تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر هادی زمانی، پیرامون سفر خاویر سولانا به تهران و بسته پیشنهادی جدید ۱+۵

«ایران با بسته پیشنهادی مثل قطعنامه ۵۹۸ رفتار می‌کند»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

مذاکرات خاویر سولانا، مسئول دیپلماسی اتحادیه اروپا در تهران و سفر او، بدون ملاقات با علی لاریجانی و احمدی‌نژاد و کوتاه‌تر از زمان پیش‌بینی شده به پایان رسید و روزنامه دولتی ایران نوشت احمدی‌نژاد حاضر نشد سولانا را بپذیرد.

از سوی دیگر در پایان دور سفرهای اروپایی جرج بوش، رییس‌جمهور ایالات متحده آمریکا در لندن، گوردون براون از اعمال تحریم‌های جدید علیه صنایع نفت و گاز ایران و هم‌چنین مسدود کردن دارایی‌های بانک ملی ایران در اروپا سخن گفت. آقای براون هم‌چنین قول داد به اروپایی‌ها برای فشارهای تازه علیه ایران فشار وارد می‌کند.

در این باره، با دکتر هادی زمانی، صحبت کردم و ابتدا از او پرسیدم دور سفرهای خداحافظی آقای بوش در اروپا چه قدر در متقاعد کردن سران این کشورها برای اعلام مجازات‌های تازه بر علیه ایران تأثیر داشت؟


خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران

بدون شک تأثیر قابل توجهی در بسیج کشورهای غرب و ایجاد یک موضع واحد در برابر ایران داشته است. البته توجه داشته باشید که احتمالاً اتحادیه اروپا و غرب به طور کلی و گروه ۱+۵ حدس می‌زد که ارائه این بسته پیشنهادی به جمهوری اسلامی ایران، با موفقیت چشم‌گیری روبه‌رو نشود.

بنابراین سؤال به وجود می‌آید که هدف از این کار چه بود؟ احتمالاً هدف، یک نوع اتمام حجت با ایران بوده که چنان‌چه این بسته پیشنهادی را نپذیرد، تحریم‌های شدیدتری را برای ایران اتخاذ کنند. همین طور رد این بسته پیشنهادی توسط ایران، در واقع راه را برای غرب برای تنظیم یک قطعنامه جدید علیه ایران و تشدید تحریم‌ها بازتر کرده است.

البته ایران رسماً این بسته پیشنهادی را رد نکرده و وزیر خارجه ایران اعلام کرده که این بسته را بررسی خواهد کرد و در موقع مناسب به آن پاسخ داد. ولی تمام شواهد حاکی از این است که احتمالاً این بسته پیشنهادی مورد پذیرش ایران قرار نخواهد گرفت.

احتمالاً ایران برخوردی با این بسته پیشنهادی خواهد کرد که شبیه برخورد در برابر قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در مورد پایان جنگ عراق باشد. به این معنا که ایران آن را نپذیرفت؛ ولی رسماً هم آن را رد نکرد. احتمال دارد چنین تاکتیکی را در برابر این بسته پیشنهادی اتخاذ بکند. این بسته را نپذیرد؛ ولی رسما هم این را رد نکند.

اما این از طرف غرب مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت و این حرکت را یک نوع اتلاف وقت از ایران تلقی خواهند کرد و به همین دلیل می‌بینیم که آقای بوش بلافاصله اعلام کرد که رد این بسته پیشنهادی توسط ایران اشتباه بوده و بلافاصله در اولین فرصت در نشستی با آقای گوردون براون، نخست‌وزیر بریتانیا داشتند، مشترکاً اعلام کردند که تحریم‌های جدیدی را علیه ایران اعمال خواهند کرد تا به این طریق فشار بیشتری روی ایران بیاورند و حداکثر تلاش خودشان را بکنند که این اتمام حجت با ایران کامل باشد.

اما در داخل ایران درمورد پذیرش پیشنهادهای گروه ۱+۵، محافظه‌کاران گفته‌اند که بسته پیشنهادی شش قدرت بزرگ، خالی است و به نوشته روزنامه کیهان، آن‌ها حاضر به عقب‌نشینی نیستند. اما زمزمه‌هایی در جناح‌های داخلی دیگر جمهوری اسلامی شنیده می‌شود. از جمله سایت تابناک، نزدیک به محسن رضایی پرونده هسته‌ای را زیر سؤال برده و پرسیده از پرونده هسته‌ای چه می‌خواهیم؟ وسیله‌ای در جهت تأمین منافع ملی یا هدف؟ در این جدال شما فکر می‌کنید که محافظه‌کاران و تندروها برنده بشوند یا جناح‌های دیگری که به منافع ملی ایران فکر می‌کنند؟

ببینید؛ این بستگی به این دارد که جمهوری اسلامی ایران هدفش از پرونده هسته‌ای چیست؛ به دنبال چیست و در برخورد با این چگونه می‌خواهد عمل بکند. آیا ایران می‌خواهد هزینه و منافع برنامه هسته‌ای‌اش را از دید ملی ارزیابی کند و به صورت دولت یک کشور با این مسأله برخورد بکند؟ اگر بخواهد این طور برخورد کند، احتمالاً آن گروه محافظه‌کاران دست بالا را خواهند گرفت و این بسته پیشنهادی یا چیی مشابه آن را خواهند پذیرفت.


ایران، یکی از اصلی‌ترین محورهای مذاکرات جرج بوش با سران اروپا بود

اما اگر ایران بخواهد به صورت ایدئولوژیک برخورد کند و به دنبال منافع ملی نباشد و نخواهد به صورت یک دولت و یک کشور عمل بکند، بلکه خودش را به عنوان نهضت انقلابی در منطقه ببیند که پرچم‌دار اسلام انقلابی است و منافع ملی تحت‌الشعاع این نگرش است، در آن صورت برخورد دیگری خواهد داشت که احتمالاً این بسته پیشنهادی را نخواهد پذیرفت.

تا حالا به نظر می‌رسد که آن گروه تندرو دست بالا را دارند. البته در ایران در یک دوراهی قرار گرفته این بسته پیشنهادی، بسته‌ای قوی است و طوری تنظیم شده که ایران را در یک دوراهی قرار بدهد و ایران را مجبور بکند که بین این دو راه، یکی را انتخاب بکند. یا به منافع ملی کشور فکر بکند یا به صورت یک نهضت انقلابی و منطقه‌ای عمل بکند.

من امیدوارم جمهوری اسلامی این بسته پیشنهادی را از دید منافع ملی مورد بررسی قرار بدهد.

با وجودی که جمهوری اسلامی اعلام کرده که دارایی‌های ایران، از جمله در شعبه‌های بانک ملی پاریس، لندن و هامبورگ را به کشورهای آسیایی منتقل کرده، اما آیا مسدود شدن بانک ملی، بزرگ‌ترین بانک ایران توسط اتحادیه اروپا اقتصاد ایران را باز هم منزوی‌تر نمی‌کند و با مشکل تازه‌ای روبه‌رو نمی‌کند؟

بدون شک. امروز صحبت از تحریم بانک ملی ایران است. ولی باید توجه داشته باشید که این مسأله، مساله شش ماه و یک سال نیست. درآمد ایران از نفت بیشتر از ۱۲۰ میلیارد دلار است و این در سیستم بانکی بین‌المللی باید فعال باشد تا مطلوب‌ترین نتیجه را داشته باشد. بنابراین فقط خروج ۷۰ یا ۷۵ میلیارد دلار، مشکلی را برای ایران نخواهد کرد.

این تحریم اقتصادی علیه ایران چنان شدت گرفته که سیستم بانکی ایران را بپاشاند. با توجه به این‌که ایران یک کشور صادرکننده مهم نفت است و نمی‌تواند مناسبات اقتصادی خودش را خارج از سیستم بانکی جهانی ادامه بدهد، بدون شک باعث صدمه خواهد شد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)