رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۳ مرداد ۱۳۸۵

پس از فيدل، چه آينده‌ای در انتظار کوباست؟

وقتی رييس جمهور برود، کوبا بايد بيشتر به دنبال دموکراسی باشد، نه يک انقلاب بازار آزاد.

جان هريس
چهارشنبه، ۲ آگست ۲۰۰۶

۱۱ مرداد ۸۵

گاردين

دو هفته پيش در باغ هتل ناسيونال هاوانا نشسته بودم و با دکتر ژراردو دلا يرا، معاون ۷۶ ساله‌ی باشگاه ۱۲۰ ساله‌های کوبا سخن می‌گفتم. اين باشگاه انجمنی است برای مردمی که از عمر ۱۲۰ ساله با ما سخن می‌گويند. به جز صحبت درباره‌ی کارش در زمينه‌ی جراحی (برای مردی با اين سن و سال، او هنوز دستانی قوی و محکم دارد)، درباره‌ی اين خبر هم حرف می‌زديم که پزشک مخصوص فيدل کاسترو فکر می‌کند که رييس جمهور کوبا شايد بتواند اين رکورد را برای مردم کوبا بشکند و اميد به زندگی را در کوبا به مرز ۱۴۰ سال برسد.

اما ديروز، خبر رسيد که کاسترو به خاطر خون‌ريزی روده تحت عمل جراحی قرار گرفته است و قدرت را «موقتاً» به برادرش رائول واگذار کرده است که مرد ۷۵ ساله‌ی چابک و بانشاطی است. درسرتاسر اين جزيره، بحث‌های داغی درباره‌ی موضوعی در جريان است که ديگر تبديل به وسواسی ملی شده است: با توجه به اخلاقيات فيدل، «نبرد عقايد» محبوبِ او اکنون به کدام سو خواهد رفت؟

اواخر دهه‌ی نود، صحبت از حرکتی ملايم به سمت نوعی اقتصاد بازار مديريت شده بود، که نويدش را استقبال از سرمايه‌گذاری‌های مشترک با شرکت‌های خارجی و رويکرد ليبرالِ تازه‌ای به مشاغل کوچکی مانند پالادارها می‌داد: پالادراها رستوران‌هايی هستند که تا وقتی که بيش از ۱۲ ميز نداشته باشند، می‌توانند در تملک خصوصی باقی بمانند – و عجب منطق کمونيستی زيبايی بر اين حاکم است. اما با سرازير شدن پول از ونزوئلا و چين، درهای بازرگانی خصوصی بسته شده‌اند. علاوه بر اين، کارها تحت نظارت نسل جوانی از عاملان حزب کمونيست (آپاراتچيک‌ها) است که سرسپرده‌ی خطِ مشی حزب ‌اند و چنان‌که متواتر است، مسئول «حفاظت از دستاوردهای انقلاب» هستند.

پس، وقتی که کاسترو برود، آيا مردم کوبا يک غريزه‌ی ليبرال‌سازی انباشته شده را رها می‌کنند و در برابر ارتش سرخ کاراييب قد علم می‌کنند؟ آیا برخورد متعاقب رفتن کاسترو قدرت را از کاسترويیان تندرو خواهد ستاند و نهايتاً اقتصاد را برای شرکت‌های آمريکايی که احتمالاً از حالا دارند خودشان را آماده می‌کنند باز می‌کند؟ يا عملگرايانی – مانند کارلوس لاگه داويلا، نخست وزير دوفاکتوی ۵۵ ساله و معماری لاس‌زدن‌های نافرجام
کوبا با سرمايه‌داری – جزميت را به کناری می‌نهند و از جنبه‌های بی‌خطرتر بازار آزاد استقبال می‌کنند؟ و آيا اين‌ها کوبا را به سوی اقتصاد مختلط کهنه‌ای که ظاهراً در کشورهايی که کاسترو خود را با آن‌ها همسو کرده بود – عمدتاً ونزوئلا و بوليوی - ريشه می‌دواند، خواهند راند؟

يک نکته را بايد حتماً به ياد داشت . کوبا ممکن است مخروبه‌ای باشد با ساختمان‌های رنگ و رو رفته و جاده‌های پر از چاله و آبله‌گون؛ اقتصادش شايد سال‌ها باشد که به سوی هرج و مرج رفته باشد؛ اما بر خلاف بسياری از دولت‌های اروپای شرقی، انقلاب هنوز گوهرهايی راستين دارد که از آن‌ها دفاع کند: از همه مهم‌تر، نظام آموزشی آن است و سيستم مراقبت‌های بهداشتی آن که در جهان مشهور است.

برای ساختن فيلمی با عنوان «بهترين خدمات عمومی جهان» برای برنامه نيوزنايت به کوبا رفته بودم. چهار روز را در هاوانا به کاوش درباره‌ی سيستم‌ بهداشتی کوبا سپری کرديم : سيستمی که بر مراقبت‌های پيشگيرانه تأکيد دارد، پزشکان را پای‌بند جمعيت‌های محلی خودشان می‌کند و بر مبنايی بسيار ساده کار می‌کند که سيستم خدمات بهداشتی ملی انگليس بايد از آن درس بگيرد. ميانگين اميد به زندگی در کوبا ۷۷.۳ است در حالی که ميانگين اميد به زندگی در ايالات متحده ۷۷.۴ است. ميزان مرگ و مير نوزادان نيز در مقايسه به ايالات متحده بسيار نزديک به هم است. اما، هزينه‌های بهداشتی، نشانگر معجزه‌ی کوباست: در آمريکا رقم سرانه‌ی سالانه ۵۷۱۱ دلار است؛ در کوبا ۲۵۱ دلار.

در چشم‌انداز آينده‌ی کوبا پس از کاسترو، به ندرت کسی منکر لزوم انتخابات آزاد، آزادی مطبوعات و فضای ليبرالی است که بلندپروازی و خلاقيتی را که گريزگاه ‌اش را در دالان‌های تودرتوی بازار سياه کشور يافته است، آزاد می‌کند. اما یک هشدار را بايد داد. از گفت‌وگو با پزشکان کارآموز، بيماران دندانپزشکی‌ها و مادران باردار دريافتم که هر کسی بخواهد طوفانِ بازار آزاد را به راه بيندازد و خدمات عمومی کاسترو را از آن‌ها بستاند، شديداً دچار مشکل خواهد شد. حال که ريیس جمهوری زير تيغ جراحی است، اين فکر است که شاید حاميان روشنفکرترش را آرام نگاه می‌دارد.

***
واکنش‌های خوانندگان مقاله‌ی جان هريس در گاردين متنوع است. عده‌ای او را کمونیست خوانده‌اند به خاطر تصوير خوبی که از کوبا ارايه داده است و انتقاد گزنده‌اش از نظام مراقبت‌های بهداشتی در انگليس. گروهی هم ستايشگرانه، شهامت و پشتکار کاسترو را ستوده‌اند و به بلر طعنه زده‌اند و او را «دروغ‌گويی خنده‌رو» خوانده‌اند.

خواننده‌ای از دخالت‌های غرب شکايت کرده است و به نابود کردن اتحاد شوروی و عراق اشاره کرده است. برای او جای سئوال است که چرا بايد صحبت کردن از آينده‌ی کوبا به بحث «ليبرال شدن» اقتصادش گره بخورد و پيشرفت کوبا در گرو درست کردن اقتصادی باشد که ورشکسته نيست و تنها فشار تحريم‌های آمريکايی بر آن وارد می‌شود. خوانندگان کوبايی که پای اين مطلب نظر داده‌اند، عمدتاً نگاهی منفی به الگوی پيشرفت و ليبرال‌سازی آمريکايی دارند و کشور «دموکراتيک» و «آزاد» از جنس آمريکايی را نمی‌خواهند

Share/Save/Bookmark