روزنامهنگار مقیم سیستان:
مسئولان فضای سیستان بلوچستان را امنیتی کردهاند
آرش آتشزاد
نزدیک ساعت ۱۰ شب جمعه بمب صوتی نسبتا پر قدرتی در شهر زاهدان منفجر شد و به این ترتیب در ظرف چهار روز گذشته این دومین بمبی است که در این شهر منفجر میشود. چهارشنبه قبل نیز با انفجار یک بمب پر قدرت که در یک اتومبیل پیکان جاسازی شده بود بیش از ۱۱ نفر کشته و ۳۴ نفر زخمی شدند و هنوز حال بسیاری از آنان وخیم است. آن بمب بر سر راه یک اتوبوس نیروی زمینی سپاه کار گذاشته شده بود.
اتوبوس حامل کارکنان سپاه پاسداران که در اثر انفجار روز ۲۵ اسفندماه در زاهدان آتش گرفت- عکس: AFP
اگرچه فرماندار این شهر اعلام کرد که پنج تن از عوامل بمبگذار را دستگیر کرده است اما «گروه جندالله» که اینک خود را «جنبش مقاومت مردمی ایران» میخواند این دستگیری را رد کرده است. این گروه اگرچه هنوز به شکل رسمی مسوولیت عملیات روز جمعه را بر عهده نگرفته اما تحلیلگران در منطقه این حرکت را با توجه به تهدید قبلی گروه دال بر عملیاتهای بعدی، منتسب به «جندالله» میدانند.
در پی انفجار دوم که در نزدیکی کلانتری ۱۹ زاهدان و مجاور مدرسه دخترانه معارف اسلامی به وقوع پیوست با محمود براهویینژاد سردبیر روزنامه توقیف شده «روز درا» و تحلیلگر فعال در منطقه صحبت کردم که در پی میخوانید:
میتوانید در مورد حادثه انفجار جمعه شب در زاهدان توضیح بدهید؟
دیشب ساعتهای ۱۰ به بعد بود که صدای انفجار خیلی مهیبی در سطح شهر شنیده شد. متوجه شدیم یک بمب صوتی نسبتا قوی در بلوار جمهوری منفجر شده که باعث انهدام یک تیر چراغ برق شده و خوشبختانه خسارت جانی نداشته است.
آیا این انفجار را گروه «جندالله» بر عهده گرفته است؟
تا این لحظه هیچ گروهی رسما این انفجار را بر عهده نگرفته است، اما گمان میرود که این انفجار هم کار این گروه باشد. گروه جندالله در دو، سه روز قبل اطلاعیهای را صادر کرده بود که در آن اعلام شده بود عملیاتهای دیگری را نیز در زاهدان خواهد داشت. به همین خاطر این نگرانی وجود داشت که باز هم شاهد حوادث دیگری باشیم که انفجار دیشب این حدس و گمان را بهوجود آورد که کار این گروه باشد.
آقای عبدالمالک ریگی تهدید کرده است که در صورتی که برخی از زندانیان را دولت ایران آزاد نکند، به این عملیاتها در قالب حملات موشکی ادامه خواهد داد، آیا فکر میکند باز هم در آینده شاهد این رشته عملیاتها خواهیم بود؟
دقیقا نمیتوان گفت اما به نظر بعید میرسد که انجام چنین کاری مقدور باشد.
موضع اهل تسنن در برابر این حرکتها چیست؟
اهل تسنن نگاههای متفاوتی به این موضوع دارند. نفس خشونت و ترور از طرف تمامی گروهها محکوم است و از طرف هیچکس مورد تایید نیست. هیچ فطرت سالمی نمیتواند اعمال خشونت و ترور را از طرف هیچ گروه و یا دستهای بپذیرد. اما یک سری اعمال فشارها وتبعیضهایی که در منطقه وجود دارد باعث نوعی بیتفاوتی در بین مردم منطقه شده است.
یعنی شما فکر میکنید این بیتفاوتی میتواند باعث تشدید این گونه حرکتها باشد؟
اگر مسوولان به صورت ریشهای با در نظر داشتن علل، به حل مسئله ناامنیها در منطقه نپردازند، مطمئنا این جو ادامه خواهد داشت. چرا که علت این مسئله شخص عبدالمالک ریگی و یا این گروه و آن گروه نیست. علتهای زیادی باعث این مسائل میشود که من میتوانم به فقر، تبعیض، بیعدالتی، برخوردهای بد نیروی انتظامی با مردم و امنیتی کردن فضای استان بهجای حل معضلات آن را ذکر کنم. تا این علل و عوامل وجود دارد با ایجاد صد قرارگاه نظامی در منطقه هم مشکل حل نخواهد شد.
شنیده شده است که سران این گروه به دنبال ترور رهبران دینی اهل تسنن نیز بودهاند، آیا صحت داد؟
با بررسی که من کردهام این موضوع را مسوولان انتظامی و امنیتی استان مطرح کردهاند، اما من اطلاع دیگری ندارم که تا چه حد صحت دارد.
راه حل از میان بردن این ناامنیها چیست؟
بنده عرض کردم. نظام بهتر است بجای اینکه فضای استان را بیشتر از این امنیتی کند و فشار بیشتری را بر مردم وارد کند به دنبال راههای حل ریشهای مشکل باشد. ببینید ما در طول انقلاب حتی یک مدیر از اهل سنت نداشتهایم و یا یک استاندار از اهل سنت و بلوچ نداشتهایم. در نیروهای نظامی، سپاه و ارتش و یا اطلاعات هم نیروهای بومی وجود ندارد و یا یک یا دو درصد است. این خود باعث میشود بین مردم بیتفاوتی ایجاد شود و هر روز بر این شکاف افزوده شود. در رژیم گذشته سران قومی در بلوچستان اداره منطقه را بر عهده داشتهاند و این استان یکی از امنترین استانهای کشور بوده است. امروزه نه تنها در جذب نیروهای بومی تلاشی نمیشود بلکه با این موضوع مقابله هم میشود حتی در آموزش و پرورش که یک نهاد فرهنگی است این حساسیت وجود دارد. تا زمانی که این مشکلات وجود دارد شرایط در استان همین خواهد بود.
الان وضعیت شهر زاهدان چگونه است؟
در حال حاضر آرام و بر تعداد نیروهای نظامی وامنیتی افزوده شده که تقریبا شهر نوعی فضای نظامی به خود گرفته است. در خصوص تیراندازیهای شب گذشته نیز بعد از انفجار صداهایی شنیده شد اما رسما از سوی مسوولان هیچ دستگیری اعلام نشده. آقای فرماندار اعلام کردهاند که این تیراندازیها به خاطر فرار بمبگذاران به یک ساختمان نیمه کاره و تعقیب آنها بوده است اما از دستگیری آنان صحبتی به میان نیامده است.
آیا درگیری های ایجاد شده باعث گرفتاری برای ساکنان اهل سنت نیز شده است؟
این قبیل اتفاقات که میافتد بیشتر از همه اهل سنت و بلوچهای منطقه را نگران میکند. چون مسوولان عوامل اصلی فاجعه را نمیتوانند دستگیر کنند برخی افراد عادی را دستگیر میکنند. که این موجب فشار های بیشتری بر روی مردم این منطقه میشود.
آیا عوامل امنیتی و انتظامی منطقه امکان تفکیک بین این گروهها را از شهروندان و مردم عادی ندارند؟
در نظر داشته باشید گروهها و جناحهایی در استان هستند که قدرت حاکمه هم در دست آنها است و آنها از این فضا سوء استفاده میکنند بر علیه بلوچها و بحث را میکشانند به سمت مطالبات و خواستههای آنان و این مسائل را به زیادهخواهی بلوچها متصل میکنند. این مواقع به بهانه مبارزه با ناامنی فشار را بر مردم افزایش میدهند و کمتر تفکیکی قائل میشوند، البته خوشبختانه در این جریان چند روز گذشته اکثرا آزاد شدهاند. اما در گذشته پیش میآمد افراد چند ماه در زندان میماندند و بعد بیگناهی شان ثابت میشد و آزاد میشدند.
|
نظرهای خوانندگان
Salam
-- Ahmadreza Mirbalouchzahi ، Feb 18, 2007 در ساعت 06:49 PMBa Tavajjoh Be Hasasiathaie Ke Bar Sare Name Ostane Balouchestan Va Sistan Vojood Darad Behtar Ast Ya Name Ostan Raa Kamel Zekr Konid Va Ya Nam e Balouchestan Raa Be Jaye Sistan Ke Faghat Yek Shahrestan Raa Shamel Mishavad Bebarid Zira Dar HAme Jaye Donya In Mantaghe Raa Be Name Balouchestan Mishenasand.
Mamnoon
با سلام .
-- محمد ، Feb 18, 2007 در ساعت 06:49 PMتبعیض در آن منطقه بیداد می کند .
چه گناهی کرده اند آن مردم بی گناه .
بی کفایتی دولت است که نمی تواند سیاست درستی را برای این هموطنان ترتیب ببیند ... آنها هم دست به اعتراض از این راه می زنند ... من کارشان را تایید نمی کنم ... ولی ظلم است که این گونه رفتار ها را به وجود می آورد ... ریشه ای و عمقی به قضیه نگاه کنیم نه سطحی ...