایند صلح در خاورمیانه، جمهوری اسلامی‌ غالباً طرفدار راه‌حل‌های غیر مسالمت‌آمیز است و از گروه‌هایی که طرح صلح دارند، عملاً حمایت نمی‌کند و از گروه‌هایی که راه‌های نظامی و مسلحانه را در پیش گرفته‌اند، پشتیبانی مالی می‌کند؟

‌‌ایران اساساً نمی‌تواند قائل به مساله‌ای به نام صلح باشد، به دلیل آن‌که موجودیتی به نام اسرائیل را به رسمیت ‌نمی‌شناسد. صلح، خواه ناخواه دو طرف دارد، حال هر ماهیتی که داشته باشد. بنابر‌این چون ایران اساساً موجودیت یک طرف قضیه را به رسمیت نمی‌شناسد، بنابر‌این ایران با هر تعریفی که از صلح مطرح بشود، مخالف است.

در عین حال به نظر می رسد که این قضیه، یعنی ادامه شورش و تشنج و درگیری و خونریزی در فلسطین‌، به نحوی مورد استفاده داخلی جمهوری اسلامی هم هست. بنابر‌این علاقه‌مند به تمام شدن ماجرا نیست.

همان‌طور که می‌دانید به هر حال اسراییل به عنوان بخش از جهان غرب و یا بخشی از تمدن غربی در خاورمیانه حضور دارد، این قدرت معمولاً در برخورد با فلسطینی‌ها با خشونت برخورد می‌کند.

نشان دادن این قضیه از نظر جمهوری اسلامی به معنای این است که همه شعارهایی که غرب در مورد صلح‌، دموکراسی و حقوق بشر می‌دهد، همه پوچ است.

بنابر‌این ایران از طریق استمرار این خشونت و منازعات می‌خواهد نشان بدهد همه دستاوردهای مدرنیته از قبیل حقوق بشر پوچ و بی‌معنا‌ست و وقتی به افکار عمومی القاء بشود که همه این‌ها پوچ است، چنین توقعی هم از جمهوری اسلامی نمی‌شود داشت که آن موارد را بخواهد رعایت کند.

‌بنابر این از این طریق غیر‌مستقیم یک نوع بهره‌برداری داخلی هم در جمهوری اسلامی از این موضع می‌شود.

گفته می‌شود در عرصه بین‌الملل سیاست جمهوری اسلامی در خصوص حمایت از گروه‌های فلسطینی به نوعی معامله و چانه‌زنی و گروکشی است‌. آیا به نظر نمی‌رسد که جمهوری اسلامی، قدس را برای خود قدس نمی‌خواهد، بلکه برای چانه‌زنی در سایر پرونده ها و مشکلاتی که با جامعه بین‌الملل دارد از آن بهره می‌برد؟

در ابتدا چنین نبوده‌، ولی کم کم این وضعیت پیدا شده است‌. مشکل ایران با نظام جهانی، درواقع حمایت از همین گروه‌ها‌ست و در عین حال اگر ایران بخواهد از این گروه‌ها برای رفع آن چالش خودش استفاده بکند، یک وضعیت تناقض‌آمیز را به‌وجود می‌‌آورد.

واقعیت این است که ایران به لحاظ ایدئولوژیک در یک دوره‌ای دنبال محو اسراییل بوده است؛ از گروه‌هایی حمایت کرده‌اند و این مساله فلسطین به عنوان موضوعی که در داخل هم محل مجادله بوده و حکومت می‌توانسته از آن بهره ببرد و به‌صورت یک تابویی در آمده که کاربرد سیاسی خاصی در بین اختلافات بین گروه‌های اصلاح‌طلب و محافظه‌کار دارد بازی می‌کند.

‌همه این‌ها‌ وضعیتی را ساخته است که ایران به آن گروه‌ها نزدیک است، اما در عین حال هم از زمانی‌که پرونده هسته‌ای ایران جدی شده، ایران سیگنال‌هایی را به جهان غرب فرستاده است که اگر آن‌ها در موضوع هسته‌ای ایران انعطاف نشان بدهند، ایران هم حاضر است در مهار این گروه‌ها کمک کند.

تا الان کشورهای غربی حاضر به چنین معامله‌ای نشده‌اند، اما تقریباً در بسیاری از صحبت‌هایی که مقامات جمهوری اسلامی مطرح کرده‌اند و حتی در آن پکیجی که ایران در مقابل پکیج ۱+۵ کشورهای اروپایی و آمریکا ارائه کرد، در آن به صراحت آمده بود که ایران حاضر است بر سر این گروه‌ها معامله کند. اما طرف مقابل این را قبول نکرده است. بنابر‌این در شرایط خیلی بحرانی ایران سعی می‌کند از این گروه‌ها و ارتباطی که با آن‌ها دارد، به عنوان ابزاری برای چانه‌زنی با غرب ‌استفاده بکند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

ایران هدفش در دشمنی با اسراییل رهبری دنیای اسلام است.چون هیچ بهانه ای بهتر از ان نیست.چون اختلاف شیعه و سنی بسیارزیاده وفقط ایجاد یک دشمن مشترک میتواند این رهبری را ایجاد کند.
ایجاد صلح بهانه رهبری ایران را میگیرد.و صلح اعراب و اسراییل خطری برای توهم رهبری جهان اسلام است.برای همین باید اسراییل یک لولو بماند.برای تبلیغات اینها.ضعفهایش را گنده و محسناتش را محو میکنند.

-- بدون نام ، Sep 27, 2008 در ساعت 03:16 PM

در ارتباط با نظر دوست قبلی : اگر انگونه که ایشان گفتند ، صحیح باشد، چنین سیاستی کاملاً شکست خورده و بیفایده است و ج اسلامی را به آن مقصود نمی رساند.چرا که در کنار دعوای اسراییل و اعراب، دعوایِ شیعه وسنی در خاورمیانه به محوری فعال و پر رنگ تبدیل شده است سری به امارهای کشتار شیعه یا سنی کشی در برخی کشورهای منطقه بزنید.این امر با حضور نیروهای سلفی و شیعیان تند رو شدت بیشتری به خود گرفته است . دردایره تنگ ایدئولوژیهای مذهبی و قومی حتی همکیشان هم محکوم به مرگ هستند. و در این فضا دعوای عرب یا مسلمان با اسراییل محور فعال جدیدی پیدا میکند که به لحاظ استراتژیک اهمیت خاص خود را دارد .بی شک ایران شیعی ِ اتمی با بازوهای نظامی خود در خاورمیانه،تنها اسراییل را تهدید نمیکند، بلکه این خطر متوجه رژیمهای عرب سنی منطقه هم هست. با تشکر

-- benjamin ، Sep 29, 2008 در ساعت 03:16 PM

خواهش می کنم به طریقی این لینک http://a-mordad.blogfa.com/post-7.aspx را منعکس کنید تا مشخص بشود اهداف واقعی و اعتقادات حقیقی مبتنی بر دشمنی با اسرائیل در ایران چیست . متاسفانه در حالی که مشکلات عدیده فرهنگی میراث و تاریخ و تمدن ما را تهدید می کنه این شیوه اعتراض ابلهانه و آب به آسیاب به اصطلاح دشمن! ریختن است.

-- امیر ، Sep 29, 2008 در ساعت 03:16 PM