رادیو زمانه > خارج از سیاست > قفقاز و آسیای میانه > «استفاده ابزاری روسیه از ایران» | ||
«استفاده ابزاری روسیه از ایران»مریم محمدی
مبارزات نیروهای جداییطلب اوستیای جنوبی و آبخاز، دو استان شمالی گرجستان با دولت مرکزی گرجستان از اوایل ۱۹۹۰ میلادی آغاز شد. در سال ۲۰۰۶ استان اوستیای جنوبی اعلام استقلال کرد که از جانب هیچیک از کشورهای دیگر، حتی دولت روسیه به رسمیت شناخته نشد. اما از آن زمان تا کنون همواره این نبردها با حمایت مستقیم دولت روسیه از جداییخواهان و از سوی دیگر، حمایت آشکار آمریکا از دولت مرکزی گرجستان ادامه داشته است. از اوایل ماه جاری مسیحی، این مبارزات در اشکال نظامی شدت تازهای یافت و به استان آبخاز نیز منتقل، و به حضور نظامی روسیه در خاک گرجستان و در نزدیکی پایتخت این کشور منجر شد. پس از تلاشهای فراوان بینالمللی دیروز اعلام شد که نیروهای نظامی روسی امروز خاک گرجستان را ترک خواهند کرد؛ بدون اینکه ناظران سیاسی قطعیتی برای این خبر قائل باشند. در این میان سکوت دولت ایران در قبال این مناقشه، توجه برخی ناظران سیاسی را به خود جلب کرده است. برخی این سکوت را به خوشبینی دولت مرکزی ایران از تاثیر مثبت این مناقشه بر بحران اتمی ایران ارزیابی میکنند و پیدایش این امید، که با بالا گرفتن این مناقشه میان روسیه و غرب، منجر به حمایت بیشتر روسها از ایران در مسالهی اتمی خواهد شد. آیا معنی واقعی رفتار مقامات ایرانی همین است؟ در این صورت چنین خوشبینی میتواند واقعی باشد؟ موضوع اصلی گفت و گوی من با آقایان هوشنگ حسنیاری، استاد کالج نظامی سلطنتی کانادا و آقای آرین منتظری، کارشناس بخش سیاست بینالمللی روزنامه اعتماد در تهران همین بحث است. آقای حسنیاری دربارهی سکوت رسمی مقامات ایرانی به موضعگیریهای غیررسمی اشاره میکند:
نگاهی به سایتهای مختلف اینترنتی مطبوعات ایران نشان میدهد که تا حد بسیار زیادی این سایتها از موضع روسیه در مقابل گرجستان حمایت میکنند. آقای منتظری هم در یک مقایسه به همین نتیجه میرسد: ایران در مورد کوزوو هم هیچوقت موضع خود را اعلام نکرد. هیچوقت در مقابل این سوال که موضع ایران در قبال کوزوو چیست، پاسخ صریحی ندادند و همیشه گفتند ما داریم بررسی میکنیم و به موقع موضع خودمان را اعلام میکنیم. اما میشود گفت که این اعلام نکردن موضع، به نوعی حمایت از موضع روسیه در مقابل گرجستان محسوب میشود و از آن طرف هم مسلماً ایران نخواهد خواست که در این مورد در مقابل سیاستهای روسیه قرار بگیرد. برای اینکه با روسیه دارای منافع مشترک است و روسیه هم همینطور. در این مورد که آیا این تأثیر بر کاهش تنش میان ایران و غرب و افزایش حمایت روسیه از ایران واقعی است یا خیر، آقای حسنیاری میگوید: مشکل گرجستان و روسیه، به نظر من، تاثیر جدی و مستقیمی روی این موضوع میتواند داشته باشد. به خصوص در پروندهی هستهای ایران. اخیراً ظاهراً روسها اعلام کردند که حاضر هستند قطعنامههای آتی را علیه ایران وتو بکنند. بنابراین در شرایط مشکل امروز، که ظاهراً یک اتحاد بزرگی از کشورهای غربی و همچنین برخی از کشورهای کمونیستی به آمریکا نزدیکتر میشوند، روسیه به هر کمکی از کشورهای پیرامون قطعاً نیازمند خواهد بود. بنابراین در این شرایط به نظر من یک نوع همخوانی منافع بین روسیه و ایران در حال شکلگیری است و در صورتی که بحران گرجستان تعمیق بیشتری پیدا بکند، قطعاً روسیه ـ که نمیتواند به عنوان یک قدرت صاحب ادعا در سطح جهان منزوی بشود ـ به کشورهای دیگری نظیر ایران، چین و به خصوص کشورهای عضو پیمان شانگهای، نزدیکتر خواهد شد. در این راستا، ایران میتواند به عنوان کشور جایگزین، به خصوص که روابط مشکلی با آمریکا و کشورهای غربی دارد، برای روسیه قرار بگیرد. اما آیا به واقع چنین رفتار سیاسی متضمن مصالح یا منافع ملی ایران است؟ آقای حسنیاری توضیح میدهد: اینکه منافع ملی ایران مدنظر است یا منافع گروهی؛ حاصل کلام این است که قطعاً روسیه از اهرم ایران استفاده خواهد کرد، همانطوری که در گذشته کرده است. ما دیدیم که روسیه، بارها بر سر مسالهی هستهای ایران، امتیازهایی هم از ایران و هم از کشورهای غربی گرفت؛ به خصوص از آمریکا و در شرایط جدید هم ـ که وضعیت روسیه دارد به نظر من حادتر میشود در مقابل کشورهای اروپای غربی و آمریکا ـ قطعاً پنجرهای به نام ایران، میتواند از جانب روسیه مورد بهرهبرداری بیشتری قرار بگیرد. آقای منتظری نیز کمابیش همین نظر را دارند: یک بحث دیگری که در اینجا مطرح هست، این است که به هرحال روسیه یک منافع مشترک دارد و یک منافع ملی. تجربه نشان داده که آنجایی که منافع ملی روسیه مورد خطر قرار میگیرد، روسیه به شدت واکنش نشان میدهد. اما وقتی بحث منافع مشترک بهوجود میآید، روسیه حاضر به گفت و گوی دیپلماتیک مصالحه و معامله است. ایران میتواند در آن حوزه منافع مشترک روسیه قرار بگیرد و میبینیم که دربارهی ایران، روسیه حاضر است که با آمریکا گفت و گو بکند و راه بیاید. ضمن اینکه روسیه هم با آمریکا و اروپا دارای منافع مشترک است و هم با ایران. این هم باید در نظر گرفته بشود. یعنی روسیه هر دو طرف را دارد حفظ میکند. اما بحث گرجستان منافع ملی روسیه است. اگر از نقطهای که آقای منتظری میگویند حرکت بکنیم، منافع مشترک امروز روسیه با ایران؛ اگر در مقابل منافع ملی آنها با گرجستان قرار بگیرد، خوشبینیهایی که ممکن است وجود داشته باشد، درواقع آیا این ایران نیست که بازنده خواهد شد و مورد معامله قرار خواهد گرفت علیرغم؟ آقای حسنیاری همین نظر را دارد: یک حرف کلیشهای را در علوم سیاسی همیشه شنیدیم و آن این است که کشورها، صاحب منافع هستند و نه دوستی. به این معنا که زمانی که منافع آنها ایجاب میکند، هر کشوری و کشورهای نزدیک به خود را هم حاضر هستند فدا بکنند. در مورد روسیه چنین امری را به روشنی میبینیم. قطعنامههایی که در مورد ایران در گذشته، به وسیلهی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای و یا شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفته؛ این قطعنامهها با رای مثبت روسیه بودهاند. در آینده هم قطعاً چنین خواهد شد. اگر مشکلات فعلی در روابط بین روسیه و غرب برسر گرجستان، مشکلات گذرایی باشند، قطعاً روسیه که حالا تهدید کرده قطعنامههای علیه ایران را وتو خواهد کرد، در آینده دوباره نه تنها درمورد قطعنامههای در مورد مسائل هستهای نظر مثبت خواهد داد، بلکه حتی در روابط دوجانبه و در سطح منطقهی دریای مازندران هم چنین وضعیتی را خواهیم دید. این مساله در مورد تقسیم حقوقی (یا رژیم حقوقی) دریای مازندران، کاملاً روشن است که روسیه همواره سعی کرده منافع خود را بر منافع ایران ترجیح بدهد و ایران یکی از کشورهای متضرر این نزدیکی روسیه با کشورهای حاشیهی دریای مازندران بوده و خواهد بود. آقای منتظری هم در توضیح همین مطلب میگوید: نکاتی که بهواسطهی ایرانیها میتوانند از رفتار روسیه درس بگیرند، این است که اولاً روسیه ـ خصوصاً از زمانی که آقای پوتین قدرت را در دست گرفتندـ به شدت ظرفیتهای دیپلماتیکشان را در جهان افزایش داده است. ما الان میبینیم که روسها دیپلماتهای بسیار کارکشتهای دارند؛ آقای ویتالی شورکین، نمایندهی روسیه در سازمان ملل، یک دیپلمات بسیار کار کشته است. روسها در مسایل دیپلماتیک بسیار زیرکانه عمل میکنند. ایران باید درک بکند که روسیه حاضر نخواهد شد منافع مشترکش را با دیگر کشورها که بسیار هم زیاد است؛ (منافع مشترک روسیه با آمریکا و اروپا بسیار زیاد است) به خاطر ایران کنار بگذارد. روسیه میداند که ایران نخواهد توانست به منافع ملیاش آسیبی برساند. اما روسها خوب میدانند که اگر در حمایت از ایران خیلی اصرار بکنند، روابطشان با آمریکا و اتحادیه اروپا تیره خواهد شد و بنابراین روسیه، هرگز چنین ریسکی نخواهد کرد و حاضر نخواهد شد که برای کشوری مثل ایران، روابطش را با اروپا و آمریکا به خطر بیندازد. خبر مرتبط: • آغاز عقبنشینی نیروهای روسیه از گرجستان |