رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۹ شهریور ۱۳۸۵

نگاهی به پوشش خبری جنگ یك ماهه خاورمیانه

مصطفی قوانلو قاجار
روزنامه شرق

جنگ یك ماهه حزب الله و اسرائیل به پایان رسید اما موضوعات بسیاری هستند كه بررسی آنها تازه آغاز شده است. از جمله مهمترین موضوعات مورد بحث، نحوه پوشش خبری جنگ اسرائیل و حزب الله توسط رسانه های مهم جهان است.

در طول جنگ و همچنین روزهای پس از آتش بس بسیاری از وبلاگ نویسان و مقاله نویسان از نحوه پوشش خبری جنگ انتقاد كردند. بسیاری معتقد بودند كه پوشش خبری جنگ ناقص و گاهی مغرضانه است. این انتقادها بسیار مختلف و گوناگون بود. به طور مثال برخی از رسانه ها متهم بودند كه از اسرائیل دفاع می كنند، برخی دیگر نیز به پشتیبانی از حزب الله متهم می شدند.

اینكه چرا تصاویر مبارزان حزب الله پخش نمی شود و یا فیلمی از چگونگی شلیك موشك اندازهای حزب الله پخش نمی شود از جمله مهمترین انتقادات به رسانه هایی بود كه متهم به دفاع از حزب الله می شدند. در مقابل برخی رسانه ها متهم بودند كه چرا از تلفات اسرائیلی ها، از تانك های از كارافتاده شان و از مراكز دفاعی اسرائیل كه با موشك های حزب الله نابود شده بود فیلمی پخش نمی شود.

همه این انتقادها باعث شد تا بحثی كهنه در مورد خبرنگاری هنگام جنگ و محدودیت های رسانه ای خبرنگاران هنگام جنگ سر باز كند. بحثی كه از هنگام جنگ بالكان در اوایل دهه ۹۰ آغاز شد و تا امروز نیز ادامه دارد. سئوالی كه هنوز كارشناسان ارتباطات مشغول بحث و بررسی آن هستند. اینكه در هنگام جنگ خودسانسوری عامل پوشش خبری ناقص است و یا محدودیت های خبری.

محدودیت های پوشش خبری جنگ در جنوب لبنان و شمال اسرائیل

توپخانه زمینی، هوایی و دریایی اسرائیل در منطقه ضاحیه جنوب بیروت و در مناطق شیعه نشین جنوب لبنان متمركز بود. به همین دلیل بیشتر خبرنگاران برای پوشش خبری به این مناطق می رفتند. اما این مناطق به دلیل بمب های عمل نكرده و احتمال حملات هوایی و توپخانه ای اسرائیل بسیار خطرناك بودند.

سیدمهدی شریفی یكی از خبرنگاران ایرانی كه در این جنگ حاضر بوده درباره پوشش خبری جنگ می گوید: آتش سنگین حملات اسرائیل باعث می شد كه بسیاری از خبرنگاران در مناطق خطرناك حضور نیابند. به طور مثال تنها ما به عنوان خبرنگاران واحد مركزی خبر جرات كردیم كه تا منطقه مارون الراس برویم و از آنجا گزارش تهیه كنیم در حالی كه حتی خبرنگاران الجزیره تا منطقه بنت الجبیل جلو آمدند.

علاوه بر محدودیت های نظامی، محدودیت های امنیتی نیز باعث پوشش خبری ناقص می شد. به طور مثال چریك های حزب الله به دلیل آنكه احتمال ترور توسط اسرائیلی ها وجود دارد از مصاحبه تصویری سر باز می زدند، ضمن آنكه آنها از مناطقی كه موشك به سوی اسرائیل پرتاب می كردند اجازه تصویربرداری نمی دادند، چرا كه همان محل به سرعت توسط اسرائیلی ها گلوله باران می شد. به گفته یكی از خبرنگاران ایرانی مناطقی در شهر صور وجود داشت كه محل استقرار نیروهای حزب الله بود، آنها به هیچ وجه اجازه تصویر برداری یا تهیه گزارش نمی دادند اما در سایر موارد حتی به تهیه تصویر و گزارش كمك می كردند.

فران آنس ورث از سردبیران بی بی سی در پاسخ به انتقادات گسترده بینندگان و خوانندگان بی بی سی می نویسد: «همه روزنامه نگاران كه قصد مسافرت به اسرائیل دارند باید ورقه ای را امضا كنند، كه در آن قول بدهند از قوانین سانسور در جنگ اسرائیل اطاعت می كنند. این اقدام در جنگ اخیر نیز به اجرا گذاشته شد. بر مبنای این آیین نامه كسی اجازه ندارد از مراكز نظامی كه توسط موشك های حزب الله مورد اصابت موشك قرار گرفته گزارش تهیه كند، كسی حق ندارد از مراكز دولتی كه در شعاع موشك های حزب الله است، گزارش یا خبر تهیه كند. ضمن آنكه هیچ مسئولیتی متوجه دولت اسرائیل نخواهد بود اگر خبرنگاری هدف گلوله یا راكت های موشك قرار بگیرد.

همچنین خبرهای مربوط به كشته شدگان جنگ باید توسط مسئولین اسرائیلی مورد بازبینی یا سانسور قرار گیرد. به نوشته آن ورث اسرائیل عملا قوانین سختی را برای پوشش خبرها اعمال كرده بود در حالی كه به گفته خبرنگاران ایرانی، در لبنان چنین وضعیتی حاكم نبود و دولت لبنان و حزب الله هیچ كدام از خبرهای خبرنگاران و گزارشگران را بازبینی یا سانسور نمی كردند.

جیم میور خبرنگاری كه از جنوب لبنان برای بی بی سی مطلب می فرستاده می نویسد: «ما اساسا محدودیتی برای فرستادن گزارش از جنوب لبنان نداشتیم و هیچ گونه فشاری برای سانسور گزارش ها وجود نداشت، تنها محدودیت كوچكی برای پخش مستقیم از جاهایی كه حزب الله موشك پرتاب می كرد وجود داشت و یا مناطقی كه به طور واضح و آشكار مشخص می كرد كه ما در كدام منطقه جغرافیایی هستیم. ما همواره با نمایندگان حزب الله صحبت می كردیم و آنها ما را به محل دقیق جاهایی كه هدف حملات قرار گرفته بودند، می بردند.»

خبرنگار یا جاسوس نظامی

جنگ دوم خلیج فارس كه تهاجم گسترده نیروهای آمریكایی و انگلیسی را در پی داشت، باعث شد تا بحث خبرنگاران همراه شكل تازه تری به خود بگیرد. این اصطلاح كه هنگام جنگ بالكان مطرح شده در جنگ دوم خلیج فارس ابعاد پیچیده تری به خود گرفت. خبرنگارانی كه همراه سربازان جنگی به منطقه جنگی وارد می شدند و با تایید فرمانده، خبر را به رسانه خبری متبوع ارسال می كردند. خبرهایی كه این خبرنگاران ارسال می كردند مورد بررسی قرار می گرفت تا منطقه عملیاتی و وضعیت نیروهای حاضر در جنگ لو نرود و باعث دردسر نشود. بالطبع خبری كه اینگونه خبرنگاران می فرستادند یا مورد سانسور قرار می گرفت و یا خود خبرنگاران یاد می گرفتند كه چگونه خودسانسوری كنند. اما در جنگ میان نیروهای حزب الله و اسرائیل مسئله خبرنگاران همراه در هیچ كدام از دوسوی جبهه درگیری به وجود نیامد، اما موضوعی تازه به نام جاسوس های خبرنگارنما مطرح شد.

نحوه جنگ میان حزب الله با اسرائیل از نوع جنگ های متعارف و كلاسیك نبود. جنگ از فاصله دور و بیشتر با سلاح های از راه دور مثل توپ و موشك انجام می گرفت. بالطبع منطقه عملیاتی خاصی میان حزب الله و اسرائیل وجود نداشت كه خبرنگاران در منطقه عملیاتی و در خط مقدم جنگ حاضر شوند. به همین دلیل خبرنگاران بیشتر با آمبولانس ها به مناطق جنگی می رفتند چرا كه آمبولانس ها هدف گلوله باران قرار نمی گرفتند.

اما برخی از خبرنگاران حاضر در جنگ می گویند كه كارشناسان نظامی اسرائیلی در پوشش خبرنگار، همراه اتومبیل های آمبولانس به محل بمباران ها می رفتند تا اطلاعات جمع كنند. این مسئله هیچ گاه از سوی هیچ سازمان خبری تایید نشد اما سایت ها و وبلاگ ها به طور گسترده ای درباره این موضوع مطلب نوشتند. به گفته برخی از خبرنگاران حاضر در جنگ این موضوع آنقدر عادی بود كه ساكنان محلی از دادن اطلاعات به خبرنگاران خودداری می كردند، همین موضوع باعث محدودیت های بیشتر برای مصاحبه و گزارش با شاهدان عینی شد.

خودسانسوری یا محدودیت خبری

اصولا دیگر در رسانه های دنیا صحبتی از سانسور و خودسانسوری به میان نمی آید. به طور مثال در توافقنامه ای كه میان وزارت دفاع ژاپن و انجمن روزنامه نگاران ژاپن NSK امضا شد، رسانه ها موافقت كردند آن دسته از اطلاعاتی كه مورد تایید وزارت دفاع ژاپن است در رسانه ها انعكاس یابد. در این توافقنامه به عقیده تاكاكی هاتوری استاد رسانه و مطالعات ارتباطی در دانشگاه توكیو هیچ نشانی از كلمه «سانسور» نبود.

او می گوید: نگرانی من از این است كه رسانه های ژاپنی اصلا از امضای این توافقنامه احساس شرمساری نكردند. پس وظیفه رسانه ها چیست البته همان زمان وزارت دفاع ژاپن اعلام كرد كه این اقدام را برای حفظ امنیت دو هزار سرباز خود در خاك عراق انجام داده است. البته رسانه های ژاپن مشكل خود را به طریقی دیگر حل كردند. آنها برای تهیه گزارش از روزنامه نگاران آزاد freelance journalists استفاده كردند. آنها در استخدام هیچ روزنامه ای نیستند و می توانند گزارش هایی بدون سانسور برای مطبوعات بنویسند.

شاید در آینده و در جاهایی كه محدودیت های خبری بیداد می كند، روزنامه نگاران آزاد بتوانند حقایق را به مردم بگویند. اما آیا واقعا می توان به حرف ها و آمارهای رسانه ها در زمان جنگ اعتماد كرد. به طور مثال اگر دقت كنید هر رسانه ای تقریبا آن چیزی را از جنگ گزارش می كند كه خود دوست دارد. «امروز ۵ تانك دشمن زمین گیر شد. بیست نفر كشته و ۱۰ نفرشان هم زخمی شدند.» اما رسانه ای دیگر همین آمار را به طور كاملا متفاوتی ارائه می دهد. به نظر می رسد در شرایط فعلی زیاد نمی توان به این آمارها و تصاویری كه رسانه ها از جنگ می سازند دل خوش كرد. شاید در آینده راه حلی برای حل این مشكل پیدا شود، اما فعلا به گیرنده های خود دست نزنید، اشكال از جای دیگری است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

با سلام
خوشحالم كه با سايت شما آشنا شده ام
سايت جالبي است و اميدوارم در آينده هم بهتر از اين باشد . بنده به عنوان يك بلاگ نويس و خبرنگار از شايت شما در روزنامه و مطالب خود استفاده مي كنم- خوشحال ميشوم از بلاگ من ديدن نماييد و در صورت امكان لينك من را هم در سايت خود قرار دهيد .
لطفا اين نظر را هم در صفحه اصلي نمايش ندهيد .
با تشكر
مجيد زواري

-- مجيد زواري ، Aug 30, 2006 در ساعت 11:29 PM

شاید نحوه پرداختن به گزارش جنگ حزب الله و اسرائیل در نوع خود بیسابقه بود که مشت بسیاری از خبرگزاریها را باز کرد پخش هدفمند و شاید ترسناک نقاب پوشان حزب الله از سوی خبر گزاریهای غربی القا کننده ی این امر بود که مخاطبان در برزخ ترس بمانند به مخاطبان چنان تفهیم میشد که در انسوی مرز جنوبی لبنان سربازانِ دست به دعا و نیاییش اسرائیلی که در احاطه ی ابزار و یراق جنگی دیده میشوند با کتاب مقدسی که در بساط خود دارند به جنگ با دشمن صلح جهانی امده اند.چنان وانمود میشد که در سنگرهای لبنان کسی دعا نمیخواند خبر مجروح شدن تنی چند از غیرنظامیان در شهرهای شمالی اسرائیل بنحو چشمگیری پوشش داده میشد. موشکهای"کاتیوشا" ی حزب الله به شکل عجیبی بزرگنمایی میشد تا اسراییل بتواند تکنولوژیهای نوین تسلیحاتی آمریکا را در آزمایشگاه لبنان بیازماید.
خبرگزاریهای بزرگ غربی انروزها اعلام نکردند که 90% بمبهای سنگین و خوشه ای اسرائیلی در 72 ساعت پایانی درگیریها بر سر مردم لبنان ریخته شده است نمایش مضحک روزهای اخرین جنگ در شورای امنیت واقعا ناقوس ناتوانی سازمان ملل را بصدا در اورده بود و این پیام روشن را میداد که قدرتهای بزرگ - فرقی نمیکند شرقی یا غربی- به طرف خاصی تعهد دارد.
هیچ شک نکنیم که دولت اسراییل نه تنها از درون با بحران انتقاد روبروست بلکه بیشتر از آن، از سوی حامیانش در شورای امنیت سازمان ملل به خاطر فرصت سوزی در نابودی حزب الله به بی کفایتی متهم است البته ضرورتی ندارد که اسناد این نوع همدلی و همدردی بزرگان قدرت در 40 سال آیند بر ملا شود.
به عقیده بسیاری، بدنبال این جنگ ویرانگر فصل جدیدی از مطالعات انتقادی نسبت به رسانه ها گشوده خواهد شد این نوع مطالعات انتقادی حتی گریبان اکثر رسانه های منطقه ای را هم خو اهد گرفت.باید یاداوری شود که تبلیغات وسیعی که در دنیا در خصوص حمایت ایران و سوریه از حزب الله براه انداختند موجب شده بود حتی شبکه های رسانه ای این دو کشور حتی المقدور در پخش اخبار درگیریها پیشگام نباشند تجربه ی شخصی من از زمان شروع این درگیریها این بود که اخبار آن را بصورت خاص ابتدا از سوی شبکه ی"العربیه "و در وهله بعد از طریق "الجزیره"و حتی "آلمنار" پیگیری میکردم و در بین شبکه های فارسی زبان تلویزیون "هما" و بخش فارسی رادیو بی بی سی را که با ظرافت هم به آن میپرداخت کسب اطلاع میکردم.
البته شبکه های تلویزیونی در مصر و حتی سودان نسبت به موضوع حساسیت بیشتری در مقایسه با سایر شبکه های عربی داشتند در عربستان و اردن سکوت حکمفرما بود برای به بسیاری از این شبکه ها در کشورهای یمن،لیبی،الجزایر،بحرین کویت،عمان و ...گویا کسی خبر جنگ را نبرده بود!

-- عاکف ، Aug 31, 2006 در ساعت 11:29 PM