رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > زرافشان: راهی جز برخورد با بازماندگان ندارند | ||
زرافشان: راهی جز برخورد با بازماندگان ندارندحسین علویalavi@radiozamaneh.com
روز جمعه، در تهران به مناسبت بیستمین سالگرد اعدامهای جمعی سال ۶۷ بازماندگان قربانیان این رویداد، به رسم سالهای قبل تلاش کردند تا علیرغم محدودیتها و فشارهای نیروهای امنیتی در محل گورستان خاوران که اعدام شدگان در گروههای جمعی دفن شدهاند، حاضر شوند و مراسمی را برپا دارند. اما همانگونه که از روز جمعه تا کنون در صدر خبرهای ایران آمده است نیروهای امنیتی با مسدود کردن اطراف این گورستان از حضور بازماندگان در گورستان خاوران جلوگیری کردند. برخی خبرها حاکی از آن است که افرادی مورد ضرب و شتم نیروهای امنیتی قرار گرفتند و تعدادی نیز بازداشت شدهاند. ناصر زرافشان، حقوقدان و وکیل برخی از خانوادههای قربانیان اعدامهای سال ۶۷ روز جمعه در محل حضور داشته و از نزدیک شاهد برخورد نیروهای امنیتی با خانوادههای این قربانیان بوده است. در این مورد با آقای زرافشان گفت و گو کردم.
برخورد نیروهای پلیس و امنیتی با کسانی که میخواستند مراسم یادبود قربانیان اعدامهای سال ۶۷ را برگزار کنند با خشونت و درگیریهایی توام بوده است. در این زمینه ما را در جریان میگذارید؟ پیش از تقاطعی که در جاده خراسان به سمت خاوران میرود از کیلومترها پیش از آن نیروهای پلیس بهطور مشخص در دو طرف جاده ایستاده بودند. طبعاً در آنجا درگیری هم پیش آمد و تعدادی را دستگیر کردند، از شماره اتومبیلها و آدمها فیلمبرداری میکردند و بعضاً شمارهها را کندند و شیشههای اتومبیلها را شکستند. جنگ و گریز به صورت پراکنده ادامه داشت و از از روز جمعه تاکنون مشخصات برخی از کسانی که دستگیر شدند روشن میشود. در سالهای گذشته مراسم با وجود محدودیتهای زیادی که از طرف نیروهای امنیتی ایجاد میشد، برگزار میشد ولی امسال حساسیت فوقالعاده شدیدی در این زمینه وجود داشت و برخورد شدیدی صورت گرفت، دلیل این مساله را در چه میدانید؟ دلیل این مساله را باید از کسانی که این کار را کردند، پرسید. اما آنچه ما میبینیم این است که ظرف یک سال گذشته مرتباً فضای سیاسی بستهتر شده است و با توجه به آنچه در مراسم روز اول ماه می یا سالمرگ شاملو اتفاق افتاد چندان دور از انتظار نبود. البته این نوع برخوردها، احضارها و اخطارها و داستانهای اینگونه از چندین روز پیش شروع شده بود، از جمله خود من هم احضار شدم. ما رفتیم و صحبتهایمان را کردیم اما برخوردها، برخوردهای محترمانهای بود. گقتند: «اینبار مثل سالهای گذشته نخواهد بود و از بالا تصمیم گرفته شده است که برخورد کنند و به نفع خودتان است که درگیر نشوید.» اینکه چرا این اتفاق افتاد، لابد ارزیابی کسانی است که در مورد وضعیت عمومی جامعه تصمیم میگیرند و این با ارزیابی گذشته متفاوت است. به هر صورت ما نه در این مورد خاص، بلکه طی یک سال یا دو سال اخیر مرتباً شاهد بسته شدن فضای سیاسی بودیم.
امسال به مناسبت بیستمین سالگرد اعدامهای جمعی سال ۶۷، در طرح مساله، برخورد فعالانهتری بهویژه از جامعهی نهادهای بینالمللی حقوق بشر صورت گرفته است. به نظر میرسد در افکار عمومی ایران مسالهی اعدامهای سال ۶۷ بیشتر مطرح شده و آگاهی از گذشته بیشتر شده است. آیا یکی از دلایل حساسیت نیروهای امنیتی به این دلیل است؟ یکی از دلایل عمدهاش همین است. من آن را در چارچوب کلی گذاشتم. به دلیل کاری که بیرون شده بود حساسیت هم بالا رفته بود ولی باید شرایط داخلی را هم در نظر داشت. در هر صورت این قتلها یک زخم باز است و چیزی نیست که بشود با این نوع برخوردها و با جلوگیری از حضور یا تجمع خانوادهها یا همراهان جانباختگان بر سر خاکشان فراموش کرد. این را در 20 سال گذشته دیدیم، هر سال ابعاد قضیه بیشتر باز شده است و آگاهی جامعه نسبت به آنچه پیش آمده بیشتر شده است، به همین دلیل این نوع برخوردها مایهی تعجب است.
اگر بخواهیم از لحاظ حقوقی به مساله نظری بیاندازیم، درطول سالهای گذشته خانوادههای قربانیان اعدامهای سال 67 خواستار اطلاعات رسمی در مورد عزیزان خودشان بودند. از جمله اینکه مقامات قضایی و مقامات مسوول جمهوری اسلامی ایران، نام اعدامشدگان، مشخصات و زمان اعدام و پرونده اولیهای که برای آنها تشکیل شده و جای دفن آنها را اعلام کنند. آیا این حداقل درخواست هم از نظر حقوقی در ایران با مانع برخورد کرده است و آیا اساساً اقدامی در این زمینه صورت گرفته است؟ من شرم میکنم سراغ این حداقل بیایم، وقتی ما راجع به جنبه حقوقی ماجرا صحبت میکنیم مثل این است که چیزی را پذیرفته باشیم. اصل ماجرا که ماقبل این بخش حقوقی را تشکیل میدهد در اساس، حقانیت و عظمت سرافرازی و ایستادگی و بحث سیاسی قضیه است. این داستان، داستانی است که هیچ دفاع و توجیهی از لحاظ حقوقی و از دیدگاه خود ندارد. بهعنوان مثال بسیاری از کسانی که در سال 67 اعدام شدند محکومیتهای مشخصی داشتند که حتی بسیاری از آنها مدتها از دوران محکومیتشان گذشته بود و به قول خود زندانیان سیاسی، ملیکشی میکردند. اینها اعدام شدند. یعنی کسانی که چنین کاری کردند حتی به احکامی که دادگاههای خودشان صادر کرده بود احترام نگذاشتند. حتی کسانی آزاد شده بودند و مجدداً بازداشت شدند و آنها را کشتند. اگر شما بخواهید وارد قصه بشوید چیز قابل بحثی از نظر حقوقی نیست.
منظور این است که چرا دستگاه قضایی حتی از اعلام نام اعدامشدگان هم پرهیز دارد؟ حتی مجازات اعدام هم آییننامه دارد و نمیتوان یک مجرم عادی را که محکوم به اعدام است به هر کیفیت و شکلی اعدام کرد. اما این داستان از هیچ نظر قابل توجیه و دفاع نیست، فکر میکنم به همین دلیل راهی بهجز این برخورد برای کسانی که در این ماجرا مسوولیت دارند، وجود ندارد. در همین رابطه • ممانعت از برگزاری بیستمین سالگرد اعدامهای ۶۷ • محکومیت اعدامهای ۶۷ از سوی عفو بینالملل |
نظرهای خوانندگان
جر سال 1362 هياتي كه از مجلس به اوين رفتند در كزارش حود اعلام كردند كه 160 نفر اعدام شده بودند كه حتي يك خط برونده نداشته اند . اما براي مجريان آن اتفاقي نيفتاد .
-- فرهاد-فرياد ، Sep 4, 2008 در ساعت 02:48 PMاقای زرافشان و وکلای ایرانی باید از حقوق انسانی ایرانیان مخالف حکومت در اشرف حمایت نماینذ تا فاجعه 67 تکرار نشود. این عزیزان به کمک همه ما نیاز دارند.
-- فرشید ، Sep 4, 2008 در ساعت 02:48 PM