رادیو زمانه > خارج از سیاست > خاورميانه > تفاوت شكست ناصر و نصرالله | ||
تفاوت شكست ناصر و نصراللهدر حاليكه حدود يك ماه از پايان جنگ حزبالله و اسراييل ميگذرد، مطبوعات جهان عرب هنوز از اين جنگ مينويسند. بازگشت مردم لبنان به گذشته، مزارع شبعا و تفاوت دو شكست مشابه جمال عبدالناصر –رهبر فقيد مصر- و سيدحسن نصرالله –رهبر گروه حزبالله لبنان- از اسراييل، موضوعات چند يادداشت روزنامه لبناني، مصري و سعودي در اينباره است. روزنامه فرانسهزبان لبناني «لوريان لو ژور» در يادداشتي با نام «بازگشت به گذشته» اظهار تأسف خود را از وضعيت موجود در لبنان بيان كرده است. «تيك تاك! به پانزده سال پيش خوش آمديد! اين حقيقت دارد كه ما جوانتر شديم و بايد به حسن نصرالله و احود المرت تبريك گفت كه توانستند زمان را به عقب بازگردانند. به اولي براي اينكه اين جنگ را شروع كرد و به دومي به خاطر شدت بخشيدن به آن.» نويسنده اين يادداشت در پايان اينچنين نتيجهگيري ميكند: «از سال 1975 تا كنون هر پانزده سال يكبار لبنان شاهد نيروهايي بوده كه سعي داشتهاند اين كشور را آزاد كنند، يك بار از دست فلسطينيان، بار ديگر سوريه و اين بار اسراييل. اما هر بار جز ويراني چيزي باقي نمانده، كه البته به «سرانجامي افتخارآميز» تعبير شده است.» در سرمقاله هفتهنامه «الاهرام» چاپ قاهره نيز به مزارع «شعبا» كه در دامنه كوه «هرمون» واقع است، پرداخته شده. اين مزارع كه 20 كيلومتر مربع مساحت دارد، از 1967 تا كنون جزو مناطق جولان و در اختيار اسراييل است. نويسنده اين سرمقاله مينويسد: « مزارع شعبا كه چهل سال است توسط نيروهاي اسراييلي اشغال شده، قلب نزاعهاي كشور درختان سدر و اسراييل به شمار ميآيد. اشراف اين مزارع به درياچه «تيبرياد» دليل حزبالله براي آزادسازي اين منطقه و ادامه پيدا كردن جنگ پس از عقبنشيني يكطرفه اسراييل از جنوب لبنان در سال 2000 است. اين عقبنشيني اسراييل عامل صلح طي اين سالها بود.» وي ميافزايد: «اما نزاع بر سر اين مزارع سابقه بيشتري دارد. لبنان كه موافقت شفاهي سوريه را نيز همراه خود دارد، ادعا ميكند كه اين مزارع ابتدا از آن سوريه بوده و در سال 1967 وقتي كه جنگ اعراب و اسراييل روي داد، همراه با فلات جولان توسط نيروهاي اسراييلي تصرف شد. اما پس از تخليه نيروهاي سوري از لبنان در سال 2005، بيروت اعلام كرد كه دمشق اين مزارع را جزو لبنان ميداند. اما اين مرزبنديها هيچ كدام قابل اجرا نبود، زيرا كماكان اين مزارع در اختيار اسراييل است.» نويسنده سرمقاله «الاهرام» عقيده دارد كه با اين حال در اسراييل هر روز به تعداد كساني كه ميخواهند با اعراب مذاكره شود، بيشتر ميشود. وي در پايان پيشنهاد ميكند كه اگر اسراييل ميخواهد قدرت كنوني خودش را حفظ كند بايد به قطعنامهاي كه در كنفرانس مادريد به تصويب رسيد، عمل كند. روزنامه سعودي «الحيات» چاپ لندن نيز به مقايسه شكست لبنان در سال 2006 و شكست مصر در جنگ شش روزه سال 1967 با اسراييل پرداخته است. او در اين مقايسه به سخنان جمال عبدالناصر و سيدحسن نصرالله پس از اين جنگها استناد ميكند. نصرالله پس از جنگ با اسراييل گفت كه گروگانگيري دو سرباز اسراييلي يك اشتباه بود. ناصر نيز در سخنراني مشهورش در سال 1967 گفته بود كه فكر ميكرد نيروهاي اسراييلي از شرق حمله كنند، در حاليكه آنها از غرب حمله كردند. «الحيات» مينويسد: «ناصر و نصرالله كه هر دو براي نيات ناسيوناليستي ميجنگيدند، در برابر دشمن مشتركشان، اسراييل، مغلوب شدند، اما ميان اين دو شكست تفاوتي بزرگ وجود دارد. ناصر به شكست مصر اعتراف كرد و مسئوليتاش را به عهده گرفت، در صورتي كه لبنانيها امروز حق ندارند از حزبالله بپرسند كه چرا اشتباه گروگان گرفتن دو سرباز اسراييلي را مرتكب شدند. در سال 1967 ناصر از محبوبيتي مردمي در تمام جهان عرب برخوردار بود و اعتراف به اشتباه از سوي او كه به عنوان يك رهبر فروتن شناخته ميشد، به راحتي مورد پذيرش مردم قرار گرفت. اما حزبالله فقط يك نهاد امنيتي است كه لبنان از آن براي مقابله با اسراييل در جنوب كشورش حمايت ميكند. سياستگذاريهاي حزبالله از سوي سوريه و ايران تعيين ميشود. اين در حالي است كه اين دو كشور با حمايت از حزبالله فقط منافع خودشان را پيگيري ميكنند.» در پايان اين يادداشت، نتيجهگيري ميشود: «اعراب و به ويژه لبنانيها هنوز بهاي شكست جنگ شش روزه را ميپردازند و درگير عواقب آن هستند.» سامان ايراني irani_saman@yahoo.com |
نظرهای خوانندگان
I dont think that Hezbollah has been defeted. They have made strong come back and they defeted Isreal in destroying Lebanon. You can't start a war and killing thousand of people and destroying the infrastructure of a country because two soldiers are captured. There are more than hundered Lebanese prisoners in the dungeons of Isreal and no one talks about them. But the capture of two soldiers will no way justify the distruction of a country.
-- yousef ، Sep 13, 2006 در ساعت 08:22 PMصرفنظر از اینکه مقایسه ی ناصر با نصراله یک قیاس مع الفارق است اما چنین به نظر نمی اید که اسرائیل - از جنگ اخیر که نه با یک کشور دارای ارتش کلاسیک بلکه با یک گروه چریکی که نه نیروی هوایی داشت و نه نیروی دریایی - لااقل در جبهه ی نبرد و رزم به نتیجه ی دلخواه رسیده باشد البته شکی نیست که هم پیمانان اسرائیل در عرصه ی سیاسی تلاش گسترده ای برای جبران این ضعف اسرائیل بعمل آوردند.
-- عاکف ، Sep 13, 2006 در ساعت 08:22 PMشکی نیست که ویرانی و بدبختی، آشکارترین نتایج جنگ هستند و بر این اساس میتوان گفت که جنگ، طرف پیروز ندارد ولی بسیار جای تعجب است در شرایطی که پس لرزه های جنگ اخیر یک بحران روانی را برای اسرائیلیها به دنبال آورده و همگی احساس سرافکندگی میکنند و کمیته ها تشکیل میدهند تا به علت عدم توفیق پی ببرند تحلیلگران دست به کوچک انگاری عملکرد یکطرف زده و از مشکلات پیش امده برای طرف مقابل چشم میپوشند البته پذیرش این تلقی که اسرائیل تنها به خاطر دو سرباز گرفتار، دست به چنین ریسکی زد ساده انگارانه است پروژه جنگ اخیر از زمانی استارت خورد که سوریه ناچار شد از لبنان خارج شود و حتی ترور حریری را هم میتوان بخشی از این برنامه بحساب اورد.اما آنچه که تحلیلگران بویژه در رسانه های عربی باید بدان توجه کنند اینست که حرکت ناصر به خاطر رهبری یکی از بزرگترین کشورهای عربی با همپیمانی چند کشور منطقه مواجه شد حال انکه در باره ی نصرالله نه تنها اینچنین نشد یلکه اکثر دولتهای عربی مواضع مخالف با وی اتخاذ کردند
پس این چه نوع تلاش ناسیونالیستی می تواند باشد که "الحیات" نصرالله را بدان متهم میکند. حتی اگر حزب الله هم به اسرائیل حمله نمیکرد به منزله این نبود که اسرائیل به چنین زورآزمایی دست نزند یادمان نرود "گدا مایر"زمانی که اسرائیل با اعراب تحت رهبری جمال ناصر می جنگید گفته بود که حتی اگر عبدالناصر هم حماقت نمیکرد و به اسرائیل حمله نمیکرد ما به دنبال بهانه ای بودیم که جنگی را آغاز کنیم!