خانه > زنان > گفتوگو > «کمپین، مشروعیتش را از یک شکاف اجتماعی میگیرد» | |||
«کمپین، مشروعیتش را از یک شکاف اجتماعی میگیرد»پانتهآ بهرامیاکنون که بیش از یک سال از تنگ شدن فضای سیاسی ایران میگذرد، نگاهی تازه و تعریف جدید از استراتژیها و تاکتیکهای جنبش زنان پیش روی کنشگران این جنبش است. اما شاید این نگاه تازه بدون جمعبندی از دستاوردهای این جنبش ممکن نباشد.
سرکوبهای سیاسی معمولا فرصت را بخاطر مشغولیت با دستگیریها، اعدامها، پیگردها و ایجاد فضای پلیسی از فعالین میگیرد. همان اتفاقی که در دهه ۶۰ افتاد و فرصت را از کنشگران سیاسی داخل در مورد جمعبندی از دستاوردهای حرکت از ۵۷ تا ۶۰ و باز تعریف از استراتژیهای نوین در آن دوران گرفت. در این نوشته به دستاوردهای یکی از حرکتهای جنبش زنان که در چند سال اخیر بیش از همه فراگیر و رسانهای شده است، میپردازیم. کمپین یک میلیون امضا، تغییر برای قوانین نابرابر جنسیتی. در یک نگاه کلی، طرح مطالبات زنان، پیوند نسلهای مختلف در گفتوگوهای چهره به چهره، همراهسازی مردان برابریخواه حول محور مطالبات زنان، تلاش در راه تمرکززدایی از تهران در عرصهی فعالیتهای برابریخواهانه، تکثرگرایی، فعالیت و ارائه اطلاعات به مردم در فضاهای عمومی مثل خیابانها و پارکها، سازماندهی افقی و پذیرش رهبری جمعی به جای رهبری کلاسیک و عمودی ازجمله دستاوردهای کمپین یک میلیون امضا بوده است. فریبا داودی مهاجر، فعال جنبش زنان که خود از بازداشتشدگان تجمع روز ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۵ در میدان هفت تیر بود، شکلگیری این کمپین را نوعی پاسخ به نوعی شکاف تاریخی میداند: مدتها بود که فعالان زن در نشستها و جلسات خودشان به چگونگی حل این شکاف، یعنی ارتباط بین نخبگان و عامهی مردم فکر میکردند. شکلدادن تظاهراتهای مختلف در عرصهی عمومی و در خیابانها، اگرچه برای نشان دادن اعتراضات و مطالبات فعالان زن بود، اما در واقع نوعی آمدن به خیابان هم بود؛ یعنی بیرون آمدن از خانهها، از پشت درهای بسته و رفتن بین مردم و ارتباط برقرارکردن با آنها بود. تظاهرات ۲۲ خرداد در برابر دانشگاه و بعد در هفت تیر؛ به خصوص با ۷۰ بازداشتی که داشت و میزان تهدیدها و بازجوییهای روزانه، حجم وسیعی از هزینه و صدمه را برای فعالان زن در برداشت، اما با این وجود، دستاوردهای فراوانی هم برای جنبش زنان داشت.
شاید یکی از دستاوردهایش، منتهی شدن آن به همین کمپین یک میلیون امضا بود. افرادی که به عنوان برگزارکنندهی این تظاهرات بودند، بارها به بازجویی فراخوانده و تهدید شدند و بالاخره تصمیم گرفتند با یک تغییر در تاکتیک و روشهای خودشان، صدایشان را به شکل دیگری به گوش مردم و به فضای بین المللی برسانند؛ طوری که از آن هزینههای سنگین کم شود. ارتباط با مردم و این که چگونه با آنها چهره به چهره شویم، همیشه از دغدغههای فعالان حقوق زنان بود. به نظر من کمپین یک میلیون امضا از دل این دغدغه بیرون آمد. برای این کار میبایست واجد یکسری خصلتها نیز میبودیم که این خصلتها بعدها خصلتهای خود کمپین شد؛ از جمله مستقل بودن. بنابراین ما زیر سایهی هیچ گروه سیاسی نبودیم، شفاف بودیم و همه روی مطالبات زنان توافق داشتیم. در واقع روی سه سندی که کمپین نوشته بود، توافق داشتیم و با همدیگر کار میکردیم. حرکت مستقل کمپین یک میلیون امضا درست در دوران پس از اصلاحات شکل گرفت. در دورانی که اصول گرایان قدرت سیاسی را بدست گرفتند و یکهتازی را آغاز کردند، چرا حیات کمپین در دوران اصلاحات که فضا برای این کار قدری مناسب تر بود شکل نگرفت و چه شرایط ویژه سیاسی اجتماعی بروز آنرا ممکن ساخت؟ به طور کلی هماندیشی زنان به شکل جدی از زمانی آغاز شد که فعالان زن فکر میکردند که مطالبات خودشان را میتوانند از اصلاحات بگیرند و همه حول محور اصلاحات جمع شده بودند. بهتدریج اما ناامید شدند از این که اصلاحات پاسخ آنها را بدهد. در واقع یکی از نقطهضعفهای جنبش اصلاحات این بود که نه تنها به حرکت زنان، بلکه به مطالبات خرده جنبشهای اجتماعی پاسخ نمیداد و ارتباطش با آنها یا قطع بود و یا آنها را رقیب خود میدانست. جنبشهای اجتماعی همیشه خوراک جنبش سیاسی کلان هستند. یکی از دلایل شکست اصلاحطلبی، قطع ارتباط با این خرده جنبشهای اجتماعی بود. یعنی شما هرگز نمیدیدید که در فرصتهایی که به زنان در عرصهی قدرت داده میشد، به فرض یک زن سکولار نیز باشد. درست مانند بقیهی حوزهها. یعنی همه چیز میان خودشان بود. من فکر میکنم که با تعاریفی که زنان از خودشان و از نیازهایشان ارائه دادند، و بعد با طیکردن این خطوط، خیلی مرزها شکسته شد و نشان داد که زنان میخواهند مطالبات خودشان را از عرصهی عمومی و از لایههای اجتماعی بگیرند. زیرا به این فهم سیاسی رسیدهاند که قدرت، پاسخگوی مطالبات آنها نیست. چون این پاسخگویی اصلاً در استعداد، در پتانسیل و نوع تفکرش نیست که بدهد. همراهی با مردم کمپین یک میلیون امضا در پیوند با مدل زنان مراکش شکل گرفت. حقوقدانان و کنشگران زن این کشور، خواهان تغییر قوانین تبعیض آمیز بودند. پادشاه جوان مراکش به آنها توصیه میکند که یک میلیون امضا برای تغییر قوانین جمعآوری کنند، تا بتوان قدمهایی در این راه برداشت. تفاوت این دو مدل در این واقعیت نهفته است که در مراکش، بخشی از حکومت از آنها حمایت میکرد. در ایران اما به هیچوجه حمایتی برای تغییر قوانین در حاکمیت وجود نداشت. چه آنها میدانستند که چنین مجلسی، یعنی مجلس شورای اسلامی، با یک میلیون امضا حاضر به تغییر قوانین نابرابر جنسیتی نخواهد بود. در واقع کمپین بیشتر یک گفتمان برای بیان برابریخواهی در سطح جامعه با صدای بلند بود. فریبا داودی مهاجر میگوید: «بردن امضاء به مجلس برای خود شخص من که یک فعال کمپین بودم و از همان روز اول هم با بچهها همراه بودم، یک بهانه بود. حالا ممکن بود هرکسی برداشتی داشته باشد. خوبی کمپین این بود که آدمها با تفسیرهای متفاوت، ولی گفتمان مشترک، در کنارهم قرار داشتند. میدانستند که اگر صد میلیون امضا هم جمع شود، حکومت هرگز زیر بار برابری میان زن و مرد نمیرود. این که گفتیم میخواهیم نتیجه را به مجلس ببریم، در واقع یک نماد بود و فرصتی را برای ما ایجاد میکرد که میان مردم برویم. برای همین من معتقد نیستم که کمپین محدود به یکسال، دو سال یا یک محدودهی زمانی بوده است. کمپین حتی اگر تغییر ساختاری در جمهوری اسلامی نیز صورت بگیرد، پایان نمیپذیرد. مهم این نبود که چند میلیون نفر وارد این مشارکت شدهاند. مهم این بود که یک تصویر داد از این که شما میتوانید این حرکت را انجام دهید.» مطالبات مردم فریبا داودی مهاجر، مشکلات پیش روی کمپین یک میلیون امضا را در دو رویکرد داخلی و خارجی ارزیابی میکند: کمپین با یک تهدید بیرونی مواجه بود. اول این که به هرحال مطالبات کمپین با ساختار مردسالارانهی حکومت در تعارض بود. حالا عدهای زن میآمدند و صحبت از برابری میکردند، در شرایطی که مردها هم داشتند این فعالیت را میکردند. ولی یکدفعه زنها آمدند و گفتند برابری در ارث. یعنی چیزی که در قرآن نابرابر آمده و جزو مسلمات به نوعی تفسیر میشود. کمپین نه تنها یک نظام مردسالار را به چالش کشیده بود، بلکه در همهی حوزهها یعنی از خانه، محیط کار، دانشگاه و در حوزهی قدرت، این زن را که مایل به بازتعریف نقشهای جنسیتی خودش بود، مطرح کرد. من فکر میکنم که این امر برای حکومت بسیار گران آمد و تمام قد در برابرش ایستاد. به لحاظ داخلی اما معتقدم که لجستیک و امکانات توان و قدرت سازماندهی را، ولو در تشکیلات غیر سلسله مراتبی، میتواند تعیین کند. حکومت آمد و با تبلیغاتی شدید سعی کرد هرگونه امکانی را که ممکن بود منجر به توانمندشدن لجستیکی و سازماندهی حرکت زنان شود، به یک خط قرمز تبدیل کند. یعنی هر کمکی را یک عمل ضد انقلابی و خط قرمز جلوه داد. به هرحال وقتی کمپین جوایز و مبالغ مهمی را برد، بسیاری از دوستان ما پیشنهاد دادند که این پول خرج زندانیان داخل کشور شود. دیدید فعالانی که در داخل کشور بودند مخالفت کردند، در واقع به نوعی هراس داشتند که چه جوری حالا صدتا تهمت به کمپین خواهد خورد. کمپین مشروعیتش را در واقع از مطالبات مردم، از یک شکاف اجتماعی عمیق میگیرد. تکثرگرایی کمپین یک میلیون امضا با تمام دستاوردهایش مثل همه حرکتهای اجتماعی دارای کمبودهایی نیز بود، گفتمان کمپین نقد آن قوانین تبعیض آمیزی بود که زنان نمیخواستند، اما طرح آنچه آنان میخواستند، کاملا روشن نیود. بهعلاوه توانمندی کامل شهرستانها و استقلالشان از تهران هنوز بگونهای کامل انجام نگرفته است. ولی این اتقاق نیافتاد و برعکس زنان برای پیوستن به کمپین از شکلگیری گروههای منسجمتر زنان بر مبنای چشماندازها و ایدئولوژیهای مشترک صرفنظر کردند. حرکتی که میتوانست به غنای ارتقای تئوریک جنبش زنان کمک کند. برخی از منتقدین کمپین، این حرکت را بیشتر متعلق به طبقات متوسط و بالای جامعه میدانند و بر این باورند که جنس این مطالبات از دغدغههای لایههای پایین جامعه و زنان محروم نیست. فریبا داودی مهاجر میگوید: «خشونت دربارهی زن ایرانی در همهی طبقات صورت میگیرد. زنی که حق طلاق ندارد در همهی طبقات حق طلاق ندارد. زنی که نمیتواند بچهاش را نگه دارد، در همهی طبقات ندارد. وقتی ما میرویم جلوی ورزشگاه آزادی و میگوییم که در این ورزشگاه باید به روی زنان باز شود، هجوم میآورند و بعضی از زنان را میزنند. وقتی یک زن انتظامی میآید و به من میگوید: ببین اگر من اینجا الان مأمور و در مقابل تو هستم، فقط به خاطر این است که به حقوقم نیاز دارم. حالا ممکن است تعدادیشان هم فعالان عقیدتی باشند. ما توقع نداریم که همهی زنها یک مدل فریاد بزنند و اگر یک مدل فریاد نزنند، پس باید حذف شوند یا نیستند.» بیشک تنگشدن فضای سیاسی و عقبنشینی از حوزه خیابانها بهخاطر هزینههای بالای آن، موضوع تجدیدنظر و بازنگری در رویکردهای جنبش زنان را پیش روی کنشگران این جنبش نهاده است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|