مناسبات تاریخی چندهمسری در اسلامسوسن محمدخانی غیاثوندنقد و بررسی نظرات موافقان و مخالفان قانونمند بودن چندهمسری در اسلام بر اساس آیاتی که بدان استناد نمودهاند کاری است که تنها از عهدهی یک مفسر بر میآید و از توان بنده خارج است. اما از آنجایی که هر دو آیه همزمان با هم نازل شدهاند بر این باورم که تا تمام بخشهای هر آیه و تا هردو آیه و تمام آیاتی که به چندهمسری اشاره دارند در کنار هم و همزمان با هم مورد بررسی قرار نگیرند ما هیچ گاه نمیتوانیم به یک اجماع نهایی و صحیح بر پایهی آیات قرآن در خصوص تعدد زوجات برسیم. اشتباهی که هر دو گروه مرتکب میشوند این است که مسالهای که اساساً ماهیتی چند وجهی دارد و باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد تنها از یک بعد و فقط از زاویه دید خود بدان مینگرند. مسئلهای که به اشتباه فوق الذکر دامن میزند این است که؛ جایی که در تفسیر آیات فوق میان فقها و اسلامشناسان مسلمان، مفسران واندیشمندان اسلامی اختلاف عقیده وجود دارد به طوریکه برخی از آنان در خصوص تعدد زوجات قائل به مطلق میباشند بعضی دیگر آن را به صورت مشروط میپذیرند و تعدادی نیز آن را برای همیشه مجاز میشمرند؛ ما چطور میتوانیم از یک جامعه شناس، وکیل دادگستری، مردم شناس، حقوقدان و یا نمایندهی مجلس توقع داشته باشیم که نظری با درصد خطای بسیار پایین ارائه بدهد.
نکتهی دیگری که به نظر بنده از دید هر دو گروه مغفول مانده این است که آنها هیچ گاه به تاریخ نزول آیات، مکان نزول و اینکه هنگام نزول آیات مذکور زندگی شخصی و موقعیت اجتماعی پیامبر در چه شرایطی بوده است توجه نمیکنند. آنها هیچ گاه از خود نمیپرسند که در آن زمان ارتباط و مناسبات پیامبر با مردم سایر قبایل و شهرها و روستاهای مختلف شبه جزیرهی عربستان چگونه بوده است؟ اسلام در چه مرحله و شرایطی قرار داشته است؟ چند سال از بعثت پیامبر و ظهور اسلام میگذشته است؟ زن در عربستان آن زمان چه جایگاهی داشته؟ فکر کردن به پرسشهای فوق و بسیاری سوال دیگر از این دست و یافتن پاسخی مناسب برای آنها شاید دیگر به دو گروه مذکور این امکان را ندهد که حکم به «ممنوعیت مطلق» و یا «برای همیشه مجاز» تعدد زوجات بدهند. سورهی النساء از سورههای مدنی میباشد که بعد از هجرت پیامبر از مکه به مدینه نازل میشود و در زمان نزول حداقل سیزده سال از بعثت پیامبر و ظهور اسلام در شبه جزیرهی عربستان گذشته بود. در آن زمان که پیامبر بعد از بیست و اندی سال زندگی مشترک، همسر گرامیشان حضرت خدیجه سلام الله علیها را از دست داده بودند به دستور خداوند از مکه به مدینه هجرت نمودند. هنگام نزول سورهی فوق بیش از پنجاه سال از عمر پیامبر میگذشت و مصادف بود با آغاز جنگهای صدر اسلام که میان پیامبر و کفار و مشرکین به وقوع پیوست. اسلام در هر خانوادهای برای خود طرفداران و دشمنان جدیای دست و پا کرده بود. در سرزمینی که دختران به راحتی زنده به گور میشدند و مردمانش بر عقاید و دین باطل پدران خود سخت پای میفشردند مطمئناً زنان و دخترانی که به آئین حضرت رسول در میآمدند با شرایط بسیار دشوارتری نسبت به مردان مواجه میگشتند و امنیت جانی نداشتند. به واسطهی جنگ نیز آمار بیوه گان و دختران یتیم و بی سرپرست فزونی مییافت. در دیاری که جان دختران به راحتی گرفته میشد تا سیاهی از رخ پدرانشان زدوده شود، در سرزمینی که زنان را اصلاً به حساب نمیآوردند و با آنها همچون یک کالای دست چندم رفتار مینمودند یقیناً بیوه رنان و زنان سالخورده نمیتوانستند از قدر و منزلت چندانی در عربستان آن روزگار برخوردار باشند. کسی نه به آنها توجه داشت و نه به نیازهایشان. جنگ هم عاملی بود تا همسانی تعداد مردان و زنان آمادهی ازدواج را در آن سرزمین برهم بزند. در چنین شرایطی جواز تعدد زوجات صادر میشود. چیز جدیدی نبود. چون همان طور که پیشتر اشاره کردم در جامعهی عرب آن زمان حتی پیش از پیامبر نیز چندهمسری رواج داشت. منتها تفاوتش با گذشته در این بود که این بار تعدد زوجات با قید شرایطی در اسلام مجاز شمرده شده بود. دیگر سوگلی معنا و جایی نداشت. مشخصههایی همچون زیبایی، سن و سال، قبیله و غیره همچون گذشته معیار و ملاک مناسبی برای برخورداری زن از موقعیت بهتر و یا احترام بیشتر در نزد همسر محسوب نمیشدند. زن فارغ از سن، زبان، رنگ و نژادش یک انسان بود و مرد موظف بود که با تمامیزنانش رفتاری یکسان، در خورشان یک انسان و بر پایهی عدالت داشته باشد. همچنین تعداد زنانی که هر مرد میتوانست به عقد خود در آورد محدود شد به چهار زن عقدی. مطالعه روی ازدواجهای پیامبر مطمئناً دو نکته را برای همگان روشن خواهد کرد. اول اینکه مردی که در سالهای جوانی هیچ سابقهای از شهوتپرستی و هوسرانی ندارد آنهم در میان دشمنانی که همیشه منتظر بودند تا خطایی از او سر بزند و آنها در کوی و برزن جارش بزنند و بیست و چند سال از عمرش را فقط با یک زن بیوه تازه آنهم بزرگتر از خودش سپری میکند به هیچ وجه نمیتوان ازدواجهای بعد از پنجاه سالگی او را دال بر طغیان شهوتش دانست حتی اگر بیش از چهار زن یعنی بر اساس احادیث و روایات نه تا همسر هم اختیار کرده باشد. نکته دیگر اینکه هر یک از آن ازدواجها فرقی نمیکند با زن جوان و باکره بوده باشد یا پیر و سالخورده، به تنهایی یا پیامبر را از جنگی رهانیده، یا حب قبیلهای را برای او خریده و یا جان، مال، دین و آبروی زن مسلمانی را که در دینش ثابت قدم بوده حفظ نموده است و یا برای دلجویی از زنان سالخورده و بیوه گان و بازگرداندن و احیای شان اجتماعیشان بوده. یعنی به هریک از این ازدواجها که نگاه کنیم ضرورتی شخصی [البته نه برای پیامبر بلکه برای زنان] یا اجتماعی و یا سیاسی دلیل ازدواج بوده است. سخن بهتر و کاملتر را در تفسیر المیزان بخوانید. علامه طباطبائی در جلد ۴ ترجمه المیزان ضمن اشاره به تعدد زوجات حضرت رسول مینویسد: «رسول خدا (ص) با بعضى از همسرانش به منظور کسب نيرو و به دست آوردن اقوام بيشتر و در نتيجه بهخاطر جمعآورى يار و هوادار بيشتر ازدواج کرد و با بعضى ديگر به منظور جلب نمودن و دلجوئى و در نتيجه ايمن شدن از شر خويشاوند آن همسر ازدواج فرمود و با بعضى ديگر به اين انگيزه ازدواج کرد که هزينه زندگيش را تکفل نمايد و به ديگران بياموزد که در حفظ ارامل و پير زنان از فقر و مسکنت و بىکسى کوشا باشند، و مؤمنين رفتار آن جناب را در بين خود سنتى قرار دهند. و با بعضى ديگر به اين منظور ازدواج کرد که با يک سنت جاهليت مبارزه نموده و عملاً آن را باطل سازد که ازدواجش با «زينب» دختر «جحش» به همين منظور بوده است، چون او نخست همسر زيد بن حارثه پسر خوانده رسول خدا (ص) بود و زيد او را طلاق داد و از نظر رسوم جاهليت ازدواج با همسر پسر خوانده ممنوع بود، چون پسر خوانده در نظر عرب جاهلى حکم پسر داشت، همانطور که يک مرد نمىتواند همسر پسر صلبى خود را بگيرد، از نظر اعراب ازدواج با همسر پسر خوانده نيز ممنوع بود، رسول خدا (ص) با زينب ازدواج کرد تا اين رسم غلط را براندازد، و آياتى از قرآن در اين باب نازل گرديد.» وی همچنین در ادامه با نام بردن از تکتک همسران پیامبر و ضمن تشریح سلسله عواملی که منجر به ازدواج حضرت رسول با هریک از آنها شد آورده است: «بنا بر اين اگر در اين خصوصيات و در زهدى که آن جناب نسبتبه دنيا و زينت دنيا داشت و حتى همسران خود را نيز بدان دعوت مىکرد دقتشود، هيچ شکى باقى نمىماند در اينکه ازدواجهاى رسول خدا (ص) نظير ازدواجهاى مردم نبوده، به اضافه اينکه رفتار آن جناب با زنان و احياى حقوق از دست رفته آنان در قرون جاهليت و تجديد حرمتبه باد رفتهشان و احياى شخصيت اجتماعيشان، دليل ديگرى است بر اينکه آن جناب زن را تنها يک وسيله براى شهوترانى مردان نمىدانسته و تمام همش اين بوده که زنان را از ذلت و بردگى نجات داده و به مردان بفهماند که زن نيز انسان است. حتى در آخرين نفس عمرش نيز سفارش آنان را به مردان کرده و فرمود: «الصلوة الصلوة و ما ملکت ايمانکم لا تکلفوهم ما لا يطيقون، الله الله فى النساء فانهن عوان فى ايديکم ...» « نماز، نماز و بردگانى که در ملک شمايند زنهار که ما فوق طاقتشان بر آنان تحميل نکنيد، خدا را خدا را در زنان که آنان مقهور و زير دستشمايند. "سيره حلبى ج ۳ ص ۴۷۳"» ادامه دارد...
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|
نظرهای خوانندگان
آیا برای وضع یک قانون لازم بود روی پیامبر اجرا شود یا فقط قوانین ازدواج و زنان را باید ایشان(محمد) شخصاً نشان میدادند؟، دوره جاهلیتی که در آن مردم ازدواج با همسر پسر خوانده را بد میدانستند و نیز در آن زنانی همچون خدیجه با آن موقعیت اجتماعی وجود داشته، به نظر پیشرفته تر از دوره پس از آن به نظر میآید. اگر هر حرکت پیامبر الگویی برای قانون و اجتماعی بدون محدودیت زمانی بوده ، محمد به راحتی میتوانست خانهای بسازد و زنان بیوه را با تعیین مقرری از بیت المال در آن قرار دهد .پیامبر باید میدانستند که ازدواج یک مرد مسن با دختری ۹ ساله پدیده جالبی برای معرفی به قومش نیست مگر اینکه توان خود داری از عایشه زیبا را نداشته و همینطور انگیزههای سیاسی داشته اند. ازدواج با انگیزه اجتماعی یا سیاسی یا هر چیز دیگری به راستی استفاده ابزاری بوده است.ازدواج محمد با زنی در سنّ مادرش ،یک ازدواج مصلحتی برای پیشبرد کارش بوده و آنقدر مدیون خدیجه بوده (و مردم هم آنرا میدانستند) که ایشان جرات ازدواج دیگری نداشته (و این به برکت همان قوم جاهل است که آنرا بد میدانسته چون آن را بی حرمتی به خدیجه میدانستند). کاش به سادگی بپذیریم که ازدواج مجدد به روان خانواده آسیب میرساند و نوعی بی بندوباری و بی تعهدی است آنگاه دیگر نیاز نیست که محمد راه به نقد بکشیم و حرمت او برای دوستدارنش نیز حفظ خواهد شد.
-- Sima ، Aug 29, 2010خانم غیاثوند پیامبر در 25 سالگی با زنی ازدواج کرد که با اون ازدواج صاحب قدرت و احترام و نفوذ و ثروت شد. مسلمه که در زمان حیات خدیجه، خدیجه چمان فدرت و اعتباری در جامعه زمان خودش داشت که امکان ارتباط پیامبر با زن دیگه ای برای حضرتشون وجود نداشت. اما با فوت خدیجه داستان به کلی شکل دیگه ای گرفت. لطفا بفرمایید تصاحب همسر پسرخوانده که در اون زمان حتی در بین اعراب هم عملی غیر قابل قبول بود و باعث اعتراض سایرین شد و معاشقه با کنیز یکی از زنها در خانه اون زن در زمان غیبت اون زن که با سر رسیدن اون زن و قهرش از پیامبر عیان شد چطوری توجیه میفرمایید؟ البته فردای هر کدام ازین داستانها جبرئیل حاضر مشد و پیام میاورد که نه اشکالی نداشته حدا گفته مشکلی نیست! پیامبر عایشه رو در 6 سالگی از ابوبکر خواستگاری کرد. ابوبکر وحشت کرد. گفت یا رسول الله شما برادر منی بعد هم عایشه یه دختر خردساله. پیامبر فرمودند ابوبکر برادری ما سر جاش اما این خواست خداست تو خبر نداری. عایشه رو 6 سالگی عقد فرمودند و عایشه به خانه پیامبر میرفت و پیامبر در همان سن عایشه رو نوازش میکردند ( منظور واضحه فکر کنم). تا در 9 سالکی نکاح فرمودند (معنی کلمه نکاح رو هم خودتون در لغت نامه عربی-فارسی پیدا کنین). به نقل از "سیره ابوبکر عتیق" و "صحیح بخارایی". جدا از این داستانها و ازدواجهای دائم و موقت متعدد پیامبر لطفا دهها زن کنیزی که به عنوان غنیمت جنگی به دست آورده بودند یا به زر خریده بودند (مراجعه کنید به همین سوره نسا) هم در نظر بگیرید مثل زن خزانه دار خیبر که با شکنجه کشتنش و زن بی چاره رو تصاحب فرمودند. در تاریخ بیهقی آمده که 2بار حجله بستن که پیامبر با این زنی که همه خوانوادش از جمله شوهرش کشته شده بود نکاح فرمایند اما این زن مقاومت کرده تا اینکه دفعه سوم زنها دیگه پیامیبر به نکاح راضیش! کردند. خانم غیاثوند نسل ما همه حرفهایی که شما در توجیه احکام و قوانین بدوی و غیر انسانی شرع بیان فرمودید شنیده. اما دیگه فریب اینگونه ماله کشیها رو این نسل نمیخوره. گذشت دورهای که امثال شریعتی و مطهری و بازرگان و ... میتونستن با مغلطه و سفسطه حقایق رو وارونه جلوه بدند و روی خیلی چیزها ماله بکشند.
-- بدون نام ، Aug 29, 2010کسانی که کامنت گذاشتن چقدر نادون و کم عقل هستن.شما اینقدر به خودتون زحمت نمیدید که در مورد این نوشتار کمی تامل کنید و ببینید داره چی میگه و منظورش چیه!
-- علیرضا ، Aug 29, 2010ایشون دارن میگن (با نهایت احترام به نوشته این خانم که نمیدونم نظر خود ایشون هست یا از جای دیگه کپی کردن، این شبهه رو رفع میکردن خیلی بهتر بود) شرایط اجتماعی وسیاسی زمان پیامبر اسلام، به گونه ای بوده است که مصلحت ایجاب میکرده پیامبر تعدد زوجات کنند و دلایلش رو هم ذکر کرده اند.اونوقت شما میگید از روی شهوت و هوا و هوس نفسانی بوده!
بزارید یه چیز دیگه بگم.نمیدونم میدونید یا نه در ایران پیش از اسلام هم تعدد زوجات معمول و مرسوم بوده.(روی سخنم با این چند نفریه که کامنت گذاشتن) تعدد زوجات در دوره ساسانی جاری و معمول بوده است.زردشتیان عصر اخیر درصدد انکار این اصل هستند، ولی جای انکار نیست، همه مورخین نوشته اند، از هرودوت یونانی و استرابون در عصر هخامنشی گرفته تا مورخین عصر حاضر: هرودوت درباره طبقه اشراف عهد هخامنشی می گوید: هر کدام از آنها چند زن عقدی دارند ولی عده زنان غیرعقدی بیشتر است).مشیرالدوله، تاریخ ایران باستان، جلد ششم، چاپ جیبی، صفحه 153) استرابون درباره همین طبقه می گوید: آنها زنان زیاد می گیرند، و با وجود این زنان غیرعقدی بسیار دارند.(همان ماخذ، صفحه 1543)
ژوستن، از مورخان عصر اشکانی، درباره اشکانیان می گوید: تعداد زنان غیرعقدی در میان آنها و به خصوص در خانواده سلطنتی از زمانی متداول شده بود که به ثروت رسیده بودند، زیرا زندگانی صحراگردی مانع از داشتن زنان متعدد است.(همان ماخذ، جلد نهم، صفحه 269)
کریستنسن محقق دانمارکی در کتاب ایران در زمان ساسانیان می گوید: اصل تعدد زوجات، اساس تشکیل خانواده به شمار می رفت. در عمل عده زنانی که مرد می توانست داشته باشد به نسبت استطاعت او بود. ظاهرا مردان کم بضاعت به طورکلی بیش از یک زن نداشتند.رئیس خانواده (کذگ خوذای = کدخدا) از حق ریاست دودمان (سرادریه دوذگ = سرداری دودمان) بهره مند بود. یکی از زنان، سوگلی و صاحب حقوق کامله محسوب شده و او را " زن پادشاییها " (پادشاه زن) یا زن ممتاز می خوانده اند، از او پست تر زنی بود که عنوان خدمتکاری داشت و او را زن خدمتکار " زن چگاریها" (چاکر زن) می گفتند. حقوق قانونی این دو نوع زوجه مختلف بوده است.
هرگاه شوهری به زن خود می گفت: از این لحظه تو آزاد و صاحب اختیار خودت هستی، زن بدین وسیله از نزد شوهر خود طرد نمی شد، ولی اجازه می یافت به عنوان " زن خدمتکار" (چاکر زن) شوهر دیگری اختیار کند... فرزندانی که در ازدواج جدید در حیات شوهر اولش می زایید از آن شوهر اولش بود یعنی زن تحت تبعیت شوهر اول باقی می ماند (ایران در زمان ساسانیان، صفحه 353). شوهر حق داشت یگانه زن خود را یا یکی از زنانش را(حتی زن ممتاز خود را) به مرد دیگری که بی آنکه قصوری کرده باشد محتاج شده بود بسپارد(عاریه بدهد)، تا این مرد از خدمات آن زن استفاده کند، رضایت زن شرط نبود. در این صورت شوهر دوم حق دخل و تصرف در اموال زن را نداشت و فرزندانی که از این ازدواج متولد می شدند متعلق به خانواده شوهر اول بودند و مانند فرزندان او محسوب می شدند... این عمل را از اعمال خیر می دانستند و آنرا کمک به یک همدین تنگدست می شمردند)ایران در زمان ساسانیان، صفحه 354، و تاریخ اجتماعی ایران، جلد 2، صفحه(45
سعید نفیسی می گوید: چیزی که از اسناد آن زمان حتما به دست می آید و با همه هیاهوی جاهلانه که اخیرا کرده اند از بدیهیات مسلم تمدن آن زمان است این است که نکاح نزدیکان و محارم و زناشویی در میان اقارب درجه اول حتما معمول بوده است (تاریخ اجتماعی ایران، جلد 2، صفحه 35).
مرحوم مشیرالدوله در کتاب نفیس خود: " ایران باستان "از استرابون مورخ قدیم یونانی درباره هخامنشیان نقل می کند که: اینها (مغ ها) برپایه رسومشان حتی با مادرانشان ازدواج می کنند (جلد ششم، چاپ جیبی، صفحه 1546). درباره اشکانیان می گوید: بعضی از مورخین خارجه، ازدواج شاهان اشکانی را با اقرباء و خویشان نزدیک با نهایت نفرت ذکر می کنند، چنین نسبتی را " هرودوت به کمبوجیه، و پلوتارک به اردشیر دوم هخامنشی داده اند و لکن بعضی از نویسندگان پارسی زردشتی این نسبت را رد کرده می گویند کلمه خواهر را در مورد اشکانیان نباید به معنی حقیقی فهمید، کلیه شاهزاده خانمها را شاهان پارتی خواهر می خواندند زیرا از یک دودمان و خانواده بودند و دخترعمو و نوه عمو و غیرها نیز در زیر این عنوان در می آمدند.آنگاه خود مشیرالدوله اضافه می کند و می گوید: ولی چون در تاریخ نویسی باید حقیقت را جستجو کرد و نوشت، حاق مسئله این است که ازدواج با اقربای خیلی نزدیک در ایران قدیم موسوم به " خوتک دس " پسندیده بوده و ظاهرا جهت آن را حفظ خانواده و پاکی نژاد و اصالت قرار می دادند(جلد نهم چاپ جیبی، ص 2693).
به هر حال در صدر اسلام، ازدواج با محارم میان زردشتیان امر رائجی بوده است، به همین جهت این مسئله پیش آمده است که گاهی بعضی از مسلمین بعضی از زردشتیان را به علت این کار، مورد ملامت و دشنام قرار میدادند و آنها را بدین سبب زنازاده می خواندند، اما ائمه اطهار مسلمانان را از این بدگویی منع می کردند تحت این عنوان که این عمل در قانون آنها مجاز است و هر قومی نکاحی دارد و اگر مطابق شریعت خود ازدواج کنند فرزندانشان زنازاده محسوب نمی شوند.(وسائل الشیعه، چاپ امیربهادر، جلد3، ابواب مواریث، صفحه 368)
صدوق در کتاب توحید، روایتی نقل می کند و همان روایت در وسائل الشیعه ابواب النکاح آمده است که روزی از روزها علی علیه السلام از مردم تقاضا می کرد تا زنده است فرصت را مغتنم شمرده مشکلات خویش را بپرسند و این جمله را تکرار می کرد:« سلونی قبل ان تفقدونی؛ قبل از آنکه مرا نیابید هرچه می خواهید از من بپرسید، هرچه بپرسید جواب می دهم.» یکی از سؤال کنندگان اشعث بن قیس کندی بود، این مرد نسبت به ایرانیان نظر خوشی نداشت، از علی سؤال کرد: چرا با مجوس مانند اهل کتاب معامله می کنید و از آنها جزیه می گیرید و حال آنکه آنها کتاب آسمانی ندارند.علی علیه السلام فرمود آنها کتابی داشته اند، خداوند پیامبری در میان آنها مبعوث فرمود و در شریعت آن پیامبر ازدواج با محارم جایز نبود، یکی از پادشاهان آنها در یک شب که مست بود در حال مستی با دختر خویش درآمیخت، مردم آگاه شدند و شورش کردند و گفتند تو دین ما را فاسد کردی و اکنون لازم است بر تو حد جاری کنیم. آن پادشاه نیرنگی اندیشید، به آنها گفت همه گرد آیید و سخن مرا بشنوید، اگر ناصواب بود هر تصمیمی می خواهید بگیرید.مردم جمع شدند و او به آنها گفت: خودتان می دانید که در میان افراد بشر هیچ کس به پای پدربزرگ و مادربزرگ ما آدم و حوا نمی رسد، همه گفتند راست است. گفت مگر نه این است که این دو بزرگوار که صاحب پسران و دختران شدند، همانها را با یکدیگر زن و شوهر قرار دادند؟ گفتند راست می گویی.گفت پس معلوم می شود که ازدواج با محارم از قبیل دختر یا خواهر مانعی ندارد.مردم با این بیان قانع شدند و از آن پس این رسم، مشروع تلقی شد و مردم عمل کردند (توحید صدوق، چاپ مکتبه الصدوق، صفحه 306 و وسائل الشیعه، جلد 3، صفحه 46). از این سؤالها و جوابها برمی آید که در صدر اسلام زردشتیان زناشویی با محارم را اجرا می کردند و به همین جهت مورد بحث و پرسش واقع شده است.
قصدم از نوشتن چنین جملاتی این بود که در پیش از اسلام تعدد زوجات در ایران هم مرسوم بوده و این مختص به اسلام نبوده.حتی در جامعه اروپای باستان هم چنین رسم و رسومی برقرار بوده.(ولی الان به شکلی زننده تر در کلوبهای شبانه و فاحشه خانه ها)
به نظر من دلیل دیگر پیامبر این بود که میخواست این دید رو در جامعه عوض کنه که اگر میخواهید چندهمسری برگزینید تمام زنان را به یک چشم ببینید و اصولا تفاوت زیادی بین انها قائل نگردید.
من خودم به شخصه با تعدد زوجات مخالفم.اولا خیانت در حق زنه ثانیا تقسیم کردن عدالت برابر بین دو یا سه یا هرچندتا زن کار ساده ای نیست و اگه کسی بتونه از پس این کار بربیاد واقعا شاهکار کرده.
خیلی خیلی ببخشید که پرحرفی کردم.
من تعجب می کنم از نحوه توجیه یک سنت تبععض آلود علیه جنسیتی که توجیه کننده خود نیز از آن جنس است...مردان بدلیل زور بازو وقدرت بدنی در طول تاریخ برای خود حقوقی مقرر کرده اند که پیقمبران که همگی مردند برآن تاکید کرده اند...سوسن خانم عزیز پس از 1400سال زنان جزیره العرب به حقو قی که خدیجه پیش از اسلام داشت دست نیافته اند ..چه کسی گفته که اعراب قبل از اسلام زنان خود را زنده بگور می کردند ؟اگر می کردند این همه سرداران وبزرگان اسلام جگونه دنیا آمده اند..یک مستند تاریخی غیر اسلامی به من نشان بدهید که اعراب قبل از اسلام رفتاری چون طالبان وباقی بنیاد گرایان اسلامی با زنان داشته اند...کتاب خدا به عربی است ومردمان سعودی که بیش از بنده وشما عربی میدانند و محتاج ترجمه و تفسیر هم نیسنتند زن را برای رانندگی هم صاحب صلاحیت نمی دانند...تفوق اقتصادی تفوق سیاسی می آوردوبه همین جهت است که حضرت خدیجه بدون هوو عمر می گذراند...با کلمات قابل فهم گفته شده مرد می تواند 4 زن داشته باشد ,می تواند کتک بزند و در قراردادی که ما عقد ازدواج می خوانیم ودر آن صحبتی از عشق نیست در ازای مبلغی مردی مالک قسمتی از زن می شود ....
-- اردوان ، Aug 29, 2010اگر 99./.زنان مسلمان در یک همه پرسی درست و بی کلک با این قانون های ضد زن وضد خانواده و ضد ارزشهای حقوق بشری مخالفت نکردند گفته های زمینی وآسمانی زن ستیزان اسلامی پذیرفته خواهدشد .همه ی گرفتاریهای زنان در دین های گوناگون از کوچک شمردن زن سر چشمه گرفته وگرنه طبیعت چنین نگاهی به فرزندان ندارد .همین مادران سرکوب شده فرزندانی تربیت مینمایند که قانون ضد زن را توجیه وتفسیر نمایند.
-- بهنام ، Aug 29, 2010من تعجب می کنم که چرا این هموطن های عزیز من ول کن این که کی در چه زمانی یک چیزی رو اجازه داده یا نه نیستن.
-- فرهاد ، Aug 29, 2010مگر امروز اگه کرایه خونه تون عقب افتاد کسی بجز خودتون میتونه مسئله تون رو حل کنه؟
مگه این رجوع به هزار و چهار صد سال پیش کم خرج روی دستمون گذاشت؟ که اون رو هم خودمون باید پرداخت کنیم و پیامبر محترم ما که وقتشو صرف حل مسائل زمان خودش کرده و این تعدد زوجات هم یکی از اوناست هم تشریف نخواهد آورد کمکی هم نخواهد کرد.
در پاسخ به آقایی به نام علیرضا باید بگویم که سخن ایشان در مورد زنای با محارم در میان زرتشتیان اصلا درست نیست و در مورد انواع ازدواج ها که ایشان معلوم نیست از کجا در آورده اند. معنای پادشا زنی و چاکر زنی و انواع ازدواجهای دیگر هم اینها که ایشان می فرمانید نیست. در این مورد نگاه کنید به نوشته های معتبر. نکته آخر هم اینست که نمی دانم زرتشت چه هیزم تری به ایرانیان نمک نشناس فروخته که هر کی از ننه اش قهر می کنه، بی درنگ زرتشت و زرتشتی گری و قبل از اسلام را دراز می کند. انگار از یک جایی دستور رسیده...
-- بهرام ، Aug 29, 2010مهم نیست اسلام چه گفته و محمد چه کرده. علم امرزی ثابت کرده که خدای زاییده فکر بشر است.
-- truth ، Aug 29, 2010مگر امروز مسئلۀ چند همسری یا بدون هوا و هوس با زنان رفتار کردن، در غرب یا جامعۀ خیلی مدرن ما حل شده. ؟ از تعدادمعشوقه ها و روابط بیرون خانواده ی مرد ها که حرف نزنیم! ّبه آماری در مورد پائین آمدن سن آغاز روابط جنسی دختر ها یا بهتر بگویم دختر بچه ها در آمریکا هم نگاهی بکنید. در ضمن از صبح تا شب برای داشتن روابط آزاد جنسی سر و دست میشکنیم و تایید قانونی میخواهیم، آنوقت انگشتمان را به انتقاد به طرف محمد دراز میکنیم. ایرانیانی که از اسلام نفرت دارند هرطور شده یک چیزی برای ابراز انتقاد پیدا خواهند کرد
-- مهناز ، Aug 29, 2010واقعاً که غربی ها از ما جلوتر هستند. از صبح تا شب ننشسته اند در مورد زن نگرفتن عیسی و بچه دار شدن مریم، به داستانسرائی های رقت بار بپردازند. کمونیستشان به مسائل صنفی می پردازد نه مذهب یا بی مذهبی! دیده اید حزب کمونیست یا سوسیالیست آلمان توی بوق و کرنا کند که خانم آنجلا مرکل وابسته به یک حزب مسیحی بوده پس بخاطر این اقداماتش چنین بد است و چنان بد است؟
شنیده اید برای انتقاد از این یا آن تصمیم گیری این خانم مطرح کنند که او دختر یک کشیش است؟ نه! آنها انگشتشان را توی مذهب مردم و سیاسیون فرو نمیکنند. به برنامه های اقتصادی و سیاسی آنها می پردازند
آقای اردوان که فرمودید:«یک مستند تاریخی غیر اسلامی به من نشان بدهید که اعراب قبل از اسلام رفتاری چون طالبان وباقی بنیاد گرایان اسلامی با زنان داشته اند» یعنی شما معتقدید که پیش از اسلام زن و مرد برابر بوده اند و حقوق بشر اجرا می شده است و بعد با آمدن پیامبر یک مرتبه اعراب تصمیم گرفتند که برابری زن و مرد را کنار بگذارند؟ به نظر میاد اخیرأ عده ای از روشنفکران ما کشف کرده اند که اعراب قبل از اسلام حقوق بشر را رعایت می کردند. برای مخافت با اسلام به خودتان دروغ نگویید
-- بدون نام ، Aug 29, 2010فزض بفرمایید اعراب پیش از اسلام به اندازه یا بیشتر از اعراب بعد از اسلام وحشی و بی تمدن بودند. فرض بفرمایید ایرانیهای باستان فرهنگ چند همسری داشتند یا همه زنای با محارم میکردند و اجداد ما هم همه محصول این روابط بودند. فزض بفرمایید غرب در حال سقوط و انحطاط است و مشکلات اخلاقی در آن رو به فزونیست. فرض بفرمایید ما همه این ادعاها را صحه گذاشتیم. خوب که چه؟ بعضی از دوستان ( آقای علیزضا و خانم مهناز) صورت مسئله را متوجه نشدند یا یا مغشوش کردن صورت مسئله سعی در به خطا انداختن خوانندگان دارند؟ مسئله ما اینه که عده ای اسلامیست با توسل به احکام اسلام که مستخرج از متن مقدس این دین و سیره عملی پیامبرشه جامعه ما رو به انحطاط می کشانند و دست به بدویترین جنایات می زنند. افرادی مثل خانم غیاثوندی هم سعی دارند با ماله کشی این مسئله را عنوان کنند که عیب از این تفسیر گروه خاص اسلامیست حاکم بر ایرانه نه از شریعت مقدس. کسانی مثل ینده و بیشتر دوستانی که کامنت گذاشتند هم نقدشون به این نوشته خانم غیاثوندی اینه که بیاییدتاریخ اسلام و شخصیتهای اسلام از جمله پیامبرش رو فارغ نگاه مملو از تقدس پیشینی مطالعه کنیم ببینیم آیا ادعای همفکران خانم غیاثوندی درسته یا فقط توجیه گره؟ این دو سه خواننده محترم که به نوعی دفاع کردند از این دیدگاه خانم غیاثوندی به هیچ کدام از سوالات مطرح شده در دوسه کامنت اول جواب ندادند و فقط با حمله یه ایران باستان و غرب فرافکنی کردند و در واقع صورت مسئله رو مغشوش کردند. اگر امروز گروهی که نمایندگان سنتهای ایران باستان بودند حامعه رو به اینجایی که الان هست میکشاندند ما باید قطعا ریشه های فکری اونها رو بررسی میکردیم تا ببینیم مشکل تاریخی ما در کجاست. اما امروز ریشه مسئله ما نه در ایران باستانه نه در مدرنیست غربه بلکه در افکار بیابان نشینان 1400 سال پیش عربستانه. تا ریشه های مشکلمون رو بررسی نکنیم و نقد نکنیم فقط درجا می زنیم. با فرافکنی و مغشوش کردن صوزت مسئله و توهین و دشنام چنان که آقای علیرضا به سنت زبان قرانی در ابتدای کامنتشون نسبت به دیگران روا داشتند نمیشه اذهان رو منحرف کرد. نسل من که بعد این انقلاب به دنیا آمده و بزرگ شده سراسر عمرش ازمدرسه و دانشکاه و حتی سربازی اسلام رو نه تنها مطالعه کرده بلکه با گوشت و استخوان تجریه کرده با سفسطه و فرافکنی و ماله کشی دیگه فریب نمی خوره. خانم آنگلا مرکل و حزب مسیحیش آدمها رو تو چاله نکرده و زیر سنگ دفن نکرده. شلاق نزده. تجاوز و شکنجه نکرده. اون زمان که کلیسا این کار ها را کرد روشنفکران جسور و روشن بین عصر روشنگری البته تا اعماق مسیحیت رو به نقد کشیدند و این جوامع سکولار و زندگی مبتنی بر حقوق بشر هم میراث همان نگاه نقادانه است. البته که جوامع غربی هم مشکلات خاص خودشون رو دارند اما این خارج از مسئله ایه که در این مقاله بحث شده. لطفا فرافکنی نفرمایید
-- برلین ، Aug 29, 2010خانوم یا آقای برلین:
-- بدون نام ، Aug 30, 2010١-استفاده از کلماتی مثل ماله کشی را بگذازید برای امثال احمدی نژاد
٢-اتفاقا خانوم غیاثوند جواب شما و بعضی از کامنت گزاران را پیشاپیش داده اند ولی شما دوباره حرف خودتان را تکرار می کنید.
معنی آن این است که اصلا حرف های خانوم غیاثوند را نخوانده اید.نویسنده مقاله فرافکنی نکرده و خیلی واضح به این حقیقت تاریخی اشاره کرده که چند همسری محصول اسلام نیست و پیش از آن هم وجود داشته.مشکل بر سر این است که بخواهیم قوانینی را که در هزار و چهارصد سال پیش و در آن جامعه نرمال بوده اند در زمان و مکان امروزی هم به کار ببریم.
اگر متن مقاله را دوباره بخوانید متوجه می شوید که نویسنده هم میخواسته همین نتیجه را بگیرد
دوست عزیز اجازه بفرمایید من به شیوه خودتان پاسختان را بدهم:
-- برلین ، Aug 30, 20101- من مشکلی در کلمه ماله کشی نمیبینم اما شما اگر معادل فاخرتری در زبان فارسی با همین معنی میشناسید من ممنون میشم بفرمایید حتما جایگذین میکنم. آنچه اشکال داره در بحث نسبت دادن طرف بحث به شخصیتیه که نظر منفی نسبت بهش وجود داره مثل احمدی نژاد. این شیوه شما بسیار زیرکانه اما در عین حال غیر اخلاقیه
2- من منظورم از کسانی که فرافکنی میکنند خانم غیاثوند نبود بلکه دو سه نفراز کامنت گذاران بودند. به ویژه آقای علیرضا
3- نکته کاملا اساسی در کل این بحث همین است که فرمودید. چرا باید قوانین 1400 سال پیش را امروز ما اجرا کنیم؟ ریشه این اشتباه در چیه؟ ریشه در این مسئله است که ما اقرادی یا متونی را مقدس بدانیم. وقتی امری قدسی شد دیگه مرز زمانی و مکانی و اخلاقی نمیشه براش متصور شد. خانم غیاثوند و همینطور شما دچار تناقض معرفتشناسانه( episteomoligical) هستین. باید تصمیم بگیرید نگاهتون به پیامبر و قرآن یک نگاه تاریخیه یا یک نگاه قدسی.شما تنها و تنها زمانی میتونید از این تعهد به عمل به رسوم و قوانین یک جامعه قبیله ای 1400 سال پیش خلاص بشین که به دین نگاه تاریخی داشته باشین. وفتی نگاه تاریخی داشته باشین دیگر دلیلی نداره از نقد شخص پیامبر یا رسوم آنزمان هراسی داشته باشید. بله پیامبر زندگیی داشت که مطابق رسوم جامعه زمان خودش بود. اما این دیگه تقدسش کجاست؟ همه آدمای دیگه اون حامعه در اون زمان مثل ایشون زندگی می کردند چه تفاوتی بین ایشون و دیگران هست که باید برای من و شما مقدس باشه؟ اگر انسان قدسی بوده و عملش ملاک درست و غلط بودن اعماله پس شما حق اعتراض به جمهوری اسلامی را ندارید چون امر قدسی مرز تاریخی ندارد و در زمان حاضر هم لازمالاجراست. شما تا این مشکل معرفتشناختی رو حل نکنید درون یک تسلسل باطل میمانید و دچار تناقض هستید. به همین دلیل من عرض کردم و اعتقاد دارم راه رهایی ما نه با توجیه کرن و فرار از مسئله که با نقد بی رو در بایستی از کلیت دینه. به چه دلیل دین؟ نه این که من با دین مشکلی داشته باشم. به این دلیل که دین و نمایندگانشان امروز این همه مسیبت رو به بار آوردن. اگر بفرمایید این دین نیست بلکه تفسیر یک عده خاصی ار دین هست و به قول معروف مشکل ار مسلمانی ماست پاسخ من اینه که شما باز دچار نگاه قدسی هستید که هر چیری در دین حتما درسته و در ادامه پاسخم باز باید خواهش کنم کامنت قبلی و این کامنتم رو از اول بخوانید.
در جواب به آقایی به نام بهرام باید بگم اگه تعریف درست و درمونی داری پس چرا ننوشتی؟من برات منبع آوردم!
-- علیرضا ، Aug 30, 2010پادشازنی که کاملا معلومه یعنی چی، انتخاب زن اول رو میگفتن پادشازنی.چاکرزنی هم که محرزتر از اولی، یعنی وقتي كه مرد بخواهد براي دارا شدن فرزند با رضايت زن اول همسر ديگري اختيار كند، زن دوم نيز در مقابل زن اول مقام چاكر زني را خواهد داشت،يعني در حقيقت به منزله چاكر و خدمتكار است.
بعدش هم من با زرتشت هیچ مشکلی ندارم.او را فرستاده خدا میدونم که مرام و مسلکش ستودنی است.
و اما برلین آقا
اونی که صورت مسئله رو متوجه نشده شمایی نه من.از این چرت و پرتهایی هم که نوشتی من اصلا سر در نیاوردم.اگه تا آخر کامنت منو میخوندی متوجه میشدی که من هم با تعدد زوجات مخالفم و اون رو کاملا نفی میکنم و اینکه پیامبر از روی مصلحت و عاقبت اندیشی چنین کاری کرده.چیزی که در نوشتار خانم غیاثوندی بهش اشاره شده.منتها امروز یه عده این رو دستاویز و بهانه قرار دادن که آی ایهاالناس ما داریم سیره پیامبر رو اجرا میکنیم.یعنی چون مثل جوامع غربی نمیتونن آزادانه رابطه با جنس مخالف داشته باشن(جوامع اسلامی رو میگم مخصوصا ایران) خواستن از طریق ازدواج مجدد و صیغه کردن و...صورت شرعی بهش بدن.ضمنا اونجایی که گفتی « با فرافکنی و مغشوش کردن صورت مسئله و توهین و دشنام چنان که آقای علیرضا به سنت زبان قرانی در ابتدای کامنتشون نسبت به دیگران روا داشتند نمیشه اذهان رو منحرف کرد.» باید در جوابت بگم من اولا اون قسمت ابتدایی رو برای شما ننوشتم و برای کس دیگه ای نوشتم که وبسایت زمانه پیش دستی کرد و زیرکانه کامنت اونو حذفش کرد و من از زمانه اینجا یک گله دارم و اون اینه که چرا کامنتهای بعضی از افراد که به بارزترین شکل به هرکس و هرچیزی توهین میکنن رو نشون میده(نمونه اش همین که شما اولین کامنت این صفحه رو بخاطر گستاخی و گزافه گویی آن شخص سریع برداشتید) ولی کامنتی رو که عاری از هرگونه توهین و افتراست نمایش نمیدید! ثانیا اگه آقای برلین شما این حرف منو به خودت گرفتی من از صمیم قلب از شما معذرت میخوام.
یه چیز دیگه مونده و اون اینه که ما ایرانی ها بین هویت اسلامی و هویت ایرانی بودنمون با تمام آداب و رسوم، گیر کرده ایم و هنوز کسی نتونسته تلفیق مناسب و درخوری را از دین اسلام و دین کهن زرتشت به جامعه تفهیم کنه که تمام اینها برمیگرده به حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی.خلاص
جناب برلین شما اگر ثابت کردی که من به قول خودتان نگاه قدسی دارم من تمام حرف هایم را پس می گیرم
-- بدون نام ، Aug 30, 2010به جناب علیرضا: این که گفته های من را نفهمیدید اشکالی نداره همین که تلاش کردین بفهمید جای تقدیر داره
-- برلین ، Aug 31, 2010به جناب بی نام: من ثابت نمیکنم شما نگاه قدسی دارید تا شما هم هیج کدام از حرفهایتان را پس نگیرید. همینطور که هست باشه بهتره
تا کی باید به مضخرفات مدافعان زن گوش بدیم و یا انها را بخوانیم؟
-- mansour piry khanghah ، Aug 31, 2010اقایان و خانمهای مدافع حقوق زن بفرمایند که ازادی جنسی شامل حال مردان و زنان متأهل هم میشود یا خیر ؟ اگر اری،ایا خانمها حاظرند قبول کنند که شوهرشان یک شب پیش زن دیگری باشد و یا این جار و جنجالها برای مشروعیت دادن به همخوابی پنهانی زنان و عادی سازی ان در افکار عمومی می باشد؟من مطمعن هستم که هیچ زنی دوست ندارد که همسرش با زنی خوش و بش کند، چه رسد به اینکه اجازه همخوابی با زن دیگر را بدهد.درست مثل مردها
من همه کامنت ها رو خوندم..به نظر من با این نگرش به جایی نخواهیم رسید..اینکه تاریخ رو بخوایم در واقعیت اجرا کنیم...کاملا کار اشتباهی است....اینکه محمد که بود و چه کرد...خوب یا بد...باید قبول کنید قوانین که 1400 سال پیش وجود داشته قابل انطباق با زمان کنونی نیست...با برلین موافقم که میگوید نگاه قدسی را کنار بگزاریم.
-- سعید ، Nov 8, 2010اگر بر شما دینمداران ثابت شود محمد کار بدی کرده..میگوید شاید ما نفهمیم بد و خوب چیست؟...این یعنی ساختن یک بت و پیشروی انسان به بیگانگی !...