تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

از بحران مالی تا ازدواج سارکوزی

ایرج ادیب‌زاده
Adibzadeh@radiozamaneh.com

سال ۲۰۰۸ میلادی که در آخرین ساعت‏ها و در آخرین روز آن هستیم، برای قاره‏ی اروپا و اتحادیه‏ی اروپا سال پرباری بود؛ از رویدادهای خوب و بد، تلخ و شیرین، همه‏پرسی، گفت و ‏گو بین فرهنگ‏ها و رفت و آمدهای سیاسی، بحران مالی، بیش از یک دوجین انتخابات، جنگ در گرجستان، تائید استقلال کوزوو، از پا درآمدن بلژیک توسط خودش، پیوستن قبرس و مالت به اتحادیه‏ی اروپا، پیوستن سوییس به «پیمان شنگن»، قوانین تازه‏ی مهاجرت و پناهندگی، همه‏پرسی در‌باره‏ی تصویب «پیمان لیسبون» و «نه» ایرلندی‏ها و البته شورش در یونان.

در کنار همه‏ی این رویدادها، ممنوع شدن کشیدن سیگار در مکان‏های عمومی در فرانسه و چند کشور دیگر اروپایی، ازدواج نیکلای سارکوزی و کارلا برونی (مانکن و خواننده)، تظاهرات هنگام عبور مشعل المپیک پکن از پاریس و لندن در حمایت از تبت و بر علیه نقض حقوق بشر در چین، بردن جام فوتبال ملت‏های اروپا به وسیله‏ی اسپانیا، بردن جایزه‏ی معتبر ادبی «گنکور» توسط یک نویسنده‏ی فرانسوی افغانی‏تبار (عتیق رحیمی) برای کتاب «سنگ صبور»، مرگ خواهر امانوئل (زن نیکوکار و انسان‏دوست فرانسوی) در آستانه‏ی ۱۰۰ سالگی‏اش، خاموشی ایوسن لورن (مدساز و طراح نام‏دار لباس) که به سلطان مد قرن بیستم مشهور بود و نیز خاموشی آرتور سیکلارک (نویسنده‏ی بریتانیایی داستان‏های علمی تخیلی). استانلی کوبریک از کتاب مشهور او فیلم «۲۰۰۱ ادیسه‏ی فضایی» را ساخت که در ایران به نام «راز کیهان» دوبله شده است.

از نظر اقتصادی، به طور کلی، سال ۲۰۰۸ سال بحران مالی بود، بحرانی شاید بدتر از آن‏چه در دهه‏ی هفتاد اتفاق افتاد. بحرانی که از آمریکا آغاز شد، دامن‏گیر جهان و البته اروپا هم شد. ناگهان در تابستان گذشته همه چیز فرو ریخت. سقوط بورس‏ها و سیستم در حال ورشکستگی بانک‏های امریکایی.

دولت آمریکا برای نجات از نابودی دو سازمان مالی مسکن در آن کشور، وارد عمل شد. این کار به اروپا هم سرایت کرد. سران ۲۷ کشور اتحادیه‏ی اروپا ۲۰۰ میلیارد یورو برای نجات از ورشکستگی بانک‏های مهم در نظر گرفتند.

بیش از همه، بریتانیا مجبور شد پول مالیات‌دهندگان این کشور را به بانک‏‏های در حال ورشکستگی بریتانیایی تزریق کند.

Download it Here!

دکتر زمانی، اقتصاددان در لندن درباره بحران اقتصادی غرب در سالی که گذشت می‌گوید:

این بحران مالی هزینه‏ی بسیار سنگین و بی‏سابقه‏ای را بر اقتصاد کشورهای غربی و کلاً اقتصاد جهانی تحمیل کرده است.

اما خوشبختانه با صرف این هزینه‏های زیاد، بالاخره موفق شدند بحران را در بخش مالی‏، تا حدود قابل ملاحظه‏ای کنترل کنند. پیدایش این بحران بسیار بد است، ولی این‌که حداقل موفق شدند دامنه‏اش را کنترل کنند، جای خوشحالی است.

متأسفانه خطری که الان با آن مواجه هستیم، این است که دامنه‏ی بحران از بخش مالی خارج شده و کل اقتصاد جهانی را دربر گرفته است. این بزرگ‏ترین مشکل است. برای مثال در بریتانیا و در کل اروپا نرخ رشد اقتصادی به میزان قابل ملاحظه‏ای افت پیدا کرده و چشم‏انداز این‌که در یکی دو سال آینده به روند قبلی‏اش برگردد، هنوز موجود نیست.

اکثر تخمین‏ها بر این است که حداقل سه تا پنج سال (حدوداً) طول خواهد کشید. پیش‏بینی آن دشوار است اما مدت قابل ملاحظه‏ای به طول خواهد انجامید و در طول این مدت رکود اقتصادی، تقریبا شدید خواهد بود. از هم‏اکنون شاهد افزایش نرخ بیکاری در اکثر این کشورها هستیم.

اگر این بحران تشدید شود، وضعیت را دشوار می‏کند و می‏تواند پیامدهای دوباره‏ای برای بخش مالی داشته باشد.

به‏جز بحران مالی در اروپا، بحران گرجستان و شوش در یونان، روزهای سختی را برای این قاره به نمایش گذاشت.

در ماه اوت در آستانه‏ی المپیک پکن، گرجستان و روسیه به نوعی وارد جنگ شدند. گرجستان به جدایی‏طلبان اوستیای جنوبی حمله کرد و ارتش روسیه به بهانه‏ی حضور شهروندان و صلح‏بانان روسی در این منطقه‏، وارد عمل شد.

پس از چند هفته درگیری، آتش‏بس اعلام شد. روسیه دو منطقه‏ی خودمختار اوستیای جنوبی و آبخازیا را به رسمیت شناخت که البته با اعتراض شدید گرجستان و غرب روبرو شد.

اما شورش در یونان در نخستین روزهای آخرین ماه سال ۲۰۰۸ آتن، پایتخت و چندین شهر دیگر این کشور را دست‏خوش آشوب و ناآرامی کرد و کم‏کم می‏رفت که دامنه‏ی آن به دیگر کشورهای این قاره سرایت کند.

همه‏چیز از کشته شدن یک نوجوان یونانی به ضرب گلوله‏ی پلیس در آتن، آغاز شد. بعد درگیری‏های خیابانی که شورش جوان‏های حومه‏ی شهرهای بزرگ فرانسه را به یاد می‏آورد، پیش آمد. این شورش‏ها نزدیک به ۱۰ روز ادامه داشت.

همه‏پرسی یک روزنامه‏ی یونانی نشان داد که این ناآرامی‏ها و آشوب‏ها، بیش از آن‏که واکنشی به کشته شدن نوجوان ۱۵ ساله به دست پلیس باشد، قیام علیه شرایط بد اقتصادی بود.

نکته‏ای که رضا شجاعی‏، وکیل دعاوی و عضو «جمعیت حقوق بشر ترکیه» هم به آن اعتقاد دارد:

این وقایع در شرف وقوع بود؛ به خاطر بحران اقتصادی که دنیا را فراگرفته و روند دید دولت‏ها در برخورد با کارگران و زحمت‏کشان اکثر کشورها در بالا بردن بعضی از هزینه‏های زندگی، پائین آوردن سطح حقوق‏ها و ایجاد قوانین ضد کار و کارگری، سبب شد که این جرقه دامن‏گیر دولت یونان بشود.

ما منتظر این وقایع در ترکیه هم هستیم. همین‏طور که می‏دانید این وقایع به اروپا هم سرایت کرد. این حادثه‏ای بود که انتظارش می‏رفت و باید غرب این را درنظر بگیرد که بعد از فروپاشی رژیم سوسیالیستی در اتحاد جماهیر شوروی، آلترناتیو درستی برای این سیستم جابه‏جا نکردند.

در گذشته به خاطر جلوگیری از اعتراضات مردم و رقابت با جامعه‏ی سوسیالیستی، بعضی از حقوق‏های فردی و عدالت اجتماعی در غرب وجود داشت. اما بعد از فروپاشی سوسیالیسم در اتحاد شوروی، این‏ها از دست مردم گرفته شد و حوادث اخیر هم سبب شد، مردم فقیرتر شوند.

پرسش این است که آیا امکان پیش آمدن چنین شورش‏هایی در اروپا، بازهم وجود دارد؟

بله، در ترکیه انتظارش می‏رود. چون که در ترکیه بسیاری از کارخانه‏ها تعطیل شده و بسیاری از کارگران از کار بیکار شده‏اند. انسان‏ها در گرسنگی تحمل‏شان پایین می‏آید. انفجارهای اجتماعی پیش خواهد آمد.

اما، بازداشت رادوان کاراجیچ، رهبر صرب‏های بُسنی در جریان جنگ‏های داخلی این کشور در دهه‏ی ۹۰، توجه بسیاری از رسانه‏های اروپایی و جهان را به‏خود جلب کرد.

آقای کاراجیچ که به اتهام ارتکاب جرایم جنگی و نسل‏کشی در جریان جنگ داخلی بُسنی مورد تعقیب بود، بعد از ۱۲ سال زندگی با هویت جعلی، ریش و موهای بلند، روز ۲۱ ژوئیه در بلگراد دستگیر شد.

آقای سعید شروینی، تحلیل‏گر سیاسی در آلمان، در این باره می‏گوید:

با دستگیری آقای کاراجیچ، بحرانی که بین صربستان و اتحادیه‏ی اروپا وجود داشت، تقریبا حل شد. دولتی هم که در صربستان بر سرکار است، تا حدودی شایق بود و دلش می‏خواست به نوعی مساله حل شود و با اروپا مناسبات بهتری داشته باشد. یکی از شرایط هم همین بود و در این رابطه تلاش‏هایی هم به عمل آورد.

این دستگیری هم در این چهارچوب انجام شد و کمک کرده است که پروسه‏ی تحویل جنایتکاران جنگی به دادگاه لاهه، مقداری تسریع پیدا کند. اما باید دید کارنامه‏ی دادگاه لاهه چه خواهد بود. چون تا به امروز، این کارنامه را نمی‏توان آن‏چنان مثبت ارزیابی کرد؛ چه در رابطه با آقای میلوسویچ که نهایتا پرونده را نیمه‏باز گذاشتند و او هم فوت کرد و چه در مورد سایر کسانی که تا به‏حال دستگیر شده‏اند.

از این بابت، به نظر می‏آید تا امروز هم این دادگاه نسبت به پرونده‏ی آقای کاراجیچ هم نتوانسته آن‏چنان جلو برود، با توجه به این که بند آخر را به رسمیت نمی‏شناسد.

یک‌سری اسناد و مدارک هم هست که نشان می‏دهد یک‌سری کشورهای غربی با ایشان همکاری‏هایی را داشته‏اند و شاید زیاد مناسب نباشد، این اسناد رو شود. تمام این عوامل شاید روند دادگاه را در مسیر مناسبی نیاندازد.

سرانجام، همه‏پرسی درباره‏ی «پیمان لیسبون»، مربوط به طرح قانون اساسی اروپا هم از رویدادهای پرگفت و گو بود. ایرلندی‏ها به آن پاسخ نه داده‏اند. گویا قرار است این همه‏پرسی یک بار دیگر تکرار شود.

نیکلای سارکوزی که در شش ماه گذشته، رئیس دوره‏ای اتحادیه‏ی اروپا بود، تلاش زیادی در این زمینه انجام داد. در حالی که از فردا ریاست دوره‏ای اتحادیه‏ی اروپا را جمهوری چک به عهده خواهد داشت.

سال ۲۰۰۸، سال گفت و گو بین فرهنگ‏ها بود. سال ۲۰۰۹، سال نوآوری و ابتکار نامیده شده است. با آرزوی سالی بهتر برای شما، برای همه، سالی بدون بحران و بالاتر از همه، سالی بدون جنگ و نگرانی و سالی بدون تبعیض برای همه‏ی انسان‏ها.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)