رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۷ آذر ۱۳۸۵

فلسطین و آرمانی که فراموش شد

سعید شروینی
sherwini@hotmail.com

با بالاگرفتن تشنج و درگيری داخلی در غزه و ديگر مناطق فلسطينی چنين به نظر می‌رسد که چالش و کشاکش با اسراييل جای خود را به نزاع و خشونت ميان گروه‌های رقيب فلسطينی داده است، به گونه‌ای که ديگر سخن‌گفتن از وضعيتی شبيه به آستانه يک جنگ داخلی در ميان فلسطينی‌ها چندان غريب و دور از واقعيت نيست.

زمينه‌های مساعد برای بروز خشونت
سرخوردگی فلسطينيان از شکست قراردادهای اسلو، سياست مشت‌ آهنين که پس از روی کار‌آمدن دولت شارون در سال ۲۰۰۱ به هسته اصلی رويکرد اصلی اسراييل در قبال مردم فلسطين بدل شد و نيز فساد و ناکارآیی در تشکيلات خودمختار تحت رهبری ساف عملا زمينه مساعدتری برای افزايش نفوذ و يارگيری نيروهای راديکال فلسطينی فراهم آورد. بر بستر همين شرايط بود که ژانويه امسال سازمان حماس به برنده اصلی انتخابات پارلمانی فلسطين بدل شد و دولت تشکيلات خودمختار را در دست خود گرفت.

کشورهای غربی که با يک موقعيت غيرمنتظره روبرو شده بودند به رسميت شناختن دولت حماس و ادامه کمک‌های مالی خود به فلسطينيان را منوط به شرط و شروط‌هايی کردند. پذيرش موجوديت اسراييل، نفی خشونت و محترم‌شمردن همه قراردادهای موجود ميان اسراييل و فلسطينيان (از جمله قرارداد شکست‌ خورده اسلو) از اهم اين شروط بودند. حماس اما در تحليلی نهايی پذيرفتن چنين شروطی را نه مبنای مذاکره و به رسميت‌شناخته شدن که جزئی از پروسه مذاکره دانست و به آنها تن درنداد. ساف نيز به رغم آن که رياست تشکيلات خودمختار کماکان در دست محمود عباس مانده بود کنار ‌آمدن با شکست خود در انتخابات ژانويه و قبول رانده‌شدگی از بسياری از نهادهای مالی و سياسی فلسطين برايش کار آسانی نبود. اين گونه بود که هم در عرصه خارجی و هم در عرصه داخلی حماس از همان ابتدا زير فشار قرار گرفت تا با تعديل مشی خود شرايط غرب را بپذيرد و هم بخش عمده قدرت را در دست ساف باقی بگذارد.

شگردها و تاکتيک‌های بی‌نتيجه
وضعيت بن‌بست‌گونه‌ای که در ميان اين رقابت و چالش‌های چندجانبه به وجود آمده است دائما طرفين را به اتخاذ اين يا آن تاکتيک می‌کشاند که لزوما هم با موفقيت توام نيست. چند ماه پيش محمود عباس تهديد کرد که شرايط مورد نظر غرب که حماس از پذيرفتن آنها سرباز می‌زند را به رفراندوم خواهد گذاشت. حماس با اين اقدام مخالفت کرد، اما پذيرفت که بر مبنای بيانيه‌ای که شماری از زندانيان سرشناس فلسطينی انتشار داده بودند با محمود عباس و سازمان تحت رهبری او در راستای تشکيل يک دولت وحدت ملی برای فلسطين به مذاکره بپردازد. نکته اصلی در بيانيه يادشده لزوم قبول مرزهای ۱۹۶۷ به عنوان مرزهای کشور آتی فلسطين بود که عملا معنايی جز پذيرش موجوديت اسراييل ندارد.

به رغم چندين وچند دور مذاکره و بروز برخی پيشرفت‌ها و توافقات، اما هم نگرانی طرفين از نيات يکديگر، هم دشواری حماس در قبول شرايطی که با مبانی تشکيلش در تناقض است و هم اختلاف بر سر نوع تقسيم قدرت مانع از آن بوده است که دولت وحدت ملی از حرف به عمل در‌آيد و نقطه پايانی بر کشاکش‌ها و اختلافات درونی فلسطينی‌ها بگذارد.

در اين ميان آنچه که چالش‌ها را بيش از پيش به سوی خشونت و برادرکشی سوق می‌دهد همانا تشديد فقر و فاقه در ميان مردم و جوانان فلسطينی است که بيش از گذشته چشم‌اندازی برای بهبود وضعيت خود نمی‌بينند. از ابتدای سال جاری که با به قدرت رسيدن حماس، اسراييل مناطق فلسطينی را مورد محاصره اقتصادی قرار داده و کمک‌های مالی کشورهای غربی نيز به اين مناطق متوقف شده،‌ زندگی شمار بيشتری از مردم غزه و کرانه غربی به زير خط فقر سقوط کرده است. آخرين گزارش‌های سازمان ملل غزه را به سبب فقر، تنگدستی و سوء تغذيه در آستانه يک فاجعه انسانی توصيف می‌کند. طبيعی است که در چنين شرايطی فضای مساعدتری برای بروز خشم و تشنج به وجود آيد و هر بحث و جدال سياسی به محملی برای سرريزکردن خشونت بدل شود.

سهم کشورهای خارجی در مناقشه
با تداوم اختلافات و درگيری‌ها در ميان نيروهای فلسطينی، تاثيرگذاری نيروها و کشورهای خارجی نيز بر فعل ‌و انفعالات و رويکردهای آنها شدت و حدت بيشتری يافته، به گونه‌ای که اين اختلافات شباهت‌های آشکاری با چالش و کشمکش جاری در لبنان پيدا کرده است. در لبنان نيز نيز جدال بر سر قدرت سياسی ميان طرف‌های درگير به مبارزه آشکار و پنهان ميان غرب از يک سو و ايران و سوريه از طرف ديگر بدل شده است. حزب‌الله و مسيحيان متحد آن در کشمکش جاری در لبنان مورد حمايت‌های گسترده ايران و سوريه‌اند و دولت سينيوره و متحدان داخلی آن در مقابل، به پشتيبانی آمريکا و اروپا متکی‌اند. در صحنه سياسی فلسطين نيز اينک محمود عباس و ساف مورد حمايت غرب و اسراييل قرار گرفته‌اند و حماس و نيروهای متحد آن بيش از پيش به سوی ايران و سوريه متمايل می‌شوند. حضور دائمی خالد مشعل، رهبر ارشد حماس در سوريه و موضع‌گيری مثبت رهبری دمشق به سود اين گروه از يک سو و حمايت‌های مستمر جمهوری اسلامی از حماس که در سفر اخير اسماعيل هنيه به تهران نمود آشکارتری پيدا کرد از سوی ديگر،‌ مواردی هستند که بر وجود صف‌بندی‌ يادشده بار ديگر مهر تاييد می‌زنند.

آرمانی که فراموش شده است
در اين ميان،‌ علاوه بر سوء قصد شماری از نيروهای ظاهرا نزديک به ساف به کاروان اسماعيل هنيه به هنگام عبور او از مرز مصر و غزه در روز جمعه، اظهارات روز شنبه محمود عباس نيز بر آتش مخاصمات و تشنجات افزوده است و خطر درگيری يک جنگ داخلی را به احتمالی نه چندان بعيد بدل کرده است.

عباس در سخنان روز شنبه (۲۵ آذر) خود گفت که برای پايان دادن به بحران کنونی درصدد است به زودی انتخابات پيش از موعد پارلمانی و رياست جمهوری برگزار کند. اين موضع عباس برای حماس که تنها يک سال از انتخاب نمايندگانش در پارلمان و تشکيل دولت توسط آن می‌گذرد گران تمام شده است و آن را به نوعی کودتا از سوی ساف تعبير کرده است.

راست اين است که در سند مبنای ايجاد و فعاليت تشکيلات خودمختار که با تسامح می‌توان آن را "قانون اساسی فلسطين" تلقی کرد حق انحلال پارلمان برای رهبر تشکيلات خودمختار (محمود عباس) پيش‌بينی نشده است. به علاوه معلوم نيست که در صورت برگزاری انتخابات، ساف به لحاظ آراء نسبت به ژانويه گذشته در وضعيت بهتری قرار بگيرد و بتواند دولت را از دست حماس خارج کند. همه اين نکات اين ظن را تقويت می‌کنند که موضع جديد عباس مانند تهديد او به رفراندوم در چند ماه پيش، تلاش ديگری برای احيای دوباره مذاکرات جهت تشکيل دولت وحدت ملی و اعمال فشار بيشتر به حماس برای امتياز‌گيری‌های بيشتر از آن باشد.

دست کم تا آخرين روزهای حيات عرفات خط قرمز در مناقشه ميان گروه‌های فلسطينی "آلوده نشدن دست‌ها به خون برادر" بود. اين تابو حالا ديگر شکسته شده و هر روز غزه شاهد درگيری مسلحانه دستجات فلسطينی رقيب است. تنها چيزی که هنوز شايد بتواند مانع از کنترل‌خارج شدن اين منازعات و تبديل کل غزه و ساحل غربی به عرصه برادرکشی فلسطينيان شود شايد احيای اين درک مشترک باشد که عرصه اصلی چالش و تلاش کماکان ايجاد کشوری مستقل به نام فلسطين است و جنگ داخل و برادرکشی به سود هر چه که باشد به سود اين آرمان مشترک نيست.

Share/Save/Bookmark