رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > «تنش در برنامه هستهای ایران، حقوقی نیست» | ||
«تنش در برنامه هستهای ایران، حقوقی نیست»حسین علویalavi@radiozamaneh.comمذاکرات شش قدرت مذاکرهکننده با ایران بر سر پرونده هستهای این کشور، که با هدف زمینهسازی در خصوص تصویب دور چهارم تحریمها علیه تهران برگزار شده بود، بدون نتیجه پایان یافت. تنش میان روسیه و غرب که به دنبال حمله مسکو به گرجستان آغاز شد، رسیدن به توافق میان گروه ۱+۵ را تاحدودی پیچیده کرده است. همچنین مخالفت روسیه و چین با افزایش فشارها بر ایران را میتوان مانع حصول توافق در نشست واشینگتن اعلام کرد. در این زمینه با دکتر منصور فرهنگ، استاد روابط بینالملل و نماینده پیشین ایران در سازمان ملل متحد گفت و گو کردم.
آقای فرهنگ، نشست نمایندگان پنج عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان در واشنگتن برای توافق بر سر صدور قطعنامه چهارم، تقریباً بدون نتیجه اعلام شده است. آیا مانع عمده در این زمینه، آنطور که گفته میشود فقط مواضع روسیه است؟ گردهمایی مجدد گروه ۱+۵ و بهطور کلی قرار گرفتن مسالهی غنیسازی اورانیوم در ایران، در دستور کار شورای امنیت، بیشتر برای زنده نگاه داشتن توجه بینالمللی به برنامهی هستهای ایران یا بهطور کلی تصویر ایران، بهعنوان خطری برای صلح امنیت منطقه خاورمیانه است تا تلاشی در جهت پیدا کردن راهحل برای این مشکل. علت هم این است که تشدید تحریم اقتصادی علیه ایران، با منافع اقتصادی روسیه و چین در تضاد است. این دو کشور و بهخصوص چین، با ایران قراردادهای دراز مدت تجاری، امضا کردهاند. در مورد مسایل امنیتی نیز، این دو کشور ایران را هیچگونه خطری برای خودشان نمیبینند و معتقدم این واقعیت حتی در مورد کشورهای اتحادیه اروپا هم صادق است. اما این کشورها به دلیل پیمان نظامی و روابط تنگاتنگ اقتصادی که با آمریکا دارند، لازم میبینند در این مورد، (در رابطه با ایران) با آمریکا هماهنگ باشند. فکر میکنم ریشه اساسی این مسایل در این نکته نهفته است که تنش و اختلافات متاثر از برنامه هستهای ایران، یک امر حقوقی و قضایی نیست که بتوان آن را با اثبات ادعایی یا ارائه مدرکی در مورد صحت و سقم این موضوع، حل و فصل کرد. نگرانی آمریکا و متحداناش از فعالیتهای هستهای ایران، یک امر کاملاً سیاسی و امنیتی است. و این موضوع فقط میتواند در مرحله نهایی در یک مذاکره مستقیم و بدون پیششرط بین ایران و آمریکا، قابل حل باشد.
با توجه به اینکه سه قطعنامه شورای امنیت علیه ایران کارایی سیاسی و اقتصادی چندانی نداشته، ارزش سیاسی قطعنامههای دیگری که الان برای تصویب آنها تدارک دیده میشود، چیست؟ این یک واقعیت غیرقابل انکار است که اسرائیل، از برنامه هستهای ایران نگران است، چون اگر پنج یا ۱۰ سال دیگر هم طول بکشد و ایران توانایی ساختن تسلیحات هستهای را داشته باشد، این امر میتواند همهی معادلات قدرت و توافق بدون چون و چرای نظامی اسرائیل در منطقه خاورمیانه را تغییر بدهد. این موضوع فشاری است که اسرائیل روی آمریکا میآورد و راستهای آمریکایی هم با این واقعیت روبهرو هستند که در تمام منطقه خاورمیانه، ایران تنها کشوری است که هژمونی آمریکا را مورد چالش قرار داده است. متاسفانه چالش این هژمونی از سیستم و رژیمی میآید که تا مغز استخوان، مستبد است و ابتداییترین حقوق مردم ایران را زیر پا میگذارد، این برای ما و جامعهی ما فاجعه است. اما از نظر آمریکاییها ایران است که در منطقه خلیج فارس، هژمونی آمریکا را مورد چالش قرار داده است. عدهای در آمریکا هستند که ایران را کم و بیش به لیبی تشبیه میکنند که اگر فشار زیادی بیاوریم، دیر یا زود ایران هم به ما تحمیل خواهد کرد. درحالیکه اکثر کارشناسان و متخصصین امور خاورمیانه در آمریکا میدانند که ایران، لیبی نیست و اگر این موضوع راهحل مسالمتجویانهای داشته باشد، مستلزم مصلحتاندیشی و کوتاه آمدن طرفین است. یعنی آمادگی ایران و آمریکا برای یافتن فرمولی که بتواند برای هر دوی آنها قابل تحمل باشد. چون این تقابل، خواست حداکثری هیچ یک از طرفین را برآورده نمیکند. یکی از مسایل تکنیکی، اختلاف نظر بر سر میزان اختیارات آژانس بینالمللی انژی اتمی است. در گزارش آخر آقای البرادعی آمده بود که ایران امکانات لازم را برای بازرسی دقیق فراهم نمیکند. اما ایران مدعی است که اینگونه انتظارات، خارج از وظایف و اختیارات آژانس بینالمللی است. اساساً رابطه آژانس با شورای امنیت و اختیاراتی که دارد چگونه قابل تعریف است؟ عهدنامه منع گسترش تسلیحات هستهای به همهی امضاکنندگان این عهدنامه، این حق را میدهد که بتوانند انرژی مورد نیاز خودشان را در داخل کشورشان تهیه کنند و کوچکترین محدودیتی در این زمینه وجود ندارد. اما از سال ۱۹۷۰ که همه این عهدنامه را امضا کردند، تکنولوژی هستهای چنان پیشرفته است که هر کشوری که میتواند برای سوخت داخلی خود با غنیسازی اورانیوم انرژی تولید کند، میتواند با ادامه این کار، درجه را به بیش از ۹۰ درجه برساند تا غلظت آن برای ساخت بمب به کار بیاید. این امر در ۴۵ سال قبل که این عهدنامه را مینوشتند، امکانپذیر نبود. این پیشرفت تکنولوژی است و بارها امضاکنندگان عهدنامه منع گسترش تسلیحات هستهای دور هم جمع شدند که تغییراتی در این عهدنامه بدهند. اما بههیچوجه موفق نشدند چون یکی دیگر از اصول قطعنامه این بود که کشورهای دارای سلاح هستهای در آن زمان، در جهت خلع سلاح پیش بروند. درحالیکه در ۴۵ سال گذشته نه تنها کوچکترین قدمی در آن جهت برداشته نشده است، بلکه پیشرفت تکنولوژی به حدی بود که توانایی نابودی بمبها، هزاران برابر گذشته شده است. در این مورد خاص، مصلحتاندیشی و امنیت و رفاه جامعه ایران و منطقه خاورمیانه است که نیاز به گفت و گوی دو جانبه و بدون پیششرط بین ایران و آمریکا و در مرحلهی نهایی وارد کردن اسرائیل را به این ماجرا ضروری میکند. زیرا اسرائیل هم سلاح هستهای دارد. در همین رابطه • مذاکرات بینتیجه غرب علیه ایران |