رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > «مشکل اصلی آمریکا مسالهی غنیسازی نیست» | ||
«مشکل اصلی آمریکا مسالهی غنیسازی نیست»حسین علویalavi@radiozamaneh.comاخیرا نامهای که آقای سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی خطاب به خاویر سولانا و نمایندگان دیگر کشورهای ۵+۱ نوشته، نوعی انتقاد ازسیاستیست که قطعنامهی پنجم شورای امنیت مبتنی بر آن است، و تلویحاً از ضرورت مذاکره بر مبنای بستهی پیشنهادی ایران به این کشورها سخن رفته است. در گفت و گویی از دکتر مهران براتی پرسیدم: آیا میتوان چشمانداز جدیدی برای برگزاری مذاکرات دو طرف متصور بود؟
اتحادیهی اروپا و آقای سولانا به عنوان هماهنگ کنندهی سیاست خارجی کشورهای اتحادیهی اروپا در صحبتها و موضع گیریهایشان پایان مذاکرات را تاکنون اعلام نکردهاند. بنابراین سدی برای ادامهی مذاکرات وجود ندارد. مساله این است که چشمانداز این مذاکرات چیست و تا کجا میتوانند پیش بروند. راهحلی باید از هر دو طرف ارائه شود که از این بنبست موجود بیرون بیایید. این راهحل را تا به حال ایران ارائه نکرده است. به احتمال قوی راهحلهای میانی هم که وجود دارد هنوز مورد توافق اعضای دایمی شورای امنیت قرار نگرفتند. از طرف دیگر آقای متکی، وزیر خارجه ایران، شرکت ویلیام برنز را در نشست تیرماه گذشته را سیاست مثبتی از طرف آمریکا ارزیابی کرده است که باید ادامه پیدا کند. آیا شرکت نمایندهی آمریکا در آن مذاکرات بوده و یا آنکه ادامهی همان مذاکرات است؟ البته موضع آمریکا در قبال ایران کمی نرمتر از گذشته شده است. همانطور که اطلاع دارید در این سهماه گذشته از طرف سیاستمداران آمریکا موضعگیری در مورد دخالتهای ایران در افغانستان چیزی گفته نشده است و ایران هم متقابلاً از حملاتش به آمریکا کم کرده است. اصلاً مساله، مسالهی سیاسی است. الان به درستی معاون سازمان انرژی اتمی ایران به قراردادی که میان آمریکا و هند برای همکاری در مراکز اتمی هند به امضا رسیده است اعتراض کرده است. ایشان به درستی میگویند که چنین همکاری در زمینهی انتقال فنآوریهای هستهای به یک کشوری که عضو پیمان ان پی تی N.P.T نیست اعتبار معاهده را دچار مخاطره میکند. این نشان میدهد که مشکل اصلی آمریکا مسالهی غنیسازی نیست بلکه با کشوری است که این کار را انجام میدهد و در این مورد مشخص این کشور ایران است. بنابراین راهحل راهحل سیاسی است. حالا بهنظر میآید که هم آمریکا و هم ایران به این علاقه دارند که درجهی حدت و شدت درگیریهایشان را کم بکنند و احتمالاً کمکم به آنجا برسند که روابط دیپلماتیک عادی پیدا بکنند. این احتیاج به برداشتن گامهایی از سوی ایران دارد. حداقل این گام میتواند این باشد که ایران پیشنهاد آقای سولانا را بپذیرد و برای مدت کوتاهی هم که شده و برای نشان دادن حسن نیت روند غنیسازی را قطع بکند. این ایران است که باید یک تصمیمگیری سیاسی بکند. هنوز سیاستمداران ایران این تصمیم را نگرفتهاند که ایران میخواهد به عنوان یک قدرت نظامی وارد تغییر تاکتیک تعادل و توازن قدرت نظامی در جهان بود یا میخواهد مشکل کنونیاش را با جامعهی جهانی حل بکند. این انعطاف در سیاست آمریکا به نوعی در مناظرههای انتخاباتی آقای باراکاوباما و جان مککین هم شاید ملاحظه میشود. بهنظر میآید نظرات این دو کاندیدا در مورد نحوهی برخورد با مناقشهی هستهای ایران کمی به هم نزدیک شده و هر دو به هر حال طرفدار مذاکره با ایران هستند ولی در درجات مختلف.تفاوت اساسی نقطهنظرات این دو کاندیدا را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ یک تفاوت اساسی میان باراک اوباما و آقای مککین وجود دارد و آن هم موضع اصولی آقای اوباما است که میگوید ما به عنوان آمریکا وقتی با کشوری مثل کرهشمالی که هم بمب اتمی دارد و هم صنایع موشکی پیشرفته دارد که به ایران و سوریه و کشورهای دیگر هم این موشکها را منتقل کرده است و هم در مسالهی غنیسازی بسیار پیشرفته است و الان هم دوباره تهدید کرده است که بار دیگر کار خود را از سر خواهد گرفت، ما با این کشور مذاکرههایی کردهایم و مشکلی در راه نبوده است. بنابراین با همین استدلال هیچ دلیلی وجود ندارد که چنین مذاکرهای را بدون پیش شرط با ایران انجام ندهیم. آقای مک کین موضع آقای بوش و وزیرامور خارجهی ایشان را هنوز کمافیالسابق دارند. ایشان هم مایل به مذاکره هستند ولی میگویند با پیششرط.، یعنی ایران غنیسازی را قطع بکند و در حقیقت به مصوبات شورای امنیت تن بدهد آنوقت ما مذاکرات را شروع میکنیم. به هر جهت هر دو کاندیدا در این که باید مذاکره بکنند حرفی ندارند اما آقای اوباما یک مسالهی اصولیتر مطرح میکند که فقط شامل ایران نمیشود که فقط مربوط به ایران نمیشود. فردا کشورهایی شبیه ایران در دنیا بسیار خواهند بود. بنابراین برای پیشگیری از اینکه با این کشورها چنین درگیری مثل ایران پیدا نشود آقای اوباما میخواهند از ابتدا سیاست گفتوگوی بدون قیدوشرط را در برنامهی خودش داشته باشد. |
نظرهای خوانندگان
مشكل مسئله كذاكره نيست زيرا رهبران كره ي شمالي داراي منطق مذاكره اند اما مقامات ايراني منتظر امام زمان هستند تا شمشير عدل را به كردن آمريكا و مستكبرين بكذارد ما در كشورهاي شوروي سابق هم ديديم كه رهبرانشان بدون مقاومت در مقابل خواست مردم به خواست مردم تن در دادند كه به انقلابات نارنجي و صورتي معروف شد اما رهبران ايران حد اقل موازين بين المللي را رعايت نمي كنند به همين دليل است كه اتحاديه ي ارويا يس از جند سال مذاكره به اين نتيجه رسيد مه از مذاكرات جيزي عايد نمي شود به همين دليل يس لز هر مذاكره تحريمها را افزايش مي دهند و به جمهوري اسلامي فرصت وقت كشي نمي دهند و جمهوري اسلامي هم متوجه مي شود يس از هر دور مذاكره ي بي نتيجه بلافاصله تحريم هم مي آيد و با خيال راحت نمي توانند در مذاكرات شركت كنند و در حال حاضر نيز مواضع ايران بسيار تضعيف شده است هم بايد با مشكلات داخلي هم با تحريم و هم كاهش جشمگير قيمت نفت دست و ينجه نرم كند اساسا در شرايط موجود نه تنها غني سازي براي جمهوري اسلامي حاشيه ي امنيت درست نكرده بلكه امنيت ملي ايران نيز بسيار در مخاطره افتاده است .
-- فرهاد-فرياد ، Oct 11, 2008 در ساعت 01:40 PM