رادیو زمانه > خارج از سیاست > جهان > ساندنیستها٬ بازگشتی متفاوت | ||
ساندنیستها٬ بازگشتی متفاوتسعيد شروينیsherwini@hotmail.comبار چهارم بالاخره پيروزی حاصل شد. از سال ۱۹۹۰ که ساندينستها در نتيجه يک انتخابات آزاد قدرت را به مخالفان واگذاشتند ديگر شانس ياريشان نکرد که نتيجه سه انتخابات بعدی را به سود خود رقم زنند. در انتخابات ديروز (يکشنبه، ۵ نوامبر) اما ستاره بخت انقلابيون سابق دوباره درخشيدن گرفت و دانيل اورتگا از سوی اکثريت مردم ماموريت يافت به کاخ رياست جمهوری برود.
نیکاراگوئه نیکاراگوئه سابق نیست ۱۶ سالی که ساندنيستها در قدرت نبودند نيکاراگوئه تغييرات زيادی به خود ديد. در اين مدت تحريمهای همهجانبهای که آمريکا عليه دولت ساندنيستها وضع کرده بود برچيده شد و حملات مخالفان مسلح ("کنترا") که در عرض ۱۱ سال حکومت ساندينستها ۳۵ هزار قربانی به بار آورد نيز پايان گرفت. اين نيز بود که در عرصههای اقتصادی و اجتماعی نيز نيکاراگوئه پس از وداع ساندنيستها با قدرت به راه متفاوتی افتاد. صنايع ملیشده دوباره خصوصی شدند، اصلاحات ارضی دوران پس از انقلاب ملغی اعلام شد، بودجه خدمات اجتماعی به شدت مشمول حذف و تعديل شد و برنامه رياضتکشانهای که صندوق بينالمللی برای کاهش تورم به دولتهای ليبرال پساساندنيست پيشنهاد کرد فشاری محسوس را متوجه بخشهای آسيبپذير جامعه نمود. سياستهای يادشده البته بیتاثير نبودند و رونق اقتصادی معينی را به دنبال داشتند. اما سودبرنده اين رونق عمدتا قشر محدودی از جامعه نيکاراگوئه بود. آماری که سازمان ملل ارائه کرده است میگويد که موقعيت نيکاراگوئه به لحاظ سطح فقر و ناداری در ۱۶ سال گذشته از مرتبه ۶۹ در ميان کشورهای جهان به مرتبه ۱۲۸ تنزل کرده است. آمار بيسوادی که در زمان ساندنيستها به ۱۲ درصد رسيده بود امروز دوباره به ۳۵ درصد رسيده است. تاسيسات آموزشی و درمانی مشمول خصوصیسازی شدهاند و ۸۰۰ هزار کودک از رفتن به مدرسه محرومند. تورم و گرانی و عدم توازن ميان درآمدها و هزينهها هم در سالهای اخير اقشار و گروههای بيتشری را به رويگردانی از دولتهای ليبرال ۱۶ سال گذشته سوق داده است. دوسوم جمعيت پنج و نيم ميليونی کشور هم که به کار کشاورزی مشغول است عمدتا بايد به نان بخور و نمير رضايت دهد. در ميان اينان نيز نبود امکانات و فقدان کمکهای مالی و وامهای کمبهره به نارضايتیهای گاه گستردهای منجر شده است. در چنين شرايطی طبيعی بود که به قدرت رسيدن دوباره ساندنيستها امر نامحتملی نباشد. در سالهای گذشته نگرانی بخشهايی از مردم اين بود که در صورت انتخاب دوباره ساندينستها شايد ايالات متحده به همان سياست دهه نود ( تحريم های گسترده و تلاش برای منزویسازی نيکاراگوئه) روی بياورد و جنگ داخلی مجددا شعلهور شود. اين نگرانی باعث میشد که بخشهایی بزرگی از مردم ولو با اکراه به ليبرالها و مخالفان ساندنيستها رای دهند. اما هم کارنامه غيرمثبت دولتهای ۱۶ سال اخير ، هم تشديد فشارهای اقتصادی و اجتماعی و هم تحولی که در ذهنيت و رويکرد ساندنيستها پديد آمده تا حدودی نگرانی مزبور را در آستانه انتخابات اخير به سايه رانده بود. ساندنیستها هم تغییر کردهاند تغييرات نظری و سياسی ساندنيستها در ۱۶ سال گذشته محسوستر از آن بوده که به چشم نيايد. در واقع اگر ساختار مبتنی بر نظم و فرماندهی در تشکيلات اين گروه چندان دستخوش تغيير نشده است، ولی تلاش برای بازگشت به قدرت آنها را چه در مبانی نظری و سياسیاشان و چه در نوع مناسباتشان با ساير نيروهای اجتماعی به چرخشهايی گاه عجيب واداشته است. اينان اينک با کليسا، با احزاب و محافل اقشار متمول و حتی با شماری از رهبران کنترا به آشتی رسيدهاند. دانيل اورتگا، رهبر ساندنيستها که در پی انتخابات روز يکشنبه دوباره زمام امور کشور را به دست میگيرد در انتقادات خود به نظام سرمايهداری اينک بيش از مارکس به گفتههای پاپ استناد میکند. او "مورالس کاراسو"، از رهبران سابق کنترا را به عنوان معاون اول خود معرفی کرده و تلاشش برای نزديکی به کليسا هم قسما حيرت و شگفتی برانگيخته است. اورتگا سال گذشته پس از ۲۸ زندگی مشترک و ثبتنشده با خانم روساريو موريلو (نويسنده نيکاراگوئهای) و داشتن چند فرزند از او، در مراسمی که بيشتر به يک کارزار تبليغاتی شبيه بود در کليسا مراسم تمعيد به جا آورد و عقدی مذهبی برپا کرد. عاقد اين مراسم هم کسی نبود جز کاردينال ارشد نيکاراگوئه که در دهههای گذشته مشی آشتیناپذير کليسا عليه ساندنيستها را رقم زده بود. بحثانگيزتر از اين اقدام ، رای مثبت هفته گذشته ساندنيستها به مصوبهای بود که مطابق ميل و خواست کليسا قانون ۱۲۰ ساله و نسبتا منعطف سقط جنين در نيکاراگوئه را ملغی کرد و ممنوعيتی کامل در اين زمينه را وضع نمود. اين اقدام ساندنيستها از سوی محافل هوادار حقوق زنان به جبههسايی تام و تمام در برابر کليسا به منظور بازداشتن آن از تبليغات منفی در جريان انتخابات تعبير و تفسير شده است. یاران دیروز، مخالفان امروز آشتی با نيروهای ليبرال و محافل قدرتمند اقتصادی نيکاراگوئه را نيز رهبری ساندنيستها به عنوان اقدامی لازم در جهت آشتی ملی و تحکيم دموکراسی معرفی میکند. اين اقدام اما در درون خود ساندنيستها با چالشها و انشعاباتی توام بوده است. مخالفان درونی علاوه بر انتقاد به ضعف دمکراسی درونسازمانی و سياستهای معطوف به کسب قدرت به هر قيمت، رويکرد يادشده ، يعنی آشتی و توافق نانوشته با نيروهای راست مخالف را هم غيرقابل قبول میدانند. اين مخالفان درونی که شماری از چهرههای پيشکسوت ساندنيستها هم در ميانشان ديده میشوند با انشعاب از جنبش ساندنيستها، تشکل مستقلی به وجود آوردهاند به نام "جنبش احيای سانديسم". "جنبش احيای سانديسم" (ام ار اس) اين اتهام را متوجه رهبری کنونی ساندنيستها میکند که تمنای قدرت و مقام، آنها را در دهه گذشته عملا به توافقی نانوشته با حزبِ حاکمِ "ليبراليسم نهادی" و تقسيم ارکان قدرت ميان خود سوق داده است. به عقيده "ام ار اس"، متاثر از همين توافق و به دليل نفوذ بالايی که ساندنيستها در دستگاه قضايی نيکاراگوئه دارند رهبر سابق حزب "ليبراليسم نهادی" که سه سال پيش به خاطر فساد در دوران رياست جمهوریاش به ۲۰ سال زندان محکوم شد اينک آزاد است و زندانیشدنش به حال تعليق درآمده است. ثمره اصلی توافق با ليبرالها از سوی دیگر، در نتيجه توافقی که در دهه پيش ميان ساندنيستها و حزب حاکم " ليبراليسم نهادی" صورت گرفت قانون انتخابات رياست جمهوری تغيير کرد، به گونهای که اگر نامزدی در همان دور اول ۴۰ آراء را حائز شود برنده قطعی انتخاب خواهد بود. در صورتی که نامزدی تنها ۳۵ درصد آراء را کسب کند، اما اختلاف رایش با نزدیکترین رقیب ۵ درصد باشد باز هم برنده قطعی خواهد بود و برگزاری دور دوم انتخابات موضوعیت نخواهد داشت. قانون یادشده گرچه به عنوان قانونی غيردمکراتيک آماج انتقاد مخالفان درونی و برونی ساندنيستها واقع شده اما به نظر میرسد که در پيروزی ديروز اورتگا نقش عمدهای داشته است. به ديگر سخن اگر کماکان حد نصاب ۵۰ درصد در انتخابات دور اول برای پيروزی ملاک میبود اورتگا که اينک نزديک به ۳۹ درصد آراء را به خود اختصاص داده و با يک اختلاف ۹ درصدی از رقيب محافظهکارش، " آلوردو مونتهآلگره"، جلو افتاده میبايست در ماه دسامبر برای قطعیکردن پيروزی خود وارد دور دوم انتخابات شود. اينک اما اگر شمارش قطعی انتخابات تغييری در نتيجه فعلی ايجاد نکند و مونتهآلگره هم به قبول اين نتيجه گردن گذارد به برگزاری دور دوم انتخابات ضرورتی نخواهد بود. کشيدهشدن انتخابات به دور دوم به احتمال زياد شانس اورتگا را برای پيروزی کاهش میداد، چرا که دو حزب ليبرال احتمالا به حمايت از رقیب اصلی اورتگا روی میآوردند و "جنبش برای احيای ساندنيسم" هم اختلافاتش با رهبری کنونی ساندنيستها به حدی است که بعيد میبود در دور دوم از اورتگا حمايت کند. واشنگتن نگران است به رغم تغييرات عمده در ديدگاههای ساندنيستها و به رغم لحن آشتیجويانه آنها در قبال ايالات متحده، واشنگتن کماکان بازگشت اورتگا و يارانش به قدرت را امری نامطلوب تلقی میکند. کاخ سفيد بر اين نظراست که راه يافتن ساندنيستها به کاخ رياستجمهوری نيکاراگوئه، منطقه آمريکای جنوبی و کارائيب را يک گام ديگر به چپ خواهد سوق خواهد داد و جبهه کاسترو و هوگوچاوز در منطقه بيش از پيش تقويت خواهد شد. کاهش سرمايهگذاریها و توقف کار سازمانهای امداد آمريکايی و نيز تشديد سختگيریها عليه مهاجران نيکاراگوئهآی از جمله اقداماتی است که واشنگتن میگويد در صورت پيروزی ساندنيستها به اجرا درخواهد اورد. اعلام آمادگی ونزوئلا برای ارائه نفت ارزان به نيکاراگوئه و قول کوبا به گسيل آموزگار و پزشک دلايلی هستند که واشنگتن با استناد به آنها کوشيده است نگرانیخود از پيروزی احتمالی ساندنيستها را محق جلوه دهد . سفیر آمریکا در ماناگوا در واکنش به نتیجه اولیه شمارش آراء، روند انتخابات را مورد انتقاد قرار داده و گفته است که ابتدائا حاضر نیست نتایج آن را به رسمیت بشناسد. در همین حال 1000 ناظر بینالمللی و از جمله جیمی کارتر و برخی رهبران سابق آمریکای جنوبی که بر روند انتخابات نظارت داشتهاند آن را در مجموع سالم و منصفانه توصیف کردهاند. واشنگتن در هفتههای قبل ازا نتخابات نتوانست جناح راست و ليبرال نيکاراگوئه را به توافق نظر بر روی يک نامزد مشترک متقاعد کند. از اين رو دو حزب ليبرال عمده کشور، يعنی "حزب ليبرال نهادی" و "آليانس ليبرال ملی" با کانديداهای جداگانه به مصاف اورتگا آمدند. "جنبش احيای سانديسم" که به لحاظ اقتصادی ديدگاههايی لیبرالتر از ساندنيستها را نمايندگی میکند نيز نامزد خود را داشت. واشنگتن در دور اول انتخابات حامی رقيب اصلی اورتگا،يعنی " آلوردو مونتهآلگره" نامزد "آليانس ليبرال ملی" بود. وی اينک در سلامت انتخابات شک کرده است و بعيد نيست که در روزهای آتی تنشها و چالشهايی بر سر قبول يا رد نتيجه انتخابات پديد آيد. گامی قابل اعتنا نمیتوان پيشبينی نمود که ساندنيستها در صورت قطعیشدن نتيجه انتخابات و راه يافتن به کاخ رياست جمهوری تا چه حد سياستهای متفاوتی در پيش گيرند و يا تا چه حد قادر و يا مايل به تحقق شعارهای انتخاباتیاشان باشند. اين که پيروزی ساندنيست ها بر رويکرد و سمتگيری آتی جبهه شکل گرفته از جکومتهای چپگرايی که در سالهای اخير در آمريکای جنوبی به قدرت رسيدهاند چه تاثيراتی خواهد گداشت نيز سوالی است که برای پاسخ به آن بايد منتظر ماند. ولی دستکم تا همينجا اين واقعيت که در کشور کوچک، فقير و پرتب و تاب کارائيب حدی از دموکراسی و راهکارهای مبتنی بر انتخابات به شيوه و روال نسبتا رايج حيات سياسی و اجتماعی بدل شده را شايد بتوان گامی بزرگ به جلو تلقی کرد که به آسانی هم به دست نيامده است. |