«انتخابات ریاست جمهوری، دلیل تغییر وزیر کشور»

مریم محمدی

روز دوشنبه روزنامه کارگزاران وابسته به حزب کارگزاران سازندگی گزارش داد که یکشنبه، جمعی از نمایندگان مجلس نامه‌ای خطاب به آقای احمدی‌نژاد رییس جمهور تهیه کرده و در آن خواستار ابقای آقای پورمحمدی در مقام وزیر کشور شده‌اند.

در این مورد با آقای محمد عطریان‌فر از حزب کارگزاران سازندگی گفت‌وگو کردم. از ایشان سؤال می‌کنم: چرا نمایندگان مجلس مشخصاً خواهان ابقای آقای پورمحمدی وزیر کشور شده‌اند؟

محمد عطریان‌فر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی

نمایندگان مردم، تغییرات گسترده‌ای که آقای احمدی‌نژاد در دولت خودش عملیاتی کرده و تا کنون تقریباً نیمی از کابینه را تغییر داده است، این حجم از تغییرات را مضر به حال اداره‌ی کشور می‌دانند. زیرا به خصوص با توجه به انتخاب نیروهایی که ایشان دارد، که عمدتاً نیروهای تجربه‌داری نیستند و بیشتر در دولت کارآموزی می‌کنند، این‌ها تا می‌آیند در وزارتخانه‌ای کاری یاد بگیرند‎، دچار تغییر می‌شوند و عملاً کار مردم ساقط می‌شود.

عموماً نمایندگان مجلس به این شیوه‌ی تغییر و این سرعت در تغییر و این بی‌توجهی به ضرورت حفظ تجارب یک مدیر توسط آقای رییس‌جمهور، اعتراض جدی دارند.

پس آقای عطریان‌فر به نظر شما رییس جمهور چرا به این تغییراتی دست می‌زنند که به نظر می‌آید خلاف مصالح دولت است؟

باید اشاره بکنیم که برخی از وزرای کابینه‌ی احمدی‌نژاد نیروهای انتخاب‌شده‌ی ایشان نیستند و از ناحیه‌ی برخی نهادها و مسئولان دیگر به ایشان معرفی شده‌اند. از جمله همین دو وزیری که امروز بحث تغییر آن‌ها هست، وزیر اقتصاد و دارایی آقای دانش جعفری و آقای مصطفی پورمحمدی وزیر کشور.

عموماً آقای رییس جمهور نسبت به کسانی که معرفی آن‌ها از ناحیه‌ی دیگران صورت گرفته، واکنشی عمل کرده است. در گذشته هم وزیر نفت را به همین دلیل تغییر داد و بخشی از وزرای دیگر، حتی وزیر صنایع هم از این دست افراد بود. او واقعاً به سمت تغییر کسانی قدم برمی‌دارد که به اصطلاح نیروی ایشان نیستند.

و اما (مسأله‌ی) سومی که می‌توانیم بر آن تأکید کنیم و بسیار به نظر من مهم است، این است که ما سال آینده انتخابات ریاست جمهوری را داریم. ایشان احساس‌اش بر این است که وزارت کشور مطمئن‌تر و معتمدتری را می‌خواهد. از این بابت آقای پورمحمدی نیروی مورد اعتماد صد درصدی رییس‌جمهور نیست.

لذا در ایران، در حوزه‌های سیاسی این طور طرح می‌شود که موضوع تغییر آقای پورمحمدی بر این پایه از تغییر استوار است که انتخابات آینده‌ی ریاست جمهوری را وزیر کشوری عهده‌دار باشد که به صورت صد درصدی معتمد رییس جمهور باشد. از این بابت علاقه‌مند است آقای پورمحمدی را تغییر بدهد و شخص دیگری را در این رابطه به مجلس آینده معرفی کند.

آیا این پارامتر هم که انتخابات مجلس هشتم علی‌رغم همه‌ی مسایل به سود هواداران آقای احمدی‌نژاد تمام نشده است، می‌تواند در این سیاست مؤثر باشد؟

دقیقاً همین سؤالی که شما تأکید می‌کنید، من تأکیدهای تحلیل خودم را بر همین نکته قرار داده‌ام که به دلیل نگرانی از آینده‌ی انتخابات ریاست جمهوری، شاید دست به تغییر وزیر کشور می‌خواهد بزند و علاقه‌مند است کسی باشد که به طور مطلق هیچ نوع نگرانی را نسبت به انتخابات آینده نداشته باشد.

البته پیشاپیش نمی‌شود داوری کرد؛ ولی به دلیل تجاربی که ما در گذشته داریم، شاید وزیر کشوری را می‌خواهد که منویات رییس‌جمهور در انتخابات آینده را عملیاتی کند.

البته این به نظر من خلاف حق است؛ خلاف قانون است و انتخابات خارج از منویات شخصیت‌های حقوقی از رییس جمهوری و دیگران باید در این کشور عملیاتی بشود. و آن‌چه مردم مطالبه می‌کنند، تأیید می‌کنند و تأکید می‌کنند باید انتخاب بشود. هر انتخابی که مردم می‌کنند، مشروع است و مقبولیت دارد و باید این مسئولیت را به عهده داشت.

آقای عطریان‌فر، سؤال دیگری که از شما دارم به نوعی به مرحله‌‌ی دوم انتخابات مربوط می‌شود. آیا این صحت دارد که لوگوی انتخاباتی اصلاح‌طلبان در دور دوم بدون نام آقای خاتمی خواهد بود؟ و اگر این طور است، این تصمیم بر چه مبنایی گرفته شده است؟

اولاً که در مرحله‌ی دوم انتخابات، حداکثر کسانی که از حوزه‌ی اصلاح‌طلبان بتوانند در رقابت‌های انتخاباتی مجلس پیروز بشوند و در مرحله‌ی دوم به مجلس راه پیدا کنند، حداکثر ۱۵ تا ۲۰ نفر بیشتر نیستند. در این رابطه هم به عنوان یک امر تاکتیکی به ذهنشان رسید که بتوانند با بهره‌گیری از دیگر نیروهایی که در واقع جهت‌گیری عمومی آن‌ها انتقاد از دولت است، آن‌ها را به سمت خودشان جلب کنند و نیروهای بیشتری را اصلاح‌طلبان در حوزه‌ی رأی‌دهندگان به سمت نامزدهای خودشان بکشانند. پس این‌ها را هدف‌گیری کردند.

علاوه بر این دوستان و طرفداران آقای خاتمی و از جمله تأیید خود آقای خاتمی هم در این رابطه مورد توجه قرار گرفته است که ضرورت بر استفاده از عنوان آقای خاتمی نیست. همین کفایت می‌کند که تحت عنوان «ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان» انتخابات مرحله‌ی دوم مدیریت و سازماندهی بشود و به اصطلاح هر آن‌چه باید اتفاق بیفتد، ذیل همان نام «ستاد ائتلاف» عملیاتی بشود و ضرورتی برای استفاده از این عنوان در انتخابات نخواهد بود.

در رابطه با همین سؤال، این نیز مطرح می‌شود که چرا کارگزاران یا آقای هاشمی رفسنجانی مانند آقایان خاتمی و کروبی خواهان بازشماری و پیگیری نتیجه‌ی انتخابات نشدند؟ آیا این امر برای کارگزاران از اهمیت کمتری برخوردار است؟

نخیر، اصلاً این طور نیست! ببینید، شخصیت‌های سیاسی ما صرفاً در قالب یک گفتمان سیاسی یا در یک گفت‌وگو و مصاحبه‌ای خواهان مثلاً بازشماری می‌شوند. اما صرف گفت‌وگوی عمومی در یک پیام مشکلی را حل نمی‌کند. کارگزاران طی تلاش‌ها و طی صدور نامه‌ها و درخواست‌های مکتوبی که به شورای نگهبان و وزارت کشور کرده، همین خواسته را دنبال کرده است.

اگر حزب کارگزاران یا دیگر احزاب همسو مثلاً در قالب یک بیانیه‌ای خواستار بازشماری بشوند، مشکلی حل نمی‌شد. کار احزاب و کسانی که کار عملیاتی انتخابات را تعقیب می‌کنند، این است که منویات و دیدگاه‌های سیاسی بزرگان خودشان را عملیاتی و کارآمد کنند. از این بابت من تأیید نمی‌کنم که کارگزاران یا مجاهدین انقلاب و یا مشارکت در این رابطه دست روی دست گذاشته‌اند و از کنار قضیه ساده عبور کرده‌اند.