رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > بسیج یک سازمان غیردولتی نیست | ||
بسیج یک سازمان غیردولتی نیستامید معماریانسردار افشار، ازمعاونان ستاد کل نیروهای مسلح، گفته است: "بسیج بزرگترینNGO جهانی است".*
NGO (Non Governmental Organization) که طی چند دهه اخیر در ادبیات توسعه و جامعه مدنی وارد شده است، تعاریف مختلفی دارد. اما عمدهترین آنها سه ویژگی داوطلبانه، غیرسیاسی وغیردولتی بودن را دربرمیگیرد. اگر از ویژگی داوطلبانه بودن بگذریم، اساساً بسیج نه تنها یک سازمان غیردولتی یا NGO به حساب نمیآید بلکه به دلیل ساختار و نوع کارکردش عملاً یک سازمان چندمنظورهی سیاسی، شبه نظامی و دولتی است. چطور میتوان بسیج را یک سازمان غیردولتی نامید درحالیکه زیرمجموعهی سپاه است و فرماندهی آن با پیشنهاد فرمانده کل سپاه پاسداران از سوی رهبر انقلاب برگزیده میشود؟ (همهی رؤسای قوا هم با پیشنهاد فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح و حکم آیتالله خامنهای انتخاب میشوند.) علاوه بر این، بودجهی این نهاد از سوی دولت تأمین میشود و عملاً وضعیت پاسخگویی آن نیز مشخص نیست. درمجموع، عدم استقلال بسیج هم در تصمیمگیری و سیاستگذاری و هم به لحاظ مالی وهم به لحاظ کارکردی، عملاً آن را فاقد ویژگیهای سازمانهای غیردولتی میکند. مهمتر از همه اینکه سازمانهای غیردولتی در عرصهی توزیع قدرت سیاسی حضور ندارند. یعنی درحالی که کارکرد سیاسی دارند، اما هیچگاه وارد فعالیتهای سیاسی معطوف به کسب قدرت نمیشوند. عملکرد بسیج طی سالهای گذشته اتفاقاً خلاف این موضوع را نشان میدهد. استفادهی برخی گروههای سیاسی محافظهکار از بسیج به عنوان نیروهای پیادهنظام در چند انتخابات گذشته و عمل کردن در کنار بخشی از دستگاههای نظامی و امنیتی، برای تحمیل برخی سیاستهای فرهنگی مانند آنچه مبارزه با بدحجابی، فساد اخلاقی و نظایرآن نامیده میشود، بیشتر آن را بخشی ازدولت کرده است. سیاستهایی که اتفاقاً از سوی بخش عمدهای از مردم با ناخوشایندی همراه است. پوشاندن لباس غیردولتی به یک سازمان دولتی شبه نظامی اما چرا یکی از فرماندهان نظامی تلاش میکند نامی را برای بسیج برگزیند که اتفاقاً بخشهای دیگر حکومت نه تنها ازآن در هراسند، بلکه طی سالهای گذشته عملاً تلاش کردهاند دامنهی فعالیتش را محدود کنند، فعالانش را به زندان بیاندازد و به آنها اتهامهای مختلف بزنند؟ پیامهای سخن سردار چیست؟ چرا بسیجی که "مردمی" خوانده میشود به تنهایی تصویر رضایتبخشی تولید نمیکند که لازم است در قامت دیگری تعریف شود تا برای مردم جذابیت دیگری داشته باشد؟ اولاً، به نظر میرسد موضوع جامعه مدنی درایران به گفتمانی فراگیر تبدیل شده است. یعنی فرمانده میداند بسیج با این جامهی نظامی—دولتی، جزئی از مردم به حساب نمیآید و برای چنین منظوری باید لباسی داشته باشد که متناسب با ادبیات جامعه مدنی باشد. او نمیگوید بسیج خیریه است و یا بنیاد، انجمن مردمی و یا هر اسم دیگری. سردار ترجیح میدهد واژهی NGO را به تن بسیج بپوشاند... نکتهای که نشان میدهد بهرغم هراس از کارکرد سازمانهای غیردولتی در جامعه مدنی و تلاش بیحصر برای کنترل و محدود کردن آن، یک مقام نظامی مایل است به دلیل خوشنامیای که در بطن این سازمانها نهفته است، بزرگترین سازمان شبه نظامی دولتی را، NGO بنامد. موضوعی که میتوان آن را به تلاش دولت سیدمحمد خاتمی در تعمیق جامعه مدنی و سیاستهای حمایتی دو دولت او برای گسترش ادبیات جامعه مدنی در سطوح مختلف مرتبط کرد. اگرچه عملکرد بسیج طی سالهای گذشته، آن را به جای یک سازمان مردمی، در مواردی تبدیل به سازمانی دور از مردم (اگر نگوییم روبروی مردم) و همراه بخشهای ناپاسخگوی دولت کرده است. نقش مشکوک این نیروهای شبه نظامی درچند انتخابات اخیر مزید برعلت است. به گونهای که آن چهرهی مردمی و زیبایی که در سالهای آغازین جنگ از "بسیج" در اذهان مردم نقش بسته بود، دیرزمانی است که از بخشهای عمدهای از این نیرو رخت بربسته است. این روزها، در بسیاری از خیابانهای شهر، بسیجی و اسلحهاش، میتواند نماد مزاحمت و پیامرسان نامبارکی به شمار رود. نام بسیج به کتک زدن جوانان درخیابان، امرونهی در زندگی خصوصی مردم، تقویت برخی جریانهای محافظهکاری با استفاده از ویژگیهایی که به عنوان گروه فشار از خود بروز میدهد و در نهایت ابزار دست شدن برخی گروههای سیاسی—بهرغم حضور انسانهای پاکی که با نگاهی دیگر پای به آن میگذارند—گره خورده است. به همین جهت است که واژهی "مردمی بودن" بسیج، درعمل تقریباً بی مسما به نظر میرسد. تصویر عمومی این است که بسیج، یک نیروی شبه نظامی دولتی است که صرف نظر از سلیقه و خوشامد مردم، به خوشامد صاحبان قدرت عمل میکند. این، همان نیست! ازطرف دیگر، سازمان غیردولتی خواندن بسیج، ادامهی سیاستهای "این همانی" دولتی است که اول تلاش میکند هر پدیدهی جدیدی که به جامعه میآید را نفی کند و وقتی با هزینههای بسیار موفق نمیشود، تلاش میکند آن را مصادره به مطلوب کند. به همین جهت است که وقتی محافظهکارترین بخشهای نظامی به عنوان یک "ارزش" به "سازمان غیردولتی" نگاه میکنند، میکوشند پیراهنی همقدوقوارهی خود از آن بدوزند. هرچند چنین پیراهنی بر چنان اندامی زار میزند تا معلوم شود مانند موارد بسیار دیگر، "این"، "همان" نیست: بسیج سازمان غیردولتی نیست! به علاوه، هر زمانی که دولت نتوانسته است با پدیدهای مبارزه کند و یا مبارزهاش بهرغم صرف هزینههای زیاد حاصلی نداشته است، تلاش کرده با بدلسازی، به مقابله با آن بپردازد: یعنی اگر نمیتوانیم جریان "سازمانهای غیردولتی" را به دلیل خودجوش و منبعث بودن از نیازهای جامعه متوقف کنیم، حالا بیاییم چیزی شبیه آن درست کنیم که هر وقت خواستیم از "سازمان غیردولتی و مردمی" نام ببریم، بگوییم منظورمان مثلاً بسیج است. این کار البته درجمهوری اسلامی سابقه دارد و همانی است که از آن به "جامعه مدنی بدلی" یاد میشود. یعنی مثلاً دفتر تحکیم وحدت و انجمنهای اسلامی موفقند، حالا بیاییم درمقابلش بسیج دانشجویی درست کنیم. انجمن صنفی روزنامهنگاران موفق است، بیاییم انجمن روزنامهنگاران مسلمان درست کنیم. بعد هم که در اخبار روزانه صحبت از حمایتهای مردمی و سازمانهای خودجوش از حرکتهای سرکوبگرانه و اقدامات ایذایی بخشهای مختلف حکومتی میشود، میبینیم مجری تلویزیون ناگهان دهها سازمان را از آستین خود در میآورد و میگوید که فلان و بهمان و... از سازمانهای غیردولتی هستند که از این حرکت دولت و یا نهادهای همسو و وابسته به آن حمایت کردهاند... و این البته روشی است که سالها در دستور کار بوده است و نمونههای بسیاری از آن را میتوانید بیابید. در نهایت تنها یک سخن میتوان با سردارگفت: بسیج تنها پدیدهای نیست که طی سالهای گذشته از معنای اولیه خود خارج شده است. آخرین هم نخواهد بود. پیراهنهای دیگر به تن بسیج پوشاندن هم تغییری در وضعیت ایجاد نمیکند. از درماندگی شما اما حکایت میکند. این درماندگی، البته با قلب مفاهیم و واقعیت امکان درمان و تسکین دارد. سر ازلاک که بیرون کنید، خواهید دید برای مردمی شدن و مردمی ماندن راههای آسانتر بسیاری وجود دارد. بگذارید شما به کار خود باشید و سازمانهای غیردولتی هم به کارخود. اینگونه احتمالاً بهتر خواهد بود. *سردار افشار: بسيج، بزرگترين NGO جهانی است. |
نظرهای خوانندگان
در جمهوری اسلامی وقتی حاکمان نمی توانند با اصل پدیده ای مخالفت کنند سعی می کنند تعریف آن را عوض کنند. مثلا" برای دمکراسی تعریفی ارایه می کنند که ولایت فقیه داشته باشد و مردم در مشروعیت نظام حاکم نقشی نداشته باشند! و یا در باره NGO تعریفی ارایه می کنند که سازمان هایی مانند بیسج در آن بگنجد و اگر بگویی که این با تعریف یک NGO مطابقت ندارد می گویند آن تعریف مال غربی هاست ما تعریف خودمان را داریم!
-- hashem ، May 26, 2007 در ساعت 09:54 PMسردار سپاه منظورش از ان جی او آن چیزی که شما برداشت کردی نبوده است.منظور ایشان از بکار بردن ان جی او این میباشد.ان مخفف نگتیو یا منفی و جی مخفف گاورمنت یا دولتی و او مخفف اورگانیزیشن یا سازمان که میشود سازمان منفی دولتی.
-- سعید ، May 26, 2007 در ساعت 09:54 PMو بحق هم بزرگرین سازمان منفی دولتی در جهان میباشد .
چطور بسیج یک سازمان غیردولتی و غیر سیاسی است که هم اقدامات سیاسی میکند و هم جیره خوار دولت است؟ ؟ ؟ به این میگن پارادوکس
-- سوگوار ، Jul 18, 2007 در ساعت 09:54 PM