تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر کریم پاکزاد، پژوهش‏گر بنیاد مطالعات استراتژیک بین‏المللی فرانسه

افغانستان در انتظار روز انتخابات

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

کم‏تر از بیست و چهار ساعت به انتخابات ریاست جمهوری افغانستان باقی است. به گفته‏ی ناظران، این انتخابات می‏تواند مسیر و سرنوشت سیاسی تازه‏ای برای افغانستان، این کشور همسایه، هم‏زبان و دارای گذشته‏‏های فرهنگی و تاریخی مشترک با ایران، رقم بزند.

نامزدهای اصلی این دوره چهار نفرند؛ حامد کرزای که پس از سقوط طالبان، رهبری دولت موقت و دولت انتقالی را بر عهده داشته است و در سال ۲۰۰۴ در مبارزات انتخاباتی پیروز شده است.

Download it Here!

دکتر عبدالله، وزیر خارجه‏ی پیشین افغانستان در دولت انتقالی که در تبلیغات انتخاباتی این دوره‏ی خود، مبارزه با فساد، فقر، بیکاری و هم‏چنین تغییر سیستم سیاسی، از ریاستی به پارلمانی، را وعده داده و رنگ آبی نماد طرف‏داران او است.

اشرف غنی احمدزی، از پشتون‏های افغانی، سومین کاندیدای ریاست جمهوری افغانستان است که در آمریکا، در دانشگاه‏های کلمبیا، استانفور و هاروارد، در رشته‏ی علوم سیاسی، تحصیلات عالی دارد و در مبارزات انتخاباتی، روی مسایل اقتصادی افغانستان تاکید کرده است.

کاندیدای چهارم، رمضان بشردوست، وکیل مجلس است. ولی در چادری کوچک مقابل پارلمان افغانستان، در کابل، زندگی می‏کند. او که چهل و هشت سال دارد، در هفده سالگی، در پی به قدرت رسیدن نور محمد ترکی، در سال ۱۳۵۷، به ایران مهاجرت کرد. پس از پایان تحصیلات دبیرستانی در آن‏جا، به پاکستان رفت، سپس به فرانسه آمد، پناهنده‏ی سیاسی شد و به دانشگاه رفت.

انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، ساعت هفت بامداد پنج‌شنبه آغاز می‏شود. در حالی که ستیزه‏جویان طالبان گفته‏اند که آن را مختل خواهند کرد. نیروهای نظامی آمریکا و هم‏پیمانان این کشور نیز در آماده‏باش کامل به سر می‏برند.

از دکتر کریم پاکزاد، پژوهش‏گر بنیاد مطالعات استراتژیک بین‏المللی فرانسه، درباره‏ی تفاوت این انتخابات با انتخابات سال ۲۰۰۴ افغانستان می‏پرسم:


دکتر کریم پاکزاد، پژوهشگر بنیاد مطالعات استراتژیک و بین‌المللی فرانسه

اهمیت انتخابات کنونی از این لحاظ است که کمپین انتخاباتی در افغانستان، برای اولین بار، موجب شد که بحث‏های عمیق سیاسی در سطح جامعه، مطرح شود. البته، ناگزیر هستیم این را قبول کنیم که کاندیداهای مخالف آقای کرزای، سهم خیلی مهمی در این بحث داشتند.

برای مثال، بحث‏های اقتصادی که توسط آقای اشرف غنی مطرح شد و یا این‏که برنامه‏‏ی سیاسی آقای دکتر عبدالله که می‏خواهد ساختار سیاسی افغانستان را تغییر بدهد، همه‏ از عوامل مثبتی است که مردم افغانستان را بیش از پیش به مباحثه‏های سیاسی می‏کشاند.

تفاوت اساسی این انتخابات با انتخابات سال ۲۰۰۴ در این است که آن زمان، از یک طرف طالبان هنوز به مرحله‏ی قدرت کنونی که دارد، نرسیده بود. از طرف دیگر، مردم تا حدی خوش‏بین بودند و فکر می‏کردند با انتخاب آقای کرزای که از حمایت کشورهای خارجی برخوردار است، او این توانایی را خواهد داشت که امنیت و صلح را در افغانستان به همراه بیاورد و هم‏چنین تحولاتی در سطح زندگی آنان، در بخش‏های اقتصادی، اجتماعی و… به‏وجود بیاورد.

از سوی دیگر، شرایط کنونی نشان‏ می‏دهد که به احتمال زیاد، آقای کرزای در دور اول انتخاب نمی‏شود و بخش مهمی از رأی دهندگان خود را از دست داده است. این خود یکی از عواملی است که این انتخابات را از انتخابات پیشین تفکیک می‏کند.

عامل دیگر که برای من خیلی مهم است، این است که کاندیدایی که شانس انتخاب شدنش زیاد است ـ آقای کرزای ـ متأسفانه، به جای پیشنهاد یک برنامه، فقط به طرح صلح اکتفا کرده است. از طرف دیگر هم به همان شیوه‏های بدوی قبلی که در افغانستان وجود داشت و فرسنگ‏ها از پراکتیک دمکراتیک فاصله دارد، یعنی زد و بندها و ائتلاف‏های ناصحیح با افرادی که تا چند روز قبل مخالف سیاسی او بودند، متوسل می‏شود. چنین برخوردی تا حدی بی‏اعتباری سیاسی انتخابات کنونی را نشان می‏دهد.

در مبارزات انتخاباتی این دوره، موج تازه‏ای نیز از حضور زنان افغان در اجتماعات مختلف به چشم می‏خورد. آیا این هم پدیده‏ی تازه‏ای در انتخابات افغانستان است؟

خیر، فکر می‏کنم این مسأله به هیچ وجه پدیده‏ی تازه‏ای نیست. اگر ما دوره‏ی تسلط طالبان و مجاهدین را کنار بگذاریم، در گذشته، زنان افغانستان سهم بسیار مهمی را در حیات سیاسی افغانستان بازی می‏کردند.

در زمان سلطنت ظاهر شاه، نمایندگان زن در پارلمان افغانستان و حتا وزرای زن در کابینه حضور داشتند. یعنی سی و پنج شش سال پیش، زنان افغانستان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و سهم بیشتری در صحنه‏ی حیات سیاسی و فرهنگی جامعه بر عهده داشتند. آن‏چه الان مشاهده می‏کنیم، به این خاطر مهم جلوه می‏کند که این مسأله در تضاد با سیاست طالبان و حتا تا حدی، مجاهدین سابق، است.

روزنامه‏ی آلمانی «دی ولت» در گزارشی دکتر عبدالله را «اوبامای افغانستان» لقب داده است. دکتر عبدالله که چشم پزشک است و برای بار دوم کاندیدا شده، مادرش تاجیک، پدرش پشتون و از قندهار است. او تلاش می‏کند فارس‏ها، تاجیک‏ها، پشتوها و… را دور هم جمع کند. نظر شما راجع به ارزیابی این نشریه‏ی آلمانی چیست؟

این ویژگی دکتر عبدالله که مادری تاجیک و پدری پشتون دارد، به او این امکان را می‏دهد که برعکس سایر کاندیداها، خود را از مرز یک قوم مشخص در افغانستان جدا کند. این یکی از امتیازاتی است که او دارد. اما فکر می‏کنم، آن‏چه دکتر عبدالله را به عنوان یکی از کاندیداهای بزرگ مطرح می‏کند، شکست دولت آقای حامد کرزای است.

بر این اساس که آقای کرزای هیچ‏گونه برنامه‏ای، نه در سطح امنیت و نه در سطح اقتصاد و فرهنگ و… دارد که از از آن دفاع کند، این امکان را برای دکتر عبدالله میسر می‏کند که به مثابه‏ی یک کاندیدای بزرگ مطرح شود.

از طرف دیگر، دکتر عبدالله تنها کاندیدای بزرگی است که یک پروژه‏ی سیاسی دارد. حال این که پروژه‏ی سیاسی او در مورد تغییر ساختار سیاسی افغانستان، قابلیت به عمل رسیدن را دارد یا خیر، مساله‏ی دیگری است.

ولی در افغانستان کنونی کسی که سعی می‏کند، رژیم ریاست جمهوری را به رژیمی پارلمانی تغییر بدهد، حتا برخی عناصر فدرالیسم را در افغانستان پیاده کند و تا جایی پیش می‏رود که مدعی شود از مردم افغانستان دعوت خواهد کرد تا روی قراردادهای استراتژیکی که افغانستان با آمریکا امضا کرده و بی‏طرفی افغانستان را در خطر قرار داده است، نظر بدهند، به این معنا است که آقای عبدالله این جرأت را دارد که مسایل بسیار مهم و حساس را پیش روی مردم افغانستان مطرح کند.

یکی از عوامل دیگری که باعث می‏شود، دکتر عبدالله، روز به روز طرف‏داران بیشتری، به خصوص در شهرها و در میان روشنفکران پیدا کند، این است که علی‏رغم این که یکی از همکاران فرمانده احمد شاه مسعود بود، ولی کسی نیست که در جنگ‏های داخلی افغانستان مستقیما دستش به خون آلوده باشد.

فکر می‏کنید، مردم افغانستان چه واکنشی نسبت به تهدیدهای طالبان نشان بدهند؟

بسته به آن است که از کدام مردم افغانستان صحبت کنیم. نمی‏توانیم از مردم افغانستان، به مثابه‏ی یک مجموعه‏ی کلی، در انتخابات، صحبت کنیم. بخشی از مردم افغانستان، شدیداً علیه طالبان هستند، آنان خواهان برگشت طالبان نیستند و حتا مخالف طرح دیالوگ و مذاکره که توسط تقریباً تمام کاندیداها مطرح شده، هستند. لذا در این بخش‏ها، مردم پای صندوق‏های رأی می‏روند.

ولی همان‏طور که خود دولت افغانستان قبول دارد، حداقل در ده درصد از حوزه‏های رأی‏گیری، به خصوص در مناطق جنوب افغانستان و تا حدی در جنوب غرب و جنوب شرق کشور، امکانات رفتن به پای صندوق‏های رأی وجود ندارد.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
افزایش خشونت‌ها در افغانستان
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

هر کسی انتخاب شود مهم نیست، فقط به احمدی نژاد نزدیک نباشد.

-- بدون نام ، Aug 19, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)