رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۳ آبان ۱۳۸۶

دیپلماسی کردستانی ایران

بنفشه سرتیپی

منوچهر متکی وزیر امور خارجه ایران، روز‌های سخت و پرکاری را سپری می‌کند. رفت و آمد مداوم به کشور‌های همسایه به منظور ممانعت از لشکرکشی ترکیه به شمال عراق در رأس مذاکرات این مقام ایرانی با مقام‌های سیاسی ترکیه، سوریه و عراق قرار دارد.

تهران بر خلاف گذشته که از سرکوب کرد‌های تجزیه‌طلب در منطقه حمایت می‌کرد، در چرخشی استراتژیک، این بار چندان تمایلی به اقدام نظامی آنکارا علیه کرد‌ها ندارد. این چرخش دیپلماتیک از الگویی تبعیت می‌کند که هم‌زمان با حفظ وضعیت موجود، سعی در گسترش منافع فعلی و آتی ایران، و جلوگیری از نفوذ آمریکا در مناسبات مستقیم کشور‌های منطقه دارد.

به همین دلیل، ایران و سوریه برای میانجی‌گری بین ترکیه و عراق به منظور جلوگیری از ورود آمریکا به این مناقشه، دیپلماسی فعالی را آغاز کرده‌اند. سوریه حدود ۱.۵ میلیون شهروند کرد دارد. به همین دلیل در جهت منافع دمشق نیست که کشور هم‌جوار آن یعنی عراق، دچار ناآرامی و ناامنی شود. ایران نیز با داشتن حدود چهار میلیون کرد که ۹ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند، در شرایط کنونی حاضر نیست پای قدرت بیگانه‌ای به بهانه فرو نشاندن جنگ به این منطقه باز شود.

می‌توان از اصرار متکی برای دیدار با علی باباجان قبل از ورود کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا، این گونه برداشت کرد که تهران به طور گسترده تلاش می‌کند این مسأله با مذاکرات منطقه‌ای و بدون مداخله آمریکا حل و فصل شود.

چرا که رجب طیب اردوغان نخست‌وزیر ترکیه طی روز‌های آینده به واشنگتن سفر خواهد کرد و گفت و گوی ترکیه با آمریکا درباره حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) و احتمال هر گونه معامله یا توافق بین ترکیه و آمریکا درباره این موضوع، ممکن است بر ارتباط ترکیه با کشورهای همسایه تأثیر گذاشته و شاید از ترکیه درخواست شود با آمریکا علیه ایران همکاری بیشتری داشته باشد.

از سوی دیگر روابط خوب تهران با دولت عراق و دولت منطقه‌ای کردستان عراق و اهمیت این روابط برای تهران در مقابل واشنگتن سبب شده است تا ایران به منظور حفظ منافع متحدان خود در عراق در جهت تأمین منافع آنان بکوشد.

تهران قصد دارد با «دیپلماسی کردستان» به اهدافی از این قبیل دست یابد:

۱- مخالفت تهران با لشکرکشی ترکیه به شمال عراق، این کشور را به عنوان همسایه‌ای که خواهان صلح و آرامش در منطقه است، معرفی خواهد کرد. در چنین صورتی تهران می‌تواند به طور نسبی خود را از زیر فشار اتهامات آمریکا مبنی بر گسترش ناآرامی در عراق از سوی ایران برهاند.

۲- هر ‌چند سرکوب کرد‌های تجزیه‌طلب، خواسته پنهان و مورد تأیید تهران است؛ اما شرایط زمانی، مقام‌های این کشور را وادار کرده است بین دو گزینه سرکوب و حمایت، از حمایت تلویحی مواضع کرد‌های عراق پشتیبانی کند. چرا که کردستان عراق هم‌اکنون یکی از متحدان بزرگ ایران در منطقه و عراق محسوب می‌شود و در بسیاری از مناقشات ایران و آمریکا در این کشور، کرد‌ها حمایت‌های بی‌دریغی از منافع ایران داشته و دارند.

در چنین وضعیتی اگر ایران در برابر حمله نظامی ترکیه سکوت پیشه کند، علاوه بر از دست دادن متحد خود در خاک عراق، موجب بروز ناامنی در مرز‌های غربی خود شده و مقدمات گسترش تنش به مرز‌های جغرافیایی خود را فراهم خواهد آورد.

۳- تهران در جمع‌بندی نهایی خود از بحران کردستان عراق به این نتیجه رسیده است: واشنگتن برای یافتن شریکی مطمئن و وفادار به دنبال منطقه‌ای امن در خاک یکی از کشور‌های هم‌جوار ترکیه به منظور انتقال پایگاه اینجرلیک و گسترش همه‌جانبه آن است.

مقامات سیاسی تهران بر این باورند که از نظر واشنگتن، هیچ منطقه‌ای مطمئن‌تر از مناطق تحت کنترل حکومت محلی کردهای عراق نیست. آن چه که موجب تقویت این باور می‌شود، اظهارات مقامات پنتاگون در هفته‌های اخیر در مورد ضرورت جمع‌آوری پایگاه اینجرلیک در ترکیه و انتقال آن به نقطه مناسب‌تر بوده است.

پایگاه هوایی اینجرلیک مهمترین قطب تأمین تجهیزات نظامی برای عراق محسوب می‌شود و آمریکا با استفاده از این پایگاه، هواپیماهای بدون سرنشین را به مأموریت جاسوسی به کشورهای هم‌جوار اعزام می‌کند.

بنابراین تهران با احساس چنین خطری، در تجزیه و تحلیل‌های خود ترجیح داده است تا ضمن حمایت غیرمحسوس از کرد‌های عراق و میانجی‌گری بین عراق و ترکیه، مانع بروز هر گونه جنگی در منطقه شود. چرا که شروع جنگ یعنی حضور آمریکا در مرز‌های غربی این کشور و افزایش وزن نظامی - سیاسی واشنگتن در برابر تهران.


بازی یا اختلاف
ایران بر این باور است که واشنگتن با اتخاذ مواضعی هدفمند، در دو جبهه ایدولوژیک و امنیت، با عاملیت ترکیه، بهانه لازم برای فراهم آمدن حضور نظامی خود در شمال عراق را فراهم آورده است.

مقامات سیاسی تهران معتقدند که آمریکا در جبهه ایدولوژی با به رسمیت شناختن کشتار ارامنه به دست عثمانی‌ها، سعی دارد (با توجه به تنش فزاینده سیاسی بین واشنگتن و مسکو در ارتباط با استقرار سپر دفاعی آمریکا در اروپا) با جلب حمایت ارامنه، این کشور را بر ضد روسیه بسیج کند و در جبهه دوم با تصویب قطع‌نامه تقسیم عراق به سه منطقه شیعی، سنی و کردی، در تلاش است به ظاهر خود را از بحران عراق نجات دهد.

همین اقدامات کافی است که بازی دیپلماتیک آنکارا و واشنگتن با اتخاذ مواضع تند ژنرال‌های ترک به مظور حمله به شمال عراق تکمیل شود. حتی برخی از منابع ایرانی بر این باورند که بارزانی از لابی‌های حامی خود در آمریکا توصیه‌هایی برای سوق دادن ترکیه به مداخله نظامی در شمال عراق دریافت کرده است.

بر اساس این طرح، ترکیه در صورت مداخله نظامی در شمال عراق در جامعه بین‌المللی در موقعیت کشورهایی مانند ایران و سوریه قرار خواهد گرفت. در چنین وضعیتی بارزانی فرصت مهمی برای نزدیک‌تر کردن کردهای عراق به غرب و اسراییل به دست خواهد اورد.

تهران از این بازی خرسند نیست، به همین خاطر منوچهر متکی در سفری غیرمنتظره به سوریه، ضمن تشریح معادله این بازی دوگانه، دمشق را از همراهی با ژنرال‌های ترک در حمله به عراق بر حذر داشت.

تهران معتقد است نقشه مشترک آمریکا و ترکیه در بر گیرنده منافع زیادی برای دولت ترکیه از جمله تضعیف حکومت محلی کردهای عراق، انتقال بحران‌های سیاسی و اقتصادی به خارج از کشور و تضمین‌کننده منافع درازمدت این کشور در تقسیم قدرت در عراق است.

همچنین وضعیت جغرافیایی و سیاسی مناطق شمالی عراق که در قالب فدرالیسم و حمایت نظامیان آمریکایی تحت کنترل حکومت محلی کردهای عراق است، می‌تواند منطقه‌ای امن برای برنامه‌های نظامی صد سال آینده آمریکا باشد.

به اعتقاد صاحب‌نظران، انتقال پایگاه اینجرلیک به کردستان عراق و یا ساخت پایگاه‌های جدید در این منطقه، بالقوه می‌تواند تهدیدی برای کشورهای مخالف با سیاست‌های آمریکا در منطقه، از جمله ایران و سوریه، و موقعیت جدیدی برای کنترل ترکیه و عراق و تقویت موقعیت اسراییل در منطقه باشد.

به همین جهت اعتقاد براین است که هدف اصلی نقشه مشترک ترکیه و آمریکا از هیاهوی جنگی دولت ترکیه، متشنج کردن اوضاع شمال عراق و فراهم کردن زمینه و بهانه مناسب برای ایجاد پایگاه‌های نظامی در شمال عراق باشد و اجرای این طرح به هیچ وجه متناسب با اوضاع امن و آرام این منطقه نیست.

در حال حاضر نقشه‌های دولت ترکیه حول محور به راه انداختن جنگ روانی و هیاهوی تبلیغاتی علیه کردستان عراق در تهدید و رفت و آمدهای دیپلماتیک با دولت عراق و آمریکا متمرکز است.

در عین حال بعید به نظر می‌رسد که این جنجال‌ها به یک جنگ تمام‌عیار تبدیل شود و در صورت بروز جنگ نیز محدود به مناطق مرزی خواهد بود. ولی واقعیت این است که ترکیه و آمریکا به اهداف خود خواهند رسید.

در بازی جنگی آغاز شده، آمریکایی به اهداف اصلی خود در کم کردن سهم کردها در توزیع قدرت عراق، کم کردن توقع آنان در مورد کرکوک و راضی کردن کردهای عراق به حفظ وضعیت موجود و ساخت پایگاه در شمال عراق خواهند رسید. در این میان ترکیه نیز علاوه بر گرفتن سهم بیشتر در معادلات سیاسی آینده عراق، مسأله کردهای مخالف «پ.ک.ک» را برای همیشه خاتمه خواهد داد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

تحلیل جالبی بود. شما دارید چیکار میکنید. فوالقعادس

-- حسین ، Nov 4, 2007 در ساعت 07:52 PM