رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > معاون جبهه مشارکت: مجلسی یکصدا تشکیل نشده است | ||
معاون جبهه مشارکت: مجلسی یکصدا تشکیل نشده استمریم محمدی
روز جمعه انتخابات مرحلهی دوم مجلس شورای اسلامی انجام میشود. موضعگیریهای مخالف و موافق همچنان از دور اول به این دور رسیده، یا در دور دوم تغییر کرده است. برای تأمل بیشتر در این بحثها با خانم آذر منصوری، معاون سیاسی جبهه مشارکت و خانم مرضیه مرتاضی لنگرودی، عضو شورای فعالین ملی مذهبی گفت و گو کردم. از خانم منصوری میپرسم در میان نیروهای اصلاحطلب هم، کسانی هستند که با توجه به نتایج بهدست آمده در دور اول، در دور دوم حاضر به مشارکت نیستند. اما جبهه مشارکت بیانیهای داده و اعلام شرکت در دور دوم را کرده است. با توجه به نتایج دور اول، با چه تحلیلی در دور دوم شرکت میکنید؟
من فکر میکنم همان دلایلی که برای شرکت در دور اول وجود داشت، برای این دوره از انتخابات هم متصور است و اتفاقاً با توجه به فضایی که در شهرستانها وجود دارد، ما باید تلاش کنیم که این امید به آینده و نگاه به افزایش مشارکت مردم را در کشور تقویت و بیشتر بکنیم. اما دوستانی که مطرح میکنند با توجه به نتیجهای که در دور اول به دست آمده، شرکت ما در دور دوم بیمعنی خواهد بود، تحلیل واقعبینانهای از نتایج اول انتخابات نداشتند. تحلیل آنها چه بود که به نظر شما واقعبینانه نیست؟ ببینید، آنها آنچه مورد تصور و انتظارشان بود، این بود که این مجلس، مجلسی تکصدا خواهد شد و هیچ صدای منتقد و مخالفی از این مجلس بیرون نخواهد آمد. اما آنچه در دور اول به دست آمد، نتیجهی مورد تصور و انتظار آنها را رقم نزد. به هر حال اصولگرایان به دو طیف تقسیم شدند. طیف متحد و چه طیف ائتلاف فراگیر که اساساً بسیاری از آنها منتقد دولت هستند. به هر حال آن یکدستی که مورد نظرشان بود، فراهم نشد و پیشبینی میشود با توجه به فضای عمومی که توأم با نارضایتی در کشور نسبت به وضع موجود و رفتارهای دولت وجود دارد، بسیاری از اینها هم به منتقدین جدی دولت تبدیل خواهند شد. خانم منصوری، نیروی مقابل آن چیزی را که میخواسته، به دست نیاورده است. آیا شما آن چیزی را که در انتظارش بودید، در دور اول به دست آوردید؟ نه. ببینید، با توجه به حوزههای محدودی که ما برای رقابت در این دوره از انتخابات داشتیم، یعنی ۱۳۰ کرسی در اختیار اصلاحطلبان بود و با فرض داشتن ۱۳۰ کرسی برای رقابت، همه گروههایی که درگیر ائتلاف بودند، پذیرفتند که به عنوان گزینهی برتر در انتخابات شرکت بکنند. از آن ۱۳۰ کرسی، در دور اول ۳۵ کرسی به اصلاحطلبان اختصاص پیدا کرد و چیزی حدود ۲۵ کرسی هم کاندیداهایی هستند که به دور دوم راه پیدا کردهاند و این شانس را برای حضور بیشتر فراهم میکند. ضمن اینکه در این دوره از انتخابات بیشتر از ۶۰ نفر نیروهایی هستند که هیچ گرایش مشخصی ندارند. در مرحلهی دوم منظورتان هست؟ در مرحلهی اول. یعنی ۶۰ نفر از نامزدهایی که دورهی اول به مجلس راه پیدا کردند، نیروهای مستقل هستند؟ بله. البته نیروهایی هستند که ظاهراً هیچ گرایش سیاسی ندارند. ولی پیشبینی ما این است که یک بخش عمده از آنها گرایشهای اصلاحطلبانه دارند. به هر حال فضای موجود در کشور این تعداد را هم به سمتی میبرد تا به منتقدین دولت تبدیل بشوند. اتفاقاتی که در دورهی اول افتاده، این بوده که مجلسی که مورد انتظار آنها بوده، یعنی مجلسی یکصدا، تشکیل نشده است. در دور دوم امکان شرکت اصلاحطلبان چند کرسی است؟ در مرحلهی دوم ۲۵ کرسی برای اصلاحطلبان قابل رقابت باقی مانده است. این آمار حزب اعتماد ملی را هم شامل میشود؟ بله، در مجموع ۲۵ کرسی باقی مانده که امکان رقابت برای اصلاحطلبان وجود دارد. ضمن اینکه تعدادی از نیروهای مستقل هم که گرایش به اصلاحطلبی دارند، به دور دوم راه پیدا کردهاند و البته تعدادی از ائتلاف فراگیر اصولگرایان هستند. با توجه به اینکه سطح مشارکت در انتخابات دوره دوم همیشه کمتر بوده، شانس اصلاحطلبان را برای دور دوم شما چه طور میبینید؟ هر چه قدر مشارکت مردم بیشتر باشد، شانس اصلاحطلبان هم برای برنده شدن بیشتر میشود.
شورای فعالین ملی مذهبی برای دور اول انتخابات به تصمیم عدم شرکت رسید. از خانم مرضیه مرتاضی لنگرودی از اعضای این شورا میپرسم که این تصمیم چگونه به دست آمد؟ شورای فعالین نیروهای ملی مذهبی، ائتلافی از نیروهاست. بنابراین توافق اکثریت روی نه تحریم، بلکه عدم مشارکت فعال بود. دلیلشان هم این بود که این ائتلاف، به لحاظ استراتژیک توان شرکت در یک چنین برنامهای را ندارد. به اضافهی اینکه توان ارتباط مستقیم با مردم را برای گفتن دلایلش له، یا علیه یا شرکت یا عدم مشارکت ندارد. وقتی نیروهایی از خود اصلاحطلبان درون حاکمیت این قدر سرکوب شدند، حتا کسانی که الان نماینده هستند رد صلاحیت شدند، تکلیف یک نیرویی که نقش یک اپوزیسیون را دارد، روشن است. این تعریف هنوز هم ادامه دارد و برای مرحلهی دوم هم این ائتلاف نیروهای ملی مذهبی همان رفتار مرحلهی قبل را دنبال میکند و اساساً قصد دارد حوزهی فعالیتهای خودش را بیشتر در حوزهی فعالیتهای مدنی تعریف کند؛ برای اینکه بتواند راحتتر حرفش را با مردم بزند. خانم لنگرودی مشارکت مردم در انتخابات، بهخصوص انتخابات پارلمان به نوعی فعالیت در حوزهی مدنی تعریف نمیشود؟ چرا؛ من فکر میکنم که این مشکل هست که وقتی یک حاکمیتی در همهی حوزهها مداخله میکند، همهی حوزهها را به نوعی سیاسی میکند. یعنی با مداخلهی خودش همه را میبرد توی حوزهی سیاسی و فعالان مدنی را در سهکنج یا بنبستی قرار میدهد که ممکن است حتا بعضی اوقات دچار موضعگیریهای متعارض با آن نقش واقعی خودشان بشوند. از نظر من انتخابات یک پیشزمینههای مدنی و اجتماعی دارد. ولی در موقع تصمیمگیری یا تحولات و تغییرات و فرستادن نماینده به پارلمان، ب راساس آن منطقی که هر کسی دارد، در واقع یک خواستهایی میخواهد که آن خواستها بعضیهایش اصل و اساساش بر تغییر بعضی مناسبات یا قوانین یا فعالیتها و رفتارها، یا اصلاح بعضی از رفتارهای حاکمیت است. شما تغییراتی را که در مجلس پیش میآید، در این تغییر یا اصلاحی که مورد نظرتان هست، مؤثر نمیدانید؟ راستش بحث هزینه و فایده در فعالیتهای سیاسی، خیلی بحث مهمی است. فکر میکنم که ائتلاف نیروهای ملی مذهبی فایدهی چندانی در این ندیدند و بحث هزینههایش را بالاتر دیدند و شاید که این نیرو دیگر تحمل و توان پرداخت هزینه را به این شدت ندارد. مردم هم در برابر این هزینهپردازی ساکتاند؛ هر چند که عمیقاً و قلباً احترام قائلاند، ولی خود مردم هم توان حمایت و طرفداری از این هزینهها را دیگر در خیلی از جاها ندارند. اما این که یک نیرو که به هر حال معتقد است که ضعیف است، حداکثر توانش را بگذارد برای یک بهرهمندی حداقلی، فکر نمیکنم خیلی رفتار عقلانی باشد. پس شرکت در انتخابات به نظر شما حداکثر فعالیت است برای یک حداقل فایده؟ نه؛ شرکت در انتخابات نه. شرکت در انتخاباتی که با نظارت استصوابی است. همان طور که خودتان هم فرمودید، حداقل گروههای سیاسی را در بر میگیرد و صراحتاً هم روشن و آشکار است که آن گروههایی هم میتوانند بیایند که در واقع به این معنا اپوزیسیون تلقی نشوند. خانم لنگرودی من فکر میکنم که شرکت در انتخابات باز حداقل هزینه است. اگر حداقل فایده هست، از این سو هم حداقل هزینه است. پای صندوقهای رأی رفتن و رأی دادن، کار بزرگی به نظر میآید که نیست. من شخصاً خودم اینطور فکر میکنم. ولی شخص من یک رأی حداقلی در آن ائتلاف دارد. من در اقلیت بودم و فکر میکنم که حتا بخشهای وسیعی از جنبش زنان باز هم معتقد هستند که در واقع به دلیل این که جنبش زنان در ایران سعی دارد که جنبشی مدنی بماند، نسبت به انتخابات بیاعتنا نبوده و بخشهای وسیعی از فعالان زن در جریان انتخابات مرحلهی اول شرکت کردند. مرحلهی دوم را هم فکر نمیکنم که نادیده بگیرند. به دلیل اینکه من شخصاً فکر میکنم حتا در مجلس هفتم، اصولگرایانی که رفتند، همه یکدست نبودند. مضافاً بر اینکه وقتی یک کسی بیپرده و بیواسطه بهعنوان نمایندهی مردم با مسؤولیتهایش مواجه میشود، رفتارش خیلی متفاوت هست با کسی که از دور، بهطور آرمانی یا شعاری صحبت میکند. ما کسانی مانند عمادالدین افروغ و خوشچهره را در مجلس هفتم داشتیم؛ یا آقای توکلی که در زمینهی بودجه نقدهای بسیار کارشناسانه و درستی کردند. به همین دلیل است که من فکر میکنم اگر قرار است هر حاکمیتی، مشروعیت خودش را از انتخابات پارلمانتاریستی بگیرد، ما نباید بگوییم نه؛ و با این عدم مشارکت، در واقع همین حداقل سهم و نقش خودمان را هم بهعنوان مردم نادیده بگیریم. خانم لنگرودی آیا میتوانم نتیجه بگیرم که شما از موضع شورای ملی مذهبی رأی نمیدهید و از موضع فمینیستی رأی میدهید؟ جنبش زنان در ایران ضمن این که فمینیستها هم جزو آن هستند، الزاماً فمینیستی نیست. ولی به هر حال من اینجا دچار این تعارض و تناقض هستم. قلبم یک چیز میگوید؛ سرم یک چیز دیگر. حالا شما هر کدامش را میخواهید فمینیستی و هر کدام را میخواهید سیاسی تلقی کنید. |