رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۰ شهریور ۱۳۸۹

به سادگی همه نسل‌کشی‌ها

سعید سنندجی

قارنا روستایی کردنشین از توابع شهرستان نقده در استان آذربایجان غربی است، که در هفت کیلومتری جنوب غربی نقده واقع شده ‌است.

این روستا در تاریخ۱۱شهریور ۱۳۵۸شمسی برابر با ۲ سپتامبر ۱۹۷۹ در کشاکش جنگ کردستان مورد حمله عوامل مسلح غلامرضا حسنی امام جمعه‌‌ی ارومیه قرار گرفت که در جریان آن ۶۸ نفر زن، مرد، کودک، نوجوان، پیر (طبق امار‌‌های رژیم ) از اهالی روستا کشته شدند.

اجساد به‌جا مانده‌ از نسل‌کشی

روزنامه کیهان ۱۳۵۸/۱/۱۸ گزارشی در مورد تخلیه دسته‌جمعی بیش از ۳۰ روستای کرد زبان ناحیه سومای و برادوست بر اثر فشار فئودال‌‌‌ها و عوامل مسلح چاپ کرد.

عبدالله ابریشمی ‌در این باره در روزنامه کیهان می‌نویسد:

در آذربایجان غربی با تحریک برادران ترک و شیعه علیه کرد‌‌ها و با کمک انحصارطلبان قدرت در این خطه یک جو فاشیستی ضد کرد به‌وجود آورده‌اند که موجب فجایع نقده، قارنه، کانی ماسیده و. . . گردید.

این فجایع بهانه مناسبی برای تبلیغات علیه انقلاب اسلامی ‌به دست دشمنان داخلی و خارجی سپرد، و موجب بدبینی شدید کرد‌‌ها نسبت به حکومت شد.

بخشی از فرمان خمینی در ۲۷ مرداد ۵۸ در صدور حکم حمله به کردستان:

«. . از اطراف ایران گروه‌‌‌های مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کرده‌اند من دستور بدهم به سوی پاوه رفته، غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر می‌کنم و به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می‌کنم، اگر با توپ‌‌‌ها و تانک‌‌‌ها و قوای مسلح تا ۲۴ ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می‌دانم.»

در بعد از ظهر آن روز آقای خمینی در جمع نمایندگان مجلس خبرگان در قم در باره‌‌ی درخواست مردم کردستان برای خودگردانی چنین گفت:

«. . . مرز‌‌ها را آزاد کردند، قلم‌‌‌ها را آزاد کردند، گفتار را آزاد کردند، احزاب را آزاد کردند، به خیال این که این‌‌‌ها یک مردمی‌هستند. . . این‌‌‌ها خرابکارند، دیگر با این اشخاص نمی‌شود با ملایمت رفتار کرد. . .

این‌‌‌ها یک جمعیت خرابکار هستند، یک جمعیت فاسد هستند. این‌‌‌ها را ما نمی‌توانیم که بگذاریم که هر کاری که دلشان می‌خواهد بکنند. حالا هم اعتراض کرده‌اند که خود شما‌‌ها دارید این کار‌‌ها را می‌کنید. نظیر آن‌‌‌ها که پریروز و چند روز پیش آن خرابکاری را کردند. . . خودشان ایجاد غائله می‌کنند بعد گردن مردم می‌گذارند. . . یک چنین مردمی‌هستند. . . با این‌‌‌ها باید با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار می‌کنیم.» (وزنامه­‌‌های کیهان و اطلاعات و. . . ، شنبه ۲۷ مرداد ماه ۱۳۵۸)


روز قبل از کشتار قارنا علمای اهل سنت کردستان طی نامه‌ای اعتراضی در مورد کشتار کرد‌‌ها به خمینی چنین نوشتند:

«. . . بر اثر تبلیغات شوم و اخبار ناصحیح مشتی مغرض و ناآگاه ذهن رهبر را علیه ملت کرد مشوب نموده و موجب گردیده علیه ملت کرد اعلام بسیج عمومی‌شود و در نهایت قساوت و بی رحمی‌افراد غیر مسلح و بیگناه را که جرمی‌جز کرد بودن و سنی بودن ندارند در دادگاه اسلامی‌بدون محاکمه محکوم و تیرباران شوند.»

نقش غلامرضا حسنی امام جمعه‌‌ی ارومیه‌ در کشتار قانا

در نامه‌ حاج عظیم معبودی یکی از عوامل کشتار قارنا می‌خوانیم:

«جناب اقای بهلول گلستان و عزیز بازدار و خلیل خسروی. پس از سلام خواهشمندم برای آمد و رفت شهر برای خاربار ده قارنا هم خودتان و هم برادران دیگر روستای قارنا آمد و رفت داشته باشید.

هرکسی کوچک‌ترین ناراحتی برای شما‌‌ها و برادران کرد دیگر ایجاد نماید فوری به انتظامات یا خود بنده مراجعه فرمایید تا باسم ضد انقلاب ان کس را گرفته و به مقامات دولتی تحویل دهم خلاصه هیچ‌گونه وحشت و ناراحت نباشید، ما هم برادر هستیم. (کتاب قارنا و انقلاب تالیف بهزاد خوشحالی)

این نامه مردم روستا را از ترک روستا منصرف می‌کند و باعث می‌شود تا آن‌‌ها مطمئن شوند که حمله‌ای در کار نخواهد بود.

اما در روز ۱۱ شهریور ماه روستا محاصره می‌شود در حدود ساعت یک بعد از ظهر، حدود صد نفر ملبس به یونیفورم‌‌‌های سپاه با اسلحه‌‌‌های ژ-سه و قمه وارد روستا می‌شوند.

محمود مستورزاده روحانی روستا که متوجه نیت عوامل مسلح شده بود قرآن را بر می‌دارد و از آن‌‌ها می‌خواهد تا شفاعت قرآن را قبول کنند و از کشتار مردم صرف نظر کنند، اما افراد مسلح وی را می‌کشند و سپس سرش را می‌برند.

کسانی که توانستند خود را پنهان کنند و یا اینکه بگریزند جان سالم بدر می‌برند و بقیه ساکنان روستا که ۶۸ نفر بودند، در عرض سه ساعت قتل عام می‌شوند. افرادی که توانسته بودند از روستا فرار کنند به کوهستان بوداخ پناه می‌برند.


اقدامات و تحقیقات بعد از کشتار

ابوالحسن بنی صدر که در آن زمان روزنامه انقلاب اسلامی‌را در اختیار داشت در چند سطر به این فاجعه پرداخت و عاملین این جنایت را افرادی خارجی و خارج از مرز قلمداد کرد. «برگرفته از سایت چشم‌انداز»

شماره ۶۵۲ روزنامه انقلاب اسلامی ‌در هجرت چنین نوشت:

در ﺁن زمان، همین امام جمعه ارومیه حجت السلام حسنی نماینده امام خمینی در ﺁذربایجان غربی بود و به این دلیل که تعدادی از نیرو‌‌های کومله برای حمله به نیرو‌‌های نظامی‌ایران در روستای قارنا با سنگر گرفتن در پشت سر مردم به نیرو‌‌ها حمله می‌کردند، دستور داد برای کشتن افراد کومله مردم را قتل عام کنند.

مهدی بهادران که از سوی حسینعلی منتظری مسئول تحقیق در مورد کشتار قارنا شد، در گزارشش می‌نویسد:

با تحقیقات مفصل که گزارشات و نوار‌‌های موجود جوانمردان استخدامی ‌ژاندارمری و مجاهدنما‌‌های نقده تحت سرپرستی آقای معبودی و سرگرد نجفی در قارنا از توابع نقده حداقل ۴۵ نفر را بدون گناه قتل‌عام کرده در محل سکونت آن‌‌ها و بعداً کشته‏‌‌‌ها را به بیابان‌‌‌ها انتقال داده‌‏اند که وانمود نمایند در جنگ کشته شده‌‏اند و دهات را غارت کرده و به آتش کشیدند و استوار بیگلری در کوپلکو ۵ نفر را کشته و این در اثر بی‌لیاقتی یا خیانت و توطئه فرماندهان ژاندارمری از یکسو و تحریک احساسات ضد کردی.

متاسفانه با اینکه عاملین این کشتار شناخته شده ‏اند به علت حمایت ظهیر نژاد ( فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه) از مفسدین محلی امکان دستگیری و مجازاتشان نیست. (روزنامه اطلاعات ۲۶/۶/۱۳۵۸)


صادق خلخالی که خود عامل بسیاری از اعدام‌‌‌ها در کردستان بوده بعد از کشتار قارنا در تلگرافی به دفتر آیت‌الله خمینی چنین می‌نویسد:

بسمه تعالی

دفتر محترم امام خمینی دامت برکاته

جریانات جان سوز قارنه دل هر انسانی را می‌سوزاند. ملا محمود مستورزاده که با قرآن به پیش‌واز مردم رفته عمال معبودی و سرگرد نجفی و عزیز قادری و ملا حسنی آن‌‌‌ها را کشته‌اند و شصت و پنج نفر به طرز فجیع. اگر امام به این امر جان سوز رسیدگی نفرماید پس کدام مقام رسیدگی کند.

با احترام - صادق خلخالی (برگرفته از وبلاگ چشم‌انداز)

با اینکه تحقیقات زیادی در مورد این کشتار از سوی هیئت حسن نیت، مهدی بهادران نماینده حسینعلی منتظری، نماینده نخست وزیر و دیگران انجام گرفت و مسببان کشتار شناخته شدند و نیز تمامی‌مسئولان وقت وعده دادند که مسببان مجازات گردند، تا کنون هیچ کدام از مسببان مجازات نشده‌اند.

حقگو استاندار وقت آذربایجان غربی در مصاحبه با مجله چشم‌انداز ایران می‌گوید:

آیا تحقیقاتی برای ریشه‌یابی حادثه قارنا شد؟

ظاهراً دو گروه اظهار نظر کرده‌اند، یکی آقای بهادران که از سوی آقای آیت‌الله ‌العظمی‌منتظری به منطقه آمدند و یکی هم گزارش استانداری بود چیزی در این مورد به‌خاطر دارید؟

گزارش آقای بهادران به دست من نرسید احتمالاً بعد از فوت نامبرده از بین رفته باشد. آمدن آقای بهادران به منطقه بدون خبر و هماهنگی بود خودشان آمدند و اظهارنظرهایی هم کردند و رفتند.

البته زحمات آقای بهادران و مانند ایشان که در مواردی برای انجام مأموریت‌هائی به منطقه می‌آمدند ناشی از عشق و علاقه‌شان به انقلاب بود و قابل احترام و تقدیر است اما این کار‌‌های هماهنگی نشده همه موازی کاری و باعث لوث مدیریت می‌شد و نهایتا نیز نتیج‌‌های هم نداد. از گزارش استانداری چیزی خاطرم نیست.»

فضل‌الله صلواتی نیز به بی خبر ماندن دولت موقت از این رویداد و سایر موارد درگیری‌‌‌های مرزی اشاره می‌کند.

حمزه شریفی ۱۵ ساله دانش‌آموز سال سوم راهنمائی درباره آن‌چه ساعت یک بعدازظهر روز ۱۱ شهریور گذشت این‌چنین می‌گوید:

«تمام اطراف ده را با تانک و توپ محاصره کرده بودند، و ساعت یک بعدازظهر عد‌‌ه‌ای حدود صد نفر به‌همراه شخصی به اسم قادری، به‌شکل مجاهدین پاسدار، به خانه‏‌‌ها ریختند و هر کسی را دم دستشان دیدند، کشتند و سر بریدند.


روحانی ده، با یک جلد قرآن، نزد آن‌‌ها رفت و قسم خورد که مردم این ده هیچ تقصیر و گناهی ندارند. مهاجمین روحانی ده را فوراً کشتند و سرش را بریدند و با خود بردند و هنوز سر روحانی ده پیدا نشده است.»

زنی که دو فرزند ۱۵ و ۱۸ ساله‌اش را در این کشتار از دست داده است می‌گوید:

«آن‌‌ها به هیچکس رحم نکردند. این‌همه بیرحمی ‌را ما هیچ جا نشنیده بودیم آن‌‌ها که حالا زنده‌اند در ان ساعت یا در ده در خانه شان نبودند یا توانستند به طریقی خود را مخفی کنند.»

پیرمردی به نام سیداحمد، می‌گوید:

«بعضی‌‌ها را با تفنگ کشتند بعضی‌ها را با چاقو و کارد سر بریدند، بعضی‌‌ها را هم مخصوصاً کودکان را زیر لگد و پوتین خفه کردند.»

سید احمد که ۹ نفر از اعضای خانواده‌اش را در آن واقعه از دست داده است می‌گوید: آن روز جهنم را جلوی چشم خود دیدم.

گروهی از اهالی ده «قارنا» با اطلاع از سفر هیات حسن نیت به کردستان با دو مینی بوس از «قارنا» به مهاباد آمدند. آن‌‌ها با حرف‏هایشان، داریوش فروهر را سخت متأثر کرده بودند.

وقتی فروهر به زنی که شوهر و دو دخترش را از دست داده بود گفت به کار شما رسیدگی می‌شود. او در جواب با فریاد و بغض گفت: «در ده ما جنایت شده، ما پول نمی‌خواهیم، ما فقط می‌خواهیم قاتلین عزیزان ما را بگیرید و محاکمه کنید و مزدشان را کف دستشان بگذارید.

ما می‌خواهیم آن گروهی که وارد خانه‏‌‌های ما شدند و عد‌‌ه‌ای طفل معصوم و بی‌گناه را کشتند و حالا با خیال راحت و خیلی خونسرد، از مقابل ما می‌گذرند دستگیر و محاکمه شوند. ما چیزی نمی‌خواهیم، جز عدالت. ما می‌خواهیم کسی به فریاد ما برسد.»

کسی بیاید این‌جا و به کار ما رسیدگی کند. دیروز عد‌‌های امدند و گفتند: خوب جنگ بود و جنگ هم از این حرف‌‌ها دارد، اما بخدا، به دین، به پیغمبر، اینجا جنگ نبود، اینجا ی « مشت مردم بی گناه را سلاخی کردند. بچه چهار ساله چطور می‌توانست در جنگ شرکت داشته باشد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

مشخص است که نویسنده ی محترم به جای ارائه ی یک تصویر حقیقی از جریانات نقده در صدد اشاعه ی یک تصویر ایدئولوژیک از آن بر آمده است. به عنوان مثال ایشان سخنی از وقایع قبل از کشتار قارنا نمیزند و نمیگوید نقش احزاب کردی مثل حزب دمکرات در این درگیریها و شعله ور شدن جنگ قومی در منطقه چه بود. خلع سلاح پادگانها توسط حزب دمکرات، برگزاری میتینگ مسلحانه ی پانزده هزار نفری (در واقع فراخوان نیروهای مسلح حزب به نقده) آنهم در منطقه ی عمدتا ترک نشین نقده، کشتار و غارت خانه ها در پی این میتینگ و مسایلی از این قبیل در واقع زمینه اصلی این وقایع بوده اند که باید همگی در یک تحلیل کامل گنجانده شوند. تنها پاسداران جمهوری اسلامی را مقصر دیدن شاید مناسب جو روزگار و در راستای اهداف ایدئولوزیک نگارنده مطلب باشد اما از نظر تاریخی تحلیلی درست نخواهد بود.

-- علی صادقی ، Sep 8, 2010 در ساعت 11:45 PM

وای وای وای

-- ماکان کاکی ، Sep 9, 2010 در ساعت 11:45 PM

جنایت های این رژیم اسلامی از شماره بیرون است .....

-- بهنام ، Sep 9, 2010 در ساعت 11:45 PM

ایادی شرکت کننده دراین جنایت برای تشویق در سازمان برنامه پست گرفتند

-- behrooz ، Sep 9, 2010 در ساعت 11:45 PM

آقای صادقی،

سرتان را از برف بیرون بیاوریدو چشمتان را باز کنید، صحبت بچه چهار سالست که بیگناه کشته شده است، و شما بر اساس منطقی کوتاه فکرانه در حال توجیه جنایات سربازان جمهوری اسلامی به فرمان ملا حسنی جنایت کار هستید. پس اگر احزاب کردی در جواب این جنایت ترکهای بیگناه را میکشتند با توجه با منطق شما کار درستی‌ بوده است در حالیکه‌ از لحاظ انسانی‌ کاملا مردود است.

-- بدون نام ، Sep 9, 2010 در ساعت 11:45 PM

لعنت بر تعصب کوری که این جانیان در این سرزمین بوجود اوردند و باعث جنایاتی از این قبیل شده اند که حتی به کودکان هم رحم نکرده اند امیدوارم قاتلین این کودکان را روزی دادگاهی بکنند و بسزای عمل کثیفشان برسانند

-- kk ، Sep 10, 2010 در ساعت 11:45 PM

‫آقای پاسدار علی صادقی ،هیج انسانی در دنیا نمی تواند جنایت وکشتار وحشیانه و فجیعی که درروستای قارنا توسط برادران پاسدار اسلام انجام شد فراموش کند . مردم کردستان دارای رهبرانی بودند که میتوانستند با آنها مذاکره کنند ،مردم کردستان احزاب کرد را قبول
‫داشتند ، در آن زمان همه مردم مسلح بودند ،در منطقه کردستان که یک مس‫ئيله عادی بود ، مردم کردستان انقلاب کرده بودند ،که نقشی در قدرت داشته باشند ونه اینکه صد مرتبه بدتر از رژیم شاه با آنها رفتار شود ،با تشکر از رادیو زمانه که نسل بعد از انقلاب را از جنایتی که در حق این مردم توسط حکومت اسلامی تازه به قدرت رسیده انجام شد ،قرار داد.
‫ farideh

-- farideh ، Sep 10, 2010 در ساعت 11:45 PM

جنایت به هر شکلی‌ محکوم است ،خصوصا اگر به دست حاکمین باشد و زنان،کودکان و غیر نظامیان قربانیان آن. البته تاریخ امروز ایران اینگونه وحشیگری را از رژیم کنونی بسیار دیده و خواهد دید. نقش حزب دموکرات و کومله و حمایت‌های مالی‌ و تسلیحاتی آن از رژیم صدام بّر کسی‌ پوشیده نیست ولی کشتار بیخبران و بی‌ گناهان در این بازی‌های سیاسی پشت پرده به هر بهانه و دلیلی غیر قابل قبول است.

-- ایراندوست ، Sep 10, 2010 در ساعت 11:45 PM

آقای علی صادقی مطلب درستی را مطرح کرده است. لازم به ذکر نیست که توصیف این قتل عام بسیار تأثر برانگیز است، ولی اولین سؤالی که به عنوان خواننده در ذهنم آمد عدم پرداختن مقاله به سلسله رویداد هایی بود که به این قتل عام منجر شده است. فریده هم که کامنت گذار دیگر (علی صادقی) را با اهانت "پاسدار" خطاب کرده، کار هیجان زده و ناپسندی انجام داده است.

-- مهدی ، Sep 10, 2010 در ساعت 11:45 PM

متاسفانه هنوز بعداز 31 سال حکومت جنایت و آدمکشی،هنوز کسانی پیدا میشوند که از جنایت و برادر کشی حمایت میکنند. بچه های کوچک و شیرخوار ،زنان و مردان پیر و یا حتی جوانان کشته شدنند و آنهم باین وضع فجیع و شما بدنبال کارهای حزب دمکرات هستید؟ شما جنایت را نمیبینید؟ وقتی کسی دارای ایدولوژئ شد و مومن ، نسبت بهر جنایتی که در خدمت ایمانش هست بی تفاوت میشود.
از مکتب و پیروانش که جنایت و تجاوز در راه خدا را صواب میداند ،دزدی را غنیمت مینامند،دروغگوی در راه دین را حلال میشناسد . میلیاردها انسان را کافر و محارب با خدای خوش میانگارد انتظار بیش ازین نمیتوان داشت. قارنا را فراموش نمیکنیم.

-- مهرداد ، Sep 10, 2010 در ساعت 11:45 PM

بعضی کامنتها پشت انسانرا میلرزاند. عوض محکوم کردن جنایت زن و بچه و پیرو جوان اهالی یک ده،بله یک ده ،نه ستون زرهی یک لشگر مهاجم ، بدنبال این هستید که به چه دلیل اینها قتل عام شدنند؟ گویا اینکه اگر دلیل خوبی بیاوریم قتل عام موجه میشود!!
مگر هیتلر و اطرافیان و هوادارانش ملیونها یهودی و کمونیست و کولی را بی دلیل میکشتند؟ آنها هم « دلیلهای» خودشانرا داشتند.
شما میگوئید ،حتمن یهودیان کاری کرده بودنند که نازی ها آنها قتل عام میکردنند.
حتمن اهالی قارنا کاری کرده بودنند که سربازان اسلام آنها را قتل عام کردنند.چون در این 31 سال باکردها در نهایت احترام و برادری رفتار میشود.
حکومت ایران اشغالی ، 31 سال استکه قارنا کشی را ادامه میدهد، ولی در زندانها و قتل های زنجیره ای و در خارج از ایران.اینبار قتل عام یک ده را نمیکند بلکه اگر تعداد کشته شدگانرا جمع کنیم اهالی یک شهر میشود و نه یک ده.

-- مهرداد ، Sep 10, 2010 در ساعت 11:45 PM

آقای صداقی و آقای مهدی
به فرض که کومله و دمکرات هر جنایتی را کرده باشند، آیا این توجیه کننده قتل عام اهالی یک روستا اعم از زن و بچه و پیر جوان است؟ آیا محکوم کردن قتل عام عملی «ایدئولوژیک» است؟ اگر تا بحال جنایتکار بودن پاسداران جمهوری اسلامی آشکار نبود فکر کنم که در یک سال اخیر برای تمام جهان معلوم شده است که اینها چه جلادانی هستند. باید به هر کسی که سعی در تطهیر این جرثومه ها دارد با دیده تردید نگریست.

-- سهند ، Sep 11, 2010 در ساعت 11:45 PM