رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > انقلابيون مشروطه در برلين - 3 | ||
انقلابيون مشروطه در برلين - 3شرح حال و زندگی سياسی سيد حسن تقی زاده دوره اول – انقلاب مشروطه (جوانی تا 1911) او از بدو کودکی به يادگيری فقه واصول نزد پدر و از سنين نوجوانی به فراگيری رياضی و طب قديم پرداخت. پس از فوت پدر در سن 18 سالگی به تحصيل آزادانه علوم جديد و زبان فرانسه رو آورد. او سپس در مدرسه دارالفنون مظفری تبريز به تدريس فيزيک مشغول شد. با علاقه وافر به فراگيری و آموزش دانش مدرن در سال 1280 (1901) به تاسيس مدرسه "تربيت" در تبريز همت گمارد و با کانونی از جوانان روشنفکر تبريزی ارتباط گرفت. پس از آن کتابفروشی "تربيت" توسط او و با حضور افرادی چون محمد علی تربيت، ميرزا يوسف اعتصام الملک و سيد حسين عدالت پا گرفت و با انتشار هفته نامه "گنجينه فنون" در سال 1284 (1905) به مرکزی برای ترويج افکار نو و آزاديخواهانه و تجمع روشنفکران تبديل شد. سنتگرايان و روحانيون ضد مشروطه با اين مرکز به مخالفت پرداختند و گويا در حوادث مشروطه مورد حمله دارودستههای سنتگرا قرار گرفته و به آتش كشيده شد. مجله "گنجينه فنون" پس از يک سال و نيم تعطيل شد و تقیزاده در سال 1286 (1907) به قفقاز، استامبول، بيروت و دمشق سفر کرد و با محافل فرهنگی اين کشورها تماس گرفت. با پاگيری جنبش مشروطه به تبريز بازگشت و در صف آزاديخواهان اين شهر قرار گرفت. تقیزاده پس ازامضای فرمان مشروطيت در سال 1287 (1908) به عنوان نماينده مردم تبريز در مجلس اول انتخاب شد. او در مدت کوتاهی رهبری فراکسيون اقليت روشنفکر و تجددخواه مجلس را برعهده گرفت. در مجلس از مخالفين دخالت شرع در امور سياسی و دولتی بود و در همين دوران در ميان محافل مذهبی به سياستمداری مخالف اعتقادات مذهبی معروف شد. پس از به توپ بستن مجلس توسط نظاميان روس در تير 1287 (1908) به سفارت انگلستان پناهنده شد و از طريق انزلی به باکو و تفليس، سپس به فرانسه و انگلستان سفر کرد. در اواسط 1287 که قيام مردم تبريز بر ضد محمدعلی شاه اوج میگرفت، مخفيانه به تبريز بازگشت و در کنار ستارخان و باقرخان قرار گرفت. در سال 1288 (1909) که تهران فتح و محمدعلی شاه خلع يد شد، به عنوان نماينده مجلس دوم بارديگر به تهران آمد. دراين دوره ميان دو جناج موسوم به اعتداليون و انقلابيون اختلافات شديدی بهوجود آمد و صفبندیهای خصومتآميزی در مجلس شکل گرفت. موضوعاتی از قبيل اصلاحات ارضي و جدايی دين از دولت، نمايندگان را به شدت رو درروی يکديگر قرار داده بود. در مرداد 1288 (1909) آيتالله شيخ فضلالله نوری پرچمدار مشروعيت در نهضت مشروطه دستگير و اعدام شد. در تير ماه 1289 (1910) آيتالله سيد عبدالله بهبهانی مقتدرترين رهبر جناح مخالف تقیزاده ترور شد. در كتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی آمده كه شيخ فضلالله نوری به دستور كميتهای متشکل از حسينقلیخان نواب، سيد حسن تقیزاده، حسن وثوقالدوله، ابراهيم حكيمالملك، محمد ولیخان تنكابنی، سردار اسعد بختياری و چند نفر ديگر اعدام شد. پيرو اين حوادث تقیزاده به دشمن روحانيت معروف شد و از سوی آخوند خراسانی و عدهای از علمای نجف فتوايی در ارتباط با "فساد مسلك سياسی تقیزاده و عدم شايستگی او در مجلس و لزوم خروج او از ايران" صادر شد.
دور تازهای از زندگی تقیزاده با شروع جنگ اول جهانی شکل گرفت. دولت آلمان از طريق واسطه با او تماس گرفت و تضمين داد که برای مبارزه با سياستهای انگليس و روسيه در ايران از او حمايتهای لازم بهعمل خواهد آورد. تقیزاده در دی ماه 1293 (1914) با يک کشتی هلندی به برلين آمد. با اين سفر زندگی پربار فرهنگی تقیزاده در برلين تا مدت 9 سال بعد از آن ادامه يافت و همين سفر نيز سرآغاز تولد "برلنیها" در تاريخ جنبش روشنفکری ايران گرديد. او در سالهای جنگ اول در برلين "كميته مليون ايراني" را سازمان داد و به انتشار مجله "کاوه" مشغول شد و در اين کار با ياران و همکاران تازهای ارتباط گرفت (ر. ک. به بخش اول و دوم همين سلسله مقالات). در انتخابات مجلس چهارم در تير ماه 1300 (1921)، با وجود عدم حضورش در ايران، بار ديگر به عنوان نماينده تبريز انتخاب شد، ولی بازهم در مجلس شرکت نکرد. در بهمن 1300 (1922) از طرف دولت قوامالسلطنه به عنوان رييس هياتی برای مذاکره با دولت تازه شوروی روانه مسکو شد. پس از اين ماموريت به برلين بازگشت و با يک دختر آلمانی ازدواج کرد.
پس از برکناری از وزارت در دی ماه 1312 (1934) با سمت وزير مختار راهی فرانسه شد. او در اين سمت مورد غضب رضاشاه واقع شد، زيرا نه تنها از چاپ مطالب انتقادی در مطبوعات فرانسه برضد رضاشاه جلوگيری به عمل نياورد، بلکه خود او هم در مقالهای به نکوهش اصلاح اجباری زبان فارسی پرداخت. به اين دليل در مرداد 1314 (1935) از اين سمت برکنار شد. تقیزاده در اين سال دوباره به برلين رفت و تا سال 1315 (1936) در اين شهر ماند. پس از آن با کمک و توصيه حسين علاء (سفير ايران در لندن) و "سردنيس راس" (رئيس مؤسسه مطالعات شرقی در لندن) در دانشگاه لندن به تدريس زبان فارسی و تاريخ ايران مشغول شد. او تا پايان سلطنت رضاشاه ديگر به تهران نرفت. دوره چهارم – دوران محمدرضاشاه (1941 – 1970) تقيزاده در سال 1326 (1947) بار ديگر بهعنوان نماينده مردم تبريز به مجلس پانزدهم راه يافت. در همين دوره بود که در پاسخ به پرسش نمايندهای درمورد تمديد قرارداد نفت ايران و انگليس، خود را "آلت فعل" رضاشاه معرفی نمود و مصدق از اين اعتراف او در پيشبرد سياست ملی کردن صنعت نفت بهره گرفت. تقیزاده از سال 1328 (1949) – يعنی اولين دوره تاسيس مجلس سنا – رييس اين مجلس و سپس تا سال 1346 (1967) يکی از سناتورهای شهر تهران در اين مجلس بود. مهمترين آثار و تأليفات سيد حسن تقيزاده عبارتتد از: مقدمه تعليم عمومی يكی ازسرفصلهای تمدن - از پرويز تا چنگيز - گاه شماری در ایران قدیم - بیست مقاله - تمدنات قدیمیه - مانی و دین او - تصحیح تحفه الملوک - تاریخ انقلاب ایران - تاریخ عربستان و قوم عرب در اوان ظهور اسلام - رساله تحقیق احوال کنونی ایران یا محاکمات تاریخی و مجموعه مقالات
|