حزبالله لبنان و بنگاه شادی
نادر فکوهی
تبادل زندانیان حزبالله لبنان با جسد دو سال مانده و پوسیده سربازان اسرائیل که در برابر توجه استثنایی رسانهای و شبکههای خبری انجام شد، به پرسشی به غایت دردناک دامن میزند.
آیا این تبادل را نمیتوانستند قبل از ویرانی لبنان انجام دهند؟ آیا نمیشد که به جای از بین رفتن زیربنای اقتصادی لبنان و مرگ بیش از ١٠٠٠ شهروند لبنانی و اسرائیلی، این ٥ زندانی با آن دو سرباز مبادله شوند؟
این پرسش از آن رو واجد اهمیت است که دقیقا بر گرانیگاه نسبت «سیاست و اخلاق» اشاره میکند. پاسخ آن به لحاظ سیاسی چیزی نیست جز آنکه: خیر! نمیشد. باید حزبالله از جنوب لبنان عقب مینشست و بیش از ٨٠ درصد توان تخریبی خود را از دست میداد تا هرگز دیگر توان حمله به اسرائیل را نداشته باشد و در آنسوی مرز لیتانی - آنهم به عنوان نیرویی سیاسی - نظارهگر مجادلات منطقه باشد که از قضا یک پای ثابتاش همواره ایرن است.
حزبالله لبنان اگرچه با پهن کردن فرش قرمز در برابر ٥ زندانی خود - که «عمید السجنای»شان متهم به قتل ٣ شهروند شده - و نیز اعلام مکرر اینکه آزادی آنها را باید «جشن پیروزی» دانست، همان فرآیند تکراری و همیشگی «بازنمایی شکست به نام پیروزی» را اجرا کرد، اما در پاسخ به سه سوال بیشک ناتوان خواهد بود.
پرسش اول همانا معطوف به گزارهای اخلاقی در سیاست است. آیا نیازی به اینهمه ویرانی بود تا متهم به قتلی از تل آویو به بیروت بیاید؟
پرسش دوم اما از نقطه عزیمت سیاست بیان میشود. چگونه حزبالله لبنان خود را پیروز این جنگ پوچ میداند؟ آنهم زمانی که تمام توان لجستیکی و نظامیاش را با پرتاب راکتهای غیر دقیق در زمان جنگ لو داد و از بین برد.
پرسش سوم اما معطوف به آینده است. اکنون با آزادی این زندانیان و تحویل گرفتن کامیونهای اجساد لبنانی، سازش قریبالوقوع سوریه با اسرائیل - دستکم بر سر بلندیهای جولان - که متعاقب آن حزبالله نمیتواند مدعی تملک لبنان بر مزارع شبعا باشد، چرا که آن مزارع را اول سوریه اشغال کرد و بعد اسرائیل ان را از چنگ دمشق در آورد - و نیز تفاهم اولمرت و عباس بر سر تبادل اسرای فلسطینی، حزبالله چه بهانهای برای دشمنی با اسرائیل دارد؟ اسرایش را که با بوق و کرنا پس گرفته، مزارع شبعا را که باید در انتظار تفاهم دمشق-تلآویو باشد، و اسرای فلسطینی هم خود متولی دارند.
حزبالله هیچ بهانهای برای جنگ احتمالی با اسرائیل ندارد. مضاف بر آنکه در این میان خود را به عنوان نیرویی که باعث ویرانی لبنان شد بدنام کرده و در خط و نشان کشیدن برای دولت سینیوره هم سرانجام بازنده شده و عماد مغنیه را هم از دست داده و دم بر نیاورده است.
حزبالله تنها کاری که این روزها میتواند انجام دهد همانی است که حسن نصرالله دو روز قبل در بالای تریبون و در منطقه مرزی ناقوره و در کنار سمیر قنطار خطاب به حاضران در میدان گفت: «امشب برای شما چند سرود هم پخش میکنیم که شاد شوید.»
و این شاید تنها کاری است که از دست حزبالله لبنان بر میآید.
|
نظرهای خوانندگان
سید جان!دست مریزاد! ظاهرا خورده به جای حساس برادر!
-- سامان ، Jul 19, 2008 در ساعت 02:30 PMمـــــــــــو تـــــــــوا بغیــــــــــــظــــــــــــکم(بمیرید در خشمتان...)
آقای فکوهی منبع خبرِ اتهام عمید السجنای چی ست؟ از کجا میدانید که 80% توان تخریبی مقاومت از بین رفته است؟ آیا دادـوـدهش جسدها و زندانیان فقط یک سویه دارد و آن هم مقاومت است؟ آیا گمان میکنید که این مسئله تنها به ارادهی مقاومت ( و نه میانجیگری آلمان و ارادهی اسرائیل) بستگی داشته است؟ چرا مینویسید «بازنمایی شکست به نام پیروزی»؟ مگر تا کنون در تاریخ همسایههای اسرائیل نیرویی توانسته است ارتش اسرائیل را از حرکت بازدارد؟ از یاد نبرید که در گذشتهای نه چندان دور نیروی مزدور اسرائیل در منطقهای نامیده شده به کمربند امنیتی حاضر بودند و آب رودخانهی لیتانی به اسرائیل سرازیر میشد.
در تحلیل اندرکنش نیروی مقاومت با دولت گذشتهی لبنان باید به پارامترها و بازیگران گوناگون داخلی و خارجی تاثیرگذار در صحنهی سیاست لبنان اشاره میکردید و نه داوری نهایی در بازنده شدن مقاومت در برابر فواد سینیوره ( دولت سینیوره حتا از حکمهای خود بر ضد مقاومت عقب نشست)
در باب آیندهی نیروی مقاومت باید به همهی پارامترها در زمان و آرایش نیروهای سیاسی و نظامی توجه داشت.
به گمانام خواندن نوشتههای خانم اقدمی در بخش اندیشهی زمانه شما را در نوشتن مطلبهایی با بنیان استوار تحلیلی یاری خواهد کرد.
کاوه
-- کاوه ، Jul 19, 2008 در ساعت 02:30 PMواقعا برایم جالب بود که چطور شما از قدرت حزب الله بعد از جنگ را ارزیابی کردید. مثل اینکه بدون ذکر هیچ منبع و دلیلی بگوییم:" به عقیده کارشناسان ارتش اسرائیل بعد از این جنگ تا ده سال قدرت حمله به هیچ کشور خارجی را ندارد." مگر نمی گفتند برای بازگرداندن سربازانشان قصد مصالحه با حزب الله را ندارند؟
-- پیروز ، Jul 19, 2008 در ساعت 02:30 PMجسد دوسرباز اسرائيلي؟
-- آرش ، Jul 20, 2008 در ساعت 02:30 PMفكر ميكني كه اوناهم مثل دولت عليه خودمون به جون مردم اهميت نميدن؟ نعوذ بالله!!
حتما شنيدين كه ‹‹ فيل زنده اش صدتومنه و مرده اش هم صدتومنه!!››
من به آقای فکوهی حق میدهم هرنوع عقیده ای داشته باشند سپیدی را سیاه و سیاهی را سپید ببینند ولی تعجب من از زمانه است که چطور چنین متتی را بااین استدلالات غیر منطقی منتشر کرده است حد اقل می پرسیدید چرا این سئوال " آیا این تبادل را نمیتوانستند قبل از ویرانی لبنان انجام دهند؟" را از اسرائیل که شروع کننده جنگ بود نمی پرسید؟
-- غلامی ، Jul 20, 2008 در ساعت 02:30 PMببخشید، آقای فکوهی ماشاء الله مقاله تان که پر از فاکت و نکات دقیق است، این یکی را هم بنده اضافه کنم: حسن نصرالله اصلا در منطقه مرزی جنوب لبنان حضور نداشت. احتمالا منظورتان باید سخنرانی ایشان در جنوب بیروت (در محله ضاحیه) در کنار سمیر قنطر باشد. اگر موضوع برایتان جالب است، حداقل زحمت بکشید، اخبار را دقیق تر نگاه کنید. بی بی سی و الجزیره لحظه به لحظه خبر را از صبح در مرز تا پایان مراسم در ضاحیه پخش کردند. شما زحمت نکشیدید حتی یک دقیقه اش را نگاه کنید؟!؟
-- مینا ، Jul 20, 2008 در ساعت 02:30 PM