رادیو زمانه > خارج از سیاست > جهان > از نزاع خونین تا تشکیل دولت مشترک | ||
از نزاع خونین تا تشکیل دولت مشترکسعید شروینیsherwini@hotmail.comیان پیزلی، کشیش تندرو پروتستان، تا همین اواخر به "دکتر نه" معروف بود. برنامه حزب او، یعنی "حزب دموکراتیک وحدتطلب" (وحدت با انگلستان) هم، در دهههای گذشته در سه "نه" خلاصه میشد: نه به یک ایرلند واحد، نه به حق مشارکت کاتولیکها در تصمیمگیری در امور ایرلند شمالی و نه به هرگونه تماس با "ارتش جمهوریخواه ایرلند" و شخصیتهای دور و بر آن. حالا اما پیزلی به یک آریگوی تمام و کمال بدل شده و در راس یک دولت وحدت ملی مرکب از حزب خود و قویترین حزب کاتولیکها، یعنی شین فین(شاخه سیاسی ارتش جمهوریخواه ایرلند) نشسته است. معاون وی هم مارتین مکگینیس شده که از فرماندهان سابق گروه کاتولیک و مسلح "ارتش جمهوریخواه ایرلند" و ار رهبران کنونی شینفین است.
تاریخی به درازای سدهها در سالهای اواخر قرن هفده، یعنی در سالهای پس از" انقلاب شکوهمند" انگلستان، یاکوب دوم، پادشاه کاتولیک وقت این کشور مغلوب ویلهلم اورنج ِ پروتستان شد و از آنجا گریخت. او اما از ایرلند به مقاومت خود ادامه داد ولی سال 1701 سرانجام در نبرد معروف بوین، در شمال دوبلین( پایتخت کنونی ایرلند جنوبی) مغلوب قطعی ویلهلم شد. روز 12 ژوییه هر سال، پروتستانهای شمال ایرلند این "پیروزی" را جشن میگیرند. راهپیماییهای این جشن که معمولأٰ از میان محلات کاتولیکنشین ایرلندشمالی عبور میکند یکی از زمینههای تنش و تشنج بیشتر در دهههای گذشته میان کاتولیکها و پروتستانهای این منطقه بوده است. بنیانگذاری کشور ایرلند در جنوب این جزیره هم مانند خود تاریخ جزیره روندی خونین و پر کشاکش داشته است. در عید پاک سال 1916 گروه کوچکی از ملیگرایان ایرلند به قیام علیه حاکمیت انگلستان بر جزیرهاشان دست زدند. دولت انگلستان توانست ظرف سه هفته این قیام را تمام و کمال سرکوب کند و رهبران آن را به جوخه به اعدام بسپارد. این رویکرد، موجی از تاثر و سرخوردگی از دولت انگلستان را در میان اهالی ایرلند برانگیخت، به گونهای که در انتخابات سال 1918 سازمان بومی معروف به شین فین سه چهارم آرای مردم را به دست آورد. اما شین فین به جای اعزام نمایندگان منتخب به پارلمان لندن، خود به تاسیس مجلس ایرلند اقدام کرد و استقلال این منطقه از انگلستان را اعلام نمود. لندن اما این استقلال را نپذیرفت و همین باعث بروز جنگی شد که "جنگ استقلال" ایرلند نام گرفت. سال 1921 سرانجام مجلس انگلستان سندی را تصویب کرد که بر تجزیه ایرلند به دو قسمت شمال و جنوب و تبدیل قسمت جنوبی کاملا کاتولیکنشین به یک "کشور آزاد" در چهارچوب امپراطوری بریتانیا ناظر بود. شمال ایرلند اما که پروتستانها در آن اکثریت داشتند کماکان تحت حاکمیت انگلستان باقی ماند. تقسیم جزیره به تجزیه سازمان اصلی مدافع استقلال یعنی ارتش جمهوریخواه ایرلند و شاخه سیاسی آن،شین فین، هم منجر شد و جنگ داخلی در خود ایرلند را به دنبال آورد. بخشی از نیروهای یادشده با قراداد استقلالی که به تقسیم کشورشان رسمیت میداد از در مخالفت درآمد و با بخش دیگر که با این قرارداد موافق بود وارد جنگ و درگیری شد. این جنگ دو سال طول کشید، ولی نهایتاٰ مخالفان، به این نبرد خاتمه دادند و ستیز مخفیانه و افتان و خیزان خود علیه تجزیه جزیره را متوجه انگلستان کردند. نقطه عطفی دیگر در اوت سال 1969 پروتستانهای شهر دری در ایرلند شمالی به مناسبت 280 مین سال تصاحب این شهر از دست کاتولیکها به محلههای کاتولیکنشین آن حمله بردند. این تهاجم آغاز درگیریهای خونین و کمکخواهی دولت محلی و خودمختار پروتستان از ارتش و پلیس انگلستان شد. کاتولیکها هم در برابر سازمان قدیمی اما نه چندان فعال خود یعنی ارتش جمهوریخواه ایرلند را احیاء کردند. تحرکات این ارتش و برخی گروههای مشابه در جناح مقابل، به علاوه دخالت ارتش و پلیس ا نگلستان در مخاصمات، در طول سی سالی که درگیری ادامه داشت به مرگ بیش از 3000 نفر انجامید که عمدتاٰ هم از شهروندان عادی و غیردرگیر در منازعات بودند. جدایی بیشتر میان محلات کاتولیک و پروتستان و ایجاد شمار متعددی از پستهای کنترل توسط ارتش و پلیس انگلستان در نقاط مختلف ایرلند شمالی هم، حاصل سه دهه نزاع و خشونت در این منطقه بود. واقعیت این است که نزاع ایرلند شمالی به رغم ظاهر آن منشا و جنبه مذهبی نداشته است. ایرلندیها خواستهای ملیگرایانه خود را در قالب تمسک به مذهب خویش، یعنی کاتولیسم تبارز و تبلور بخشیدهاند و بخش انگلیسی و اسکاتلندیتبار جمعیت نیز بر پروتستانیسم تاکید کرده است تا تعلق و وابستگی خود به بریتانیا و پادشاهی حاکم بر آن را نشان دهد. مناسبات و ساختارهای شکلگرفته قدرت طبعاً بیشتر از پروتستانها، برای کاتولیکها تبعیض، فقر و وضعیت اقتصادی نامساعد به بار آورده و به سهم خود نزاع فیمابین را ابعاد و شدت بیشتری میداده است. از اوایل دهه گذشته هر دو طرف به تدریج به این دیدگاه رسیدند که اختلافشان راهحل نظامی ندارد و باید از طریق مذاکره به یک توافق جامع دست یافت. اعلام آمادگی ارتش جمهوریخواه ایرلند به آتشبس یکجانبه از جمله، حاصل نزدیکشدن به چنین درکی بود.
15 سال تلاش در راه صلح در حصول قرارداد "جمعه نیک" بیل کلینتون رییس جمهور وقت آمریکا نیز نقشی قابل اعتنا داشت. کاتولیکهای ایرلندی مقیم آمریکا اقلیتی فعال را تشکیل میدهند و لابی قدرتمندی به سود تامین منافع کاتولیکها در ایرلند شمالی ایجاد کردها ند. بخش بزرگی از منابع مالی برای فعالیتهای شین فین و ارتش جمهوریخواه ایرلند نیز توسط همین ایرلندیهای مقیم آمریکا تامین میشده است. قرارداد جمعه نیک آوریل 1998 ، راه حلی قطعی برای پایان مخاصمه در ایرلند شمالی نیست ، بلکه مکانیسمهای رسیدن به چنین راهحلی را شامل میشود. بر اساس این قرارداد، دولت ایرلند جنوبی بند مربوط به تلاش در راه وحدت دو بخش جزیره را از قانون اساسی خود درز میگیرد و در عوض لندن میپذیرد که برای اصلاحات در ساختار پلیس و دستگاه اداری ایرلند شمالی و زمینهسازی جهت تامین مشارکت کاتولیکها در این نهادها گام بردارد. آغاز خلع سلاح گروههای مسلح دو طرف و آزادی زندانیان شریک در عملیات تروریستی و مسلحانه هر دو جناح نیز از دیگر مولفههای قرارداد جمعه نیک است. همکاری تنگاتنگ دستگاه اداری بخشهای شمال و جنوب ایرلند نیز در قرارداد مورد تاکید قرار گرفته است. راهحلی ویژه در همان سال 1998 اولین انتخابات پارلمانی در ایرلند شمالی برگزار شد و دولت فراگیر این ایالت بر اساس قرارداد جمعه نیک آغاز به فعالیت کرد. رهبران عمده دو گروه، یعنی جری آدامز از سازمان کاتولیک شین فین و دیوید تریمبل از حزب پروتستان "وحدت طلبان اولستر" نیز در همین سال به دریافت جایزه صلح نوبل نائل شدند. با این همه، پروتستانها به تغییر وضع موجود و اجرای کامل قرارداد جمعه نیک به راحتی رضایت نمیدادند. همکاری با نهادهای اداری ایرلند جنوبی در محاق تعطیل بود و حزب رادیکالی مانند حزب دموکراتیک وحدت طلب به رهبری یان پیزلی، در اعتراض به حضور وزرای شین فین در کابینه از شرکت در جلسات آن خودداری میکرد. کاتولیکها نیز پس از سالها مخاصمه و بدبینی نسبت به طرف مقابل برایشان آسان نبود که با جدیت در راه خلع سلاح خود گام بردارند و به ویژه مبانی انگلیسی دستگاه قضایی و پلیس ایالت را به رسمیت بشناسند. این موانع و بدبینیهای متقابل طبیعی بود که کار دولت فراگیر ایرلند شمالی را با مشکل مواجه کند. سال 2002 سرانجام پروتستانها اعضای ارتش جمهوریخواه ایرلند را به جاسوسی در ادارات منطقه و نیز امتناع از خلع سلاح خود متهم کردند و بدینسان دولت فراگیر از هم فروپاشید. از آن پس ایرلند شمالی دوباره زیر حاکمیت مستقیم دولت لندن قرار گرفت. در انتخابات سال 2003 حزب میانهرو پروتستانها، یعنی حزب وحدتطلبان اولستر به رهبری دیوید تریمبل که امضای خود را پای قرارداد 1998 گذاشته بود اکثریت خود را از دست داد و حزب افراطی پروتستان ، یعنی حزب دموکراتیک وحدتطلببه رهبری آقای یان پیزلی اکثریت آرای پروتستانهای ایرلند شمالی را از آن خود کرد. مخالفت سرسختانه این حزب با شین فین و این سخن آقای پیزلی که تشکیل دولت فراگیر با این سازمان تنها بر جنازه او امکانپذیر خواهد شد طبیعی بود که وضعیتی بنبستگونه در تداوم اجرای قرارداد جمعه نیک ایجاد کند و ایرلند شمالی به ناچار تحت حاکمیت لندن باقی بماند.
تحولاتی که راهگشا شدند در پی تحولات و فشارهای یادشده، سرانجام حزب رادیکال کشیش پیزلی (حزب دموکراتیک وحدتطلب) که در انتخابات ماه مارس دوباره حائز اکثریت شد راهی جز دستکشیدن از مقاومت در برابر تشکیل دولت فراگیر با کاتولیکها ندید. پیزلی سرانجام در اواخر ماه مارس در دیداری تاریخی با جری آدامز، رهبر شین فین، یعنی همان سازمانی که تا چند هفته پیش هرگونه آشتی و مذاکره با آن را غیرممکن میشمرد ، در مورد چهارچوب و ترکیب دولت فراگیر آتی به توافق رسید. این دولت که دیروز، یعنی 8 مه،در بلفاست در مراسمی گسترده، با حضور شخصیتهای ملی و بینآلمللی ادای سوگند کرد 12 عضو دارد. رییس دولت، یعنی آقای پیزلی و 4 عضو کابینه از حزب دموکراتیک وحدت طلب هستند. ، مارتین مکگینیس، مرد دوم ارتش جمهوریخواه ایرلند و از فرماندهان آن ، معاون پیزلی شده و سه وزارتخانه دیگر نیز در اختیار وزرای وابسته به سازمان اوست. حزب میانه رو پروتستان، یعنی وحدتطلبان اولستر، دو وزارتخانه و حزب میانهرو کاتولیک، یعنی حزب کارگر- سوسیال دمکرات یک وزارتخانه را در تصدی خود دارند. خوشبینی توام با احتیاط البته ایرلند شمالی کماکان با مسیر آسانی روبرو نیست. کاتولیکها کماکان به ایده وحدت با جنوب جزیره و تشکیل دولت واحد ایرلند پایبندند و پروتستانها هم از تاکید بر پیوند ایرلند شمالی بر انگلستان عقب ننشستهاند. دو جامعه مذهبی ایرلند شمالی کماکان در تفکیک و دوری کامل از هم زندگی میکنند و ذهنیات بدبینیهای ناشی از 4 دهه درگیریهای خونین را هم نمیتوان دستکم گرفت. هر دو گروهی که امروز به تشکیل دولت فراگیر تن دادهاند در درون خود بحث و جدالهای سختی را از سر گذراندهاند و قسما با ریزش نیرو مواجه بودهاند. تا همین امروز هم در سطوح میانی و پاییینی فعالیت در ادارات، روابط میان کاتولیکها و پروتستانها همه جا روان و عاری از دشواری نیست.به علاوه، کم و کیف تحققیافتن خواست کاتولیکها در نظاذرت بر نهادهایی مانند پلیس و قوه قضاییه ، یعنی بر نهادهایی که تا کنون کم و بیش در دست پروتستانها بودهاند نیز، موضوع ساده و غیرپیچیدهای نیست. با این همه نفسی که مردم هر دو طرف در 15 سال گذشته به راحتی کشیدهاند و بهرهمندی آنها از ثمرات رونق اقتصادی این سالها چشماندازهای امیدبخشی را میگشاید که تحولات جاری باز هم رو به تعمیق و ژرفش رود و با پایان یافتن طولانیترین نزاع اروپا در سدههای جاری، سایر مسائل فیمابین نیز از راه گفتگو و تعامل حل و فصل شود. در این میان تونی بلر در حالی با نخستوزیری انگلستان وداع میکند که موفقیت تاریخی در ایرلند شمالی از جمله مدیون پیگیریها، مذاکرات و ایدههای متفاوت اوست. به این ترتیب اگر جنگ عراق برای کارنامه نخستوزیر انگلستان به نقطهای بحثانگیز و غیرمثبت بدل شده، دستکم او میتواند به حاصل تلاش و پیگیری خود در مورد تحولات ایرلند شمالی استنادی توام با خشنودی و مباهات داشته باشد. |