رادیو زمانه > خارج از سیاست > جهان > اصلاحاتی که مخالفت برانگیخته است | ||
اصلاحاتی که مخالفت برانگیخته استسعید شروینیسال ۲۰۰۵ در گرماگرم انتخابات رياست جمهوری مصر، يکی از وعده و وعيدهايی که حسنی مبارک برای کاستن از نارضايتیها و کسب رای لازم مطرح میکرد، اصلاح قانون اساسی بود. از شعارها و بحثها هم، اين گونه برمیآمد که اصلاحات معطوف به دمکراتيککردن نهادها، گزينشها و تصميمگيریهاست و راه را برای مشارکت بيشتر مردم در تعيين سرنوشت خودشان هموارتر میکند.
همين قول و قرارها، به علاوه اعمال برخی محدوديتها و بگير و ببندها عليه اپوزيسيون از يکسو، و دستيازی به تقلب در شمارش آراء از سوی ديگر موجبات راهيابی مجدد حسنی مبارک به کاخ رياستجمهوری را فراهم کردند. به اين ترتيب وی که از زمان ترور انور سادات در سال ۱۹۸۱ با شيوههای استبدادی و غيردمکراتيک بر مصر حکومت کرده بود موفق شد برای يک دوره پنج ساله نيز ديگر زمام امور کشور را در دست خود حفظ کند. وفای به عهد يا عهدشکنی؟ از ۳۴ تغييری که در متن قانون اساسی مصر صورت گرفته تنها شمار اندکی با موافقت همگانی مواجه بودهاند. يکی از اين تغييرات به تعيين سهميه برای زنان در دو مجلس نمايندگان و شورا(سنا) مربوط میشود. ساير تغييرات با مخالفتهای گاه گسترده نيروهای مخالف داخلی و نهادهای مدافع حقوق بشر در سطح بينالمللی مواجه شدهاند. بنا به اصلاحات جديد، نامزد رياست جمهوری نيز بايد از سوی حزبی معرفی شود که حداقل سه درصد کرسیهای مجلس را در اختبار دارد. در حال حاضر تنها حزبی که از چنين موقعيتی برخوردار است حزب حسنی مبارک است. اين امر سبب شده که بسياری از مخالفان داخلی مصر بند مزبور را در خدمت راهيابی بی دردوسر کمال مبارک، پسر ۴۳ ساله حسنی مبارک به کاخ رياست جمهوری در انتخابات بعدی تلقی کنند. البته تجربه دمکراسیهای جاافتاده نشان میدهد که حزبیبودن نمایندگان مجلس و تشکیل فراکسیونها بر اساس وابستگی نمایندگان به احزاب، معمولا ثبات بیشتری را در عرصه سیاستگذاریها و رایگیریها به وجود میآورد و سرنوشت تصمیمات و مصوبات به اراده و پسند نمایندگان مستقلی که قسما منافع و مصالح فردی متفاوتی را دنبال میکنند وابسته نمیشود. از این رو در نگاه اول، شاید اصلاح قانون اساسی مصر برای حزبیکردن هرچه بیشتر فعالیتهای سیاسی و پارلمانی امری مثبت به نظر آید، اما معادلات موجود در صحنه سیاسی این کشور که اراده حزب حاکم به تداوم زمامداری خود شاخصترین مولفه آن است، به علاوه این واقعیت که تشکیل حزب در مصر کار چندان آسانی هم نیست، همه و همه نشان میدهند که اصلاحات قانون اساسی عمدتا در راستای منافع حزب حاکم آقای مبارک است تا در خدمت تعمیق و گسترش دمکراسی. مشروعيت بخشيدن به "حالت فوقالعاده" بند ديگری که مخالفتهای شديدی را در ميان همه گروههای اجتماعی و سياسی مخالف دامن زده است بند ۱۷۹ قانون اساسی است. از نظر مخالفان و نيز به عقيده سازمان عفو بينالملل، اين بند حالت فوقالعاده را که از زمان ترور انور سادات در مصر حاکم است به امری عادی و متعارف بدل میکند. بنا به بند ۱۷۹ نيروهای امنيتی مجاز خواهند بود بدون حکم قضايی افراد "افراد مشکوک" را دستگير کنند، خانههای آنها را مورد تفتيش قرار دهند، گفتگوی تلفنی آنها را استراق سمع کنند و نامهها و ميلهايشان را بخوانند. رييس جمهور نيز مطابق با بند يادشده حق دارد شهروندان عادی را که به آنها اتهام "اقدامات تروريستی" وارد شده برای محاکمه به دادگاههايی که خود تعيين میکند تحويل دهد. تعريف "اقدامات تروريستی" هم، در مجموع در اختيار رييس جمهور است. مجموعه "اصلاحات" انجام شده در قانون اساسی مصر که به زودی به رفراندوم عمومی گذاشته خواهد شد از سوی اپوزيسيون چپ و راست کشور تلاشی برای "تحکيم ديکتاتوری" توصيف شده است. سازمان عفو بينالملل نيز اين اصلاحات را "شديدترين تضيعف حقوق بشر" در ۲۵ سال گذشته در پرجمعيتترين کشور جهان عرب دانسته است. به عقيده مخالفان، رفراندوم عمومی نيزقانون جديد را حائز مشروعيت نمیکند، چرا که بنا به تجربه، دولت از يک سو همه دستگاه تبليغاتی وسيع خود را برای مثبت جلوه دادن اصلاحات در قانون اساسی به کار خواهد گرفت و از سوی ديگر،در شمارش آراء رفراندوم نيز از جعل و تقلب ابايی نخواهد داشت. حزب حاکم در برابر، قانون جديد را " دستاورد بزرگ" دوران کنونی حکومت مبارک معرفی میکند که " کشور واقع شده بر ساحل نيل را گام بزرگی در زمينه دمکراسی به پيش خواهد راند." "فرصت مناسب برای اصلاحات" ملایمشدن مجدد مواضع واشنگتن در قبال دولت قاهره را از جمله در گفتههای همسر "ايمن نور"، رهبر "جنبش کفايه" نيز میتوان ديد. ايمن نور در انتخابات سال ۲۰۰۵ با حمايت آمريکا به رقيب اصلی حسنی مبارک بدل شده بود. وی اما اينک ماههاست که در زندان به سر میبرد. همسر وی اخيرا در مصاحبهای با روزنامه آلمانی فرانکفورتر آلگماينه شکايت کرده بود که دردسرهای واشنگتن در منطقه و عوض شدن اولويتهای آن، باعث شده که "ايمن نور" را از ياد ببرد و او را در گوشه زندان تنها بگذارد. |