رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > سکوت بهزیان آزادی و دموکراسی است | ||
سکوت بهزیان آزادی و دموکراسی استحسین علویاینروزها بررسی صلاحیت کاندیداهای ثبتنامشدهی انتخابات مجلس هشتم، توسط هیاتهای اجرایی وزارت کشور و شورای نگهبان در جریان است. بسیاری از جریانهای سیاسی با وجود اظهار نگرانی از امکان رد صلاحیت گسترده، استفاده از فضای انتخابات موجود را برای ایجاد توسعهی فضای گفتوگو در جامعه توصیه کردهاند؛ از جمله تشکل ملی ـ مذهبی «جنبش مسلمانان مبارز»، با انتشار بیانیهای تحلیلی خواستار استفاده از این فضا برای گفتوگو و سازماندهی بدنهی بیشکل جامعه در انجمنها، نهادها و احزاب شده است. در گفتوگویی با دکتر حبیباله پیمان، دبیرکل این تشکل، نظر او را دربارهی امکانات عملی استفاده از فضای انتخاباتی موجود جویا شدم.
ـ قرار ما براین بود که چون در شرایطی که واقعه موجود هیچ راهی جز همین مسیر اقدامات مسالمتآمیز و استفاده از فرصتهای موجود، از جمله انتخابات، برای ایجاد ارتباط با جامعه و فعالکردن هستهی عمومی، روشنگری و گردهمآوردن مردم برای تامین حقوقشان، و تاسیس پایههای دموکراسی وجود ندارد؛ نیروهای سیاسی نباید خودشان را از این فرصتها محروم کنند. چون در غیراینصورت، ناگزیر از سکوت، و انفعالی میشوند که هیچ نتیجهی مثبتی مترتب برآن نیست. بنابراین بهرغم همین محدودیتهایی که همه میشناسیم، برخلاف قانون اساسی اعمال میشود ـ از جمله شورای نگهبان نظارتی استصوابی برخلاف اصل ۹۹ قانون اساسی اعمال میکند ـ بازهم این به این معنا نیست که ما همین فرصت تلاشهای انتخاباتی و نقد سیاستهای موجود را از دست بدهیم. اگر هم کسانی بتوانند به مجلس بروند ـ نه از این بابت که بتوانند در نهاد مجلس در شرایط کنونی تغییرات ساختاری ایجاد کنند ـ بلکه از این لحاظ که بتوانند فضای نسبتا بازتری را در جامعه تامین کنند و امنیتی برای عرصهی عمومی، برای بیان آزاد عقیده و نقد و گفتوگو فراهم بیاورند، بازهم معتقدیم که همین اندازه فرصت را هم باید از دست نداد. آیا «جنبش مسلمانان مبارز» کاندیداهایی را بهطور مشخص، برای این مرحله از انتخابات مجلس معرفی کرده است؟ ـ نه. دوستان شناختهشده از این بابت که چندینبار بهطور آشکار اعلام بر رد صلاحیت اینها کردهاند، ثبتنام نکردند. از این بابت با بقیه دوستان ملی مذهبی هماهنگی ایجاد شد. اما اصل براین بود که هرجا دوستان تصور میکنند که میتوانند فعالیتی داشته باشند، ثبتنام کنند. کسانی احتمالا در شهرستانها اینکار را انجام دادهاند. حالا ما منتظریم ببینیم چه تعداد از مجموعهی نیروهای اصلاحطلب آزادیخواهی که بهطور نسبتا وسیع شرکت کرده و ثبتنام شدهاند میتوانند برای حضور فعال در انتخابات مجوز بگیرند تا آنموقع تصمیم برای مرحلهی بعد را بگیریم. آیا این سیاست انتخاباتی «جنبش مسلمانان مبارز» در میان بقیهی گرایشها و فعالان ملی مذهبی هم مورد پذیرش هست، و یا اینکه تفاوتهایی در این سیاستها وجود دارد؟ ـ نه. دوستان ملی مذهبی هم در مجموع همین سیاست برخورد فعال و مرحلهای را تایید کردهاند. منتها در مرحلهی ثبتنام، دو نظر بود. عدهای معتقد بودند باید در همین مرحله هم ثبتنام بشود؛ و عدهی دیگری موافق نبودند و چون آنجا یک تصمیمگیری دموکراتیک آرای اکثریتی گرفته میشود، با یک اکثریت ضعیفی آنهایی که مخالف ثبتنام بودند و آن را بیفایده میدانستند نظرشان رای آورد و در نتیجه اعلام کردند که در این مرحله اعضای شورای فعالان ملی مذهبی ثبتنام نمیکنند. ولی آن به این معنا نبود که گرایش به ثبتنام هم به صورت خیلی قوی وجود نداشته باشد. اما این تصمیم مساوی، دلیل عدم شرکت نیست؛ بلکه همانطور که در بیانیه ملی مذهبی اعلام شده، آنها هم مثل جنبش معتقد به این هستند که ما باید همچنان حاضر بشویم، مراحل بعد را هم فعال باشیم تا در مراحل بعد تصمیماتی که مناسب هست اتخاذ بشود. با توجه به نگرانیهایی که از جانب فعالان سیاسی و برخی گرایشهایی که در این انتخابات ثبتنام کردهاند مبنی بر رد صلاحیت از طرف شورای نگهبان ابراز شده است؛ کلا فضای انتخاباتی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا در مجلس آینده تا چه حد امکان دارد آرایش موجود تغییر کند و برای نمونه طرفداران اصلاحات از وزن بیشتری برخوردار باشند؟ ـ راستش با شرایطی که الان هست، وضعی که میشود پیشبینی کرد، وضعیت مجلس آینده به لحاظ حضور نیروهای اصلاحطلب، خیلی بهتر از وضع موجود نخواهد بود. در حال حاضر هم یک تعداد اصلاحطلبانی هستند که البته اینها در این دوره عناصر فعالی نبودند و تقریبا دورهی چهارساله را به سکوت گذراندهاند و بهنظر من، حداقل به وظیفهای هم که داشتند در نقد سیاستهای حکومت و دفاع از حقوق مردم در جامعه، ادا نکردهاند. در مجلس آینده هم اگر کسانی بروند که نسبت به این قضیه احساس مسئولیت بیشتری کنند، شاید وضع متفاوت بشود و این مربوط به این است که از میان کاندیداهایی که در طیف اول ثبتنام کردهاند و از افراد برجستهی اصلاحطلب هستند و مسلما به نظر میآید همه را رد خواهند کرد، و از طیف دوم که شاید بتوانند حداقل دفاعی بکنند، اگر کسانی راه پیدا بکنند، که خب باز خوب است. اگرنه همه از گروهی باشند که این دوره هم بوده، نه! وضعیت مجلس تفاوت نخواهد کرد. منتها مسئله این است که راه عبور به دموکراسی و توسعهی سیاسی مسلما یک راه واحد نیست. انواعی از مسیرها و راهبردها متصور است؛ و در جامعههای مختلف تجربه شده. در ایران هم بههمچنین. اما در هر شرایطی باید امکاناتی که موجود است و واقعیتهای موجود را ارزیابی و ببینیم از درون واقعیت موجود چه میشود کرد. میان سکوت و این حالت انفعالی که مطلوب نیروهای غیردموکراتیک هست تا آزادیخواهان و نیروهای دموکرات در سکوتشان منزوی بشوند و ارتباطشان با جامعه ـ بیش از آنچه هست ـ ضعیفتر یا قطع بشود، بهنظر من این را باید افراد آزادیخواه هوشیار باشند و اجازه ندهند با حالت انفعال، این ارتباط از آنچه هم که هست ضعیفتر بشود. چون در شرایطی که هستیم، این انزوا به زیان آزادی و دموکراسی هست. |