رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > «ترجیح میدهند فضا غیررقابتی باشد» | ||
«ترجیح میدهند فضا غیررقابتی باشد»اين گفتگو را از «اينجا» بشنويد در گفتگو با کریم ارغندهپور، روزنامهنگار و فعال سیاسی اصلاحطلب، نظر او را درباره عمدهترین مسایل مربوط به انتخابات و آرایش سیاسی جناحهای درون حکومت جویا شدهام: آقای ارغندهپور! فعالان برخی جناحهای سیاسی و مسئولان دولتی در مورد ایجاد فضای انتخاباتی زودهنگام در ایران هشدار میدهند و این که کارهای جاری کشور میتواند تحت تأثیر انتخابات قرار بگیرد. این نگرانی تا چه حد واقعیت دارد و یا این که جزیی از تاکتیکهای انتخاباتی جناحها است؟ راستش من فکر میکنم این نگرانی بیشتر از طرف کسانی است که الان در نهاد قدرت حضور دارند؛ وگرنه الان ما طبق قانون وارد فضای انتخاباتی شدهایم. قانون در ایران، شش ماه قبل از برگزاری انتخابات را اعلام کرده است برای موعد استعفای مسئولان دولتی، یعنی آنهایی که پستهای خاصی دارند. در نتیجه ما وارد فضای انتخاباتی قانونی شدهایم. در عینحال افرادی که چنین دیدگاهی دارند، به نظر من، بیشتر ترجیح میدهند که فضا تا حد ممکن فضایی غیررقابتی باشد تا جایی که میتوانند. در مورد نامزدهای انتخاباتی، برخی فعالان، به خصوص در ارتباط با گرایشهای اصلاحطلب مطرح میکنند که افرادی باید باشند که شورای نگهبان نسبت به آنها، حساسیت زیادی نداشته باشند و اینها باید کاندید بشوند. آیا این میتواند تبدیل به یک مشکل جدی در انتخابات مجلس هشتم بشود؟ من چنین تصوری ندارم. البته از نظر حقوقی همه افرادی که خودشان داوطلب باشند، این حق را دارند که داوطلب نمایندگی مجلس بشوند و شورای نگهبان هم موظف است که طبق قانون، بررسی صلاحیتها را انجام بدهد و آنها هم که رد صلاحیت بشوند، حق اعتراض دارند. در عین حال بعضیها صلاحاندیشی میکنند و فکر میکنند که بهتر است افرادی که کمتر در معرض رد صلاحیت هستند، داوطلب بشوند. من چنین تصوری ندارم و فکر میکنم امکان رد صلاحیتهای گسترده واقعاْ به لحاظ شرایط زمان و هم به لحاظ این که الان دولت در ایران، یک دولت یکپارچه است و رد صلاحیتهای گسترده، دولت یکپارچه را تحت مظان سؤالات و شبهههای مختلف قرار میدهد، اینها همه گواه بر این است که مشکل برای رد صلاحیتها الان بیشتر از مجلس هفتم است.
دراجلاسی که اخیراْ خانه احزاب داشت، نمایندگان سه قوه هم شرکت و تأکید داشتند که باید احزاب را تقویت کرد و آمار و اطلاعات مربوط به صلاحیت یا عدم صلاحیت کاندیداها را از طریق احزاب پیگیری کرد و همچنین این که شورای نگهبان باید این فرصت را به رد صلاحیتشدگان بدهد، برای دفاع از خودشان! این توصیهها تا چه حد ضمانت اجرایی در زمان انتخابات میتواند داشته باشد؟ من جزو افرادی هستم که معمولاْ بدبین نیستند. فکر میکنم همه این توصیهها مؤثرند. چون بعضی تصورشان بر این است که افراد در موقعیت گفتاری، همیشه چنین سخنانی بر زبان میآورند؛ در حالی که در مقام عمل، متفاوت عمل میکنند. به نظر من این مهم است که اجزای حکومت تأکید بکنند بر این حقوق. در عین حال این که در عمل چه پیش میآید در آینده، مسأله بعدی است که در آن جا باید برایش تصمیم دیگری گرفته بشود. اکنون دو جناح اصلی نظام، یعنی هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان، تلاش زیادی میکنند که حول یک اتحاد وسیع، فهرست انتخاباتی مشترکی بدهند. فکر میکنید آیا در انتخابات مجلس هشتم واقعاْ ایران مواجه با دو لیست مشخص و روشن خواهد شد از سوی جناحهای نظام؟ پیشبینی من این است که از طرف جناح اصلاحطلب، امکان همگرایی الان بیشتر از جناح حکومتی وجود دارد. دلیلش هم ا ین است که در میان جناح اصلاحطلب، مشترکات در برابر جناح حکومتی بیش از پیش فراهم شده است. منتها مشکل جناح مقابل ما بیشتر در منابع توزیع قدرت است که این امر، موقعیت اینها را از همگرایی به واگرایی تبدیل میکند. در نتیجه به نظر من در انتخابات آتی ما دو قطب خواهیم داشت. ولی این دو قطب لزوماْ به معنای دو قطب مطلق نیستند. در واقع در بخشهایی هم پراکندگیهایی صورت میگیرد. ولی به نظر من نهایتاْ جناح مقابل خودش باید تصمیمی جدی بگیرد که آیا ثقلش به سمت آقای احمدینژاد و نوع تفکر ایشان میل میکند و گرایش دارد، یا به سمت جریان سنتیتر که قبلا وجود داشت. به نظرم این مهمترین سؤالی است که وجود دارد در آن قطب. منتها در این طرف در میان اصلاحطلبان، این همگراییها خیلی بیشتر است و فکر میکنم ما به یک ائتلاف حداکثری بتوانیم حول شعارهای حداقلی دست پیدا بکنیم. شما اشاره کردید که در انتخابات مجلس هشتم احتمالاْ امکان رد صلاحیتها کمتر از گذشته خواهد بود. آیا این به این معنا هست که افرادی که بخواهند به طور مستقل کاندیدا بشوند، یا به هر حال، خارج از جناحبندیهای نظام بخواهند کاندیدا بشوند، آیا امکانی برای آنها وجود دارد؟ به نظر من چنین امکانی منتفی نیست و قطعاْ وجود دارد. ولی امکان رأیآوری آنها در شهرهای بزرگ، خب، کمتر از شهرهای کوچک است. در شهرهای بزرگ معمولاْ لیست گروهها و تشکلهای شناختهشده، مطرحتر از نام افراد است. |