رادیو زمانه > خارج از سیاست > جهان > انتخابات روسیه: پوتین در هر حال می ماند | ||
انتخابات روسیه: پوتین در هر حال می ماندسیامک سلطانیکمتر از یک ماه به انتخابات ریاست جمهوری در روسیه مانده است. بسیاری از ناظرین و تحلیلگران سیاسی به ویژه درغرب، بر این اعتقاد هستند که این انتخابات نمایشی بوده و از قبل روشن است که چه کسی پیروز این انتخابات خواهد بود و فقط برای حفظ ظاهر، قرار است که صندوقهایی نیز جهت ریخته شدن این آرای از قبل تعیین شده، در سراسر روسیه نصب گردند. به نظر من اما چنین برخوردی سطحی است و چه بسا که دلایل سیاسی معینی را دنبال میکند. با توجه به این موضوع که وضعیت سیاسی در روسیه، به ویژه برای کشور ما از اهمیت بالایی برخوردار است، لذا دراین مقاله تلاش کردهام که در حد امکان، به برخی جوانب، در ارایه شناخت نسبی از آنچه اکنون در روسیه در جریان است، بپردازم.`
نخستین باری که نام ولادیمیر پوتین درابعادی بزگتر از شهر زادگاهش سنت پترزبورگ (لنینگراد سابق)، بر سر زبانها افتاد و برای افکار عمومی روسیه مطرح گردید، تابستان سال ١٩٩٩ بود. در آن زمان بوریس یلتسین رییس جمهور وقت روسیه، پوتین را به عنوان مجری وظایف نخستوزیر، به مجلس و در ادامه به افکار عمومی روسیه، معرفی نمود. هنوز مهر این انتصاب خشک نشده بود که در شب پایان سال، یلتسین در پیام شب سال نو خود خطاب به مردم روسیه، ضمن کنارهگیری از مقام ریاست جمهوری، ولادیمیر پوتین را به عنوان مجری موقت وظایف ریاست جمهور تعیین نمود. برای بسیاری چه در سطح روسیه و چه در سطح جهان، پوتین در نگاه اول شخصی بود با پیشینه عضویت فعال در سازمان امنیت روسیه، اما به همین پدیده نیز دو نگاه وجود داشت. نخست خارج از روسیه که با قدرت گرفتن پوتین در روسیه، قدرت گرفتن بیش از پیش سازمان امنیت، و در تداوم آن به خطر افتادن منافع کشورهای غربی و ایالات متحده آمریکا را در درجه نخست؛ و بعد زیر ضرب رفتن دمکراسی و حقوق بشر و همچنین به خطر افتادن استقلال سیاسی و تمامیت ارضی کشورهای نوبنیاد هم جوار روسیه را در سطح وسیعی، به سرتیتر رسانه های گروهی تبدیل نمودند. نگاه دوم اما در داخل خود روسیه بود. (البته برخی گروها و دسته بندی های سیاسی در داخل روسیه مانند "روسیهای دیگر" به رهبری کاسپارف، در این مجموعه قرار نمیگیرند) بنابراین نگاه، پوتین کسی بود که در دوران کوتاه نخستوزیریاش نشان داد که شایسته مقام ریاستجمهوری است. حاملین این نگاه شامل بودند بر میلیونها انسان عادی روس که در برابر چشمان ناباورشان، بوریس یلتسین که با وعده زندگی بهتر و بالا بردن کرامت انسان روس پا به عرصه مبارزه با امپراطوری شوروی به رهبری حزب کمونیست اتحاد شوروی نهاده بود؛ هر روز رسوایی جدیدی چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی به بار میآورد. کشور تاراج گاه باندهای مافیایی و کسانی شده بود که با سوءاستفاده از منابع ملی کشور و دزدیهای میلیاردی، کشور را به سمت ورشکستگی کامل سوق میدادند. حاملین این نگاه، کسانی بودند که دیگر نمیخواستند شاهد اخبار فاجعه بار کشتار مردم چچن و کشته شدن سربازهای روس در این میدان جنگ بیسرانجام باشند. خیل عظیم بازنشستگان که با امید به فروش هر آن چه که در منزل باقی بود، تلاش داشتند که چند روزی مرگ تدریجی اما محتوم خود را عقب بیندازند. هر آن کس که چشم بینایی داشت و اوجگیری فساد در همه سطوح جامعه را میدید و هر آن کس که دلش برای نسل جوان کشور که یا در روسپیخانهها و یا دردام اعتیاد گرفتار آمده، میسوخت؛ از این انتصاب استقبال نمود. در بین روسها این مساله در طی سالیان جا افتاده و عمیقاً ریشه دوانده است که جدا از همه جنایاتی که در دوران استالین و برژنف، توسط سازمان امنیت صورت گرفته است، اما در اذهان اکثریت روسها، این سازمان درعین حال تنها ارگانی است که در دفاع از منافع کشور همواره ایستاده است و هر زمان که لازم بداند، قادر است که در مقابل خیانت به کشور ایستادگی کند. لذا برای اکثریت بالایی از مردم روسیه، پوتین کسی بود که میتوانست کشور را از فرورفتن هرچه بیشتر در باتلاق برهاند و در مسیر درست قرار دهد. شواهد و فاکتهای جامعه کنونی روسیه چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بینالمللی، حکایت از موفقیت هر چند نسبی او دارند، که پرداختن به آنها در دستور کار این مقاله قرار ندارد. از آنچه اکنون در روسیه در شرف وقوع است نیز نمیتوان به سادگی از کنارش گذشت. دیمیتری مدویدف از جانب چهار حزب بزرگ روسیه: "حزب روسیه متحد"، "حزب روسیه عادل"، "حزب کشاورز روسیه" و "حزب نیروی مدنی" به عنوان نامزد احراز مقام ریاستجمهوری، معرفی شده است. مدویدف، فعالیت سیاسی خود را از دوران تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه دولتی لنینگراد آغاز کرد. در همان دوران دانشجویی بود که با آناتولی سابچاک، شهردار آتی لنینگراد که در زمره چهرههای شاخص تغییر و تحول در شوروی و بعدها در روسیه بود نیز، آشنا گردید و از فعالین ستاد انتخاباتی سابچاک، محسوب میشد. در ادامه و در فاصله سالهای ١٩٩٩- ١٩٩٠ وی ضمن ادامه تحصیل برای کسب درجه دکترا، همزمان در دانشکده حقوق در دانشگاه سنت پترزبورگ (لنینگراد سابق)، به تدریس مشغول بود. در همان زمان مدویدف با پوتین که از فعالین شورای شهر لنینگراد بود آشنا شد، و پس از تغییر مکان پوتین به مسکو بود که پوتین وی را نیز به جمع تیم خود در مسکو وارد کرد. در دوره فعالیت مدویدف در مسکو، به وی وظایف مهمی در عرصه اجتماعی واگذار شد که مهمترین آنها دررابطه با سیستم آموزشی در کشور و از آن هم مهم تر، وظیفه پیش برد پروژه بزرگ"بهبود مسکن در سطح سراسر روسیه" بود. پوتین با این حرکت در حقیقت دو نشان را با یک تیر هدف قرار داده بود. نخست این که عرصهای در برابر دمیتری مدویدف گشوده شده بود که هم بتواند تواناییهای خود را نشان دهد و هم این که پیشبرد موفقیتآمیز این پروژه هم چون تمرینی باشد برای ارتقا به سکوهای بالاتر؛ دوم این که مدویدف در ارتباط روزمره و دایمی هم با توده های مردم و هم رسانههای گروهی قرار میگرفت. هدف اصلی اما، عادت کردن تودههای وسیع مردم بود به چهره او به عنوان کسی که بدون جارو جنجال و با برنامهای مشخص درگیر با یکی از حیاتیترین معضلات جامعه روس، یعنی معضل مسکن است، و این نکته مهمی بود که پوتین در طی ٢ سال اخیر ماهرانه آن را به پیشبرد و زمینه را برای پیروزی مدویدف در انتخابات ماه مارس فراهم نمود. جالب این نکته است که هم در روسیه و هم در خارج از آن گفته میشود که مدویدف به جناح لیبرال کرملین تعلق دارد، و تاکنون موضعگیری آشکارا ضدآمریکایی و یا ضداروپا از او دیده نشده است، که این خود تبدیل به یکی از مشغلههای فکری آمریکا و غرب در رابطه با تنظیم آتی مناسباتشان با روسیه، گشته است. این را نیز نباید فراموش کرد که درپرونده فعالیتهای سیاسی مدویدف، هیچگونه سابقه فعالیت و یا همکاری با ارگانهای امنیتی وجود ندارد؛ که این خود بدعتی است تازه در روسیه. جوان بودن مدویدف نیز که فقط ٤٢ سال سن دارد، حکایت از آن دارد که الیت سیاسی روسیه، دیگر قصد تکرار اشتباهات سال های حکومت شوروی و نیز تجربه تلخ نخستین رییس جمهور روسیه، یعنی بوریس یلتسین را ندارد. روشن است که پوتین قصد و برنامه کنار رفتن از سیاست را ندارد، پوتین حضور خواهد داشت و چه در مقام نخست وزیری آتی و یا هر مقام دیگری که باشد، از تداوم سیاستی که خود بنیانگذار و معمار آن بود، با تمام قدرت، حمایت و حفاظت، خواهد کرد. اما جامعه روسیه نیز هم چون همه دیگر جوامع، با حفظ ویژگیهایش، با خون تازهای که با روی کار آمدن خود پوتین در رگهایش جاری گشت و با مدویدف تداوم خواهد یافت، به سوی تغییرات هرچه بیشتر گام خواهد برداشت. |